با عرض سلام وخسته نباشید خدمت همه شما دوستان گرامی ...
حال میخواستماتفاقاتی که این اواخر برام افتاده را بگم
یهچند وقت دیگه دادگاه دارم و همسرم قصدش جداِئیه البته من بهش گفتم طلاقت نمیدم
اماازون طرف با شروع سال جدید دارم سعی میکنم یه جورایی دیگه بهش فکر نکنم هر چندخیلی خیلی سخته
امامی بینم تو این مدتی که منو ترک کرد و رفت بجز ضرر و زیان و همچنین بیماری و فکر وناراحتینصیبم نشده شغلم را از دست دادم بیکار و خونه نشین شدم افسردگی گرفتم خانواده امهم درگیر مشکلات من شدن و ناراحتند.
دعایموقع تحویل سالم این بود که خدایا از ناراحتی نجاتم بده هر چی صلاحمه همون بشه وکمک کن بتونم خودمو ازین گرداب وابستگی عاطفی به زنی که علاقه ای بهم نداره نجاتبدم
کمککن بتونم دوباره خودمو پیدا کنم و به زندگی و کارم برگردم دوباره انگیزه و علاقهپیدا کنم به زندگی
حالا با توجه به علم و تجربهشما عزیزان درخواست کمک و راهنمایی دارم که حداقل خودمو نجات بدم و دچار بیماری و پسرفت بیشترذ درزندگی نشم
به نظرشما چطوری میتونم دوباره به زندگی عادی خودم برگردم وحداقل خودمو ازین بحران نجات بدم؟؟؟؟ چکار کنم که دوباره انگیزم به زندگی زیاد بشهو دوباره جون بگیرم برای ادامه زندگی؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)