چطوری خودمو رو از افکاری که به من تجویز کردند نجات بدم

[معاون کلانتر]

من میتونم خدا رو عبادت کنم بدون اینکه چیزی رو ازش بخوام.

اینکه خیلی عالیه کمتر کسی میتونه خدا رو عبادت کنه در حالی که چیزی ازش نخواد
به نظر من اگر واقعا توان انجام اینکار بزرگ رو دارید حتما این روند رو در پیش بگیرید
ولی تا جایی که من میدونم متن همه دعا ها درخواست های مختلف از خداست

اگه دقت کرده باشید موقع عبادت هر روز بارها این جمله رو تکرار میکنیم
خدا یکتاست ، خدا بی نیاز است ، نه زاده میشود نه میزاید نه هیچکس همانند اوست
پس در حقیقت خدا هیچ نیازی به ما نداره بلکه این ماییم که به خدا نیاز داریم و نیازمند اصلی ماییم

در ضمن در طول عبادت خواسته هامون رو از خدا بیان میکنیم
ما را به راه درست هدایت کن راهی که به اونها نعمت عطا فرمودی نه راهی که بر اونا خشم گرفتی و نه گمراهان
پروردگارا در این دنیا به ما نیکی عنایت فرما و در آخرت به ما نیکی عنایت کن و مارو از آتش جهنم دور بدار

شما بدون اینکه احتیاج باشه از خدا درخواستی بکنی در نماز بصورت اتوماتیک وار از خدا خواستی که در دنیا برات بهترین ها رو محیا کنه اونم هر روز صبح و ظهر و عصر و شب

میخوام نمازم رو که خوندم بدون هیچ دعایی برخیزم

پس اینکار غیر ممکنه

میخوام سر سفره افطار بدون هیچ دعایی افطار کنم

زمان افطار چه دعایی پخش میشه ؟
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنک رَحْمَةً إِنَّک أَنتَ الْوَهَّابُ
:

بارالها، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت.

میخوام تو شبهای قدر هیچ چیزی از خدا نخوام اما بازم تا صبح بیدار بمونم

متن آیه جوشن کبیر رو دیدی
سرتاسر درخواست از خداست

میخوام مثل امریکایی ها زندگی کنم با این تفاوت که نمازم رو بخونم و روزه ام رو هم بگیرم و سمت کارهای زشت نرم .

همه جا خوب و بد داره
ما خیلی از چیز ها رو مدیون مردم سایر کشور ها هستیم از همین کامپیوتر و اینترنت بگیر تا درمان سرطان و ...
اگه اونا نبودن معلوم نبود چه اتفاقی برامون می افتاد
باور کن خیلی از اونا از بیشتر ما با اعتقاد ترن
.................................................. ..................

هرچی هر کسی بهت گفته رو از ذهنت پاک کن و قرآن رو بذار جلوت از اول تا آخر معنی قرآن رو بخون
معنی فارسی نه عربی
خود خدا بارها گفته چرا در آیات قرآن تدبر نمیکنید ،ما کتاب خدا رو به زبان عربی و با تجوید و رعایت کامل اصول زبان عربی میخونیم و اکثرا بدون اینکه معنی کلماتی رو که به زبان میاریم بدونیم
نماز خوندنمونم همینطوریه

مثلا من همین الان قرآن رو باز کردم و چند صفحه ورق زدم تا به آیه خوب اینجا بنویسم که نهایتا یه آیه خوب پیدا کردم

سوره حدید آیه 20 تا
بدانید که زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی است و آرایش و فخر فروشیتان به یکدیگر و افزون خواهی در اموال و اولاد است ، مانند بارانی که محصولش کشاورز را به شگفتی آورد سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی ، آنگاه ریز ریز و خاشاک شود ....زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.پیشی جویید به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنایش چون پهنای آسمان و زمین است و برای کسانی که به خدا و پیامبرانش ایما آورده اند آماده شده و....

شما فقط با یه دختر حرف زدی و نشده در عوض دخترهای زیاد دیگه ای هستند که چند برابر زیبا تر و با شخصیت تر و با اخلاق تر هستند فقط باید چشمتو باز کنی و سرتو بالا بگیری و مجدد به دخترای اطرافت نگاه کنی
چرا دوباره شانست رو امتحان نمیکنی
باور کن خدا برات یه مورد بهتر در نظر گرفته

دست نیافتنی ها در ذهن ما همیشه بهترین ها هستند

ممنون میشم جواب این سوال رو بدی:
به نظرت این احتمال وجود داشت که وقتی با این دختر ازدواج میکردی ،متوجه میشدی باب میلت نبوده از دست خدا ناراحت بشی که چرا جلوی تو رو نگرفته و برعکس حال امروزت اونموقع سر این مسئله از دست خدا دلگیر بشی (مثلا متوجه میشدی اخلاق بدی داره یا مشکل خاصی داره یا دختر بدیه و ...)؟

امیدوارم وقتی که خدا بواسطه تدبر و حکمتش صلاح مارو میدونه و علی رغم تلاشمون و اعمال صالحی که داشتیم در قبالش آرزو و نیتمون رو برآورده نمیکنه و ما به اصرار اون چیز رو از خدا میخواهیم هیچوقت رسیدن به مطلوبمون رو برای ما ممکن نکنه چون اونی که این وسط لطمه میبینه خود ماییم


اما در مورد اون دختر شما 7 سال پیش اقدام کردی و شاید اون دختر خیلی خام بوده و به بلوغ ازدواج نرسیده بوده ، چه انتظاری ازش داشتی ، میخواستی همونجا بهت بله بگه

تازه بعید میدونم از راه اصولیش وارد شده باشی یبار دیگه حرفایی که اون دختر زده رو بخون

مگه تو نماز هم میخونی باورش نمیشد من نماز خون باشم بهم میگفت تو 24 ساعت تو خیابونایی من بهش گفتم من فقط برای دیدن تو میام من اهل دختر بازی نیستم ولی حرفام رو باور نکرد اونم مثل بقیه فکر میکرد من ادم سالمی نیستم اما به خدا این طوری نبود.

باور کن اگه از راه رسمی اقدام میکردی نتیجه خوبی میگرفتی
هر روز هزار نفر به بهانه ازدواج جلوی دخترا رو میگرن و حرف از عشق و عاشقی میزنن در حالی که اصلا نیتشون چیز دیگه ایه
مطمئنا تو اولین نفر نبودی شاید قبل از تو چند نفر دیگه جلوی اون دختر رو گرفتند و کلی در این مورد حرف زدن و در نهایت اون دختر فهمیده که نباید به این حرفا اعتماد کنه
معلومه که دختر با شخصیتی بوده و دوست نداشته اینطوری ازدواج کنه (با دوست شدن توی خیابون و ...)
اگه از راهش میرفتی با احتمال خیلی زیاد جواب مثبتو میگرفتی
در ضمن تو که دخترا رو نمیشناسی بعضی وقتا حرفشون با قلبشون نمیخونه و کلا موجودات پیچیده ای هستند
خود من از راه غلط خواستم با یه دختر که عاشقانه میپرستیدمش آشنا بشم و ازدواج کنم
اون موقع هم از خدا خیلی توقع داشتم که چون پسر خوبی بودم و اهل دختر بازی و اینکارها نبودم و با احساسات هیچ دختری بازی نکردم حتما کمکم میکنه و به اون دختر میرسم
باور کن از همه لحاظ همونی بود که من میخواستم زیبایی استایل اخلاق شخصیت و ...

انگار من از خدا خواسته بودم یه دختر رو با این مشخصات برام خلق کنه و خدا هم نه نگفته بود
من دیگه کار رو تموم شده میدونستم برای همین رفتم جلو و طرف یسری حرفای مشابه چیزی که به تو گفتن به من گفت مثلا گفت که از دانشگاهی که درس خوندی معلومه که فلان طور آدمی هستی یا من از پسرای شهر ... بدم میاد همشون بدن و ...

منم قاطی کردم و با خدا روابط خوبی نداشتم و افسردگی و گوشه نشینی و ...
تا بعد دوسال با پسری ازدواج کرد که همون دانشگاه درس خونده بود و همون شهر و ... (از پروفایل فیسبوکش فهمیدم)
من مات و مبهوت مونده بودم چون اون پسر هیچ چیز برتری از من نداشت و حتی از لحاظ زیبایی و ثروت مشکلات من رو داشت و از من بهتر نبود

بعدا از یه دختر دیگه خوم اومد ولی اینبار راه نیوفتادم تو خیابون به طرف بگم عاشقتم و از این کارا خیلی رسمی و حرفه ای و با مطالعه کامل در مورد اینکه چطور باید از یک دختر خواستگاری کرد و چه رفتاری باید داشته باشیم و با راهنمایی گرفتن از دوستم رفتم جلو که جواب داد و دختر با روی باز ازم استقبال کرد و تنها مشکل موجود این بود که فهمیدم سنمون به هم نمیخوره

دخترا هم مثل پسرا غرور دارن و حتی خیلی بیشتر میتونم بگم غرور دخترونه خیلی سنگین تر و متفاوت تر از غرور یک پسره

هیچوقت انتظار نداشته باش که همون دفعه اول دختر جواب مثبت بهت بده که هیچ دختری اینطوری نیست

بخاطر دیده هاشون و تجربیاتشون از جامعه نسبت به پسرا بدبین هستند و دلشون میخواد دغدغه هاشون رو بگن و تو بجای اینکه پا پس بکشی باید مرد باشی و مثل یه مرد رفتار کنی و تمام سوء تفاهم ها رو برطرف کنی

باور کن اگر من این چیزا رو دو سه سال پیش میدونستم اون دختر بهم جواب مثبت میداد

اما وقتی میگم خدا بهترین ها رو برای بنده اش میخواد دروغ نمیگم و شعار نمیدم این باور قلبی منه

چند ماه پیش دختری رو دیدم که صد برابر از دختر قبلی که گفتم کاملتر و بهتر بود باورم نمیشد میتونم بهترشو پیدا کنم ولی این اتفاق افتاد هر چند وقتی ازش خواستگاری کردم جواب مثبت نداد و یه جورایی جواب منفی نداد ولی خیلی امیدوارم که طرف جواب مثبت رو حتما بهم میده و دارم شرایطو محیا مکینم که با خانواده برم خواستگاریش


اونجاست که آدم به این شعر شادمهر میرسه که : از اولین جملت فهمیده بودم زود عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود

تکنیک من در حال حاظر صبر و تلاش و توکله و باورم اینه که بهش میرسم اما اگه اینم نشد مطمئنا یکی بهتر از اون بازم هست

فقط باید چشم هاتو باز کنی و بقول سهراب چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

راستی گفتی که خدا هیچ کمکی بهت نمیکنه پس من و سایر دوستایی که نظر مینویسیم بوقیم عایا !!!

خدا که نمیاد برات ماهی بگیره خدا بهت ماهی گیری یاد میده

مستقیم دستتو نمیذاره تو دست طرف بلکه راهنماییت میکنه چطور باید اقدام کنی تا نتیجه درست رو بگیری

اگه با من کاری نداری برم به حوزه استحفاظیم برسم
یه وقت اگه کلانتر بیاد ببینه من مشغول اینترنت بازی و وب گردیم داغ میکنه و یک ماه انفرادی برام میبره ، یا طی میده دستم میگه برو ... تمیز کن

آخه اینم کاره ما داریم
فعلا با اجازه

[Dreams end]

سلام

لینکهایی که معرفی کردم را مطالعه کردید ؟

بله مطالعه کردم

[Dreams end]

همه جا خوب و بد داره
ما خیلی از چیز ها رو مدیون مردم سایر کشور ها هستیم از همین کامپیوتر و اینترنت بگیر تا درمان سرطان و ...
اگه اونا نبودن معلوم نبود چه اتفاقی برامون می افتاد
باور کن خیلی از اونا از بیشتر ما با اعتقاد ترن
.................................................. ..................
شما فقط با یه دختر حرف زدی و نشده در عوض دخترهای زیاد دیگه ای هستند که چند برابر زیبا تر و با شخصیت تر و با اخلاق تر هستند فقط باید چشمتو باز کنی و سرتو بالا بگیری و مجدد به دخترای اطرافت نگاه کنی
چرا دوباره شانست رو امتحان نمیکنی
باور کن خدا برات یه مورد بهتر در نظر گرفته

دست نیافتنی ها در ذهن ما همیشه بهترین ها هستند

ممنون میشم جواب این سوال رو بدی:
به نظرت این احتمال وجود داشت که وقتی با این دختر ازدواج میکردی ،متوجه میشدی باب میلت نبوده از دست خدا ناراحت بشی که چرا جلوی تو رو نگرفته و برعکس حال امروزت اونموقع سر این مسئله از دست خدا دلگیر بشی (مثلا متوجه میشدی اخلاق بدی داره یا مشکل خاصی داره یا دختر بدیه و ...)؟

امیدوارم وقتی که خدا بواسطه تدبر و حکمتش صلاح مارو میدونه و علی رغم تلاشمون و اعمال صالحی که داشتیم در قبالش آرزو و نیتمون رو برآورده نمیکنه و ما به اصرار اون چیز رو از خدا میخواهیم هیچوقت رسیدن به مطلوبمون رو برای ما ممکن نکنه چون اونی که این وسط لطمه میبینه خود ماییم


اما در مورد اون دختر شما 7 سال پیش اقدام کردی و شاید اون دختر خیلی خام بوده و به بلوغ ازدواج نرسیده بوده ، چه انتظاری ازش داشتی ، میخواستی همونجا بهت بله بگه

تازه بعید میدونم از راه اصولیش وارد شده باشی یبار دیگه حرفایی که اون دختر زده رو بخون

باور کن اگه از راه رسمی اقدام میکردی نتیجه خوبی میگرفتی
هر روز هزار نفر به بهانه ازدواج جلوی دخترا رو میگرن و حرف از عشق و عاشقی میزنن در حالی که اصلا نیتشون چیز دیگه ایه
مطمئنا تو اولین نفر نبودی شاید قبل از تو چند نفر دیگه جلوی اون دختر رو گرفتند و کلی در این مورد حرف زدن و در نهایت اون دختر فهمیده که نباید به این حرفا اعتماد کنه
معلومه که دختر با شخصیتی بوده و دوست نداشته اینطوری ازدواج کنه (با دوست شدن توی خیابون و ...)
اگه از راهش میرفتی با احتمال خیلی زیاد جواب مثبتو میگرفتی
در ضمن تو که دخترا رو نمیشناسی بعضی وقتا حرفشون با قلبشون نمیخونه و کلا موجودات پیچیده ای هستند
خود من از راه غلط خواستم با یه دختر که عاشقانه میپرستیدمش آشنا بشم و ازدواج کنم
اون موقع هم از خدا خیلی توقع داشتم که چون پسر خوبی بودم و اهل دختر بازی و اینکارها نبودم و با احساسات هیچ دختری بازی نکردم حتما کمکم میکنه و به اون دختر میرسم
باور کن از همه لحاظ همونی بود که من میخواستم زیبایی استایل اخلاق شخصیت و ...

سلام
منظور من از ((مثل امریکایی ها)) اینه که مثل اونا زندگی کنم با بد و خوبش کار ندارم،طبق اخرین تحقیقات رسمی در امریکا بیشتر از 78 درصد مردم امریکا هیچ اعتقادی به خدا ندارن و اونها در انجام کارهایشان از خدا و یا اشخاص خاصی کمک نمیگیرن خدا در امریکا فقط یک اسم محسوب میشه و کاربرد زیادی نداره اما با این وجود بیشتر از 72 درصد پیشرفت جهان در امریکا اتفاق می افته این یعنی چی این یعنی اینکه برای پیشرفت و رسیدن به یک ایده خاص اصلا نیاز به دعا و خواستن نیست پس دعا و خواستن تقریبا یه چیز الکی است کاربرد خاصی تو مسیر زندگی ادمها نداره و این واقعیتی است که ما داریم در جهان مشاهده میکنیم پس دعا و توسل به معصومین برای رسیدن به خواسته ها امری کاملا پوچ و بیهوده است این رو من به عینه تجربه کردم منی که 7 سال دعا کردم با کسی که اصلا دعا نکرده هیچ فرقی نداره بلکه برعکس هم هست کسی که دعا نکرده بهتر از من هم داره زندگی میکنه این از این.اگر میتونید خلاف این امر رو ثابت کنید با دلیل و منطق.من زمانی دعا میکنم که از عهده کاری نمیتونم بر بیام.
شما فکر میکنی کشتن یک احساس و اون هم احساسی که توی 7 سال به وجود اومده و توام با دعا بوده به این راحتیست؟به اون دختری که میخواد وارد زندگیم بشه چی بگم بگم من قبل از تو 7 سال عاشق یکی دیگه بودم 7 سال با مهر و احساس اون زندگی کردم 7 سال مثل سگ جون کندم به نظرت اگه دختره بدونه من 7 سال عاشق یکی بودم چه حسی میشه؟
جواب سوالتون
خدا از اول میدونست من زمانی عاشق این دختر میشم و به خاطر عشق و علاقه ام 7 سال اون رو از خودش و فرستاده هاش خواهم خواست و خودش میدونست اون دختره قسمت نمیشه و خودش میدونست من به بدترین شکل شکنجه میشم و خودش میدونست من ادم تنهایی هستم و خودش میدونست من تو زندگیم دچار کمبودهایی هستم.حالا یه سوال اگه تو یه طرف خیابون یه معلول و یک ادم سالم ایستاده باشه و بارون هم بباره تو به کدومش کمک میکنه من به اون ادم معلول کمک میکنم چون احتیاج به کمک داره؟اگه خدا میدونست اون دختره نصیب و قسمت نیست و میدونست من 7 سال اون دختر و از خودش میخوام بهتر نبود 7 سال پیش مسیر زندگی ما رو از هم جدا میکرد و لطف بزرگش رو شامل حالم میکرد و میگفت این پسر بهتر نیست این همه بدبختی به خاطر یه دختر بکشه،نمیگفت این پسر بعد دیدن دختره تمام امیدش من میشم و رو من حساب باز میکنه و دیوانه وار اون رو از من طلب میکنه و من هم میدونم این قسمت این نیست،مگه نمیدید که من تنهام مگه نمیدید که من کم تجربه و احمقم،مگه نمیدید که مخلوقاتش با من چه برخوردی میکنند.
من از بچگی تنها زندگی کردم کسی نبود که راه و رسم ازدواج و زندگی رو بهم نشون بده بهم بگه به جای عاشقی برو خواستگاریش من زمانی به خودم اومدم که نه یک دل بلکه صد دل عاشق شده بودم نمی دونستم چیکار باید بکنم،هیچ کسی هم من رو درک نمیکرد همه به خاطر عاشقیم یا مسخره ام میکردن یا متلک بارم میکرد،هیچ وقت نتونستم حرف دلم رو به کسی خصوصا دختر مورد علاقه ام بزنم هر وقت میخواستم چیزی بگم می ترسیدم مثل بید میلرزیدم.من از خدا چی خواستم ، معجزه ،نه معجزه نخواستم دعا کردم که کمکم کنه بتونم حرف دلم رو بزنم اون چیزی که هستم رو ببینن میخواستم کمکم کنه تا دختره و خانوادهاش بدونن من چقدر برای رسیدن بهش دعا کردم چقدر سختی کشیدم اما اونا هیچ وقت ندونستن.
من ناز نمیکنم و از ناز کردن خوشم نمیاد.به جان عزیز ترین کسم قسم من تو راه دعا و توسل خیلی ضرر دیدم به عزیز ترین کسم قسم من هیچ وقت بعد اینهمه دعا و توسل حضور خدا و معصومین رو تو زندگیم حس نکردم حتی یک ذره هم ارزش به احساسم و امیدی که بهشون داشتم ندادن.من چقدر فشار روحی و روانی کشیدم چقدر درد کشیدم،یه روز دختری که 7 سال دوسش داشتم رو با نامزدش تو خیابون دیدم بند بند وجودم از از هم جدا شد اونقدرفشار داشتم که نمی تونستم راه برم تو اون حس حال با تنی شکسته از خدا و معصومینش کمک خواستم اما هیچ وقت چیزی ازشون ندیدم
این قصه برام تموم شده من نمیخوام ادم سابق باشم که الکی به چیزی امید وار شم تمام حرف من اینه من چطور از این افکار نجات پیدا کنم؟چطور فراموش کنم همه اون دعاها رو؟همه اون گذشته تلخی رو که داشتم؟چطور خودمو نجات بدم از افماری که مادرم نسخه اش رو برام پیچیده

[فرهنگ 27]

7 سال سهله،70 سالم دعا کنی که خدا یه لیوان آب بهت بده،نمی ده.تا خودت حرکت نکنی

یک قطره آبم بهت نمی ده.اونایی رو که می بینی بدون دعا به همه جا رسیدن مشمول ضربلمثل

از تو جرکت از خدا برکت شدن.تو برای رسیدن به اون دختر چه کار کردی؟به جز دیدارهای گاه و

بی گاه.همین کنتاکی می دونی چندتا رستوران رفت تا دستور پختشو قبول کنن؟فکر می کنی

اگر می نشست تمام عمرشم دعا می کرد که یه رستوران پیدا بشه دستورشو بخره،ما الآن

خوراکی به اسم کنتاکی داشتیم؟با نشستن و توسل گریه زاری آدم به هیچی نمی رسه،

دعا مال زمانی که همه کارها انجام گرفته برای نتیجه بهتر دعا می کنن.مال زمانی که آدم

کاری ازش برنمیاد.

[Dreams end]

7 سال سهله،70 سالم دعا کنی که خدا یه لیوان آب بهت بده،نمی ده.تا خودت حرکت نکنی

یک قطره آبم بهت نمی ده.اونایی رو که می بینی بدون دعا به همه جا رسیدن مشمول ضربلمثل

از تو جرکت از خدا برکت شدن.تو برای رسیدن به اون دختر چه کار کردی؟به جز دیدارهای گاه و

بی گاه.همین کنتاکی می دونی چندتا رستوران رفت تا دستور پختشو قبول کنن؟فکر می کنی

اگر می نشست تمام عمرشم دعا می کرد که یه رستوران پیدا بشه دستورشو بخره،ما الآن

خوراکی به اسم کنتاکی داشتیم؟با نشستن و توسل گریه زاری آدم به هیچی نمی رسه،

دعا مال زمانی که همه کارها انجام گرفته برای نتیجه بهتر دعا می کنن.مال زمانی که آدم

کاری ازش برنمیاد.

باشه خوب من قبول کردم،نمی دونستم احمق بودم،الان برای رهایی از این تفکر چیکار کنم برای فراموشی اینکه نباید برای هر چیزی دعا کرد،چطور فراموش کنم همه اون اطلاعاتی که خانواده و دوستان و تلوزیون به غلط بهم دادن،وقتی این تفکر به سراغم میاد باید چه جوری کنترلش کنم مثلا وقتی مشکلی برام پیش میاد فورا میرم به سمت دعا البته نمی شینم تو خونه فقط دعا کنم نه خودم هم یه کارایی میکنم و فکر میکنم تلاش کردم ،بگذریم
شما چرا اون چیزی که مد نظر من هست رو نمی گین،
اگر کسی به چیز بدی عادت کنه برای ترک اون چیز باید چیکار کنه یعنی موقع هایی که اون چیز بد دوباره به فکر ادم خطور میکنه چه جوری باید کنترلش کنم؟؟؟
تمام مشکل من اینه که وقتی به یه مشکلی بر میخورم و نمی تونم حلش کنم فورا مغزم فعال میشه به طرف خدا و معصومین و این ملکه ذهنم میشه و اونقدر این فکر تو مغزم میاد که تو دلم یه امید کاذب به وجود میاد و دوباره میرم سمت دعا مثلا چند ماهی رو دعا میکنم و خودم رو خسته میکنم.لطفا بهم بگین وقتی دچار چنین حالتی میشم چه جوری باید این فکر رو از بین ببرم چه جوری این عادت زشتم رو ترک کنم؟

- - - Updated - - -

بزرگوار فرهنگ 27 من نمی دونستم خدا لیوان هم دست ادم نمیده حتی اگه هفتاد سال دعا کنم،از بچگی بهم گفته بودن من هر چیزی رو میتونم از خدا و امامان بخوام منم رو حساب این حرفا هر چیزی رو از خدا میخواستم،حالا بعد ده سال متوجه شدم همه حرفای اونا چرت و پرته دیگه کاری ندارم که چرا و به چه دلیل دعای من اجابت نشد من میخوام از این تفکرات و از این عادت بد نجات پیدا کنم یعنی برای هیچ جیزی دعا نکنم که متاسفانه هنوز هم روح بیشعور من این رو به طور کامل نپذیرفته الان هم که دارم این مطلب رو مینویسم هنوز این دل بیشعور من به خدا امیدواره یعنی هنوز هم رو خدا حساب میکنه و من از اینش میترسم که به خدا امید ببندم و نتونم این عادت رو ترک کنم که اونوقت زندگیم به فلاکت کشیده میشه.من به همون خدا قسم میخورم که من نمی دونستم خدا اینجوری هست من فکر میکردم خدا هر کاری برام میکنه اگه ازش بخوام،رو حساب همین تفکرم اینقدر دعا کردم من از کجا باید میدونستم.
الان هم که دونستم چون چندین ساله با این تفکر زندگی کردم نمی تونم به اسانی این عادتم رو ترک کنم

[فرهنگ 27]

ما هر چی داریم از خدا داریم،خدا به ما پا داده بتونیم حرکت کنیم دست داده بتونیم جا به جایی

انجام بدیم فکر داده بتونیم تحلیل کنیم،خدا به ما وسیله رسیدن به خواسته هامونو داده

هر کسی ازشون استفاده کنه خدا هم کمکش می کنه.

[meinoush]

به نظرم شما با دعا کردن و امید مشکلی ندارین.
شما نوشتین که برای چیزایی از خدا کمک می خواین که خودتون نتونسته باشین بعد از تلاش بهش برسین.
با اون انتظار مشکل دارین که ممکنه تبدیل به اضطراب هم بشه. این انتظار رو از خودتون دور کنین. یا بعد از اینکه دعا کردین و خواسته اتون رو خواستید از خدا کلا دیگه موضوع رو رها کنین در ذهنتون (منظورم اینه که منتظر نشین برای نتیجه. اما تلاش رو بکنین) . یا اینکه به جای انتظار صبر کنین. صبر همراه همون تسلیمه. همون چیزی که می گن هر چی خدا بخواد. وقتی که هر کاری که از دستت بربیاد بکنی و بعد دعا هم بکنی دیگه تو کاری نداری تو باید صبر کنی و توکل. بی انتظار. ارام و راضی.
شما خواسته اتو از ته قلبت بخواه. نمی خواد واسه دعا کردن و اینا پول بدی. اینطوری که خودتو و اعصابتو خورد می کنی. شکل دعا کردنتو عوض کن. ساده اش کن. بی پیرایه اش کن.
ببین ما نمیتونیم با خدا و زندگی بجنگیم. زورمون نمی رسه. پس هر چی هستو باید سعی کنیم اول از همه بپذیریم. بعدش که پذیرفتیم اروم شدیم دنبال راه حل های بهتر و تلاش های بیشتر باشیم.
همیشه باید ارامش و رضایت درونی مون رو سعی کنیم نگه داریم.
یه چیز دیگه هم اینه که نمی تونیم همه چی رو کنترل کنیم نمی تونیم خود زندگی رو کنترل کنیم کنترل کردن می شه همون جنگیدن با زندگی یا خدا. کاری که نیازه بکنی اینه که همه چی رو ارام بپذیری. با خودت مهربان شی. بعد هم هر تلاشی که می تونی بکنی. در نهایت هم نتیجه ی زحمت ها تو می گیری یه روزی. شکل نتیجه ممکنه متفاوت باشه با اون چیزی که در نظرته. ممکنه نتیجه ی کارا و زحمتات لزوما اونی نباشه که توی تصورته و چیز دیگه ای باشه. مثلا درک بالاتر از زندگی باشه یا حس شادی درونی مداوم باشه. یا ... مثلا مادی نباشه معنوی باشه.

همه ی تلاشتو بکن. بعدش دیگه به خدا توکل کن.

نوشتین عادت کردین به یه فکر. می تونین از تکنیک های توقف فکر استفاده کنین.
http://www.hamdardi.net/thread-26620.html
اینم خوبه تمریناش برای اروم کردن فکر.

من سعی کردم طوری بنویسم که به درد شما بخوره. حالا خدا زندگی هستی هر چی که م یخوای در نظر بگیر.

[معاون کلانتر]

در امریکا بیشتر از 78 درصد مردم امریکا هیچ اعتقادی به خدا ندارن و اونها در انجام کارهایشان از خدا و یا اشخاص خاصی کمک نمیگیرن خدا در امریکا فقط یک اسم محسوب میشه و کاربرد زیادی نداره اما با این وجود بیشتر از 72 درصد پیشرفت جهان در امریکا اتفاق می افته این یعنی چی این یعنی اینکه برای پیشرفت و رسیدن به یک ایده خاص اصلا نیاز به دعا و خواستن نیست پس دعا و خواستن تقریبا یه چیز الکی است کاربرد خاصی تو مسیر زندگی ادمها نداره و این واقعیتی است که ما داریم در جهان مشاهده میکنیم پس دعا و توسل به معصومین برای رسیدن به خواسته ها امری کاملا پوچ و بیهوده است

بیشتر پیشرفت دنیا در آمریکاست یعنی دعا کردن پوچه !!!
روزی چند تا فیلم ساخت آمریکا میبینی ! اگه دقت کرده باشی در تمام فیلم ها بلا استثنا فبل از خوردن غذا همه با هم سکوت میکنن و یه نفر دعا میخونه و بغیه هم چشم هاشونو میبندن و سعی میکنن با خدا ارتباط برقرار کنن و در دعا حسابی از خدا تشکر میکنن بخاطر طعامی که براشون محیا شده

فقط برای قضا نیست قبل خواب هم کلی شکر گذاری میکنن بخاطر روزی که سپری شد

این بیچاره ها از صبح زود پا میشن سگ دو میزنن تا شب و خیلی سخت تلاش میکنن برعکس اکثر مردم ایران که تن پرورن و تمام فکر و ذکرشون اینه که یه اداره ای شغل پشت میز نشینی گیر بیارن
برعکس ما که مصرف کننده ایم اونا تولید کننده اند

ببین برای ساختن یه فیلم مستند تا قطب شمال میرن و یا کوه های هیمالیا یا سیاره مشتری و در بدترین شرایط ممکن کلی تمرین میکنن و سختی میکشن تا بالاخره به هدفشون برسن اما مردم ایران فقط دنبال اینن که یه نرم افزار کرک شده از اونا بدوزدن نرم افزاری که اونا با خون دل خوردن ساختن یا آیین نامه هاشونو کپی پیس کنن و به اسم خودشون استفاده کنن یا فیلم هاشونو خوب دوبله کنن و بجای اینکه یه قرون پول بدن کلی هم پول کاسب بشن و الی آخر

دلیل پیشرفتشون اینه و انصافا خدا خیلی عادله

به نظرت من اگه به فوتبال علاقه داشته باشم و برم و یه مربی منو رد کنه و بنشینم خونه و هی دعا کنم باید من بهترین بازیکن زمین دنیا بشم یا لیونل مسی

تازه اگه دقت کرده باشی اون بیچاره نتنها بی دین نیست بلکه بعد از هر گلی که میزنه دستاشو به سمت آسمون میبره و از خدا تشکر میکنه
از بچگی کلی عرق ریخته و حتی جراحی کرده بخاطر قدش و هر روز کلی تمرین میکنه تا بهترین باشه
در عوض من فقط با نشستن خونه میشم بهترین !!!

امیدوارم خودتو درگیر دعا برای این دنیا نکنی و اگر دعا میکنی به خدا بسپری که علم و حکمتش بینهایته و اگه صلاح تو باشه حتما بهت میده و خیلی خوشحال باش اگر تلاشتو کردی و دعا و توکل و توسل هم داشتی و اون امر محقق نشد این نشانه خوبیه یعنی خدا که داناترینه صلاح ندونسته پس بهترین اتفاق ممکن برات افتاده
.................................................. ...................................
سوره اسرا آیه 18 :
هرکس دنیای زود گذر را بخواهد هر چه را ما برای هرکه بخواهیم به سرعت در همین دنیا به او عطا میکنیم آنگاه وارد دوزخ میشوند در حالی که نکوهیده و رانده شده از رحمت خدا وارد آن میشوند

و کسانی که آخرت را با ایمان بخواهند و با تلاشی کامل برایش کوشش کنند تلاششان به نیکی مقبول افتد
هر یک از دو گروه دنیا طلب و آخرت طلب را از عطای پروردگارت یاری میدهیم و عطای پروردگارت ممنوع شدنی نیست
با تامل بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی فزونی میبخشیم و همانا آخرت از نظر درجات برتر و از جهت فزونی بیشتر است.
.................................................. .....................

این رو من به عینه تجربه کردم منی که 7 سال دعا کردم با کسی که اصلا دعا نکرده هیچ فرقی نداره بلکه برعکس هم هست کسی که دعا نکرده بهتر از من هم داره زندگی میکنه این از این.

یه ضرب المثل هست که میگه مرغ همسایه غازه !
چطوری مطمئنی که دیگران زندگیشون از تو بهتره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از مقایسه ظاهر زندگیشون فهمیدی؟

------------------------------------------------------------------------------------------

خدا از اول میدونست من زمانی عاشق این دختر میشم و به خاطر عشق و علاقه ام 7 سال اون رو از خودش و فرستاده هاش خواهم خواست و خودش میدونست اون دختره قسمت نمیشه و خودش میدونست من به بدترین شکل شکنجه میشم و خودش میدونست من ادم تنهایی هستم و خودش میدونست من تو زندگیم دچار کمبودهایی هستم.

100 % ولی خدایی که این همه چیز رو میدونست شاید چیزای دیگه ای رو هم میدونست
مثلا اینکه تو با این دختر خوشبخت نمیشی و تو که خیلی احساسی هستی ممکنه اون موقع هر لحظه دعا میکردی که از اون زندگی رهایی پیدا کنی
یا اینکه اصلا ممکنه تو فرد مناسبی برای اون دختر نبوده باشی و پسری که باهاش ازدواج کرده بهتر از تو اونو خوشبخت کنه (فقط توکه بنده خدا نیستی اون دختره هم مخلوق خداست)

و هزار تا اما و اگر دیگه ...

وقتی خدا رو انقدر مسلط و دانا میبینی پس وقتی میگه نه نپرس چرا چون به قول خودت داره آینده تو مو به مو میبینه و صلاح نیست این ازدواج رخ بده . فقط تلاشتو بکن و از خدا بخواه و بغیه اشو بسپر دست خودش

اگه خدا میدونست اون دختره نصیب و قسمت نیست و میدونست من 7 سال اون دختر و از خودش میخوام بهتر نبود 7 سال پیش مسیر زندگی ما رو از هم جدا میکرد و لطف بزرگش رو شامل حالم میکرد و میگفت این پسر بهتر نیست این همه بدبختی به خاطر یه دختر بکشه،نمیگفت این پسر بعد دیدن دختره تمام امیدش من میشم و رو من حساب باز میکنه و دیوانه وار اون رو از من طلب میکنه و من هم میدونم این قسمت این نیست،مگه نمیدید که من تنهام مگه نمیدید که من کم تجربه و احمقم،مگه نمیدید که مخلوقاتش با من چه برخوردی میکنند.

شاید این دختر فقط واسطه ایه برای رسیدن به یه دختر دیگه که نباید مثل این دختر براحتی از دستش بدی و تمام تلاشتو باید براش بکنی و با ورود اون دختر خواسته تا راه و روش درخواست درست ازدواج رو یاد بگیری و قدر کسی رو که بعدا میاد تو زندگیت بیشتر بدونی

فرضا اگه من جای خدا بودم و میخواستم یه هدیه خیلی بزرگ به کسی بدم اول کاری میکردم تا قدر اون هدیه رو بدونه و ارزشش رو بدونه (با یه وسیله خیلی کوچکتر) بعد بهش هدیه اصلی رو میدادم . مخصوصا اگر طرف بنده ای بود که خیلی خاطرشو میخواستم و خیلی دوستش داشتم

حالا ممکنه تدبیر خدا این بوده که با سر نگرفتن ازدواج شما تو بیشتر به خدا نزدیک بشی و عبادت و پرستشتو بیشتر کنی که واقعا همینم شده و ممکن بود با ازدواج شما و شکستی که ممکن بود در انتظارت باشه از خدا خیلی دور بشی و ...

حالا یه سوال اگه تو یه طرف خیابون یه معلول و یک ادم سالم ایستاده باشه و بارون هم بباره تو به کدومش کمک میکنه من به اون ادم معلول کمک میکنم چون احتیاج به کمک داره؟

دیدی زود قضاوت میکنی
تو بدون تحقیق و صرفا بر اساس پیشداوری به اون معلول کمک میکنی و اون آدم سالم زیر بارون میمونه و سرما خوردگی شدیدی میگیره و نمیتونه چند هفته سر کار حاظر بشه
و محل کارش جاییه که قراره چند مورد پیوند کبد و کلیه و قلب انجام بشه و اون فرد متخصص اون کاره با این چند هفته غیبت کلی آدم میمیرن صرفا چون تو پیشداوری کردی و زود قضاوت کردی و احساسی عمل کردی در حالی که اگر چتر رو به اون آدم سالم میدادی اون معلول چند هفته بیمار میشد اما جون خیلی از مردم نجات پیدا میکرد

خدا هم همینطوری کار میکنه شاید ظاهر کاراش به مذاق ما خوش نیاد اما سنجیده و فکر شده هر کاریو انجام میده

من از بچگی تنها زندگی کردم کسی نبود که راه و رسم ازدواج و زندگی رو بهم نشون بده بهم بگه به جای عاشقی برو خواستگاریش

هنوزم دیر نشده ماهیو هر وقت از آب بگیری تازه است

گفتم که دنبال یه دختر باش که چند برابر از فبلی بهتر باشه و اینبار اصولی برو جلو و با موفقیت ازدواج کن و از زندگیت لذت ببر

باور کن چند سال دیگه اگه اتفاقی بیای مطالب امروز رو بخونی کلی میخندی که چقدر در اشتباه بودی

دوست خوبم منم تمام این مراحل رو تجربه کردم حالا یا بدتر یا بهتر مهم اینه که فهمیدم چرا این اتفاقت برام افتاده و برام تجربه شده و از این به بعد دیگه میدونم چطوری تصمیم بگیرم


امیدوارم دیگه دست از بهانه جویی برداری و با حقیقت کنار بیای
وگرنه مجبور میشیم با کلانتر بیاییم سراغت و اعمال قانونت کنیم
حالا دیگه خود دانی

راستی به هر نحوی که شده و هر طور که میتونی فیلم "بروس قادر " رو تهیه کن و ببین (فیلم کمدیه ولی محتوایی که داره از صد تا کتاب بیشتره)
در مقایسه با اون فیلم من هر چی بگم کشکه
اون فیلم رو هم همون آمریکایی های ساختن که بقول تو بیخدا هستند
قول میدم با دیدن اون فیلم طرز فکرت 180 درجه عوض میشه
فقط زیرنویس شده اش رو بگیر نه دوبله شده (زبان اصلیشو بگیر)
Bruce Allmächtig (2003) - IMDb
موفق باشی

[Dreams end]

سلام
ممنونم از همگیتون که من رو راهنمایی کردین خصوصا ((معاون کلانتر و meinoush ))
من همین پست رو تو یه انجمن خارجی هم ارسال کرده بودم که چند لحظه پیش جواب جالبی بهم دادن،بعد جواب دونستم امریکایی ها چه طوری زندگی میکنند و دونستم چطور باید شبیه اونا باشم
قسمتی از پاسخ جان لاورو مدیر بخش رفتار شناسی انجمن
دورانی کلیساهای ما هم مطالبی که اکنون در رسانه های شما به ان می پردازند را به جوانان ما تدریس میکردند و دین دغدغه اصلی مردم ما بود به همین خاطر ما با عدم پیشرفت مواجه می شدیم.اما بعد از بستن کلیساها ماجرا به طور کامل عوض شد...
راه حل برای درمان بیماری روحی شما
نپذیرفتن سخنان عده ای که با لباس مشخص سعی میکنند شما را با وعده و وعیدهای بی اساس و پوچ به طرف خودشان بکشند،وعده هایی مانند به طرف خدا بیایید ، این رو انجام بدید و اون رو انجام بدید خدا دعا و خواسته شما را قبول میکند.نپذیرفتن چنین گفتاری باعث میشود روح شما خود را تنها و بی یاور ببیند و این باعث میشود که برای پیشرفت هر اقدامی بکنید.
عاشق شدن نوعی بیماری روحیست و اصلا دلیل علمی ندارد پس قبول کنید که شما بیمار هستید و باید درمان بشید.کتابهای زیگمون فروید را بیشتر مطالعه کنید
این باور را در خودتان شکل بدهید که خدا فقط افریننده جهان هست و نمی تواند به شما در مشکلات کمک کند چون اگر غیر از این بود دنیای امروز ما انسانها اینقدر وحشتناک نبود
به صفحه های گذشته زندگی خود برگردید و از اول دوباره همه چیز را مرور کنید و اشتباهات خود را بنویسید. به نظر من بزرگترین اشتباه شما پذیرفتن خدا به عنوان یک ناجی است این باور غلط که شما فکر می کردید می توانید در همه زمینه ها حتی در ازدواج روی خدا حساب کنید باعث شده شما در یک تنگنا قرار بگیرید.
دست یافتن به عاطفه و مهر یک زن نیاز به تلاش خاصی ندارد همه ادمها وقتی از هم شناخت پیدا میکنند همدیگر را انتخاب میکنند و شما نتوانستید خودتان را به دختر مورد علاقه تان بشناسانید و در این زمینه از یک باور غلط پیرووی کردین همان باوری که اشخاص خاص در شما نهادینه کرده اند.
به این فکر کنید که چرا خدا در طول این 7 سال هیچ کاری برای شما انجام نداده است؟چون باور شما از خدا اشتباه است خدا نمی تواند ماهیت اصلی و خصوصیات اخلاقی شما را به فرد مورد نظرتان باز کند چون برای این کار باید موقعیت و زمان مناسب را به وجود اورد و این کار نشدنی است شما به یک موقعیت نیاز داشتید که در ان موقعیت دختر مورد نظر شما و خود شما یک جا قرار بگیرید چند ساعت چند لحضه و یا چند روز در صورتی که این کار برای خدا شدنی نیست.
به این باور برسید که خدا فقط خالق جهان هست و نمی تواند در مسایل شخصی ما دخالت کند.
سعی کنید با دختران بیشتری رابطه برقرار کنید و با انها دوست شوید و به میل خود یکی را انتخاب کنید.
ترجمه توسط خودم
بازم ممنون از همه دوستان

[deljoo_deltang]

بله شما نیاز دارید فکری رو که هم اکنون در ذهنتون دارید رو از بین ببرید. اون فکری که باید در ذهتون از بین ببرید اینه که "دعا به معنای یک راه و یک روش مستقل برای رسیدن به خواسته ها است". این فکر اشتباهه و باید از بنن بره. یک راه برای از بین بردنش اینه که تفکر صحیح رو جایگزین اون کنید. برای پیدا کردن تفکر صحیح جایگزین پیشنهاد می کنم تفسیر سوره یوسف رو بخونید تا معنای توکل، تلاش و دعا و اثراتشون رو به درستی متوجه بشید. به طور خلاصه تفکر درست اونه کهدعا یک نوع عبادت هست که انسانی که ازش استفاده می کنه از برکاتش بهره می بره. اما برکاتش این نیست که بتونه به تنهایی به عنوان یک روش مستقل شما رو به خواسته برسونه. در واقع شما با دعا لطف خدا رو معطوف در یک روش می کنید در مسائلی که شما می توانید مسبب باشید. لطفا بحث مفصلش رو در تفسیر بخونید.

اما موضوع دیگری که فکر می کنم جای تامل داره اینه که در بعضی از پستهاتون خطای شناختی و تعمیم افراطی دیده میشه. لطفا در این زمینه هم در همین سایت جستجو کنید و مطالعه کنید.