به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 111
  1. #31
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    من از رفتاارش به این نتیجه رسیدم اخه اصلا اجازه بمن نمیده بهش زنگ بزنم فقط میگه کارتو بگو و قطع کن خیلی غرورمو جریحه دار میکنه عزت نفسم از بین میره خیلی ناراحت میشم مث کسی رفتار میکنه که انگار دلش میخاد منو از خودش متنفر بکنه

    من میتونم بهش کمک بکنم ولی اصلا نمیخاد قبول کنه که مشکل داره جه برسه به اینکه اجازه بده بمن که براش حل کنم
    بخدا همه راه هایی که مشاورا گفتن انجام دادم ولی نشد که نشد انگار از ازدواج پشیمون شده میخاد هرروز با یکی باشه

    شما چی فکر میکنید با توجه به تعریفایی که ازش کردم

    حالم خوب نیست نمیتونم هیچکاری بکنم داااااغونم از همه بیشتر از درس نخوندنم ناراحتم تمام مدت عذاب وجدان دارم به خاطر درس نخوندنم و همینم عزت نفسمو داره از بین میبره

    دلسا جان من الان چطوری باهاش ارتباط برقرار کنم واقعا نمیدونم

  2. #32
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 تیر 95 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1393-10-25
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    2,186
    سطح
    28
    Points: 2,186, Level: 28
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    222

    تشکرشده 59 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم
    میفهمم وقتی میگی غرورت له میکنه یعنی چی؟اینکه عزت نفست زیر سوال میره خیلی دردناکه.

    اما شما که خودت اینقدر قوی میبینی که به ایشون کمک کنی پس چرا خودت فراموش کردی ؟خودت چی میشی؟
    همه فکر و وقتت بزاری برای اینکه ایشون چه تصمیمی میخاد بگیره یا چجوری فکر میکنه فقط انرژی خودت هدر دادی!
    اون خودش یک انسان بالغه ،معلول ذهنی که نیست شما مسئولش باشید!

    گاهی ما خودمون یک نفر زیادی پررنگ میکنیم.ایشون فعلا شوهر شما هستند.اگر میخاد بره دنبال 10 تا دختر دیگه ،شما با ناله و زاری و قهر و دعوا که نمیتونی منصرفش کنی!

    اگر نمیخاد بهش زنگ بزنی خوب نزن هر وقت کاری باهاش داشتی تماس بگیر!خیلی راحت کارت بگو و وقتی کارت برات انجام داد ازش تشکر کن.اگر هم اعتراض کرد که چرا وقتی کار داشتی فقط با من تماس گرفتی بگو من دوست داشتم بیشتر تماس بگیرم اما چون خودتون این درخاست از من داشتید منم مطابق میل شما رفتار کردم.
    اگر نمیخاد بهش کمک کنی پس کمک نکن،فقط بهش بگو هر وقت خاست بهش کمک کنی خوشحال میشی به عنوان همسرش کنارش باشی(البته اول خودت آماده باید بکنی)

    به نظر من که اول حال خودت خوب کن.قبول دارم اذیت میشی اما باید تلاش کنی.خیلی خوبه که درست برات مهم هست،از همین درس خوندن شروع کن.کم کم ببین دوست داری برای خودت چه کارهایی انجام بدی!اون کارها اولویت بندی کن و با برنامه ریزی انجامشون بده.
    برای بهبود رابطتتون شروع کن به مطالعه!در زندگی مشترک آگاهی داشتن اولویت داره بر فداکاری و ازخودگذشتگی.

  3. 4 کاربر از پست مفید رها68 تشکرکرده اند .

    maryam240 (یکشنبه 28 تیر 94), هم آوا (جمعه 17 بهمن 93), بارن (جمعه 17 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  4. #33
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    اينهمه دوري اونم تو شهر غريب ... چيكار ميخاد بكنه اخه ؟؟؟

    اينهمه جدايي اونم تو دوران عقد اينهمه بي محلي بي تفاوتي
    كلا از من يادش نميره ؟؟؟؟

    من نميدونم چكار بايد بكنم چطوري رفتار بكنم ، اون خيلي به ظاهرو تيپپش ميرسه منم اينكارو ميكنم ولي بازم راضي نميشه ازبس دختراي ديگه رو مقايسه ميكنه تو ذهنش با من
    خيلي حالم بده

    بنظر شما من خيلي ضعيفم يا هر خانومي كه بهش خيانت ميشه اينطوريه ؟؟؟؟؟
    بخدا نميتونم درس بخونم نميتونم فكرمو متمركز كنم نميتونم ديگه به فكر خودم باشم
    نميتونم از يادش بيرون بيام

  5. #34
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سحر جان من هر بار تاپیک شمارو می بینم واقعا حرصم میگیره.
    شما چند تا از این تاپیکا میخواهید بزنید ولی همچنان منفعل باقی بمونید؟
    چرا تکلیف خودتون رو یک سره نمیکنید؟مگه شما چی کم دارید؟زیبا،تحصیلکرده،شاغل و باقی چیزا که ما نمیدونیم

    چرا فقط به خاطر ترس از طلاق باید انقد خودتون رو تحقیر کنید.شما تمام تلاشتون رو کردید پس دیگه باید همه چی تموم بشه.به نظر من جدایی بهترین گزینه برای شماست و با موقعیت اجتماعی و باقی شرایطی که شما دارین حتما دوباره موقعیت ازدواج براتون پیش میاد فقط باید کمی از توقعاتتون رو پایین بیارید که به نظرم خیلی بهتر از زندگی با یه آدم بی تعهد و بی وفاست.ببخشید خیلی رک صحبت کردم ولی واقعا به نظرم شما حیفید خودتون رو پاسوز این آقا نکنید.

    یه تصمیم قطعی بگیر و خلااااااااااااااص

  6. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    هم آوا (شنبه 18 بهمن 93)

  7. #35
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    امروز بهش گفتم حرفشو بزنه مشكلشو بگه ولي هيچي نگفت و گفت حرفي ندارم

    من گفتم بيا به بابام بگو گفت حرفي ندارم با ايشون بزنم الان ميخام بگم خودم ميخام به پدرم بگم

    ميدونيد ديگه توان سختي كشيدنو ندارم حال ندارم بخدا خيلي بالا پايين داشته زندگيم

    ولي انگار دارم مجبور ميشم نميخام بهش فكر كنم
    نميدونم ميتونيد درك كنيد يا نه


    اينكه داره به درس خوندنم ضربه ميزنه خيلي ناراحتم كرده با اينكه هيچي درس نميخونم امروز استادم ازم خيلي راضي بود يه انرژي مضاعف گرفتم

    دوستاي مهربونم كمكم كنيد بتونم

  8. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 تیر 95 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1393-10-25
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    2,186
    سطح
    28
    Points: 2,186, Level: 28
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    222

    تشکرشده 59 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آی تک عزیز نمیشه از آدمی که در این شرایط قرار گرفته انتظار تصمیم گیری سریع داشته باشی!
    بعلاوه سرعت تصمیم گیری در آدمها متفاوت هست.بعضیا شاید چند سال طول بکشه تا بتونن تصمیم بگیرن اما بعضی ها زودتر!


    ببین سحر جان الان نگاه کن شرایط من تا حدودی مشابه تو هست.
    گاهی ناامید میشم .
    گاهی کم میارم.
    گاهی میخام برم باهاش دعوا کنم.
    فکر کردی من دوست نداشتم برم بهش بگم آخه نونت کمه ؟چته ؟
    اما وقتی فکر میکنم میبینم خوب برم بگم اونم یک جواب خنک بده شخصیت من زیر سوال میره!
    میدونی چرا؟؟؟؟
    چون این سوالا واین احساسا برای رفع این مشکل مناسب نیست!



    از یکجایی تصمیم گرفتم برگردم به خودم!تا بدونم اگر میخام برم سمتش چطور رفتار کنم و چطور فکر کنم تا مشکلم حل کنم!
    بالاخره توی شخصیت و رفتارهای منم یک ایرادایی بوده که در برخورد با این ادم انفجار ایجاد کرده!
    به نتیجه های جالبی رسیدم!



    ببین شما به خودت میرسی اما شاکی هستی که اون چرا راضی نمیشه ! اصلن رضایت اون فراموش کن.برای خودت به خودت برس!
    اسم شما در شناسنامه همسرتون هست ! نه اون دخترای دیگه؟
    برای چیزی که فعلا متعلق به شما هست نجنگ.وقتی اینقدر تابلو میجنگی در این صورت به ایشون میگی آره اون دخترا باید به من ترجیح بدی !من برای تو کم هستم!
    جوری رفتار کن که نشون بدی خودت قبول داری و اصلن اون دخترا در حد خودت نمیبینی که بخوای خودت با اونا مقایسه کنی!



    در ارتباط با مادرشم باید دقیق بشی در رفتارهای زنانه ای که مادرش هوشمندانه بکار میبره!اونا رو یاد بگیر،سعی کن با احترام و انتخاب خودت خاسته هاشون جواب بدی! که به قولی نه سیخ بسوزه نه کباب!

    شاید اولین جرقه قهر شما مادرش زده!

    فکر کن اگر چطور رفتار میکردی که نه خودت اذیت میشدی و نه مامانش سر لج باهات می افتاد.
    و این بدون همسرتون و شما مهارت مهار این جرقه نداشتید.پس بیشترین تقصیر متوجه خودتون هست نه مادرش!
    به نظر من دیگه هم با همسرت سر اینکه تقصیر مامانش بوده که اینطور شده بحث نکن.



    از اینکه رهاش کنی نترس !
    طلاق به این آسونیا هم که نیست.
    اولا فعلا قرار نیست شما بری درخاست جدایی بدی!
    دوما اگر همسرت به هر دلیلی بخاد ازت جدا بشه و الان شما مانعش بشی بالاخره یک روزی اینکار میکنه یا تا آخر عمرت باید استرس جدایی داشته باشی؛
    ولش کن بره تکلیفش با خودش روشن کنه!



    ببین خود من چندین مشاوره عوض کردم تا بالاخره با این مشاورم آشنا شدم!نا امید نشو از مشاوره حضوری!بالاخره یکی پیدا میشه که درکت کنه!
    تو که اینقدر زندگیت دوست داری تلاشت در راه صحیح بزار!از یک ادمی که با تجربه هست وحالت میفهمه استفاده کن.



    حتی اگه مشاور نیافتی لااقل کتاب از حال بد به حال خوب تهییه کن و تمریناش انجام بده
    تاپیک مشاوره برای همه در قسمت مشاوره خانواده –طرح مشکلات خانواده:ارتباط مراجعین بخون .
    http://www.hamdardi.net/thread14510-2.html
    شما که خیلی وقته با این سایت اشنا شدی بشین مقالاتش بخون خیلی مفیده.به منکه خیلی کمک کرد.



    و بازم میگم نشمر همسرت جند روز نیست! میخای مشکلت حل بشه باید اول خودت بسازی و این زمان میبره.
    برای من حدود 4 ماه طول کشید تا بتونم بفهمم مشکلم چی بوده!
    اگر بخای و در راه درست تلاش کنی به آرامش میرسی و از زندگیت لذت میبری.
    بدون همه کسایی که اینجا هستن و تاپیک هات میخونن منتظرن که تو رو پاهای خودت بایستی.
    امیدوارم موفق باشی

  9. 2 کاربر از پست مفید رها68 تشکرکرده اند .

    maryam240 (یکشنبه 28 تیر 94), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  10. #37
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    [)]بله حق با شماست ولي اخه نميدونم من كجاي كارو اشتباه كردم همسر من انگار هوس بازن و ميخان تنوع طلب باشن بخدا تا تونستم تلاش كردم [/
    [colo خانوادش ميخان برن اونجا اون بمن پي ام داده تو نبايد همراهشون بياي خيلي بهم برميخوره وااااي خيلي غرورمو داره زير پاش ميذاره [/color]

    [color=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]فقط ميدوني چيه عزيزم دور شدن از مردي كه اهل دختر و ... هست با مردي كه اهل اين حرفا نيست فرق داره [/color]

    [color=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]دور شدن من باعث نشد اون دلش تنگ بشه يا قدرمو بدونه يا فك كنه داره از دستم ميده و برگرده به سمتم ،[/color]
    [color=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]بلكه باعث شد بدتر ازم برو شه و ديگه كاري باهام نداشت باشه و راحتتر به كاراش مشغول شه . [/color]

    [color=rgba(0, 0, 0, 0.701961)]انگار يه جايي گير كردم كه انگار راهي ندارم رهاي عزيز شرايطم واقعاً بده هرروز كه ميگذره اون بيشتر ازم دور ميشه و ديگه علاقه اي به برگشت نداره [/color]
    olor]
    ویرایش توسط Sahar51 : یکشنبه 19 بهمن 93 در ساعت 23:30

  11. #38
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام سحر عزیز،
    ببین گلم من کاملا درکت میکنم ولی اگه یکم بیشتر توجه کنی و به راهنمای دوستان گوش کنی شما باید. اول از همه مشکلتو با خودت حل کنی! یعنی خیلی راحت یک ورق و خودکار ور میداری و برمیگردی به دوران آشنایتون و از همونجا شروع میکنی تمام رفتارهای خودت و همسرت رو جدول بندی میکنی،(البته بیشتر باید رو رفتار خودت زوم کنی چون تو میخوای تغییر درست داشته باشی) و بعد میبینی که رفتار خودت و ایشوت توی این مدت کدوماش از خوب به بد تبدیل شده؟
    دلیلش چی بود که در اون زمان اون رفتار ازتون سر زد؟
    بعد از مخالفت و دعوا چطوری مشکلتونو حل کردید،یا هر کی قهر کرد و گوشه گرفت؟!
    در حال حاضر شما خواهشن نه به ایشون زنگ بزنید و نه ازشون چیزی بخواید که برگرده!
    یعنی الان همسرت کجاست،پیش مامانشوت؟
    مامانشون از این جدای راضیه یعنی که کمک نمیکنه؟!
    شما میتونید با پدرتون یا یکی که همسرتون هم قبولش داره صحبت کنید تا با همسرت صحبت کنه!
    به نظر من پیشنهاد رهای عزیزم خیلی خوبه که اگه بتونی پیش یه مشاوره حضوری بری! و اینکه توی این تالار رو یه چرخی بزنی،من خودم انقدر از مطالب اینجا استفاد کردم و اینکه راهنماییهای تمام دوستان رو عملی کردم تا موفق شدم،پس تو هم میتونی مهربونم! فقط استرس رو از خودت دور کن، به خودت بها بده،خودت خودتو دوست داشته باش و به خودت عزت نفس بده و البته خدارو فراموش نکن،خدا و امید و توکل بهش بهت آرامشی که میخوای رو میده و هیچ کار خدا بی حکمت نیست...
    انشالا موفق میشی گلم
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت
    ویرایش توسط سوده 82 : دوشنبه 20 بهمن 93 در ساعت 03:10

  12. کاربر روبرو از پست مفید سوده 82 تشکرکرده است .

    رها68 (سه شنبه 21 بهمن 93)

  13. #39
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خيلي ممنونم از همراهيتون ، دوست دارم بيشتر از تجربيتتون استفاده بكنم ، من مشاوره حضوري غير حضوري تلفني اينترنتي و ،،، همه جا رفتم

    حال اين روزاي من پره از حس ترس ، بي حرمت شدن ، تحقير شدن ، توهين شنيدن

    كه اينا عزت نفسو ازم گرفته

    ولي ميخام قوي باشم درسمو بخونم مقاله هامو بنويسم به خودم برسم

    ميخام اين ترس لعنتي رو از خودم دور كنم تمام مدت با خودم ميگم اگه ... اگه ...


    دوست ندارم ديگه منفعل باشم
    كليپ صوتي در مورد منفعل نبودن و اين جور چيزا ميدونيد ؟؟؟ ،

  14. #40
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    مادرش ميدونه ولي نميدونم چرا هيچي نميگه اون انگار ازين موضوع خيلي هم ناراحت نيست ،
    نميفهمم مشكلش چيه
    انقد باهام بد رفتار ميكنه كه از دنيا سير شدم تا ميام به خودم بيامو به فكر خودم باشم يهو ميزنه همه چيو بهم ميريزه ، الان پي ام داده با لحن توهين أميز كه يه وسيله براش بفرستم وقتي اينطوري ميكنه قلبم انقد تند ميزنه كه صداتو ميشنوي انگار داره از جا كنده ميشه

    واااي خيلي سخته يا من كم تحملم '
    وقتي فك ميكنم الان اونجا تنها نيست دخترا ميان جامو پر ميكنن براش اتيش ميگيرم
    واي كه چقد بده چطوري اروم شم
    قرص أرام بخش هم نتونست امشب أرومم بكنه

    دارم صداي شكستنمو ميشنوم

  15. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    maryam240 (یکشنبه 28 تیر 94)


 
صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  2. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  3. همسرم روزه نمیگیرد چه برخوردی با او داشته باشم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 14:57
  4. نظر در مورد وزن همسر
    توسط sina.sina11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.