به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    [align=justify]سلام بر همه دوستان عزیز

    راستش مشکل فعلی من یا بهتر بگم دغدغه فعلی من از جنس مشکلات مطرح شده در سایت نیست. چیزی از عدم تفاهم و خیانت و اینجور مسائل توش نیست و شاید به نظر بعضی پیش پا افتاده هم بیاد ولی برای من یک دغدغه شده.

    راستش آخر ماه دوم بارداری هستم. مشکلات جسمی من از سه هفته پیش شروع شد. به شدت بی حوصله و ناراحت هستم. ویاری که دارم رمق منو گرفته احساس می کنم نیمه جان هستم. شخصیت شیطونی که داشتم تبدیل شده به یک شخصیت بی حال و بی حوصله که حتی حوصله نفس کشیدن رو هم نداره. خوب این مسائل شاید طبیعی باشه و راه چاره ای هم براش نباشه البته اینم اضافه کنم که به دلیل برخی مشکلاتی که داشتم پزشک به من گفته نباید زیاد بایستم و به همین دلیل در انجام کار خونه هم عاجزم و بی نظمی خونه هم بیشتر اعصابمو به هم میریزه

    مشکلم اینه که حس میکنم به زودی همه اطرافیانم از شخصیت جدیدم خسته میشن و دادشون درمیاد. سرد و بی شور و هیجان هستم.

    مثال میزنم:

    همسرم دیشب اومد خونه غذا خوردیم با وجود خستگی ظرفها رو شست و خونه رو جمع و جور کرد بعدش به حمام رفت و بعدش اومد نزدیک جایی که من خوابیده بودم نشست بوی صابون و شامپو میداد و من به این بوها خیلی خیلی حساس شدم و چون صبح یک مرتبه به خاطر این بوها حالم حسابی بد شده بود یه دفعه داغ کردم و گفتم لطفا از حمام که میاین بیرون حداقل با فاصله دو متر از من بشینید (با لحن کاملا جدی) همسرم کلا پا شد رفت و با ناراحتی گفت مطمئنی فقط به خاطر بوی صابون اینجوری حرف میزنی؟؟؟؟؟؟؟

    البته بعدش هم خودش پشیمون شده بود و دائم میپرسید چیزی لازم نداری اگه حالت خوب نیست یه چیز ترش بیارم بخوری و ...

    از شرایطم و از دست خودم عصبانیم احساس میکنم نمیشه چند ماه من این اخلاق رو داشته باشم و کسی هم چیزی به من نگه و تحملم کنه

    پزشک یک سری دارو برای ویار داده که چون جز گروه b , c بودند حاضر به مصرف نشدم و این روزگار رو الان دارم
    نمیدونم حرفام نیاز به درد دل هست یا نیاز به مشاوره در هر صورت اگر برای بهبود شرایط من راه حلی به نظرتون میرسه یا چیزی که بتونه کمی آرومم کنه ممنون میشم برام پست بذارین[/align]

  2. 14 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    roze sepid (چهارشنبه 21 فروردین 92), فکور (جمعه 06 بهمن 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    سلام فکور جان

    مادر شدنت مبارک خانم گل

    به نظر من بهتره با اعضای خانوادت بشینی و منطقی صحبت کنی و شرایط رو تا حدودی براشون توضیح بدی.

    به خصوص به همسرت. بهش بگو که چقدر حساس شدی به بوها و ازش بخواه که کمی مراعات کنه. اما میتونی با

    لحن ملایم تری بگی. مثلا یک نشونه مثل یک حرز یا دعا به گردنت یا مچ دستت ببند تا همیشه جلوی چشمات باشه

    که هر وقت خواستی بد اخلاق بشی تا نگاهش کردی یادت بیاد و با لحن ملایم برای مخاطبت توضیح بدی.


    مثلا میتونی اگر به بویی حساسی به همسرت بگی نی نی کوچولومون یکم به این بوها حساس شده بابایی. میشه

    کمی با فاصله بشینی که نی نی مون اذیت نشه؟ خیلی دوستت داریما اما شرایطمون اینجوری حکم می کنه.

    همه اینها با خنده گفته بشه.

    اینطوری هم همسرت ناراحت نمیشه هم خودت عذاب وجدان نمیگیری و ناراحت نمیشی.

    در مورد نظم خونه هم یکم شرایطت خودت رو درک کن. تا جایی که من میدونم فرزند اولت نیست درسته؟

    پس بهتر میدونی که داری باری الهی رو به دوش می کشی پس نیازه زیاد سخت نگیری به خودت.

    فقط کاری کن که دیگران لذت ببرن از همکاری با تو و نی نی و با اشتیاق به جای تو کار انجام بدن و یک بارداری

    مشارکتی باشه و سهم هر کس رو بهش با روی خوش محول کن تا بدونن که اونام سهیمن

    بعد می بینی این دوران با همه مسائلش چقدر لذت بخش میشه.

    خوندن دعا و ذکر گویی هم توی آرامش خودت و نی نی کوچولومون بسیار موثره.

    انشالا که به سلامتی و خوشی بارت رو به مقصد برسونی مامان خانوم

    اگر دلت باز درد و دل خواست ما کنارتیم عزیز دلم



  4. 12 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (جمعه 06 بهمن 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    سلام
    بهت تبريك ميگم.
    خوش به حالت كه داري مادر ميشي!
    براي من فقط يه حسرته!
    مبارك باشه!
    براي منم دعا كنين.

  6. 13 کاربر از پست مفید khoshkhabar تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (شنبه 07 بهمن 91)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    سلام فكور عزيز

    به به مباركا باشه خانم
    خيلي خوشحال شدم كه خستگي و ناراحتي هاي اخيرت بخاطر حضور يه فرشته درونت بوده.

    ضمن تاييد حرف هاي بهار عزيز بايد بگم عزيزم مگه قراره اين وضعيت تا چند وقت ديگه ادامه داشته باشه!!!! ويارتون كه نهايتا تا هفته 14 تموم ميشه يعني تقريبا 6 هفته ديگه. تو اين 6 هفته هم همونطور كه بهار گفتند با همسرت صحبت كن و بگذار از احساسات بدونه.

    اگه واسه مادرتون ممكنه بگين كه چند مدت بيان پيشتون كه هم نگران وضعيت خونه نباشين و هم ايشون بيشتر مراقب شما باشند.

    خانم گل وضعيت اونقدر هم كه حس ميكني بد نيست ولي چون بخاطر تغيير هورموني يه مقدار حساسيتت بيشتر شده اين مساله واست بغرنج شده.

    مواظب خودت و كوچولوي نازت باش


    راستي چرا از ويتامين هاي B ,C استفاده نمي كني؟ مگه چه اشكالي داره؟

  8. 11 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (جمعه 06 بهمن 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    وایییی سلام فکور عزیز

    تبریک میگم، چقدر خوشحال شدم، ان شالله به سلامتی این دوران رو هم سپری میکنی...

  10. 10 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (جمعه 06 بهمن 91)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    وایییییی چه دوستای خوبی هستید شما

    از همتون ممنونم

    بهار جان بچه دومم هست سر بچه اولم چون بچه دیگه ای نداشتم و از طرفی بارداری سالم تری هم داشتم یعنی مثل الان پزشک بهم دستور به استراحت نداده بود وضعیت بهتری داشتم البته حالت تهوع شدید داشتم ولی نه سر کار می رفتم و نه مسئولیت یه بچه دیگه به گردنم بود یه دوست هم داشتم که همسایه بودیم هر وقت حالم بد میشد به فضای سبز جلو خونه می رفتیم و اون کلی بهم دلداری میداد. خیلی شرایطم بهتر بود

    ممنون از راهنماییهات. من هیچ موقع با همسرم با لحن بد حرف نمیزدم حتی در مواقعی که خیلی عصبانی بودم ولی الان یک ذره عطوفت نمیتونم داشته باشم گفتم که کلا سرد و بی احساس شدم ولی سعیم رو میکنم حداقل این سردی رو کمتر نشون بدم. راستی بهار جان تو ذکر گویی هم تقریبا ناتوانم در اون مورد هم بسیار بی حوصله شدم و البته تو بارداری قبلی هم همینطوری بودم میخواستم قرآن رو ختم کنم ولی فکر کنم آخرش نتونستم بیشتر از چند تا سوره بخونم

    خوش خبر عزیز حتما برات دعا میکنم ولی امیدوارم هر وقت خواستی بچه دار بشی ویار نداشته باشی به نظر من بدترین حس دنیاست


    صبا جان ممنون که به تاپیکم سر زدی و به فکرم هستی مشکلم اینه که تو بارداری قبلی تقریبا تا ماه هفت این حالتم ادامه داشت انگار با همه آدما فرق دارم بنابراین امیدی به تمام شدن این وضعیت در عرض چند هفته ندارم در مورد داروها ویتامین نیستند داروهای گروه b , c هستند یعنی روی جنین ممکنه اثر منفی بذاره گروه c اثر منفیش ثابت شده و گروه b مطالعات در موردش کافی نبوده و بی اثر بودنش هنوز اثبات نشده

    من هم حاضر به ریسک نیستم بنابراین هیچکدوم رو مصرف نکردم

    الهه جان از پستت و دعایی که کردی خیلی ممنونم

    باز هم ممنون میشم برام بنویسید شرایطم باعث شده خیلی احساس تنهایی کنم

  12. 13 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (جمعه 06 بهمن 91)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    فکور گلم

    دقت کردی چقدر سخت گیری؟ :) بابا من منظور من از ذکر چند تا صلوات ساده بود یا یک دعای چند خطی نهایت.

    نه ختم قرآن بابا سخت می گیری چقدر؟ بیچاره شاگردات :)

    میدونی مهم ارتباط با خداست. این ارتباط میتونه یک مکالمه درونی بین تو و خدا باشه. فقط برای اینکه آرامش پیدا کنی.

    کی گفته ختم قرآن بگیری؟

    خانم گلم

    یکم به خودت و زندگی راحت بگیر. وگرنه سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش! اینو جدی میگم.

    ارتباط با خدا یعنی اعتماد بهش و حس کردنش در لحظه لحظه زندگی!

    اگر هم میگم به یادش باش برای اینه که روح ما تنها با اتصال به منبع اصلی خودش یعنی خدا آرامش می گیره.

    و در مورد وضعیت هورمونها و عملکرد بدن ، در حالت نیایش با خدا (فقط یک نیایش ساده و سبک در حد ظرفیت

    خودت) بهترین حالت خودش رو داره.

    فقط آروم باش ، بیا درد و دل کن و استراحت کن.

    بذار فرزندت هم توی داشتن خواهر یا برادرش کمکت کنه.

    باور کن چندان سخت نیست. بذار باهات همدلی کنن. مامان من میگه سر من که آخری بودم ، خوب مامان هم معلم

    بود هم مشکل هورمونی داشت.

    میگه انقدر خواهر و برادر کوچیک (2 و 5 ساله بودن) مراعات مامان رو می کردن. مثلا مامان می گفته بچه ها آروم

    بازی کنین نی نی خوابه ، اونا هم بی صدا بازی می کردن. یا مثلا میومدن صدای قلب منو گوش می کردن مثلا.

    میخوام بگم حس نیاز به همدلیت رو مرتفع کن با صحبت اما به خودت سخت نگیر زیاد گلم

  14. 11 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (جمعه 06 بهمن 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    1,973
    سطح
    26
    Points: 1,973, Level: 26
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    743

    تشکرشده 765 در 189 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    سلام فکور عزیزم

    خیلی بهتون تبریک میگم. امیدوارم قدمش براتون مبارک باشه عزیزم

    میدونم چه حالی داری! منم خیلی بد ویار بودم و واقعا 5 ماه اول خیلی بهم بدگذشت! اولا در مورد ویتامین ب بگم که بهترین چیز برای ویار هست. الان مکمل های مختص بارداری توی بازار هست که کاملا احتیاجات خانمهای باردار رو در نظر میگیرند و ترکیبات خاصی دارند به نظرم بهتره از اونها استفاده کنی و مورد دیگه اینکه از سیرابی هم غافل نشو که بسیار برای ویار خوبه! البته اگه جرات کنی و بتونی طرفش بری! منکه توی اون دوران از صد کیلومتری هم نمیتونستم تحملش کنم

    نمیدونم شرایطت چطوره و آیا امکان داره که چند روزی شما پیش مادرت اینا بری و یا اونا بیان پیش شما که حال روحیت بهتر بشه و یکم تر وخشکت کنند و دور وبرت باشند.

    موفق باشیعزیزم و قدر این دوران شیرین رو بدون با وجود تمام سختی هاش!! منکه بارداری مجدد یکی از آرزوهامه ولی حیف که نمیشه!!!

    مواظب خودت باش عزیزم و اینرو بدون که شرایطت خاصه و همه درک میکنند و مواظبت هستند تا اون کوچولوی نازنین در وجودت به خوبی رشد کنه و بزرگ بشه و اینرو بدون که هر چه حال روحیت بهتر باشه برای اون هم بهتره!

  16. 9 کاربر از پست مفید زیبا کردستانی تشکرکرده اند .

    زیبا کردستانی (جمعه 06 بهمن 91)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 دی 92 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-12-10
    نوشته ها
    251
    امتیاز
    2,517
    سطح
    30
    Points: 2,517, Level: 30
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,315

    تشکرشده 1,426 در 250 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    سلام مـــــامـــــــــانـــیــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــی
    چه طوری؟
    ای شیطون هی میاد حال و احوال میکنه میگه حالم بده و اینا هیچی نمیگه چه خبره!!!!!!!هی با خودم میگم چش شده این خانوم پر انرژی و موفق حالا اینطوری شده!!!!
    مبارک باشه
    چقدر این روزا مامان داریم آدم هوسش میکنه(وای خجالت کشیدم)

    فکور جان این حالت هارو حالا من که از سر ویار نیست ولی نمیدونم چرا ضعف و عصبی بودن حاصل از اونو یه مدته دارم که به گفته یکی از بچه های همین تالار multi daily میخورم خیلی بهتر شدم که میدونم واسه حامله ها خوب نیست.
    اما چون اطرافم خانوم باردار زیاد دیدمو هنوزم میبینم و یکیشون مامانم بوده و خوب با این حالات آشنام.
    بی خود که بهشت زیر پاتون نیست

    واسه ضعف جسمانی و بی حالی پیاده روی و کلا هوای ازاد خیلی خوبه اگر امکان داره باتوجه به تجویز پزشکت حتی خیلی کم و کوچولو انجامش بده

    باید قبول کنی بارداری با خودش شرایط جدیدی میاره هم خودت هم همسرت
    خب شما هردوتون با توجه به تجربه دومت حتما با این شرایط اشناهستید.
    ولی اقایون کلا حافظشون ضعیفه باید مدام بهشون یاداوری شه
    تو زمانی که حالت خوبه رو به راهی حوصله داری دوباره از همه احساساتی که این روزا درگیرشی باهاشون حرف بزن
    واسه کار خونه هم از یک نفر واسه کمک بهت به صورت نیمه وقت یا هر هفته یک بار استفاده کن

    ان شالله همه چی بهتر میشه اگر سعی
    کنی به خودت تسلط داشته باشی و به اطرافیانت حق بدی

  18. 10 کاربر از پست مفید فائزه_م تشکرکرده اند .

    فائزه_م (جمعه 06 بهمن 91)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: ضعف جسمی من و شخصیت غیر قابل تحملی که پیدا کردم

    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    فکور گلم

    دقت کردی چقدر سخت گیری؟ :) بابا من منظور من از ذکر چند تا صلوات ساده بود یا یک دعای چند خطی نهایت.

    نه ختم قرآن بابا سخت می گیری چقدر؟ بیچاره شاگردات :)



    بهار جان بعد چند هفته باعث شدی منم بخندما چند وقتی بود از این شکلک استفاده نکرده بودم راست میگی در مورد خودم بسیار بسیار سخت گیر هستم

    مثلا الان که دستور دکتر استراحت کردن من هست اصلا از خودم بدم میاد که انقدر باید در حالت خوابیده باشم نمیتونم تحمل کنم احساس بی مصرف بودن و عاطل باطل بودن دارم

    زیبا جان ممنونم که پست گذاشتی سیرابی رو که هیچوقت باورم نمیشد حاضر به پختش باشم هفته پیش گرفتم پختم بد نبود ولی تو اینترنت دیدم که نوشته هفته ای دو بار باید بخورید من نمیتونم ظاهرا ویتامین b6 داره که البته قرصشو میخورم

    فائزه جان حال بدم مال همین قضیه بود ولی اینکه از همه خواستم دعا کنند برای اون بود که قلب جنین تشکیل نشده بود و اونم به مشکلاتم اضافه شده بود که چند روز پیش دکتر گفت تشکیل شده و مشکلی وجود ندارهدر مورد پیشنهادت برای اینکه کسی بیاد خونه رو تمیز کنه راستش اصلا حوصله گشتن دنبال یک نفر مطمئن رو ندارم همسرم تازگی ها بدون اعتراض این کارو میکنه ولی تا میاد بیاد خونه به هم ریخته است

    از همتون ممنونم ان شا الله همه سلامت باشید و به آرزوهاتون برسید حرفهاتون خیلی کمکم میکنه

  20. 6 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (جمعه 06 بهمن 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ مناسب در برابر پیشنهاد غیرقانونی
    توسط rain rain در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 خرداد 91, 03:02
  2. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 89, 10:14
  3. نقش ابراز هیجانات مثبت در شخصیت و پیامدهای زندگی
    توسط nazanin. در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 بهمن 88, 21:57

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.