من از رفتاارش به این نتیجه رسیدم اخه اصلا اجازه بمن نمیده بهش زنگ بزنم فقط میگه کارتو بگو و قطع کن خیلی غرورمو جریحه دار میکنه عزت نفسم از بین میره خیلی ناراحت میشم مث کسی رفتار میکنه که انگار دلش میخاد منو از خودش متنفر بکنه
من میتونم بهش کمک بکنم ولی اصلا نمیخاد قبول کنه که مشکل داره جه برسه به اینکه اجازه بده بمن که براش حل کنم
بخدا همه راه هایی که مشاورا گفتن انجام دادم ولی نشد که نشد انگار از ازدواج پشیمون شده میخاد هرروز با یکی باشه
شما چی فکر میکنید با توجه به تعریفایی که ازش کردم
حالم خوب نیست نمیتونم هیچکاری بکنم داااااغونم از همه بیشتر از درس نخوندنم ناراحتم تمام مدت عذاب وجدان دارم به خاطر درس نخوندنم و همینم عزت نفسمو داره از بین میبره
دلسا جان من الان چطوری باهاش ارتباط برقرار کنم واقعا نمیدونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)