تنهایی عزیز همسرت دوستت داره.به این شک نکن.فقط احتمال میدم از طرف خانوادش تحت فشاره و تحت تاثیر خواسته های اونا و حرفاشون این عکس العملا رو نشون میده.اولین پسر خانواده هم هست که داره مستقل میشه همین باعث میشه حساسیتشون بیشتر باشه و به قول معروف هی حواسشونو جمع کنن کلاه سرشون نره و...( ایشون هم چون اونا خانوادش هستن حرفشونو صددرصد قبول داره و نمیخواد مخالف میلشون عمل کنه و برچسب زن ذلیل و بی عرضه و ... بخوره)به نظرم باهاش تماس نگیر.حداقل یه هفته صبرکن،اگه خودش تماس گرفت و گله کرد بهش بگو که از دستت خیلی دلگیر بودم گفتم یه مدت تنها باشیم تا دوتاییمون اروم شیم...درباره رسم و رسوم و شرط و شروط بگو بذار اجازه بدیم خانواده ها خودشون باهم کنار بیان و به توافق برسن،چون این چیزا واسه اونا مهمه نه من و تو! و هیچکدوم هم نمیتونیم خانواده هامونو مجبور کنیم مطابق میل ما عمل کنن!.اینکه همسرت توقع داره تو این جور مداقع شما کوتاه بیای و راه رو براش صاف کنی خواسته منطقی نیست!دوست داشتن به معنی همیشه کوتاه اومدن نیست!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)