به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 تیر 96 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1396-4-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    41
    سطح
    1
    Points: 41, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چرا نمیتونم تصمیم بگیرم

    سلام دوستان

    من یه چند تا مشکل دارم که مطرح میکنم امییدوارم همفکری شما بتونه بهم کمک کنه تو حلش


    واقعیتش من اواسط دهه سوم زندگی هستم و هنوز ازدواج نکردم. البته ظاهرم خیلی کمتر نشون میده.


    خدا را شکر شرایط مالی، تحصیلی و خانوادگی خوبی هم دارم و فکر میکنم همین مساله هم تا حدی باعث عقب افتادن ازدواج ام شده باشه. همه اش تو خونه هی میگفتن حیف تو با فلانی ازدواج کنی... عجله کنی!



    خیلی این مدت فکر میکنم به اینکه چرا تا حالا ازدواج نکردم چون شدیدا تنهایی و فشارهای جنسی (و بعضا خ ا) اذیتم میکنه. دیگه واقعا درمونده شدم. فشارهای جنسی دیگه برام سرسام آور شده... یه مدتی (مثلا یک ماه و اینها) خوبم همه چی آروم میپذره.. یه دفعه طوفانی میشه و معمولا هممن نمیتونم مقاومت کنم.... به گناه کشیده میشم... بعد میره تو مرحله افسردگی و خستگی... بعد دوباره به خودم دلداری میدهم توبه میکنم... بعد دوباره روز از نو و روزی از نو


    نتایج تفکراتم اینه که اکثر دخترها به دلم نمی نشینند یا شرایط خانوادگی و ... به من نمیخوره. بیشترشون را ادامه نمیدهم. انهایی که شرایطشون خوب اما از نظر احساسی مردد هستم را ادامه میدهم ببینم چی میشه اما فایده ای نداره و بعد از چند جلسه دختر خانم متوجه تردید من میشه و انهم سرد میشه و رابطه تقریبا از هم میپاشه.


    نمیدونم چرا همیشه دچار تردید هستم. الان کمی هم بدتر شدم هم به خاطر حرفهای اطرافیانم هم اینکه احساس میکنم در شرایط روحی درستی برای تصمیم گیری نیستم.


    جند مورد بود که من دوستشون داشتم و از نظر احساسی مثبت بودم اما انها هم بعد معلوم شد که یک مشکلی هرکدوم داشتن... (یکی دو مورد هم آنها گفتن نه) خانواده میگن نمیفهمیم چرا تو اینهایی که شرایطشون خیلی خوب را نمی پسندی و دخترهایی که خیلی هم شرایط خوبی ندارن را جذب میشی. اینهم موجب شده دیگه الان به انتخاب های خودم هم شک کردم.


    خودم فکر میکنم دلیل این مساله میتونه چند تا چیز باشه. یکی اینکه دخترهایی که شرایط شون از من پایین تر خیلی سعی در جذب من دارن ولی دخترهایی که شرایط خوبی دارن انتظار دارن من جذبشون کنم که منم چون خودم دچار تردید هستم نمیتونم. یعنی افتادم در یه سیکل معیوب.


    من با توجه به تجربه های گذشته متوجه شدم جذب آدمهایی میشم که یه حس خوبی بهم بدن که از ظاهر شروع میشه تا اینکه خیلی بهم محبت کنن( یا احساس کنم طرف اینجوری)، انعطاف پذیر باشن... مهمترین چیز انگر از این جهت برام اینه که طرف نخواهد شاخ و شونه بکشه یا باهام مخالفت کنه ... مثلا اگه باهام بد اخلاقی یا تندی کنه تا حد زیادی علاقه ام را بهش از دست میدهم.

    یه جورایی هم انگار از اینکه به کسی خیلی نزدیک بشم میترسم (یا اینکه کسی بهم خیلی نزدیک بشه) میترسم بعد نتونم تصمیم بگیرم و دردسر بشه...



    حل این مسایل دو بخش داره یکی اینکه ریشه جی و دیگه اینکه راه حل کدام. لطفا تو نظراتتون این دو تا را اگه میتونین تفکیک کنین و خودم بیشتر دنبال راه حل هستم و یا راه حل هایی که بتونه ریشه این مسایل را بهم نشون بده و حل کنه.

    بهتر بگم کلا در تصمیم گیری دچار مشکل هستم. الان خارج از کشور هستم و در مورد محل زندگی ام، نوع شغل آینده ام و ... هم همه اش تردید دارم. .. یه جورایی انگار گم شدم تو این دنیا...



    ممنون از وقتتون

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 شهریور 03 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,977
    امتیاز
    34,213
    سطح
    100
    Points: 34,213, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,411

    تشکرشده 6,436 در 1,802 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    برای حل مسائلت نیاز به آگاهی بیشتر نسبت به ازدواج و تشکیل زندگی داری در این صورت خودبه خود جواب سوالاتت رو هم پیدا میکنی

    سبک و سیاق و روش میانه در زندگی باعث میشه اون طوفانهای احساسی که گفتی تو رو دچار تلاطم و لرزش نکند.اگر فشارهای دوران تجرد رو مدیریت کنی نتیجش باعث بلوغ اجتماعی و عاطفی بیشتری در تو خواهد شد که پیش شرط اصلی ومهم ازدواج هست.

    من پیشنهاد میکنم ابتدا چندتا از مقالات تالار رو در این‌ مورد مطالعه کن


    http://www.hamdardi.net/thread-7585.html



    http://www.hamdardi.net/thread-4821.html


    http://www.hamdardi.net/thread-8893.html



    http://www.hamdardi.net/thread-22741.html
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام

    نگرانیها و ترسهائی که شما در مورد همسر آیندتون دارید و همه دارن و شما تنها این جوری نیستید

    شما از اینکه همسرتون تو روتون وایسه واهمه دارید

    از اینکه بهتون پرخاش کنه و قهر کنه واهمه دارید

    از اینکه برای خواسته های نامعقول ایشون گردن نهید احساس حقارت درتون بوجود میاد

    دوست دارید فرمانروائی کنید و ایشون مخالفتی نداشته باشن

    دلتون میخواد ایشون بیشتر ناز شمارو بکشن

    اگه موارد بالائی در شما صدق میکنه باید این ذهنیاتتونو عوض کنید , چون به دلایل بالا شما انتخاب غلطی خواهید داشت و شاید بعدا پشیمون بشید

    کمی کمال گرائی و مرد سالاری در شما وجود داره که باید با کمک مشاوره تعدیلش کنید

    فک نکنید دخترهائی که از شما پائینترن و برای رسیدنه به شما خیلی مهربون و منعطف رفتار میکنند فردا در قبال رفتارهای شما مخالفت و جر و بحث راه نخواهند انداخت ( حتی ممکنه سرتون هم داد بکشند )

    زیاد هم به حرف اطرافیان اهمیت نده چون اونها باعث میشن شما تو انتخاب همسر گیج بمونید

    معیارهاتونو دسته بندی کنید و نسبت به اولویت برید جلو

    و دنباله دختر بی عیب نباشید که پیدا نمیشه

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 فروردین 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1395-11-11
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    934
    سطح
    16
    Points: 934, Level: 16
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمیتونم تایپیک بفرستم .نمیدونم از کجا بفرستم .براهمین اینجامطلبمو مینویسم .جاری ام ب شوهرم پیام میده و من خوشم نمیاد .من اینو میدونم ک قبل اینکه من وارد خانواده بشم روابط شون خیلی خوب و صمیمی بود .اما من حساس شدم بهش .چرا باید پیام بده و درد و دل کنه با همسرم .مگه من ب شوهراون پیام میدم .خوشم نمیاد ازین رفتار .نمیدونم چرا..بااینکه میدونم شوهرم دوستم داره و مطمعنم از شوهرم
    لطفا یکی راهنماییم کنه
    سعی کردم حساسیتمو کم کنم اما مثل خوره تو جونم افتاده .جالب اینجاس ک شوهرم خووش بهم گفت ک فلانی پیام داده اینازو گفته .حس شک ندارم اصلا ب هیچ وجه .ققط خوشم نمیاد ب شوهرم پیام بده
    ویرایش توسط sepide.gh : سه شنبه 06 تیر 96 در ساعت 09:55

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 تیر 96 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1396-4-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    41
    سطح
    1
    Points: 41, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد

    ممنون از راهنماییتون

    مطالب پیشنهادی را نگاه کردم

    اول اینکه باید بگم اواسط دهه چهارم هستم اشنتباه نوشته بودم. یعنی حدود سی و شش دارم

    واقعیت اش خیلی سال میدونم آدم کمالگرایی هستم و خیلی رو خودم کار کردم و تا حدی کنترل اش کردم. مثلا دیگه الان خیلی برای کارم و کامل بودن هر کاری میخواهم انجام بدهم وقت نمیذارم.... در مورد ازدواج به دلیلی پیچیدکی هایی که داره خیلی گیج میشم... کمالگرایی خانواده و اینکه همیشه نسبت به انتخاب های من واکنس منفی داشتن کلا اعتماد به نفس ام را از بین برده... خیلی دلشون میخواهد من بهترین انتخاب را داشته باشم... الان با بالارفتن سنم کمی منعطف تر شدن اما من خیلی نمیتونم دیگه رو نظراتشون حساب کنم و حتی وقتی میگن کسی خوب من فکر میکنم میخواهند من را هل بدن تا انجام بدهم (البته مشل اصلی که گفتم همون به دل ننشستن)


    احساس میکنم دچار وسواس فکری شدم. خیلی اضطراب دارم و احساس میکنم از درون نا امن هستم... یه عصبانیت و ناراحتی انگار درونم جمع شده... احساس میکنم دچار کمبود محبت شدم و واقعا نمیفهمم مفهوم عشق چی.... نمیدونم اینها را چطوری میتونم حل کنم... سالهاست خارج از ایران هستم ... اما چه اون زمان که ایران بودم و چه مواقعی که ایران بودم مشاوره استفاده کردم اما کمک چندانی نکرده...

    احساس و عقلم در این امر ازدواج کلا قاتی شده و دیگه به هیج کدوم نمیتونم اعتماد کنم...

    آقای جوادیان با نظر شما کاملا موافقم.. خودم هم دیگه خیلی به مهر و محبت دخترها توجه نمیکنم ... اما مساله اینه از کجا میشه فهمید که کسی ذاتا آدم مهربونی یا نه؟

    من تو خانواده مرد سالاری بزرگ شدم و فکر میکنم تا حدی دارای این خصوصیت مرد سالاری هستم... شناختم از خودم اینه که اگه همسرم تو روم واینسه باهاش خیلی کنار میام و به میل اش رفتار خواهم کرد اما اگه بخواهد سرسختی داشته باشه من را از خودش زده خواهد کرد ... چطوز این خصوصیاتم را تعدیل کنم...

    ممنون بازهم از راهنماییهاتون

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Seyed1396 نمایش پست ها
    شناختم از خودم اینه که اگه همسرم تو روم واینسه باهاش خیلی کنار میام و به میل اش رفتار خواهم کرد اما اگه بخواهد سرسختی داشته باشه من را از خودش زده خواهد کرد ... چطوز این خصوصیاتم را تعدیل کنم...

    ممنون بازهم از راهنماییهاتون
    سلام

    بهتون گفتم دگ باید دیدگاهتونو عوض کنید..

    چون تو رو وایسادن..پرخاش..عصبانیت..دعو ا و جر و بحث و خیلی اعمال اینچنینی تو زندگیه مشترکتون بوجود خواهد اومد

    و چون رگه هائی از مرد سالاری در وجود شما هستش احساس تحقیر و خرد شدن در شما بوجود میاد

    ولی اینها جز لاینفک زندگی مشترک هستش

    چون زن و شوهر هر کدوم از یه دنیای متفاوتی میان و تا این اخلاقها با هم چفت بشه زمان خواهد برد

    فقط این وسط باید کمی تحمل و صبر و بعلاوه یادگیری مهارتهای ارتباطی زمینه ساز بشه تا کم کم قلغ کار دست هر دو طرف بیاد

    لاب لای این جور دعواها باید به روزهای خوب هم فک کنید.. تفریح و گردش و خوش گذرانی با همسر .. لذت رابطه جنسی.. درد و دل کردن با ایشون .. لذت اینکه کسی هست که بهتون فک میکنه و دوستون داره

    و خیلی چیزهای دیگه

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 تیر 96 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1396-4-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    41
    سطح
    1
    Points: 41, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    ممنون از چوابتون

    آخه معمولا وارد رابطه که میشم لذتی وجود نداره و شکل نگرفته و اگه طرف هم بخواهد هی ایراد بگیره و ... کلا قیدش را میزنم

    اما یکی دو مورد که پیش آمده بود دوستشون داشتم (در همون برخورد اول و تقریبا بدون توجه به رفتارهاشون) تحملم خیلی بیشتر بود و اگه چیزی بود که خوشم نمی آمد میتونستم ازش عبور کنم... اما در بقیه موارد ذهنم به شدت حساس میشه و گیر میده

    من راجع به معیارهام فکر کردم و اینجا مینویسم... دوست دارم نظرتون را راجع به معیارهام هم بدونم... ممنون


    به طور کلی کفویت مذهبی، خانوادگی و فرهنگی برام مهم. ظاهر(به دل نشستن)، تحصیلات، اخلاق، شاد و شوخ طبع بودن، اختلاف سن، انعطاف پذیری و مسولیت پذیری


    طبیعتا همه این معیارها درجه اهمیت یکسانی ندارن


    خطوط قرمز:
    سطح فرهنگی/تحصیلاتی خیلی پایین خانواده
    تحصیلات زیر لیسانس خود فرد
    تفاوت مذهبی فاحش(خیلی مذهبی یا بی حجاب، بی نماز)
    عدم اختلاف سن مناسب
    توقعات نامعقول (اقتصادی عمدتا)
    قومیت
    سرد و بی عاطفه
    به دل ننشستن
    عدم انعطاف، مسویت پذیری، صداقت
    نازپرورده


    خطوط زرد (سه تا یا بیشتر میشه قرمز)
    خانواده بازاری (تفاوت تیپ خانوادگی)
    خیلی کارهای خونه را علاقه مند نباشه (اهل خانه داری نباشه)
    بی نظم و انضباط
    ضعیف در ابراز احساسات
    متکبر و مغرور باشه
    بیکار باشه یا هیچ فعالیت مشخصی انجام نده (فعال نباشه)




    فکر کنم اصلی ترین مساله اینه که چطور بین عقل و احساسم بالانس ایجاد کنم (دیگه نه به عقلم نه به اجساسم نمیتونم اعتماد کنم)

  8. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    معیارهای شما بر حسب اولویت بندی به این ترتیب میشه درجه بندی کرد

    به دل نشستن ظاهر

    مذهبی بودن

    هم سطح بودن در فرهنگ و تحصیلات

    اخلاق و قانع بودن طرف

    این چهار مورد در درجه اول برای شما قرار دارن

    و در درجه بعدی

    شوخ طبعی .. کدبانویی..فعال بودن.. احساساتی ..مغرور نبودن و غیره

    معیارهای درجه یک شما از اهمیت بالائی برخوردارن و من نتونستم ازشون موردی رو حذف کنم

    اما اونائی که در درجه دوم قرار دارن مثله احساساتی بودن و شوخ طبعی و فعال بودن بیشترش تو خانمها وجود داره و مونده شما چقد فعالترش کنید

    مثلا خانمی که هی برا شما محبت بکنه و شما هم درقبالش دریغ نکنید و یا تو خونه با هم شوخی بکنید و سر به سر هم بذارید , نتیجه اش میشه خونواده شاد و با انرژی

    که اینها رو اگه یکطرفه از خانمتون بخواهید دریافت کنید به مشکل خواهید خورد .. و باید خودتون هم منعطف بشید و رمانتیک باشید و مرد سالارانه برخورد نکنید.

    سن ازدواج به طور کل از سی که بگذره منطق جایگزین احساسات میشه و هر دو طرف برای ازدواج وسواس زیادی به خرج میدن و شما هم از این حیث تنها نیستید

    کسیرو که بالای پنجاه درصد از معیارهاتونو داره و قیافش و رفتارش براتون دلنشینه با توکل به خدا انتخاب کنید و برید جلو

    و بقیه مشکلات و تفاوتها که طبیعیه و رخ خواهد داد با یادگیری مهارتها و کمک مشاور حلش کنید

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 تیر 96 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1396-4-05
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    41
    سطح
    1
    Points: 41, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون بازهم برای پاسخ گویی

    در مورد ظاهر، غیر از چند موردی که از اول تا اخر رو ظاهرشون مشکلی نداشتم بقیه همه تردید دارم... قبلا میگفتم ادامه میدهم شاید خوب شد اما به تجربه دیدم خیلی فرقی نمیکنه و یه چیزی مثه خوره به جونم میفته که آیا به اندازه کافی دوستش دارم یانه؟ آیا بعدا دچار مشکل میشم یا نه؟

    آنهایی که ظاهرشون را دوست داشتم کمتر ازشون ناراحت شدم یا یک جورایی اصلا ناراحت نشدم... اما انهایی که خیلی به دلم ننشستن انگار دنبال بهانه هستم

  10. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام

    بند آخر حرفتون در مورد همه صدق میکنه

    اگه طرف باب میلتون باشه سعی میکنید کمتر ناراحت بشه و بیشتر دوس دارید به هر بهانه ای خوشحالش کنید

    اما طرف اگه باب میلتون نباشه برعکس


    کمی تمرکزتونو از نگرانی و ترس و افکار منفی بردارید و مثبت نگری کنید


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم تصمیم درست بگیرم
    توسط 3zar در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 دی 94, 13:40
  2. نمیتونم تصمیم بگیرم برای جدایی
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 10 مرداد 94, 21:27
  3. نمیتونم برای ازدواج تصمیم بگیرم
    توسط morva در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 اسفند 93, 01:36
  4. نمیتونم تصمیم قاطع و درست بگیرم
    توسط 20-0 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 آذر 91, 18:10
  5. نمیتونم تصمیم رو خودم بگیرم
    توسط begard در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 خرداد 91, 16:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.