به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 41
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    به نظرم به اندازه کافی راهنمایی شدی اینکه بخوای به راهنمایی و توصیه های عمل کنی یا نکنی به خودت مربوطه ولی با این پست آخری که گذاشتی فک میکنم پست هایی که برات ارسال میشه باید با دقت بیشتر بخونی و بهشون فکر کنیموفق باشید
    خودتو خسته نکن دادا
    بعضی وقتها هرچقدر هم توضیح بدی فایده نداره باید بزاری طرف مقابل خودش راهش را پیدا بکند اگر ترجیح میدهند ایشون اینگونه رفتار کنند و این مسیر را ادامه بدهند فقط میتوانیم برای ایشون آرزوی موفقیت بکنیم همین و بس
    بعد چند سالی که اومدم همدردی اینو یاد گرفتم بعضی وقتها هرچقدر هم راهنمایی کنیم تاثیری نداره و ما هم فقط یک بازدیدکننده هستیم و تنها کاری که از دستم بر می آید همین نظر دادن هستش و بیشتر مسئولیت نداریم.

    صلاح کار خویش خسروان دانند موفق باشید بانو
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  2. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (چهارشنبه 29 مهر 94), باران آرام (چهارشنبه 29 مهر 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزیزواقای عباس پورمن ک نگفتم میخوام باز برم سمتش میگم که اشتباه من پی بود من اشتباهی داستم ایا؟من خودم قضیه رواز بیرون نمیبینم من همش حس میکنم گ من بد بودمو اونخوب واسه هنمینه مدام عذاب می کشم. واگرم که نه درکل اون چرا منو نخواست همین.من از راهنمایی های همه ممنونم.امروزم دیدمش داشتم میرفتم هواسم نبود یهو دیدم دقیق از بغل دستم رد شد اما اصلا نگاه هم ننداخت عمدا سرشو کرده بود توگوشیش هرچند من اصلا متوجه نشدمو بعدشم اصلا نگاش نکردم.اما میدونم ک هنوزم دوسش دارم چون فک میکنم اون خوبه و من بد!! میخوام کسی روشنم کنه

  4. کاربر روبرو از پست مفید سایه ی تنهایی تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (چهارشنبه 29 مهر 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1393-8-07
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,117
    سطح
    27
    Points: 2,117, Level: 27
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 120 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سایه ی عزیز

    تو فقط نوزده سالته. این پسر از سنین نوجوانیت اومده توی زندگیت و کاملا طبیعیه که این حس را داشته باشی. من تعجب می کنم چرا دوستان اینطوری بات حرف می زنن!

    در این سنین آدم بسیار احساساتی هس و معمولا اولین پسری که جذبش میکنه عاشقش میشه. یه عشق به شدت افلاطونی. سایه جان شما غیر عادی نیستی. فقط باید یاد بگیری احساساتتو کنترل کنی. شاید حرفام در این جهت بهت کمک بکنه :

    سایه جان شما تقریبا هر روز و هر شب به اون پسر فکر می کردی و رویاهات تو ذهنت با اون بوده. احتمالا وقتی شما را پس زده به شدت بهم ریختی و زجر بوده برات. و هنوزم نتونستی با این قضیه کنار بیای. اما من بهت قول می دم با گذشت زمان. فقط یکی دو سال دیگه و حتی در بدو ورودت به دانشگاه همه چیزو فراموش می کنی. و اون پسر میشه فقط یه اشتباه بچگانه برات. ازون به این عنوان یاد می کنی. روزی میرسه که حتی یادت نمیاد چرا عاشقش بودی. و وقتی ببینیش هیچ حسی وجود نداره. بزرگتر میشی سایه جان.

    چطوریانقدر مطمئنم؟ چون بیشتر دخترا چنین تجربه ای دارن عزیزم. شاید حتی بعدا خوشحال بشی که عشقت یکطرفه بوده. چون ازدواج توی نوزده سالگی اشتباهه عزیزم. تو هنوز کلیییی فرصت جلوی روت داری. و کلی جا برای تغییر کردن.

    حالا بذار به رابطه ای که داشتی از بیرون نگاه کنیم: اون پسر به شما پیشنهاد دوستی داده. ولی قصد ازدواج با شما را نداشته. یا به طور جدی نداشته. مادر ایشونم زیاد با فرهنگ نیسن از تعاریفی که کردی. دلایل اونم برای ازدواج نکردنش با تو همش بهانس.تو درگیر عشق یکطرفه شدی عزیزم.

    سایه جان خودتو دوس داشته باش. وقتی خودتو دوس داشته باشی دوس داشتنی میشی. تو لیاقتت خیلی بیشتر ازین هس که با کسی که دوستت نداره رابطه داشته باشی و ازدواج کنی. لیاقتت زندگی خییلی بهتر ازین کسی هس که بت محل نمیذاره و حتی بازیت داده.

    اما کاری که تو الان باید بکنی اینه :
    اول از همه ذهنتو کنترل کن. و همه ی درای ارتباطی با اون را ببند. اگه پیام داد بگو من تو رو از زندگیم بیرون انداختم. یا این پیامو بده. بلاکش کن.
    تو خیابون اگه دیدیش روتو اونوور کن.همه ی کادوهاشو دور بریز.و چیزای یاداورنده ی خاطرات.
    فیس بوکتو دی اکتیو کن.
    به تمام دوستاییت که در جریان بودن بگو اون پسرو انداختم از زندگیم بیرون.
    فکرو ذهنتم روش ببند. تمرین تمرکز کن. اگه یک روز فکرای بد نکردی به خودت جایزه بده. تمرکزتو بذار روی درست شدیدا. اگه توی خونه تمرکزت کمتره محیطتو عوض کن و برو کتابخونه.
    روزای تعطیلت یکم به خودت استراحت بده. کارای مورد علاقتو انجام بده. اهنگای شاد گوش بده. از گرداب احساساتی که عقلت میدونه اشتباس سریعتر بیا بیرون
    . هر زمانی که خواستی فکر کنی اینو با خودت زمزمه کن: میدونم اشتباس. میدونم فقط یه احساس اشتباس که زمان کمرنگش میکنه.
    اگه این کارا رو کردی مطمئن باش حداکثر دو ماهه دیگه همه چیز برات کم رنگ شدس.

    مراقب خودت باش و از حالت برام بنویس

  6. 3 کاربر از پست مفید kimia fall تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (چهارشنبه 29 مهر 94), omidvaar (چهارشنبه 29 مهر 94), پری یاس (شنبه 02 آبان 94)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    به جان خودم اگه من بخام اون چیزی رو که راجع به اون آقا و بلایی که سر دل یه دختر پاک و معصوم آورده اینجا بنویسم درجا اخراجم میکنن
    واقعا فقط میمونم چی بگم اون آدم چقد نامرد میتونه باشه که احساسات شما رو به بازی میگیره و سایر سوء استفاده هاشون بعدش شما رو محکوم میکنه که فلانی و بیساری و خوشم ازت نمیاد و ... بعد دختر ساده دل که شما باشی چون خودت پاک زندگی کردی و در حقش نامردی نکردی و از خودت مایه گذاشتی فک میکنی اونم همین کار هارو برای تو انجام داده و تویی که یه جای کارت میلنگه (اینو در جواب این گفتم که خودتو مقصر میدونی و فکر میکنی اشتباه از طرف تو بوده +از نظر من اشتباهت پیشروی زیاد تو رابطه بوده که پسر فکر میکنه تو خرابی که بهش پا دادی و نمیتونه تو رو به عنوان ناموسش قبول کنه)
    اما مطمءن باش برای چندمین بار و چندمین نفر هستم که اینو میگم شک نکن اون فقط به فکر بهره جنسی بوده وگرنه هیچ پسری که قصد ازدواج داره نمیاد کسی رو تو سن 15 سالگی هوایی کنه بعد ولش کنه بعد ازش بهره کشی کنه و بعد برای همیشه ولش کنه اخه کدوم آدمی رو دیدی که کسیو دوست داره اینطور باهاش رفتار کنه؟؟؟
    چرا برای خودت ارزش قایل نمیشی؟
    بله اشتباه از طرف تو بوده که زیادی خودتو دست کم میگیری و جسم و روحتو در اختیار اون قرار دادی
    شکن نکن 99 درصد پسرایی که پیشنهاد رابطه جنسی میدن اگر بر فرض محال از اول نیتشون ازدواج بوده باشه هم با دختری که رابطه داشتن ازدواج نمیکنن این رو مردا خوب درک میکنن چی میگم ولی دخترا چون بخاطر اثبات عشقشون و پابند کردن طرفشونه که وارد رابطه اونجوری میشن فک میکنن همه مثل خودشونه
    امیدورام از این به بعد زندگیتو بهتر از قبل بسازی و اصلا برات مهم نباشه یه رابطه مسموم چرا تموم شده و طرف چه فکری میکنه و راحت اعتماد نکنی
    از جواب خاله قزی هم ناراحت نشید اینجا فقط هدف کمک کردن به شماست که جای خواهر مابی ولی خداییش دیگه یه کم دقت کن پستارو راجع بهشون فکر کن آبجی گلم
    وگرنه شما هر تصمیمی که بگیری چه فرقی به حال و زندگی اعضا داره
    امیدوارم موفق باشید
    چن تا تاپیک هم براتون ضمیمه میکنم خالی از لطف نیست خوندنشون
    خدارو شک کن که وضعیت این خانوم برت پیش نیومده
    http://www.hamdardi.net/thread-35097.html
    ببین خدا چقدر دوستت داشته که تا لب مرز رفتی ولی بازم خدا خیلی هواتو داشته که اینطور نشدی مطمءن باش اگه یکم بدشانسی میاوردی وضعیتت به مراتب بدتر از این خانوم بود هم بخاطر سن نوجوونیت هم بخاطر سادگیت میگنم وضعیتت از http://www.hamdardi.net/thread-18174.html. بدتر میشد

  8. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 29 مهر 94), kimia fall (چهارشنبه 29 مهر 94)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مرداد 01 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    7,573
    سطح
    58
    Points: 7,573, Level: 58
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 30 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز رفتار ایشون حکایت از دلزدگی دارن یقین دارم که عاشق شما نیستن و شما هم سعی کنید قیدش رو بزنید تا بیش از این لطمه نخورید

  10. کاربر روبرو از پست مفید kambiz619 تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 29 مهر 94)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ازهمه تون به ویژه کیمیا جان واقای عباسپورعزیزبه خاطرراهنمایی هاتو و وقتی که میزاریدممنونم.اره حق باشماس من چون خودم ساده و یکرنگ بودم فکرمیکردم ک اونم همین طوره وهرچی میگفت باورمیکردم وازطرفیم چون قبلش باهم رفت و امدخونوادگی داشتیم و زبون ریختن های مادرش ک منو میدیدتثورم این بود ک محاله اون بخوادسرکارم بزاره ویانظربد بهم داشته باشه.اخرین بارم دعوای شدیدی بین خونواده هاپیش اومد سرهمین قضیه ک داداشم فهمیدهنوزم درحال صحبتیم تهدیدش کردنو کم مونده بودکه بکشنش و اخرین بارم که بهم نزدیک شد باوجود اینکه من خواهش میکردم که این کارونکنه رو چون خیلی حالم بدبود به خونواده گفتم واین قضیه باعث واکنش شدید خونواده شد. خلاصه هرچی بودگذشت وخیلیم بدگذشت امیدوارم که خداخوش حقموازش بگیره چون من خیلی ساده و یکدل و پاک بودم وحتی شایدباورتون نشه ک معنی خیلی چیزارو نمیدونستم واز روابط جنسی چیزی سرم نمیشد.یه دخترخرخونو عاشق درس بودم الانم همه امیدم اینه ک امسال پزشکی قبول شم چون توانشو دارم فقط روحو روانم اروم باشه همه چی حله.شمام برام دعاکنید چون مطمنم پزشکی قبول شم اونو فراموش میکنم اما هروقت شکست میخورم چون مصببشو اون میدونم بیشتر حریص میشمو ناراحت ک چرا نشد.چون من از خود تعریف نباشه دختربه قول همه خوشکلیم و هرکی میبینتم جذبم میشه برام سخت بود که اون منو پس زد.

  12. کاربر روبرو از پست مفید سایه ی تنهایی تشکرکرده است .

    baitollah-abbaspour (پنجشنبه 30 مهر 94)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای خوبم.حالم بازم خیلی بد شده همش بیتابم همش دلتنگمو یادگذشته میوفتم کم مونده بود خودم بهش پیام بدم اما یادم افتادکه اگه این کارو بکنم چطوری تحقیرم میکنه.از درس خوندن باز افتادم با این افکارم.دیگه دارم نگران میشم الان یک سالو سه ماه ازجدایی کامل ما مبگذره اما حسموعلاقه م بهش کم نشده حالم همچمان بده و بیتابشم دیگه نمیدونم چیکارکنم خیلی دلم میخواداز خودش بپرسم کخ بدی من چی بود که منو نخواستی!راستش اعتمادبه نفسمم خیلی کم شده همش حس میکنم حتما من یه مشکل ظاهری یا اخلاقی داشتم که با این اتفاق روبه رو شدم.حالم خیلی بده میترسم امسالم باعث کنکورم بشه.امیدوارم هیچ کسی به درد من مبتلا نشه بیماری جسمی تحمل کردنش خیلی راحت تره اما این مسیله مث خوره افناده به جونم.اون اولش اظهار دوس داشتن میکرد اما بعدش میگفت این علاقه یک طرفه س! اخه چرا اخه چرا ادم باید این بلارو سریکی بیاره من اولش اصلا برام مهم نبود اما با ابراز علاقه ش منو وابسته و علاقه مند به خودش کردوالان اون روزا شده بلای جونم ک چرا یهو همچین شد میدونم شما زحمت کشیدینو توضیح دادین اما همش میگم تخصیر من چی بود. و ابنم بگم ک قبل برقراری رابطه جنسی همین اظهاراتو داشت این نبود که بخاطر اون باشه.البته اولین جرقه جدایی بعد روزی بود ک بیرون تو ماشینش باعرض معذرت حسابی بهم دست زد تا قبل اون میگفت برو تاوقتش اما بعد اون اتفاق گفت برو مابهم نمبخوریم برو برا همیشه!! دوستان یعنی امکانش هس اون اولش منو خواسته باشه و صرفا به خاطر همین دست زدن از چشش افتاده باشم واینم بگم ک با رضایت من نبود دست زدنش.توروخدا کمکم کنید ک بتونم به هدفم به درسم برسم از زندگی بریدم این رابطه و دلیلرفتنش برام معما شده.

    - - - Updated - - -

    سلام دوستای خوبم.حالم بازم خیلی بد شده همش بیتابم همش دلتنگمو یادگذشته میوفتم کم مونده بود خودم بهش پیام بدم اما یادم افتادکه اگه این کارو بکنم چطوری تحقیرم میکنه.از درس خوندن باز افتادم با این افکارم.دیگه دارم نگران میشم الان یک سالو سه ماه ازجدایی کامل ما مبگذره اما حسموعلاقه م بهش کم نشده حالم همچمان بده و بیتابشم دیگه نمیدونم چیکارکنم خیلی دلم میخواداز خودش بپرسم کخ بدی من چی بود که منو نخواستی!راستش اعتمادبه نفسمم خیلی کم شده همش حس میکنم حتما من یه مشکل ظاهری یا اخلاقی داشتم که با این اتفاق روبه رو شدم.حالم خیلی بده میترسم امسالم باعث کنکورم بشه.امیدوارم هیچ کسی به درد من مبتلا نشه بیماری جسمی تحمل کردنش خیلی راحت تره اما این مسیله مث خوره افناده به جونم.اون اولش اظهار دوس داشتن میکرد اما بعدش میگفت این علاقه یک طرفه س! اخه چرا اخه چرا ادم باید این بلارو سریکی بیاره من اولش اصلا برام مهم نبود اما با ابراز علاقه ش منو وابسته و علاقه مند به خودش کردوالان اون روزا شده بلای جونم ک چرا یهو همچین شد میدونم شما زحمت کشیدینو توضیح دادین اما همش میگم تخصیر من چی بود. و ابنم بگم ک قبل برقراری رابطه جنسی همین اظهاراتو داشت این نبود که بخاطر اون باشه.البته اولین جرقه جدایی بعد روزی بود ک بیرون تو ماشینش باعرض معذرت حسابی بهم دست زد تا قبل اون میگفت برو تاوقتش اما بعد اون اتفاق گفت برو مابهم نمبخوریم برو برا همیشه!! دوستان یعنی امکانش هس اون اولش منو خواسته باشه و صرفا به خاطر همین دست زدن از چشش افتاده باشم واینم بگم ک با رضایت من نبود دست زدنش.توروخدا کمکم کنید ک بتونم به هدفم به درسم برسم از زندگی بریدم این رابطه و دلیلرفتنش برام معما شده.

  14. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    نظر شخصیمو میگم بله میتونه بخاطر اون مسءله که فرمودید سرد شده باشه اون مسایل هم اسمش ارتباط جنسی و به قصد لذته دیگه درسته؟وقتی پسرا از نظر جنسی از دوست دخترشون سیر بشن سریع سرد میشن برای همینه که میگن حتی تو نامزدی هم ارتباطای این مدلی هرچند سطحی نداشته باشید
    ولی مسءله اصلی و مشکل شما این فکر کردناتونه به نظرم یه تاپیک جدید بزنید راجع به اینکه چطور این فکرا رو از خودتون دور کنید و تمرکز زدایی کنید
    ویرایش توسط baitollah-abbaspour : جمعه 01 آبان 94 در ساعت 21:19

  15. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 02 آبان 94), kimia fall (جمعه 01 آبان 94)

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 بهمن 94 [ 08:16]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    356
    سطح
    7
    Points: 356, Level: 7
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 24.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقتی عباسپورممنونم از نظرتون اخه اون
    به زور اینکاروکرد من اصلا رضایتی نداستم حتی بعدش گفت ببخشیدنبایداینکارو میکردم!من از این میسوزم که من اهل اون چیزا نبودم اگرپ بخاطر اون بار اوله رفته خب انصافش کجاس مگه من راضی بودم مگه هزاربار ماه ها ازهم بیخبر نبودیم سر این مسیله.دارم دیونه میشم.یعنی اون قبلش دوسم داشته؟! وای خدایاااا

  17. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 23:19]
    تاریخ عضویت
    1393-8-07
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,117
    سطح
    27
    Points: 2,117, Level: 27
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 120 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سایه ی عزیز

    ببین طرز فکر تو درمورد اون پسر اشتباه هس. یکم به این فکر کن که چرا اون را دوس داری؟ یه دلیل به من بده که عاقل پسند باشه. الان برای اینکه چون بت دست زده ولت کرده ناراحتی؟!

    خب این نشون میده چه آدم پستیه. چقدر سطح فکرش ابتدایی و مزخرفه. میخای رک بت بگم؟ چنین پسرایی که اول با یکی دوس میشن و بعد میگن ما با اونی که دوس شدیم ازدواج نمیکنیم مزخرف ترین و عامی ترین افراد هستند. و تو عاشق چنین آدمی شدی سایه. یه آدم مزخرف و کوته فکر. و بعد میپرسی برام معماس که چرا ولم کرده؟ و بدیهی بودن این معما را نمیبینی . چرا ولت کرده؟ چون جزو همین آدمای کوته فکرو مزخرفه که لذتشونو میبرن بعدم میگن دوستت نداشتیم. چرا ؟ چون واقعا نداشته. تورو فقط به عنوان دوس دختر بت نگاه میکرده یا اونقدر عاشقت نبوده. تو خوداکاه یا نا خوداگاه بازی داده شدی . و الان باید ازش متنفر باشی سایه. نه عاشقش. چون بت بد کرد. بازیت داد. سالهای نوجوانیتو ازت گرف . الانم تمرکزتو. اعصابتو.

    چرا اون کارایی که بت گفتمو نمی کنی. تا اون کارا را نکنی وضعیتت همینه سایه جان.پست قبلی منو درست بخون.آقای عباسپورم در مورد این پسر راس میگن. حرفاشون درسته.

    ببخش اگه بات تند حرف زدم. میخام به خودت بیای و ببینی دقیقا عاشق کی شدی

  18. 2 کاربر از پست مفید kimia fall تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (جمعه 01 آبان 94), پری یاس (شنبه 02 آبان 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوسش دارم اما نمیدونم بهش بگم یا نه
    توسط jellybean در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 دی 93, 14:34
  2. 8 ماه تنهام همسرم وسایلشو برد مهریه ونفقه اجرا گذاشته
    توسط ali.amamverdi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 25 آذر 91, 01:44
  3. نمیدونم با گذشته ناپاک دختری که دوسش دارم چیکار کنم؟
    توسط esy در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 آذر 90, 14:22
  4. مشكلات نو عروسان
    توسط گلسا شاملو در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 05 شهریور 90, 14:06
  5. *يافتن وسایل ضد بارداري در وسايل شخصي اش(کاندوم؛مساله این است!)
    توسط sepideh در انجمن سوء ظن، تجسس و خیانت همسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 اسفند 87, 15:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.