به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 خرداد 97 [ 14:48]
    تاریخ عضویت
    1397-3-20
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خانم موقتم بچه دار شده. چه خاکی به سرم بریزم؟

    سلام به همگی
    من مرتضی، ۳۳ سالم هست و حدود دو ساله با خانمی ۴۰ ساله و مطلقه که یک فرزند هم - پیش پدرش - داشت آشنا شدم و با هم صیغه خواندیم.
    البته من همزمان خواستگاری هم میرفتم و خودش هم اگرچه موافق نبود، اما میدانست که من قرار نیست تا آخر باهاش بمونم. چون هم شرایط سنی مون نمیخورد و هم اعتقادتش را نمیپسندیدم و هم یک مقدار مشکلات روانی و افسردگی داشت که دست به کارهای احمقانه میزد که توضیحش مفصل است.
    از چند ماه پیش متوجه شدیم که باردار است و هرچه من اصرار و التماس کردم، دعوا کردم و... که بچه را بندازد و آبروریزی میشود. قبول نکرد و گفت خانواده ام رو راضی میکنم و بچه ام رو دوست دارم. شاید میخواست به زور من را نگه دارد. شماره خانه پدرم و آدرس محل کارم هم دارد و من میترسم که بیاید آبروریزی کند. خلاصه گند زدم به خودم و آینده ام و ازدواجم.
    حالا که هفت ماهه شده خانم پشیمان شده و به غلط کردن افتاده اما دیگه کار از کار گذشته.
    من بهش میگم بیا بچه که به دنیا اومد، بچه رو بدیم به یه خونواده که بچه دار نمیشن بزرگ کنه بعضی وقتها قبول میکنه بعضی وقتها هم نه.
    نمیخوام بی مسئولیتی کنم و تا حالا هم خرجش رو دادم و حتی اگه خانم آینده ام قبول کنه میخوام وقتی ازدواج کردم، بچه را بیارم پیش خودم که بالای سرش باشم و بی پدر و مادر بزرگ نشه. اما این جوری هیچ شانسی به ازدواج ندارم.
    نمیدونم اصلا میشه بچه رو به دنیا آورد یا باید ثبت محضری کرد؟ بعد به پدرمادرم چی بگم؟ بگم بفرمائید بعد این همه خواستگاری که اومدین، این بچه ام؟! آینده ام با این خانم چی میشه؟ ولش کنم؟ اصلا میتونم؟
    چون با بلایی که سرم آورده واقعا مهرش از دلم رفته و به ازدواج باهاش اصلا فکر نمیکنم.
    خیلی ناامید و افسرده ام کمکم کنید

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 98 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    3,601
    سطح
    37
    Points: 3,601, Level: 37
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 258 در 107 پست

    Rep Power
    34
    Array
    دیگه الان کار از سرزنش و پشیمانی گذشته. و الان بهتره به خودت مسلط باشی.

    اولا که بهتره کم کم موضوع رو به پدر یا مادرت بگی و از زبون خودت بشنون بهتره که یه خانم با بچه به بغل بیاد بهشون بگه اینم نوه شماست. و با پدر و مادرت مشورت کن.

    بچه ای که از صیغه به دنیا میاد مثل بچه ای هست که از ازدواج دائم به دنیا میاد و در شناسنامه هم ثبت میشه.

    در مورد آینده ات با این خانوم به خودت مراجعه کن و ببین اگه این بچه نبود آیا حاضر بودی که باهاش ازدواج کنی؟ ولی اگه بخاطر این بچه میخوای به این ازدواج تن بدی ازدواج موفقی نخواهی داشت‌.
    بعد از به دنیا اومدن بچه میتونی طلاق بگیری و حتی اگه خواستی میتونی به مادرش حضانت بدی ولی در هر صورت خرج و مخارج بچه پای خودته و شاید اون خانوم هم اصلا حضانت بچه رو قبول نکنه. در هر صورت پدر این بچه شمایی و الانم باید مسئولیتش رو قبول کنی.

    و در خواستگاری هایی که میری باید این قضیه رو بگی چون شما الان یک مرد با فرزند هستی و سابقه طلاق داری. تو الان یک پسر مجرد نیستی و لطفا در خواستگاریهات این ماجرا رو سرپوش نذار.

    این طفلی که در راه است به خواست خودش که نمیاد و واقعا معصوم و بی گناه هست و دلیل نمیشه که بخوای ازش فرار کنی. اصلا شاید محبتش به دلت افتاد. مخصوصا اگه آدم عاطفی باشی همیشه حس میکنی تکه ای از وجودت ازت دور شده

  3. 2 کاربر از پست مفید خندون تشکرکرده اند .

    nazaninIT (سه شنبه 22 خرداد 97), نیکیا (دوشنبه 21 خرداد 97)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    سلام خدمت شما


    سقط جنین پس از ۱۸ هفتگی نتها
    قتل عمد محسوب میشه، بلکه افرادی که به هر نحوی مباشرت در قتل داشتن توسط قانون مجازات میشن. ( از دو تا پنج سال حبس + پرداخت دیه)

    از طرفی خطر مرگ برای مادر و جنین مطرح هست و باید شورای اورژانسی اونم برای قبل از هجده هفتگی تشکیل بشه وگرنه منجر به مرگ هر دو نفر میشه.

    سپردن فرزند به غیر اونم در شرایطی که هیچ سند و هویتی در کار نیست عواقب خوبی نداره و خلاف هست.
    ببینید آقا مرتضی این نمیشه من برم صیغه بخونم و از احساست و مابقی موارد بهره ببرم و زمانی که کارم تمام شد بگم این آدم بمن نمیخوره.
    اگرچه اون خانم اشتباه بزرگی انجام دادن اما شما هم مؤظفین بعنوان یک انسان رفتار منطقی داشته باشین .
    بالاخره اون خانم خانواده و دوستانی داره که اونها احتمالا متوجه شدن و اگر اتفاقی پیش بیاد با یک آزمایش ( دی اِن ای ) همه چیز روشن میشه.

    بنظر من عاقلانه ترین رفتار این هست شما عقدتون رو ثبت محضری کنین و اجازه بدین فرزندتون بدنیا بیاد. اونوقت هر سه با هم یه مدت زندگی کنین و زیر نظر مشاوره خانواده باشین. اگر واقعا هیچ راهی نبود اونوقت میتونین جدا بشین و فرزندتون مثل یک ایرانی شناسنامه داشته باشه. اما چیزی از بار مسئولیتتون در قبال بچه کم نمیشه هم از لحاظ عاطفی و هم مالی.

    گند زدن به آینده علتش این خانم و اون بچه نیست
    طرز فکر شماست. انسان باید خویشتن دار باشه و تا زمانی که ازدواجش رو بصورت سند عقدنامه بدست نگرفته از برقراری رابطه ی جنسی خودداری کنه.
    برای چی میخواین ازدواج کنین؟ در حالی شما مسئول احساسات و زندگی دو نفر انسان هستین و هنوز نتونستین اون رو حل کنین؟ کدام آینده؟ آیا بعد از ازدواج قلبی آرام خواهید داشت؟
    ویرایش توسط sahar.66 : دوشنبه 21 خرداد 97 در ساعت 09:36

  5. 5 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    0584 (سه شنبه 22 خرداد 97), نیکیا (دوشنبه 21 خرداد 97), Ye_Doost (دوشنبه 21 خرداد 97), افسونگر (سه شنبه 22 خرداد 97), بارن (دوشنبه 21 خرداد 97)

  6. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    لطفا برای حل این مساله به یک مشاور حضوری معتبر مراجعه کنید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    nazaninIT (سه شنبه 22 خرداد 97)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مرداد 97 [ 08:54]
    تاریخ عضویت
    1396-9-12
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    427

    تشکرشده 431 در 145 پست

    Rep Power
    48
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza1363 نمایش پست ها
    چون با بلایی که سرم آورده واقعا مهرش از دلم رفته و به ازدواج باهاش اصلا فکر نمیکنم.
    شما اگر خیلی نگران بودید باید خودتون جلوگیری میکردید کاری که همه جای دنیا در رابطه های غیر زن و شوهری که بچه هم نمیخوان "مرد" انجام میده. نمیتونید بگید این "بلا" که البته در حقیقت نعمت هست رو این خانم سر شما آوردن. این خانم چهل سالشونه و احتمالا سال های آخری هست که میتونن بچه دار بشن تمایلشون به بچه دار شدن مجدد طبیعی و کاملا قابل درکه. اگر شما که بچه نمیخواستین خودتون سهل انگاری کردید جلوگیری نکردید از این خانم که بچه میخواستن چه انتظاری داشتید که جلوگیری کنه که الان میگید این بلارو ایشون سرتون آورده؟؟

    به هیچ عنوان به یک مادر حامله که وضعیت هورمونی بی ثباتی هم داره نگید بچه رو بدیم به یک آدم دیگه!! دارید با قوی ترین حس بشریت یعنی غریزه مادری جنگ میکنید! خیلیه که هنوز باهاتون در تماسه و احتمالا چقدر در عذاب و ناراحتی از این دست حرف ها و رفتارهای شما. به جای اینکه شرایط آرامش و رفاهش رو فراهم کنید دارید بهش استرس وارد میکنید این استرس روی بچه خودتون اثر میذاره.

    به جای ناامیدی و افسردگی که نه زمان رو به عقب برمیگردونه نه الان کمکی برای شماست مسئولیت کاری که کردید رو زودتر بپذیرید فکر میکنم اگر طرز فکرتون رو اصلاح کنید که این خانم رو مقصر ندونید بتونید بهتر عمل کنید.

    با کسی که صرفا رابطه جنسی داشتین و از نظر اعتقادی اختلاف دارید و دارای مشکلات روانی! هم میبینید (که احتمال داره فقط از دید شما باشه) فکر میکنید میاد آبروریزی میکنه و .... مسلما نمیتونید ازدواج کنید خوشبخت بشید. ولی مسئولیت این بچه رو باید تا آخر عمر به عهده داشته باشید.

    به نظر من گفتن این مسئله به خانواده تون بستگی به شخصیت پدر و مادر و رابطه شما باهاشون داره. اگر شخص مستقلی هستید که تصمیم گیری های زندگیتون به عهده خودتون هست کار و منزل مجزا دارید میتونید این مسئله رو بگید و بهتر هم هست که بگید شاید در جایی بتونن به شما و این خانم کمک هم بکنن. ولی اگر مثل غالب خانواده های ایرانی نظر خانواده بر زندگی شما بسیار اثرگذار هست به نظر من بهتره این مسئله رو به خانواده تون حداقل "فعلا" نگید چون احتمال داره بخوان شمارو برای ازدواج مجاب کنن یا در بهترین حالت که طرف شما باشن به این خانم و بچه مشترکتون فشار و ناراحتی وارد کنن که در این مقطع زمانی و حتی در سال های اول که بچه از مادرش داره تغذیه میکنه صلاح نیست. مردانگی این هست که آرامش و رفاه این خانم و بچه تون رو بر آرامش و رفاه خودتون اولویت قرار بدید.

    اینکه ایشون الان در هفت ماهگی پشیمون شدن ارتباط بسیار مستقیمی با رفتار این چند ماهه شما و عدم حمایت و مراقب صحیحتون میتونه داشته باشه. سعی کنید حداقل بعد از این رو بدون درگیری جلو برید و شرایط رفاهی لازم رو براشون مهیا کنید.

    برای اینکه این خانم هم نیاد "آبروریزی" کنه که البته این حرفتون هم خوب نیست باید تا اتمام مدت صیغه از نظر عاطفی و مالی و بعد از اتمام صیغه از نظر مالی تامینش کنید. باز هم اگر حسن نیت شما برای این خانم مشخص بشه و ایشون ببینن که خودخواهانه رفتار نمیکنید و مصلحت بچه شون لحاظ میشه و اولویته کارتون ساده تره.

    برای ازدواج دائم هم لازم هست این مسئله رو در خواستگاری همون جلسات اول به خود دختر بگید. ولی لازم نیست همه خبردار بشن.

    راجع به سال های آتی هم هرچند از الان فکر کردنش اصلا منطقی نیست ولی کلا این خیال پردازی هارو بریزید دور که بچه رو بیارید پیش خودتون و همسر دائم مورد پسندتون سه نفری با هم زندگی کنید! میگید بی مادر بزرگ نشه؟؟؟ بچه تون خودش الان مادر داره و حس غریزی مادرش میتونه ازش نگهداری کنه. به نظر میاد حق و حقوق بسیار کمی برای این خانم فعلی قائل هستید. تحت هیچ شرایطی نه الان نه بعدا سعی نکنید این بچه رو از مادرش جدا کنید با توجه به اینکه همسر دائمتون هم نیست به نظرم عادلانه نیست حتی همچین فکرهایی با خودتون در خفا داشته باشید. تمایزی که بین شما با مردی که از رابطه نامشروع بچه دار میشه هست یک بند جمله عربیه وگرنه شما تشکیل خانواده ندادید یک رابطه پنهانی داشتید و حتی به این خانم علاقه چندانی هم نداشتید قصد ازدواج در آینده رو هم که باهاش نداشتید و صرفا رفع نیاز جنسی میکردید ماحصل همچین رابطه ای منطقا و وجدانا که فکر کنید بیشتر متعلق به مادر هست تا شما خودتونم که بچه نمیخواستید. تنها کاری که شما میتونید انجام بدید و باید انجام بدید حمایت از این مادر و بچه ست.

  9. 5 کاربر از پست مفید Amir A تشکرکرده اند .

    nazaninIT (سه شنبه 22 خرداد 97), نیکیا (دوشنبه 21 خرداد 97), میس بیوتی (سه شنبه 22 خرداد 97), zendegiye movafagh (چهارشنبه 23 خرداد 97), زن ایرانی (دوشنبه 21 خرداد 97)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    باتوجه به شرایط سنی، جسمی و روحی شان این احتمال قوی (تاکید می کنم احتمال) وجود دارد که ایشون عمدا باردار شده باشند مخصوصا که می توانستند بچه رو قبل از ورود روح به بدن بیندازند ولی نکردند تا الان که به نظرم بیشتر فیلم بازی کردن است. مطمئن شدن از این موضوع بستگی به سابقه روحی، خانوادگی، زندگی مشترک قبلی، اعتقادات، شرایط مالی ... ایشون و همچنین شرایط مالی، خانوادگی ... شما داره. یه نفر آدم "زیرک و بی طرف" ازقبیل مشاور، دوست قابل اعتماد و نظایر آن می توانند به شما کمک کنند تا بفهمید
    اولا بحث باج گیری مالی است یا خواهد بود؟ اجبار شما به ازدواج دائم یا موقت است؟ اشتباه غیر عمدی بوده؟
    دوما بسته به موقعیت و واقعیت، چگونه واکنش نشان دهید.

    پیشنهاد می کنم شما فعلا واقعیت موضوع رو روشن کنید.

  11. 3 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    nazaninIT (سه شنبه 22 خرداد 97), نیکیا (دوشنبه 21 خرداد 97), میس بیوتی (دوشنبه 21 خرداد 97)

  12. #7
    ترنم عشق
    مهمان
    اون طفل معصوم چه گناهی کرده که بخواد قربانی بشه!؟ دلم برای اون نوزاد واقعا می سوزه
    لطفا حداقل کاری که می کنید این باشه که براش شناسنامه بگیرید تا فردا واسه رفتن به مدرسه و... به مشکل برنخوره
    خانم شما به تنهایی باردار نشده باید پای کاری که کردی وایستی و مسئولیتش را بپذیری
    یه مقدار به آینده اون طفل معصوم هم فکر کن چه بخوای چه نخوای شما پدرش هستی

  13. 2 کاربر از پست مفید ترنم عشق تشکرکرده اند .

    nazaninIT (سه شنبه 22 خرداد 97), tavalode arezoo (سه شنبه 22 خرداد 97)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 خرداد 97 [ 14:48]
    تاریخ عضویت
    1397-3-20
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از جواب های خوب همه عزیزان؛ این دو روز داشتم به جوابها فکر میکردم
    ببینید من مسئولیت حمایت از ایشون و بچه را درحال حاضر دارم انجام میدم و هیچ مشکلی از این باب ندارم اما این مادر رو صاحب صلاحیت نمیدانم.
    اصلا قبل از این جریان چند مرتبه میخواستم کات کنم اما به خاطر وابستگی و اصرار ایشون که تا زمان ازدواج با من باش بمانم، ماندم و داشتم به مرور این رابطه را کم میکردم که کمتر آسیب ببیند که این شد.
    ایشون یک مشکلی پیدا کردند که گهگاهی خونریزی داشتن (غیر از پریود) دکتر هم گفته بود که رابطه بدون جلوگیری مشکل خاصی ندارد و باردار نمی شود که برای همین جلوگیری نکردم.
    به همین دلیل خونریزی در دوماهگی تازه متوجه بارداری شدند و تا یک ماه هم من نهایت تلاشم را کردم که با روی خوش و محبت ایشان را راضی به سقط کنم که نشد و به اعتراف خودش از سر لجبازی بچه را دو سه ماه نگه داشت.
    قبل از عید که حدودا در ماه ۵ بود خواستگار براش اومد و ازهم خودششون اومد که پایش را کرد در یک کفش که پول بده بروم سقط کنم و اصرارش به سقط به دلیل نارضایتی از من نبوده! اما من بخاطر ممنوعیت شرعی اش و قتل نفس دیگر قبول نکردم. علی رغم اینکه میدانستم زندگیم به هم می ریزد. حتی خودش تنهایی یک دکتر رفته بود که آمپول تزریق کند اما دکتر نپذیرفته بود.
    این را هم بگویم که به خاطر اینکه رابطه خوبی با خانواده اش نداره تنها زندگی میکنه و تکیه گاهی ندارد و سر کار هم درست نمی رود، یه مدت هم بخاطر افسردگی از روانپزشک قرص گرفته بود و مصرف میکرد و از همه مهمتر خرجی هم نداره در اینکه بچه را نگه دارند یا نه، محکم نیستند.
    این را هم بگویم که در این مدت هم با اینکه من خیلی از دستش ناراحتم اما چون مادر بچه ام است، در رسیدگی بهش کم نگذاشتم و حتی گهگاهی بیرون میگرداندمش.
    بنابراین گاهی روحیه مادریش گل می‌کنه و میگه من بدون تو هم بچه را بزرگ میکنم، بعضی وقتها میگه بدیم یه خانواده بزرگش کنن و من هم بهش سر بزنم.
    از همه عزیزان میخوام یه راهکار جدید جلوی پای من بگذارند. بله، بدترین حالتش این است که من به همه بگم، آبرویم برود و خودم بچه را بزرگ کنم. اما راه دیگری نیست که این قضیه ختم به خیر بشود؟

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 08:32]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 24 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منظورتون از ختم بخیر چی هست مثلا؟یعنی سر به نیست کردن بچه اینکه بچه رو بدین یه خانواده دیگه یا حضانتشو مادرش بگیره و کسی از خانواده شما مطلع نشه؟
    بعد چند مدت بعد که خواستید ازدواج‌کنید چی؟ بعد که همه باید بفهمن،ببخشید به نظر من این مشکل شما با مشاوره و صحبت دوستان رفع نمیشه فقط شما باید بپذیرید که بچه ای دارید و این موضوع رو علنی کنید و از بچه برای همیشه حمایت کنید،گاهی انسانها تاوان اشتباهاتشون گریبانگیر بقیه هم میشه،مثل این طفل معصوم که هیچ کس منتظر اومدنش نیست،هر چه زودتر موضوع مطرح بشه خودتون راحتتر میشید

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 98 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    3,601
    سطح
    37
    Points: 3,601, Level: 37
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 258 در 107 پست

    Rep Power
    34
    Array
    دقیقا منظورتون از ختم به خیر چیه؟؟ شترسواری که دولا دولا نمیشه!!

    یه راهش اینه که بچه که به دنیا اومد به یک خانواده دیگری بدهید و هر کدومتون برید پی زندگی خودتون..... اممممما مطمئن باش بعد ازینکه با یکی دیگه ازدواج کردی این خانم دوباره سر و کله اش تو زندگیت پیدا میشه و تو هم مجبوری دائم بهش باج بدی ولی بالاخره این قضیه برملا میشه.
    اگه دنبال حفظ آبرو بودی باید از اول به فکرش میبودی نه الان.

    یه راه دیگه اش اینه که با همین خانم ازدواج کنی و وانمود کنی که تازه با این خانم آشنا شدی.

    شاید الان در کوتاه مدت آبروت رو حفظ کردی ولی هر راهی هم که بری دیر یا زود این قضیه برملا میشه.

    زمان قدیم که آقایون حتی متاهل ازین هنرنمایی ها!!! میکردن به دلیل جو جامعه و مظلوم بودن زنها میشد به راحتی رو این قضیه سرپوش گذاشت ولی الان همه از حق و حقوق خودشون مطلع هستن.

    ببخشید اصلا نمیخوام سرزنشت کنم ولی خود کرده را تدبیر نیست.

  17. کاربر روبرو از پست مفید خندون تشکرکرده است .

    بارن (چهارشنبه 23 خرداد 97)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. من نفرت انگیزم
    توسط shilaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 بهمن 92, 15:14
  3. هدف و انگیزه؟!!؟از کجا بیارم؟!؟
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 92, 21:16
  4. خیلی تنهام انگیزه ای واسه بودن ندارم
    توسط مرمر تنها در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 18:44
  5. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.