به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 12 نخستنخست 1234567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 116
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,179
    سطح
    18
    Points: 1,179, Level: 18
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنماییاتون
    من لیسانس زبان دارم و ایشون لیسانس کامپیوتر .خانواده ها کاملا از هر لحاظ درهمسطح.فامیل دور هستیم.شوهرم آدم کتاب خون و اهل فلسفه و مدافع حقوق بشر و اینطوریاست.طادم بی احساسی نیست اصلا.برعکس تو خیلی موارد دیدم ک چقدر دل نازکه.مثلا وقتی من گریه میکنم بجا اینکه دلداریم بده و بام حرف بزنه چون طاقتشو نداره خودشو فرار میده.اینم که میگم بم گفته میلی بهت نارم یدفه نگفته.بعد از یه مدت که من حس کردم رفتاراش جوری نیست ک به من حسی داسته باشه ازش خواستم باش حرف بزنم وگفتم چرا رابطمون اینطوریه. و اونم گفت از خیلی لحاظا بت علاقه دارم اما از لحاظ جنسی نه.و این روم تاثیر گذاشته. حالا گفته بذار زمان بگذره.اونطوری نیست ک اذیتم کنه.اگه تا آخر عمرم من شکایتی نکنم اون با احترام و آرامش زندگی رو پیش میبره. اما چه زندگی.زندگی که من روم نشه جلوش بشینم بخاطر اینکه ظاهرو دوست نداره.زندگی که میدونم دوستم نداره و بخاطر وجدان و آبرو پای من وایساده.
    نمیدونم با گذشت زمان درست میشه یا نه.الان تو شوک هستم.چون قبل عقد به چشم همه یه دختر زیبا بودم.با اندام ظریف و صورت قشنگ. حالا خیلی واسم عذاب آوره که واسه شوهر خودم جذاب نیستم و بخاطر این ازم دوره.
    ب نظرتون یه مدت رابطمو باهاش کاملا قطع کنم تا دلتنگ بشه؟ یا اشتباس؟
    یا مثل قبل پرشور باشم و قربون صدقش برم؟
    یا بش بگم جدا بشیم ؟،
    خودشم خیلی منطق داره بخدا.میگه همه چیمون خوبه اما نمیدونم چرا حس زناشویی نداریم. یا نمیتونم میل جنسی داشته باشم بهت. درصورتیکه میدونم آدم گرمیه و خیلی بیش از اینا میخاد....اما فقط از من دورری میکنه
    رایتی خونشونم همینجاست نزدیک خودمون.اما من دوست ندارم بگم میخام بیام خونتون. تا خودش نگه بیا نمیرم.و اونم دو هفته یبار اونم بخاطر مامانش اینا منو میبره.وگرنه فکر نکنم خودش دلش بخاد.وقتی هم میریم خودش شروع میکنه. اما خودشم میگه رابطم با علاقه نیست و میلی ندارم

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام
    از حرف زدنتون معلومه خیلی اعتماد به نفستون پایینه البته با این همه کوبیدن ظاهرتون از طرف همسرتون حق هم دارین
    به نظرم اینقدر که شما داخل پستاتون از شوهرتون تعریف کردین از منطقی وبودنش وعاقل بودن خلاصه هر چی والا من یکی با این تعاریف شما هیچ منطقی نه در رفتار نه در حرکات ایشون نمیبینم؟ شما زیادی بزرگش کردین و به همون مقدار خودتون دست کم گرفتین!
    کدوم منطق؟؟؟ اون از شروع رابطه که قدرت تصمیم گیری نداشتن وهی رفتن وبرگشتن. اون از رابطه پنهانی ایشون با دخترای دیگه حتی داشتن رابطه جنسی با اونها اونم وقتی همسر عقد کرده داشتن!
    ومهمتر اینکه یه مرد عاقل وفهمیده هیچ وقت مستقیم نمیاد از همسر عقد کردش عیب ظاهری بگیره وخیلی رک بهش بگه من به خاطر رنگ پوست یا اندامت یا چیزای دیگه میلی بهت ندارم
    اخه مگه چشم نداشت قبل از عقد درست ببینه که حالا ظاهرتون زیر سوال برده؟
    اگه کمی منطق حالیشون بود باید میفهمیدن با این کار اعتماد به نفس همسرش از بین میبره وهیچی برای یه زن دردناکتر از این نیست که شوهرش از ظاهرش ایراد بگیره اونم مستقیم
    شوهر شما به نظرم میلی بهتون نداره چون راحت رابطه جنسی رو قبل شما تجربه کرده وشاید هم هنوز با فرد دیگه ای باشه البته این یه حدسه خدای نکرده نمیخوام بد گمان بشید ولی چشماتون باز کنید ! شما چون تجربه اولتون هست اینقدر تمایل دارین وبراتون تازگی داره ولی ایشون نه!
    شما مطمئنن هیچ عیب وایرادی ندارین بهتره خیلی منطقی بشینید باهاشون صحبت کنید قبل اینکه برین زیر یک سقف تکلیفتون روشن کنید اگه بخواد همین حس رو همچنان داشته باشه صد در صد نمیتونید کنار هم خوشبخت بشید.
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.

    ویرایش توسط abi.bikaran : سه شنبه 29 دی 94 در ساعت 22:18

  3. 7 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    alireza198 (چهارشنبه 30 دی 94), miss seven (سه شنبه 29 دی 94), گندم.م (چهارشنبه 28 بهمن 94), نیکیا (چهارشنبه 30 دی 94), الهام 5566 (چهارشنبه 30 دی 94), بارن (سه شنبه 29 دی 94), سها** (سه شنبه 20 بهمن 94)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بدشانس نمایش پست ها

    نمیدونم با گذشت زمان درست میشه یا نه. با گذشت زمان !! ما به شما میگیم برو دنبال مشکلت برو پیش متخصص این کار و.. ، شما میگی مرور زمان؟!
    ب نظرتون یه مدت رابطمو باهاش کاملا قطع کنم تا دلتنگ بشه؟ یا اشتباس؟ یا مثل قبل پرشور باشم و قربون صدقش برم؟ قطع کردن رابطه جنسی چه ارتباطی به قربون صدقه رفتن داره؟ شما باید دختر دوست داشتنی و با اعتماد به نفس بمونی ، دختر مهربونی که هم محبت میکنه و هم محبت گدایی نمیکنه . قطع کردن ارتباط جنسی یا ادامه اش هم نسخه ایه که متخصص بهت میده و فقط متخصص همین حوزه .

    یا بش بگم جدا بشیم ؟ شما اون تاپیک آقای جوادیانو خوندید؟ ایشون چقدر راهها رو رفتن که به همسرشون میل جنسی پیدا کنند ، شما چقدر تلاش کردید که ببینید به نتیجه میرسید نمیرسید که بخواهید تصمیم بگیرید؟

    خودشم خیلی منطق داره بخدا.میگه همه چیمون خوبه اما نمیدونم چرا حس زناشویی نداریم. یا نمیتونم میل جنسی داشته باشم بهت. درصورتیکه میدونم آدم گرمیه و خیلی بیش از اینا میخاد....اما فقط از من دورری میکنه
    خوب شما برای حفظ همچین مرد خوبی چقدر حاضری تلاش کنی؟ چند تا پست مشابه دیگه میخواهید بنویسید؟
    دختر خوب شما با مدام تکرار کردن همین 2خط تکراری که در 3پست ارسالیتون فرستادین ، نمیتونید نتیجه بگیرید . باید اقدام کنید. اصلا هم کار سختی نیست ، بقیه اش رو هم بسپارید به خدا.
    ولی اول تلاش کنید و انشاا.. مشکلتونو حل کنید بعد برید خونه خودتون .
    شما حتی اگه از همسرتون جدا شید ، فردای روز عذاب وجدان نمیگیرید که هیچ اقدام تخصصی برای حل مشکلتون نکردید؟
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,179
    سطح
    18
    Points: 1,179, Level: 18
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ک راهنماییم میکنید. واقعا بی تجربم و عجول..
    این تاپیک آقای جوادی که میگین رو چطور باید پیدا کنم و بخونم. راستش من تازه با این ساین آشنا شدم و درست بلد چی به چیه. از کجا باید این تاپیک هارو پیدا کنم؟
    و اینم بگم که من خودمم حس میکنم باعث بشم این حس بی میلی تو شوهرم تقویت بشه. بجا اینکه رفعش کنم هی میرم میگم چرا دوسم نداری یا اگه نداری بیا جدا بشیم. خام و بی تجربه ایم دیگه.
    واسه فردام نوبت مشاوره گرفتم چون واقعا نمیدونم چه راهی رو باید برم. اما اینم یادم رفت بگم ک شوهر من چندین سال پیش یکی رو میخاسته که بهش نرسیده. و ممکنه این بی میلی بخاطر این باشه بنظرتون؟؟؟

  6. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بدشانس نمایش پست ها
    این تاپیک آقای جوادی که میگین رو چطور باید پیدا کنم و بخونم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها

    این تاپیک ها شاید کمک کننده باشه.
    http://www.hamdardi.net/thread-39626.html

    http://www.hamdardi.net/thread-40108.html
    این بخشی از اولین پستیه که براتون فرستاده بودم ، احتمالا درست نخوندینش که لینک تاپیک آقای جوادیانو ندیدید ، همون لینک آبی رنگ.

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بدشانس نمایش پست ها
    واقعا بی تجربم و عجول.. خوب یادگرفتن خیلی راحتتر است بی تجربه موندنه . تا حالا قرار شده برید پیش متخصص این کار و نسخه ایشونو انجام بدید ، همین خودش کلی تجربه براتون خواهد داشت ، دوستان هم کتاب بهتون معرفی کردن . و..
    واسه فردام نوبت مشاوره گرفتم چرا مشاوره؟ مگه بااخلاقیاتشون مشکل دارید؟ متخصص مشکل شما سکس تراپیست هست نه مشاور و ممکنه این بی میلی بخاطر این باشه بنظرتون؟؟؟ ببین عزیزم هیچ آدم عادی نمیتونه بگه دقیقا مشکل ایشون چیه ، ظاهر شما دلشو زده ، با خودش لج کرده ، دلش پیش کسیه ، اولین تجربش از نظر خودش بهتر بوده ، یا شما بلد نبودی ، مشکل از شماست و... ، هر نظری در مورد علت فقط ذهنتو درگیر میکنه و تو رو از راه حل اصلی مشکلت دور میکنه ، برو پیش متخصص این کار ببین چی میگه .
    تا وقتی علت این موضوع رو ندونی نمیتونی راه حلو پیدا کنی ، و تا وقتی راه حلو پیدا نکنی نمیتونی اقدام کنی و تا وقتی اقدامی نکردی نمیتونی منتظر نتیجه باشی.

    عاقلانه عمل کن و بقیه اشو بسپار به خدا.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  7. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,179
    سطح
    18
    Points: 1,179, Level: 18
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب میشه لطفا بگین کجا باید این متخصص رو پیدا کنم؟ اصفهان زندگی میکنم. تا حالا جایی سکس تراپیست نشنیدم و ندیدم.

  8. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-12
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,513
    سطح
    30
    Points: 2,513, Level: 30
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 124 در 73 پست

    Rep Power
    31
    Array
    ببین عزیزم من با دوستان دیگه واسه مراجعه به سکس تراپیست موافقم....اما خیلی معتقدم که رفع این مشگل به دست خود شما میتونه انجام بشه.......خوب این غریزه در همه ادما وجود داره..یکی گرم..یکی سرد.....اول بگم که همسر شما خیلی صادق هستن ...بهتون تبریک میگم......خدا رو شکر که از بابت های دیگه ازش راضی هستین.....خوب میتونی با عوض کردن نوع تغذیه شون بهشون کمک کنی...شاید طبع ایشون به گرمی طبع شما نباشه...توی نت یه گشت بزن...اطلاعت خوبی دستگیرت میشه....گفتم که بهش فرصت بده...خیلی ها از این لحاظ توی دوران عقد ملاحظه میکنن...و از زمان عروسی به بعد خیلی بهتر میشن....بهتر میدونم یه صحبت خصوصی باهاش داشته باشی....و بهش بگی که این وضعیت ..واست نگرانی ایجاد کرده....ازش بپرس..شاید خجالت میکشه بهت بگه....اگه با صمیمیت بهش بگی..شاید واقعا مشکلی توی خودت پیدا کنی...که بشه رفعش کنی...!!
    یه مثال بزنم....خود من ...وقتی عقد کردم...بسیار اطلاعاتم کم بود.....خیلی جاها نمیدونستم چطور رفتار کنم....و دقیقا حس همسر شما رو داشتم....وقتی همسرم کنارم میخوابید....به هیچ وجه حسی نداشتم بهش...ایشون باهام صحبت کردن...و با مرور زمان......همه چی خوب شد.....طوری که اگه یه شب کنارم نبود..تا خود صبح نمیتونستم بخوابم.......خانم هنوز اول راه هستین.....با سیاست های زنانه...خیلی خوب میتونی ایشون رو جذب خودت کنی....توی همین سایت......جستجو کن......خیلی خیلی تایپیک هایی هست که میتونه کمکت کنه...توی قسمت جستجو...مطلب مورد نظرت رو بنویسی.....کلی تایپیک مشابه تایپیک خودت میتونی پیدا کنی. همین الان که پیام منو میخونی...بالای صفحه..یه علامت جستجو هست...اونجا سرچ کن..موفق باشی
    ویرایش توسط خورشید30 : چهارشنبه 30 دی 94 در ساعت 19:52

  9. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,179
    سطح
    18
    Points: 1,179, Level: 18
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان.من چندوقت پیش این تاپیک رو زدم. ااان اومدم نتبجشو بهتون بگم.من پیش مشاور رفتم و بهم گفت این زندگی فایده نداره ولی بهم برخورد چون من راه مبخاستم واسه زندگی کردن نه طلاق.
    دیگه ول کن مشاور و اینا شدم. سعی کردم خودم واسه شوهرم کاری کنم ک دلش با من نرم شه و دوستم داشته باشه.همه چی خوب بود.گرم نبودیم اما دیگه بدم نبودیم.فقط گفت من زیاد بهت میل جنسی ندارم.بگذریم.....ده روز پیش رفتم خونشون .گوشیش همش تو ماشین بود و نیورد خونه.من مشکوک شدم.کلا اون روز یجوری بود.آخر شب که میخاست منو برسونه دیدم براش اس اومد اونم سریع گوشیشو گذاشت جیبش.گفتم گوشیتو بده اونم داد. یه مشتریای خانمش بهش اس داده بود.اونم فقط یه نقطه.گفتم قضیه چیه گفت نمیدونم حتما دستش خورده
    گفتم حااا معلوم میشه.خودم یه نقطه در جواب اون خانم ارسال کردم.بعد پیام داو سلام خوبی؟ بعدم بچیز دیگه داد ک من نتونسم بخونم و سوهرم پاکش کرد. خلاصه نصف شب تو خیابون داد و بیداد و گریه و زاری...گفت بخدا من ارتباطب ندارم اما من باورم نشد... دوسه ساعت تابید حرف زد ک من رابطه ندارم و مشتریمه و پیام داده بود چرا لاینتو پاک کردی و کار بانکی داشته.شوهرم کارمند بانکه.ن فقط گریه کردم. خیلی دعوای بدی شد تازه کتکم خوردم. اومدم خونه و گذشت و من فکر کردم. گفتم شاید راست میگه و طرف کار داشته خاسته ببینه این جواب میده یا نه. گفتم باشه من میبخشم ولی همه چیو بهم بگو ک من انقد نترسم. حالا از اون شب آقا پاشو کرده تو یه کفش ک ما ب درد هم نمیخوریم و طلاق.....هرچی من التماس کردم بابا مگه چی شده گفت نه دیگه و فقط طلاق.... بهش ی هفته فرصت استراحت دادم.گفتم بذارم آروم شه.حالا باز زنگش زدم گفت من از اولم نمیخاستمت و فقط بخاطر خانواده بود.حالام هر چه زودتر طلاق. ....
    آره ددوستان من تو اوج جوونیم با خونواده ی پر آوازم و قیافه قشنگ میشم مطلقه.مادرم اگه بفهمه سکته میکنه.
    خودم دیگه درموندم الان. فقط نگران خانوادمم.....چطور ی نفر با زندگیم بازی کرد و اسم طلاق داره میاد روم...من هرچی میگم بابا من اشتبا کردم بذار بسازیم میگه نه و من نمیخام ....
    حالم خیلی بده ..... بگین چطور ب خانوادم بگم.... خودم چ کنم....داغونم

  10. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    واقعا بهتره ادم جای کسی قضاوت نکنه ... من فک نمیکنم شوهرت ادم سردی باشه شاید واقعا اون علاقه ی لازم رو برای ازدواج نداشته و شما هم انتظارت کاملا به جاست ...
    ادم وقتی ازدواج میکنه یهو خیلی چیزا به چشم ادم میاد که قبلش اصلا نمیومد واقعا برای منم اینجوری بوده ... نه میشه از شما ایراد گرفت و نه از شوهرت ... قضاوت کردن کار اسونی نیست .

    حالا هم دعوای بدی بینتون شده اونم که از قبل علاقه کافی نداشته بهونه ای شده براش ... این بهونه بالاخره یه جایی میتونست دستش بیاد چون هیچ زندگی بدون بحث و دعوا نمیشه ... بستگی داره که واقعا خودش بخواد تلاش کنه یا نه که ظاهرا نخواسته ... بنظر من الان دیگه بهش اصرار نکن و خودتو کنترل کن .. به اندازه کافی اصرار کردی..
    درسته که حسرت میخوری ولی تو اشتباهی نکردی شاید اینجوری برات خیلی بهتر باشه چون زن شاید بتونه به مرور زمان به شوهرش علاقه مند بشه ولی مردا بعید به نظر میرسه راحت تغییر کنن.
    نگران نباش اگه توام نگی پدرو مادرت میفهمن بالاخره ... اگه طلاق بگیرین حداقلش اینه که میتونی با کس دیگه ای خوشبخت تر باشی ... پس خیلی جای نگرانی نداره استرس الانت طبیعیه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  11. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    بارن (سه شنبه 20 بهمن 94), رویای پر کشیدن (سه شنبه 20 بهمن 94)

  12. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام صبح بخیر

    متاسفم خیلی سخته در بهترین دوران این مشکل را دارین

    وقتی در یه مسئله ای خودت زیاد مشتاق نشون بدی اخرش میشه این

    شما در دوران عقد نباید اجازه همچین کاری بدین چه برسه که خودت عنوان کنی

    چرا بامن در رابطه سردی دوران عقد عشق بازی با احساسات تمایلات هستش

    اونقدر بایستی ناز میکردی اون قدر التماست میکرد که قدر لحظه هایی که باشما هست را بدونه

    شما ویزگی خاص خودتون را دارین زیبا هستین تجصیل کرده هستین خانواده اصیلی دارین

    نباید به همین راحتی خودتوببازی

    اینکه اقا رابطه جنسی داشتن به همین راحتی از کنارش گذشتی

    به نظر میاد شما ظرافت زنونه را ندارین یا اینکه بیدارشون نکردی

    زندگی یه عمره بخای به خاطر خانوادت همش کوتاه بیای به نظر خودت تا کی میتونی دوام بیاری

    اقا از ترس شما با خبر شده فهمیده شما حاضری هر کاری کنی تا همسرت اسمی از جدایی نیاره

    اون قدر به موضوع اینکه علاقه نداره باهات رابطه داشته باشه فکر کردی که اعتماد به نفست ازت گرفته

    استقلالت کم شده

    با خانوادش به اتفاق پدرت درجریان بزار اگه قصد ادامه دادن داری باید خیلی محکم برخورد کنی

    اگه واقعا دوست داشته باشه باهات کنار میاد

    پدرت عنوان کنه که ابرومون را از سر راه بدست نیاوردیم که هرکسی بتونه لهش کنه

    حتی عنوان کنه که مهریه رابده بعد طلاق بگیره

    اون وقت ببینه مرد هست پای قولش بمونه

    میگن جنگ اول به از صلح اخره

    اگه قرار شد بمونی باید کلا رویه ارتباطت صحبت کردن رفتارت راتغییر بدی

    میگن اگه میخای در رابطه دوستی ارتباط پایداری داشته باشین بایستی اونوتایید کنی ازش تعریف کنی

    بهش حس اعتمادبه نفس بدی

    اگه قرار شد بمونی اینم مد نظر داشته باش که بهش حس قدرت تایید بدی حس تامین کنندگی

    موفق باشین
    ویرایش توسط سها** : سه شنبه 20 بهمن 94 در ساعت 12:05

  13. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    بارن (سه شنبه 20 بهمن 94)


 
صفحه 2 از 12 نخستنخست 1234567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.