[align=justify]سلام بر همه دوستان عزیز
راستش مشکل فعلی من یا بهتر بگم دغدغه فعلی من از جنس مشکلات مطرح شده در سایت نیست. چیزی از عدم تفاهم و خیانت و اینجور مسائل توش نیست و شاید به نظر بعضی پیش پا افتاده هم بیاد ولی برای من یک دغدغه شده.
راستش آخر ماه دوم بارداری هستم. مشکلات جسمی من از سه هفته پیش شروع شد. به شدت بی حوصله و ناراحت هستم. ویاری که دارم رمق منو گرفته احساس می کنم نیمه جان هستم. شخصیت شیطونی که داشتم تبدیل شده به یک شخصیت بی حال و بی حوصله که حتی حوصله نفس کشیدن رو هم نداره. خوب این مسائل شاید طبیعی باشه و راه چاره ای هم براش نباشه البته اینم اضافه کنم که به دلیل برخی مشکلاتی که داشتم پزشک به من گفته نباید زیاد بایستم و به همین دلیل در انجام کار خونه هم عاجزم و بی نظمی خونه هم بیشتر اعصابمو به هم میریزه
مشکلم اینه که حس میکنم به زودی همه اطرافیانم از شخصیت جدیدم خسته میشن و دادشون درمیاد. سرد و بی شور و هیجان هستم.
مثال میزنم:
همسرم دیشب اومد خونه غذا خوردیم با وجود خستگی ظرفها رو شست و خونه رو جمع و جور کرد بعدش به حمام رفت و بعدش اومد نزدیک جایی که من خوابیده بودم نشست بوی صابون و شامپو میداد و من به این بوها خیلی خیلی حساس شدم و چون صبح یک مرتبه به خاطر این بوها حالم حسابی بد شده بود یه دفعه داغ کردم و گفتم لطفا از حمام که میاین بیرون حداقل با فاصله دو متر از من بشینید (با لحن کاملا جدی) همسرم کلا پا شد رفت و با ناراحتی گفت مطمئنی فقط به خاطر بوی صابون اینجوری حرف میزنی؟؟؟؟؟؟؟
البته بعدش هم خودش پشیمون شده بود و دائم میپرسید چیزی لازم نداری اگه حالت خوب نیست یه چیز ترش بیارم بخوری و ...
از شرایطم و از دست خودم عصبانیم احساس میکنم نمیشه چند ماه من این اخلاق رو داشته باشم و کسی هم چیزی به من نگه و تحملم کنه
پزشک یک سری دارو برای ویار داده که چون جز گروه b , c بودند حاضر به مصرف نشدم و این روزگار رو الان دارم
نمیدونم حرفام نیاز به درد دل هست یا نیاز به مشاوره در هر صورت اگر برای بهبود شرایط من راه حلی به نظرتون میرسه یا چیزی که بتونه کمی آرومم کنه ممنون میشم برام پست بذارین[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)