به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 38
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    چقدر مادرم نفرت انگیزه ...... الان باهاش دعوام شد لوله کردم،کردمش تو میز ناهار خونی.من اغلب ادم ارومیم اگرم خیلی دیگه کارد به استخونم برسه و عشبی بشم بعدا عذاب وجدان میگیرم اما در مورد مادرم....کاری که خودش بچه بودم با من میکرد الان که اذیتم میکنه سرش میارم....!!!!!زبونش نیش داره ...... تو خونه همیشه در حال فریاد زدن سر این دو تام.یه عمری به من گفتن خنگ خودشون تو ساده ترین مسایل کودنن.
    مادرم 100 سال پیش رسته من دانشگاه تهران خونده الان تنها افتخارش هنونه.هر چی میشه اون می کوبیده تو سر من هیچ وقت نمیگه یه ادم داغون که کاری جز رشتش بلد نیست حتی درست حرف زدن.ازش متنفرم.
    جز انواع و اقسام اذیت ها منت گذاشتن تو خونه ما خیلی مرسومه.کاش بشه خونه مجردی بگیرم و برم از پیششون.
    ویرایش توسط کیت کت : شنبه 11 بهمن 93 در ساعت 13:16

  2. #12
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کیت کیت جان شما تک فرزندی؟

    یکم از دعواهایی که با مادرت داری بگو. مثلا چیا بت میگه. سر پوشش و این جور چیزا بت گیر میده؟ یا نه سر اینکه توقع داره از اینی که هستی بالاتر بشی و انتظارش از تو بیشتر از این

    چیزی هست که الان به دست آوردی؟ سر ازدواج یا سر چی کلا بحث دارین؟

    کلا مشکلش با تو چیه؟

  3. 2 کاربر از پست مفید شکوه تشکرکرده اند .

    maryam240 (سه شنبه 28 بهمن 93), کیت کت (شنبه 11 بهمن 93)

  4. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    1.کلا سر درس دست بزن داست اونم نه معمولی حمله میکرد گازم میگرفت طوری که قشنگ یه تیکه ازم کنده میشد یا چنگ های بد جور میزد بهم.یه عادت ببخشسد گندی هم که داشت تو موهام چنگ میزد من کلا همیشه اش و لاش بودم
    2.سر درس ....من اوایل بچه بودم خوب تو دانشگاه درس نمی خوندم یه ترم عقب افتادم بعدش که برگشتم دانشجوی خیلی خوبی شدم اما ول کن نیست هر چی میشه بهم میگه دکتر 8 ساله!!!در صورتی که فقط یه ترم عقب افتادم.اونم اگه خانوادم پشتم بودن و میرفتم واحد میگرفتم عقب نمیفتادم.
    3.خیلی تو کف ازدواج هر دختری با هر پسر له و داغونی ازدواج میکنه حساسه.کلا تو خانواده فقیری بزرگ شده با اینکه الان خودمون شرایط خیلی خوبی داریم اما دختری تو اطراف با یه پسر معمولی که یه خونه داره از دار دنیا میاد پیش من زخم زبون میزنه!
    4.قبلا من تو دانشگاه با 2 تا پسر اشنا شدم به مادرم گفتم،کات کردم هم گفتم همیشه بخاط اونا میگه هنه میزنن تو میندازن بیرون،در صورتی اصلا جفتشون ادم های داغونی بودنند و بعد منم 100 تا دوست دختر گرفتن منم از بچگیم و البته تشویق و هول مادرم برای ازدواج باهاشون بدون مطلاعه اشنا شدم.
    5.کلا از بچگی همه رو زده تو سر ما.هیچ وقت فکر نکرده خیلی ها شبیه ما نیستن میگرده ببینه کی بهتر از ماست.خوب همیشه ادم هر کی باشه بهتر از اون وجود داره.
    6.خیلی بد تحقیر میکنه.با من بیرون نمیره کسی نبینه دختر فلانی منم.در صورتی که هر کی من میشناسه ادم مهربون و موفقیم.
    7.خودش بخاطر خانواده و ظاهر بدش و وضعیت مالیش اون موقع تازه با اینکه دکتر بود با پدرم که نهندس(این چیزا براش مهمه) ازدواج کرد و همیشه فکر کرده حروم شده و عقدش رو دلش مونده الان سر من داره کچلم میکنه...خواهرمم خیلی بد و هولکی شوهر داد خواهرم خیلی شانس اورد و البته خودشم واقعا زن زندگیه.
    وای خیلی خیلی بد دهنه.....میشینه فکر و خیال میکنه بعد همشون فکر میکنه واقعیت داره.یه ذره جون گرفتم موقهی که حمله میکرد بهم منم باهاش می جنگیدم الان که خودش زوارش در رفته و من قویتر شدم منم که وقتی تحقیر و توهین میکنه یا تهمت میزنه میزنمش.البتههولش میدم یا ببخشید با لگد میزنم میره تو در و دیوار.
    بیرون من وقتی عصبی میشم این طور نیستم اصلا.یا رفتارهام ارم و دوستانست مراعت میکنم حتی با کلام کسی نرنجونم اما از در خونه میام تو وحشی میشم.
    پدر هم یه چیزی از این بدتره که اصلا دوست ندارم حرفش بزنم فقط وجودش عصبی ترم میکنه

  5. کاربر روبرو از پست مفید کیت کت تشکرکرده است .

    شکوه (شنبه 11 بهمن 93)

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 خرداد 94 [ 10:57]
    تاریخ عضویت
    1393-5-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,280
    سطح
    28
    Points: 2,280, Level: 28
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    380

    تشکرشده 105 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام کیت کته عزیز
    با این توصیفات بنظر میاد مشکلی با زندگیه مستقله شما نداشته باشن
    با در امده خوبی هم ک شکره حدا دارین بهتره ی واحده کوچولو جدا برا خودتون تهیه کنین هم برا ارامشه خودتون هم ارجو عزته خانواده
    منم دلم از خونه پره درسته در حده شما نیست اما شاید نهایته کاری ک بکنم بگم ب خانواده ک با من این کارارو کردین تو همین گفتنم مرددم همیشه خیلی غیر مستقیم با مامانم کوتاه در این مورد حرف میزنم
    ب نظره من چقدم ادم دلش از مامانو باباش پر بشه خدایی نکرده خودش باعثه اتفاقی برای اونا بشه عذاب وجدانش همیشه گلشو میگیره شما ب احترامه نه ماه خالصانه مامانتون بدونشون ازشون جدا بشین و ی دیداره خیلی رسمی باهاشون داشته باشین
    امیدوارم همه چی هر روز بهتر و قشنگتر بشه برای همه

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام خانم کیت کت

    راستش از اینکه کسی صبر داشته باشه نمیفهمم چی گیرش میاد یا صعه صدر؟بعنی انقدر سینه فراخی داشته باشم که هی بزارم خانواده با اصلا کلا بقیه عقده ها ات و اشغال ها و مشکلات روانی خودشون بریزن تو من و من جیک نزنم یا بتونم ببخشم؟ای بابا مگه من سطل اشغالم؟
    اگه استرسی که به من وارد شد حداقل سر خودشون خالی نکنم چی کنم پس؟!مثل کیسه بابانویل بزارم رو دوشم و تا اخر عمرم دنبال خودم بکشم؟.البته مدیر لطف کردن و چند تا مقاله معرفی کردن که باید زمان بزارم بخونم.یه زمان مناسبی که فکرم پذیرا باشه.
    جواب بحث به قولی فلسفی - اعتقادی شد

    سئوال به شکل عام تر این هست که اصلاً چرا باید رنج بکشم ؟

    این جا دارید نگاه میکنید میگید اطرافیان من به من انواع رنج و عقده ها رو تحمیل کردن پس چرا تلافی نکنم ،ولی اگر اطرافیان شما مثلاً خیلی با شعور بودن ولی طرف معادله رنج شما این جوری تقدیر می شد که یه دختر خپل زشت کچل مبتلا به ام اس بودید-واقعا چنین کسایی رو ندیدید؟- میخواستید عقده های حاصل از چنین رنجی رو سر کی خالی کنید؟(خود من و اکثر ما با خیلی کمتر از این ها یقه خدا رو ول نمیکنیم)

    حالا خنده دار تر این که اگر از خدا بپرسی(که اصلاً چرا باید رنج بکشم ؟) خدا یکی از جواب هاش اینه که :
    میخوام سعه صدر تو رو بالا ببرم.

    بعد خدا بهت میگه کیتی خانم چرا میری توی تاپیک شروع چهل شب دعا برای مضطرین پست میذاری ؟

    بعد ادامه میده چون معتقد هستی با تمام ضعف ها و اشتباهاتت من بخشنده ترین هستم ، ستار العیوب ترین هستم ، حکیم ترین هستم ، قدرتمندترین هستم و.... و در واقع سعه(=ظرفیت) وجود من بینهایت هست .

    پس این ها چیز های خوبی هست که تو به واسطه اونها میای پیش من ،خب چون من دوست دارم تو هم خوب باشی ازت دعوت میکنم در مواجهه با ضعف های دیگران مثل من باشی !!!اگه مهربونی خوبه میای میگی خدایا به من یه شوهر مهربون بده برای بقیه هم خوبه که تو مهربون باشی یعنی توقع داری من فقط با تو مهربون باشم و هر کسی با تو مهربون نبود رو نفی و طرد کنم ،مگه تو تا حالا با اونها از سر مهربونی برخورد کردی که حالا از من توقع داری فقط با مهربون باشم ، وقتی میخوام با اونها مهربون باشم دوست دارم تو تجلی مهربونی و گذشت من به اونها باشی که هم تو به کمال برسی و هم مهربونی من به اوخها برسه حالا از طریق تو!!!

    از طرفی سعه (ظرفیت کمال حقیقی) وجودی انسان رو توی قلبش گذاشتم و حالا استعاری بهش میگیم سعه صدر ، ولی خودت به خودت رجوع کن وقتی میگی فلانی ادمی هست که سعه صدر داره یعنی کلی کمالات داره ، مهربون ،باگذشت و درعین حال قوی و باشعور و در برابر سختی ها مقاوم و......

    حالا قاعدتا وقتی میای پیش من دعا میکنی منظورت این این نیست که تکلیف رو از دوش من بردار (معلم اگر رنج تکلیف درس خوندن رو از شاگرد برداره که شاگرد الی ابد بی ظرفیت و بی سواد میمونه ) منطورت قاعدتا اینه که بهم کمک کن تا در برابر رنج تکلیف برای بهتر شدن مقاوم بشم.
    آیه معروفی هست که وقتی خدا به موسی تکلیف میکنه برای هدایت و یا اتمام حجت پیش فرعون بره حضرت موسی از خدا میخواد که:

    قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي (
    گفت : ای پروردگار من ، سينه مرا برای من گشاده گردان
    )

    وبعد هم در آیات بعدی چند تا از مصادیقش رو برای انجام بهتر تکلیف از خدا طلب میکنه

    .................................................. .................................................. .................................................. ..........................................

    ولی ، اما ، اگر

    اگر خدا رو از مناسبات و فهم و هدف زندگی برداشتیم تنها جوابی رو که میشه داد اینه

    من مرغ همسایه را نمی دزدم تا او غاز مرا ندزد واگر قدرتی داشته باشم که که با دزدیدن مرغش او نتواند غاز مرا بدزد آنگاه.....
    .................................................. .................................................. .................................................. ......................

    الهی شکر که خدایی هست.

  8. 4 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 11 بهمن 93), SHahr-Zad (شنبه 11 بهمن 93), واحد (یکشنبه 12 بهمن 93), شکوه (شنبه 11 بهمن 93)

  9. #16
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فک کنم این آخرین پستم باشه شایدم قبلی بود ولی مینویسم حالا اومد یا نه دیگه ....

    ببین کیت کیت جان تو چون تنهایی باعث مشکل نیستی و مادرت هم سر دیگه ی ماجراست و خوب کتک زدن و اینا به هر حال خطرناکه این سری که رفتی پیش مشاورت بهش بگو با مادرت

    صحبت کنه. حرفاتم باهاش هماهنگ کن.

    اگه دوست داشتی و فکر میکنی مادرت میاد اینکارو بکن وگرنه باید یه فکر اساسی به حالش کرد. با کتک زدن و دهن به دهن کردن با مادرت هم درست نمیشه و تا ابد باید کتک کاری کنی.

    خونه ی تنهایی اینا نگیر دم شوهر کردنته خواستگار پرونی نکن. قراره به فکر منافع خودت باشی باید هر جوری شده خودتو داخل خانواده نگه داری اینجا ایرانه!!! قراره یه ازدواج خوب داشته

    باشی. پس این راه رو فراموش کن. یا باید مادرتو آدم کنی یا یه جوری باهاش راه بیای.

    اولین راه اینه که مادرتو آدم کنی. با کتک و فحش هم ادم نمیشه اینو امتحان کردی و به نتیجه نرسیدی باید استراتژی رفتارتو عوض کنی. پس هر جوری شده با خودت ببرش پیش مشاور.

    نشد دیگه مجبوری باهاش مهربون باشی و مامان جان و اینکه من بچه ام و نفهمم و شما بزرگی و عاقلی و من شما رو خیلی دوست دارم و اینا رو باید بگی. میدونم برات سخته اما باید بهش

    حس قدرت رو بدی و حس عاقلی و فهمیدگی. میدونم نیست ولی خودت که اینا رو خوب میدونی که باید چه جوری از طریق حس قدرت دادن به طرف مقابل بازی رو برنده بشی به هر حال

    دختری دیگه پسر که نیستی این سیاست تو ذاتت نهفته اس!!! اینجا موقع استفاده اس. ازش استفاده کن. مادرتو مثل موم بگیر تو دستت.

    احتمال میدم پستم نرسه دیگه خلاصه نوشتم . امیدوارم برداشت بد و عجولانه نکنی واقعا تنها راه کارهای موجود از نظر خودم رو گفتم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید شکوه تشکرکرده است .

    واحد (یکشنبه 12 بهمن 93)

  11. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    شکوه حرف هات قبول دارم باید تحمل کنم و خونه مجردی فکر جالبی نیست.
    بعد من مطمین نیستم اصلا بخوام ازدواج کنم.اگه انقدر موج منعی داغون مادرم نباشه من می تونم یه دختر مجرد و فعال خیلی خوسبخت باشم دارم جمع و جور میکنم برای تخصصم برم خارج اخه کدوم مردی حاظر میشه زنش برای درس خوندم بره یا کدوم مردی میزاره زنش تا 8 شب کار کنه .....
    فوقشم بخوام ازدواج کنم الان وقتش نیست.اما مگه این خانوم میفهمه!؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا تو سرش فرو نمیره که من الان اگه تو نباشی یه زن مجرد و شاد و موفقم.
    بعد اینکه پیش مشاور نمیاد فکر میکنه عقل کله.قربونت برم میگم همین طوری احساس فیلسوفی میکنه منم بگم من بچم و فلان بدتر میشه بعد وقتی تهمت های وحشتناک میزنه و توهماتش میریزه بیرون یا داشتان پردازی میکنه من چطورررررر خوش رفتاری کنم.
    به مشاورم گفتم.بهم یاد داد کاری کنم تلقین هاش تو فکر و ذهنم رسوب نکنه و البته برای همین ابن روزها شادم اما واقعا نمی تونم گاهی خشمم در موردش کنترل کنم.
    بلد نیست با موبایل شماره بگیره هیچی یادش نمی مونه هر چیز 40 بار باید بهش توضیح بدی ....همه ادم و عالم ازش سو استفاده میکنند و سرش کلاه میزارن بعد یه عمر به من گفت خنگ.امروز داشت شماره میگرفت نمی دونست جای عدد 5 روی شماریگیر کجاست(عدد 5 پاک شده بود) سرش نعره زدم تو انقدر کودنی بعد جلو بقیه میگی کیتی خنگه و .....؟؟؟اسم هارو عین 4 کلاس سواد دار ها تلفظ میکنه....
    تازه از بس با همه تو ارایشگاه و فروشگاه و همسایه و فامیل دعواش شده خودش گند زده به ازدواج من.
    واییییییییییی واییییییییییییییییییییییی یییییی الان حز وجودش من احساس خوشبختی میکنم.به خدا کارم زندگیم درسم همه جی خوبه فقط یه توده انرژی منفی تو خونمون هست.

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام
    شما تویه تاپیک من پست گذاشته بودین چندجای مختلف هم پست هاتونو خوندم بعدکه به تاریخ عضویت تون نگاه کردم ودیدم عضوهمراه هستیدو اکثرچیزایی که مینویسید نشون ازسوادشماواگاهی تون میداد اصلاباورم نمیشه این مشکلات رو داشته باشید البته نمیخوام محکوم تون کنم چون منم خودم بامادرم مشکل داشتم الانم که چندساله ازدواج کردم وخونه خودم هستم مشکلاتی پیش میادبه هرحال فقط میخوام یه چیزی بگم

    به هیچ عنوان روی مادرت دست بلندنکن

    وقتی خوندم که کتک کاری میکنیدمو به تنم راست شدهرچقدرهم که مادربدی باشه 9ماه تووجودش شمارو پرورش داده 2سال ازشیره جونش بهت داده اصلااین کاردرست نیست حتی درحدهل دادن . درگیری های من بامادرم لفظی بوده اماهمیشه حس میکنم که گرفتاری هام توزندگیم نتیجه گستاخی های اون زمان هست ازوقتی که دست وپای پدرومادرم روبوسیدم وطلب ببخش کردم روزگارم خیلی بهترشدعاقبت بخیرشدن خیلی مهمه وربطی به سوادوتحصیلات ومجردومتاهل بودن نداره عاقبت بخیری تورضایت پدرومادره
    یه حدیث داریم که الان دقیقش یادم نیست امامیگه یکی ازکارهایی که نتیجه اش توهمین دنیاگریبان ادم رو میگیره طرزرفتاربا باپدرومادره
    حالاچه خوب رفتارکنیم چه بد خیلی هارودیدم بعدازفوت پدرومادرشون روزگارشون رونق گرفته وخیلی هاهم کاملابرعکس

  13. 3 کاربر از پست مفید شاپرک 114 تشکرکرده اند .

    کیانا 93 (یکشنبه 12 بهمن 93), کیت کت (شنبه 11 بهمن 93), واحد (یکشنبه 12 بهمن 93)

  14. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام کیت
    میتونی به پدر مادرت به چشم دو تا "مراجع" نگاه کنی که نیاز به کمک دارند تا دو تا آدمی که باعث آزار تو شدند، پس نیازی نیست درگیری احساسی باهاشون پیدا کنی( هر چند خیلی سخته) و مطمئن باش اونا خودشون بیشتر دارند زجر می کشند پس واقعا احتیاجی نیست انتقام بگیری . تاپیکای سازگاری رو که مدیر گفتند حتما چند بار بخون ؛ یه جورایی باید فکرتو ایزوله کنی و بی تفاوت باشی . وقتی به طعنه ها کنایه ها بد دهنی ها و ... واکنش نشون میدی ذهنتو درگیر کردی اونم درگیر یه چیز منفی مسلمه که بعدش احساس بدی داشته باشی. برای چیزی که ارزش وقت گذاشتن نداره زمان رو هدر نده.
    تو توانمندی هات خیلی زیاده که تونستی تو چنین بن بست روانی ای که درِش بودی، درس بخونی. پس ازین توانمندی و اراده ی پولاینت استفاده کن و ذهنت رو هم آزاد کن .
    تاپیک زیر هم فکر کنم بد نباشه برات (با اجازه از مینوش عزیز):
    http://www.hamdardi.net/thread-33522.html

    ----
    امتیازاتم مبارک ! :-)
    ----

    امیدوارم شاد و موفق باشی.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  15. 4 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    Eram (شنبه 11 بهمن 93), maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), meinoush (شنبه 11 بهمن 93), واحد (یکشنبه 12 بهمن 93)

  16. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 17:27]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    776
    امتیاز
    24,263
    سطح
    94
    Points: 24,263, Level: 94
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,324

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    هرکسی همونطور رفتار میکنه که عمری باهاش رفتار شده . اگر کسی بسیار سخت گیره بدون نه تنها به تو بلکه به خودش هم سخت می گیره. اگر مادرت تورو با بقیه مقایسه می کنه چون

    سالها دردرونش خودش رو با دیگران مقایسه کرده و تحقیر کرده و یا اینکه توسط پدرومادری که اعتماد به نفس نداشتند و فرزندشون رو تحقیر می کردند بزرگ شده.

    تمام انتقادهایی که به مادرت و پدرت داری درست ، اما تاحالا فکر کردی اگر تو هم توی زمان اونا و توسط پدرومادری که اونا و توی شرایطی که اونا داشتن بزرگ میشدی بسیار شبیه اونا

    بودی؟

    چرا همه ی انگشت اشارت به سمت اوناست؟ اگر مادرت درکودکی معنای عشق،محبت خالصانه،ایثار،اعتماد به نفس،دلگرمی دادن به عزیزان رو درک نکرده حداقل یک چشمه تو بهشون

    نشون بده که یادبگیرن. نمیگم همیشه ادای آدمای صبور و خوش قلب رو دربیار نهه ولی هرروز باخودت عهد ببند که یه قدم بیشتر از دیروز اختیار عصبانی شدنتو به دست بگیری .

    وقتی تو داری مثل خودشون با دعوا و دادوبیداد مساله رو حل میکنی که شدی عین اونا. اینجوری هیچوقت هم مادرت به فکر فرونمیره که خودشو اصلاح کنه.


    حالا من نمیگم تو باید خودتو رهاکنی و بری خانوادتو اصلاح کنی...خود به خود وقتی خودت بهتر میشی، خوب تر میشی ،آروم تر میشی، صبورتر میشی، اثرشو روی خانواده هم می بینی.اونا

    هیچ کاری هم که نکرده باشن دختر خوب و فهمیده ای چون کیت کت تربیت کردند.


    موفق باشی

  17. 3 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    m.reza91 (شنبه 11 بهمن 93), maryam240 (چهارشنبه 29 بهمن 93), واحد (یکشنبه 12 بهمن 93)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.