سلام دوستان.من قبلا تاپیک زده بودم که http://www.hamdardi.net/thread-37484.html
من یه مدت خوب بودم اما باز دارم قاطی میکنم
من با خودم نمیتونم کنار بیام..همش در حال مقایسه کردن شوهرم هستم و واقعا اذیت میشم
میدونم الان میگید تو آمادگی ازدواج رو نداشتی یا این چیزا عادی میشه
من خودم همش تو سایت به دیگران میگفتم ظاهر عادی میشه اما این اخلاق که میمونه اما الان دوباره شدم همون آدم سابق
هر روز یا بغض میکنم یا گریه.البته در خفا.زیاد راجعبه این موضوع با کسی صحبت نمیکنم
همش میگم چرا من زود ازدواج کردم ،اصلا اشتباه کردم...در صورتیکه قبلا این افکار رو نداشتم
بخدا قبل ازدواج ظاهر و مو زیاد برام مهم نبود نمیدونم چرا تا عقد کرم و یه مدت گذشت برام خیلیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی مهم شد
من و شوهرم فعلا درگیر یه مشکلی هستیم که بنده خدا خیلی سرش داره حرص میخوره و بخاطر همین موهاش همش داره میریزه .همینجوریش جلوی موهاش کم بود حالا
هم داره همون یکم هم میریزه و انگار داره جون من کنده کنده میشه
شوهرم ارثشون که از جلوی سر تا قسمت پشتی سرشون کچل بشن اما من واقعا دوست ندارم.بخدا نمیدونید چقدر دارم اذیت میشم
همش میرم عروسی دوستام میبینم شوهراشون ظاهر خوبی دارن و موهاشون پر و خوبه اما من.......!!!
حسسسسسسسسساس شدم خیلییییییییی حسسسسسساس شدم...میدونید آدم رو یه چیز حساس بشه چقدر اذیت میشه من دارم چند برابر اذیت میشم
اصلا من بچه.من آمادگی ازدواج نداشتم ..حالا که ازدواج کردم چطور با این مشکل کنار بیام که دیگه هر مردی رو میبینم با شوهرم مقایسه نکنم و اصلا دیگه به ظاهرش توجه نکنم؟؟؟
عروسی دوستام دیگه دلم نمیخواد برم چون عذاب میکشم.همش غبطه میخورم
پول هم نداریم بگم مو بکاره
من چی کنم؟؟؟
من نمیخوام چشمم به شوهر مردم باشه ،خدا شاهده نمیخوام
همه اینا باعث شده نسبت بهش سرد بشم.همش ازش ایراد بگیرم.کاش ازدواج نمیکردم
علاقه مندی ها (Bookmarks)