خاطره هایی که همیشه جلوی چشمامه (مشکلات کودکی تا به امروز)

[ammin]

خداروشکر.خوب شروع کردی من چند نکته تکمیلی میگم تادرکناراونها موثرباشد؛۱_همه ما نیازمند اطلاعات مفیدودرست برای زندگی بهترهستیم،بنابراین هدف بالاتر ،زندگی رضایت بخش واین اطلاعات،مراحل وراهکارها درخدمت زندگی بهترماست نه برعکس۲_تازمانی که اطلاعاتت تبدیل به عادت نشده به کسی آموزش نده چون اثرش درخودت ازبین خواهدرفت وفرایندعادت سازی ناقص میماند بعدها به فراخوربحث وسوالات به دیگران بازگو کن۳_گاهی اوقات واقعا خسته هستیم وتوان دریافت چیزجدیدی نداریم این مواقع رادرنظربگیر۴_گاهی اوقات فقط نیازبه انرژی مثبت وتنوع غذایی یادوربودن ازمحیط تنش هستیم نه چیزدیگه۵_ومهمترازهمه،درشر� �یطی قرارخواهیم گرفت که باید به خلاقیت خودمان بدو ن اینکه چیزی درکتابی یادگرفته باشیم عمل کنیم این مواقع هم باید خودمان راباورکنیم وبه فضای مجازی یا کتابها وابسته نباشیم.(اگه تمایل داشتی به مرورتمام جلسات وبسایت جادوگری رو مطالعه کن)موفق باشی.

[yektaye tanha]

گاهی اوقات فقط نیازبه انرژی مثبت وتنوع غذایی یادوربودن ازمحیط تنش هستیم نه چیزدیگه

بله درسته منم الان حس می‌کنم که نیاز دارم بیشتر از نظر انرژی باز سازی بشم و بعد برم سراغ کار جدید، برای همین چند بار اومدم اون لیست رو تهیه کنم ولی‌ ترسیدم از این که دوباره خاطراتی که دارم چند روزه با آمدنشون توی ذهنم مبارزه می‌کنم زنده بشن و منو بهم بریزن ، برای همین هنوز این آمادگی رو تویه خودم ندیدم و حیفم اومد این حال خوب رو خراب کنم.

مهمترازهمه،درشر� �یطی قرارخواهیم گرفت که باید به خلاقیت خودمان بدون اینکه چیزی درکتابی یادگرفته باشیم عمل کنیم این مواقع هم باید خودمان راباورکنیم وبه فضای مجازی یا کتابها وابسته نباشیم

من خودم همیشه وقتی‌ آهنگ غمگین گوش میدم یاد گذشته میفتم و بی‌ نهایت دپرس میشم برای همین اصلا به آهنگ‌های غمگین گوش ندادم این چند روز و سعی‌ کردم تا جای ممکن به دستو پای کسی‌ توی خونه نپیچم ! و حس می‌کنم خیلی‌ تاثیر داشت روی روحیم.

اگه تمایل داشتی به مرورتمام جلسات وبسایت جادوگری رو مطالعه کن

جلسات جادوگری رو تا قسمت ۲ اجرا کردم ، و می‌خوام کاملا روی این مهارت مراقب کردن و دور کردن افکار منفی‌ مسلط بشم بعد حتما ادامه میدم ، بازم ازتون تشکر می‌کنم .

[kambiz619]

سلام
وضعیت شما کاملا شباهت ب وضعیت منه.. با تفاوت اینکه شما پدرتون بوده و معتاد بوده و من عموم(ناپدریم ک با مادرم ازدواج کرد ب قول خودش اومده سایه سرمون باشه!) ی تفاوت دیگه هم اینکه شما ی روزایی آروم میشده ولی ما همیـــــشه هرروز جنگ دعوای شدیده جوری ک برا من عادی شده تفاوت بعدی اینه ک گاهی اوقات مادرتون سیلی میخورده ولی مادر بدبخت من سیلی خوراکشون بوده و ی بار هم چاقو خورد و...
همش تقصیر مادرامونه همش
اگه بهت میگه بخاطر شما ولش نمیکنه این حقیقت نیست اگه شمارو دوست داشت طلاق میگرفت و شمارو ب شوهرش ترجیح میداد
این چیزا ب طور کامل تاثیرشو رو من گذاشته و منو ب ی فرد ضعیف و زود رنج تبدیل کرده ب هرحال زندگی همینه چ میشه کرد..

[yektaye tanha]

دوست عزیزم درک می‌کنم شرایط شمارو ولی‌ با زانوی غم بغل گرفتن کاری درست نمی‌شه اگه برات مقدوره راهنمایی هایی که دوستان توی این تاپیک به من کردن رو حتما بخوان خیلی‌ به دردت میخوره چون تنها کسی‌ که الان نیاز به کمک داره من و شما هستیم...

[مهرااد]

سلام یکتای عزیز. تو تاپیک خودت جواب دادم که نخام اونجا پست بزارم.


نازنین من من در جریان مشکلاتت نبودم و واقعا نمی تونم درک کنم چقدر سخته! اما همه زندگی ها یه جاییش میلنگه! داستان زندگی شما هم اینه.

من نم یخاستم ارجاع بدم اما شما به این تاپیک سر بزن!

http://www.hamdardi.net/thread-28706.html

می دونی به قول حسین پناهی مرحوم زندگی پر از مشکلات نیست در واقع مشکلات خود زندگی ان.


شاید شما خ چیزها نداشته باشی اما قطعا خ چیزها داری!


این ناامیدی و احساسات بد دزد زمان و اینده و خوشبختی شماس. کتاب 4 اثر رو بخون!



عزیز من با توکل بر خدا شروع کن! هیچ چیزی نم یتونه ادم رو داغون کنه جز ناامیدی! خیری که قرار به شما برسه هیچ بنی بشری نمی تونه جلوش رو بگیره!

پس واسه اینده ای که نیامده انقدر غصه نخور! من دوستی داشتم که بسیار دختر خوبی بود. یادمه هروقت خاستگار داشت فامیل مادریش زیرابش رو می زدن و چیزایی پشت سرش می گفتن که از بی انصافی حدی نداشت


اما از لطف خدا چنان این دوست من خوشبخت شد که تمامی دشمناش انگشت به دهن مانده اند.

راستی داستان زندگی دوستمون mati رو بخون

[yektaye tanha]

مرسی‌ دوستم ،خوب الان از کجا شروع کنم؟ من ناراحتیم از همه‌رو نوشتم سعی‌ کردم قبول کنم که اینم قسمت منِ ولی‌ عذاب می‌کشم....چیکار کنم که راحت تر با قضیه کنار بیام؟

[مهرااد]

خب شما تاپیک زیر رو بخونین. گیر کردن در گذشته فرصت اینده خوب رو ازتون خاهد گرفت. شک نکنین

http://www.hamdardi.net/thread-26620.html


البته جناب sci هم در برخورد به کاربری که متاسفانه مورد تجاوز قرار گرفته بودن نیز توصیه هایی داشتن. کلا پستهای جناب sci رو بخون

- - - Updated - - -

در کل دوست من شما می تونین با پیام خصوصی از جناب sci بخاین کمکتون کنن. یا نه مشترک انجمن های ازاد بشین و مشاوره خصوصی دریافت کنین