نوشته اصلی توسط
saba.khaste
سلام سحرجون..بخدا کاری که کردی بهترین کاربوده..جدایی بهترین راه حل بود خدا خیلی دوستت داشته نذاشته ازاین جلوتر بری...من چهارسال ازدواج کردم دوسال عقد دوسال خونه خودم..همین رفتارغلط رو داشتم هروقت قهر کرد رفتم سراغش حالا توی خونه هرچی میشه میگه برو طلاق بگیر متاسفانه اینقدرهم وابسته شدم که نمیتونم..کارمو ازدست دادم..ادامه تخصیل ندادم..هزاربدبختی سرم اومده...موندم چرا نمیتونم جدا شم...بعد شما داری خودتو داغون میکنی واسه اینجور مردای بی لیاقت..موفقیت تو تنها چیزی که اونو می سوزونه...چشم دشمنت رو کور میکنه...برو خدا رو شکر...اصلا به چیزا فکرنکن..خودتو دراوج ببین و برای رسیدن به اوج تلاش کن...توعالی هستی..قدر خودتوبدون..به خدای بزرگ میسپارمت..
لطفا در دادن نظر بیشتر دقت کنید.این سایت برای این دایر نشده که تشویق کنیم به جدایی ما فقط میتوانیم راهنمایی کنیم و شرایط را برای استارتر توضیح بدهیم اینکه ایشون تصمیم بگیرند به جدایی یا ادامه زندگی یا هر فرد دیگری بخودشان مربوط میشه.
در امروز زندگی کن گذشته هرچی بوده بزار سرجای خودش باقی بماند شما الان روی هدفی که داری تمرکز کن هرکاری سرجای خودش باید انجام داده بشه.نمیشه با دوتا دست 10تا هندوانه باهم برداشت.هروقت فکرت مشغول شد از تکنیک توقف فکر استفاده کن.
http://www.hamdardi.net/thread32762-2.html#post325645
یک استپ بده به ذهنت شده حتی با صدای بلند بگو حتی توی جمع شما برای اینکه مربی بشوید زحمت کشیدید تلاش کردید عرق ریختید لیاقتش را دارید کلی شاگرد داری به اونها هم گاهی فکر کن.
زندگی تکبعدی نیست قرار نیست از یکجا به بعد دیگه گیر کنی توی همان نقطه مثل طنابی که گره خورده یک همت میخواد این گره باز بشه بوقتش هم به مسئله خودت با اون آقا فکر کن ولی الان وقتش نیست
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 11 شهریور 94 در ساعت 19:44
علاقه مندی ها (Bookmarks)