من بعد از مدتها اومدم و با خوندن این تاپیک برق از سرم پرید و بسیار متاسف شدم
چقدر جالب تمام رفتارهای زشت خونواده ی ایشون توجیه شد و خانوم ایشون تبدیل به دیو بی شاخ و دم شد البته والله بعضیها شاخ و دم هم برا خانوم ایشون درست کردن
راستش اونقدر متاسف هستم و حرف دارم برا زدن که نمیدونم از کجا شروع کنم
اما حرف من اینه کسی که لذت عشق رو نچشیده باشه نمیتونه خیلی مسایل رو درک کنه و طبیعیه که انقدر خشک نظر بده
من مطمینم و حاضرم قسم بخورم همسر ایشون به مرور اگر اقای شهروز درست رفتار کنن خیلی ارومتر میشن و بعد عشقشون به اقای شهروز باعث میشه خیلی بهتر با این مسایل رفتار کنن به شرط اینکه ایشون عقل خودشو نده دست هرکس و خیلی از مسایل به راحتی حل خواهد شد با گذر زمان
مسیله بعدی که واقعا برای من جالب بود جبهه گیری بود که در برابر مدرک همسر ایشون بود که باهاش نا اشنا نیستم و به شدت خودم بخاطر مدرکم خیلی جاها قضاوت نابجا شدم مخصوصا در خونواده همسر
چون متاسفانه همه این تفکرو دارن فلانی چون دکتره پس حتما خودشو میگیره و خودشو بالا میبینه و ......
و دوم حسادتی هست که داشتن این مدرک در بعضی افراد ایجاد میکنه و من به شدت با این حسادت ها و قضاوت های الکی مانوس هستم و میفهمم ریشش کجاست
سوم اینکه کی گفته مدرک دندانپزشکی از لیسانس یه مرحله بالاتره؟؟؟ چون فقط دو سال بیشتر از لیسانسه که دلیل نمیشه میدونید که مدرک دندانپزشکی دکترای حرفه ای هست؟؟؟؟ و این تقریبا بیشتر به پی اچ دی نزدیک هست نه لیسانس!!!!!!!
حالا اصلا دندانپزشکی پایین تر از لیسانسم هست چه ربطی به این قضیه و این مشکل داره؟؟/ با انکار کردن نمیشه لول و سطح ادمهارو اورد پایین فقط خودمونو خراب میکنیم کاری که خونواده ی ایشون به شدت در حال انحام دادنش هستن
چرا ما زنها خودمون زورمون میاد مردی زنی رو خیلی دوست داشته باشه و الویت اولش زنش باشه
شیدای عزیزم با همه ی احترامی که همیشه برای شما به شدت قایل بوده و هستم باید بگم حتی یک خط از حرفای شما منطقی نیست و من به شدت باهاش مخالفم و به شدت تخریب کننده زندگی مشترک هست
حرفاتون به شدت جبهه گیری درش وجود داره و قضاوتهای نادرست
من نمیدونم شما عشق رو تجربه کردین؟؟؟ و ایا به عشقتون رسیدین؟؟؟
زندگی با عشق این تفکر رو از بین میبره که تعلق فقط با رابطه خونی به دست میاد
خواهر شوهر من بارها به همسر من گفت واسه تو دختر زیاده اما پدر مادر فقط یکیه
نمیگم حرف شما یا ایشون غلطه حتی تا حدی هم درک میکنم منظور ازین حرف چیه اما کی گفته که اگه رابطه زنو شوهر بهم بخوره دو ساله فراموش میشه اما اگر مادر یا پدر ادم مثلا خدای نکرده فوت بشن فراموش نمیشن؟؟؟
همه چیز تو دنیا ربط داره به عمق احساس ادمها نسبت به هم
الان من همسرمو از همه کس تو دنیا بیشتر دوس دارم و رضایت اون از هرکسی برام بیشتر اهمیت داره اگرچه دلیل نمیشه که بخاطر عشقم خونوادمو فراموش کنم اما همسرم برام الویته و همیشه سعی کردم تا مجبور نشم ازین الویت دادن استفاده نکنم اما اگر مجبور بشم قطعا و بدون شک اینکارو میکنم و طبعا همین انتظارو از همسرمم دارم
گذر زمان هم به من و هم به همسرم اثبات کرد که برای من کسی جز همسرم و برای ایشون کسی جز من تو این دنیا پیدا نمیشه و اینو کسی درک میکنه که طعم بی نظیر عشق رو تجربه کرده باشه
پس اگر میخواهید مردی رو مجاب کنید که خونوادشو بعد ازدواج فراموش نکنه ازین حرفها استفاده نکنید چون بارها نقض شده
اقای شهروز بسیار مرد فهمیده و عاقلی هستن مثال زیبایی زدن
ایشون گفتن اگر بحثی بین ایشون با شوهرخواهرشون پیش بیاد ایا واقعا خواهرشون از همسرش میگذره برای برادر؟؟؟؟/ قطعا و صد درصد خیر
این حرف ایشون نشان دهنده درک بسیار بالای ایشون از زندگی مشترک هست
خونواده ی ایشون صد درصد مقصرن و باید خودشونو اصلاح کنن خانوم ایشون نباید تاوان اشتباه کس دیگه رو بده اگرچه همه دوس داریم خانومشون ارومتر بشن و بخاطر زندگیشون و عشقشون گذشت بیشتری داشته باشن و من مطمینم با روندی که ایشون در پی گرفتن قطعا به این نتیجه خواهند رسید
اما خواهشا جای مقصرهارو عوض نکنیم
هیچ کس تو این دنیا به اندازه ی من خانوم ایشونو درک نمیکنه چون به سرم اومده
متاسفانه خیلی از خونواده ها به اسم دلسوزی برا برادر زندگی برادر رو به اتیش میکشن هیچ کس حق دخالت به هر دلیل و توجیهی رو تو زندگی یه زوج جوان نداره و من به شدت به این قضیه معتقدم جوریکه خودم هم دقیقا همین طور با عروسمون رفتار میکنم و تا بحال کرده ام
خیلی جاها به خودم گفتم به من چه برادرم سی و خورده ای سالشه و خودش عقل داره و این یعنی احترام به برادر خودم در درجه ی اول
به خواهر ایشون چه ربطی داره که ایشون به نامزدش با پول خودش کی میخواد کادو بده؟؟؟؟من به هیچ وجه درک نمیکنم
یا خواهر ایشون در کمال پررویی از همسر ایشون چرا باید بخواد که ظرفهارو بشوره اونم با این لحن و با بی ادبی محض
من خودم هروقت عروسمون اومده خونمون حتی اگر خودش خواسته من نذاشتم دست به سیاهو سفید بزنه حتی اگر برم خونه ی مادرمم و اون اونجا باشه حتی اجازه نمیدم یه استکان بلند کنه برای اینکه وظیفه ی خودم میدونم نه عروس بیچاره
این حرفهارو فقط برای این زدم که بگم رفتار خونواده ی ایشون به شدت از روی حسادت هست و مدام با رفتارهاشون دلشون میخواد به عروسشون بگن فکر نکنی چون دکتری پس ما خیلی باید بهت احترام بذاریم و این اخر نامردی و بی احترامی هست ایکاش خونوادشون به عروسشون به دلایل منطقی تری ازین دست رفتارها میکردن
و اما کلام اخر با اقای شهروز
صبر دوای مشکل شماست
حرفهای نیکیا رو با طلا بنویسید و بخونید و اجرا کنید
من و نیکیا تجربه مشترکی داریم و رفتار همسرانمون به شدت مشابه و منتج به نتیجه ی خوب
همسر من با گذشت و محبت و احترام و فداکاری و حمایت همه جانبه از من با من کاری کرد که الان حاضرم بخاطرش هرکاری بکنم ارتباط با خونوادش کوچکترین کاری هست که دلم میخواد براش انجام بدم علی رغم همه ی رفتارهای بدشون
اما همسرم برا دادن اطمینان به من و اثبات عشقش به من نزدیک سه سال صبر کرد تا دلمو قرص کنه الان اگر خودشم بخواد رابطه با خونوادشو کم کنه من نمیذارم چون به این باور منو رسوند اگر دنیا منو نخوان اگر دنیا دشمن من باشن همسرم پشتمه و عاشقانه منو میخواد و همین برای من کافی بود که براش جون بدم این گذشتها که اصلا چیزی برام نبود
ولی اگر به حرفهای خواهرشوهرانه ی خواهر شوهرم (که بسیار شبیه حرفای بعضی از دوستان بود) گوش میداد شک نکنید همون سالهای اول زندگیمون از هم پاشیده میشد
شما به زوج درمانی و ......نیازی ندارید خودتون بسیار عاقل و منطقی هستین با همین روش ادامه بدین مطمینم نتیجه میگیرید
در پست اولم هم بهتون گفتم چطوری سعی کنید دل خانومتونو نرم کنید
با صبر با حمایت با پشتیبانی و در نهایت ابراز نیاز و لزوم به رابطه با خونوادتون
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)