به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array

    خسته شدم از اینکه اینقد در مقابل فحاشی همسرم به خانوادم سکوت کردم و اصلاح نشد

    سلام دوستان من قبلا هم تاپیک باز کرده بودم و مشکلاتم رو مطرح کرده بودم..الان دیگه داغونه داغونم له شدم زیر بار این همه تحقیر.سه ساله ازدواج کردم یه بچه یک و سال و نیمه دارم. مثل بقیه زن و شوهرها مشکلاتی توی زندگیمون داریم ولی این مشکلم خیلی عذاب اوره..سر هر مسئله کوچیکی پای خانوادمو میکشه وسط و شروع میکنه فحش های فوق العاده رکیک دادن و من سکوت میکنم و جوابشو نمیدم و لی تو رفتارم نشون میدم ناراحتم و عذاب میکشم وقتی با هم خوبیم قسمش میدم که دیگه فحش نده من اذیت میشم میگه باشه میگه تو حرف اضافی نزن منم فحش نمیدم...به خدا من حرف اضافی نمیزنم....بهش میگم هزاری من حرف بی منطق بزنم هم تو نباید فحش بدی جدیدا به من هم خیلی فحش میده تو خونه حس میکنم گستاخ تر شده در مقابل خانمی و سکوت من...پدر و مادر من کم نذاشتن براش همیشه بیشترین احترام رو بهش گذاشتن ..مثلا دیشب بهش میگم تولد پدرم بود کاش زنگ میزدی تبریک میگفتی (تهران نبود که بریم ببینیمش..که هر چند اگه میخاستیم بریم باید کلی قربون صدقش میرفتم) قاطی کرد براچی باید زنگ بزنم مرتیکه فلان فلان شده به من چه......
    هیچ پالسه منفی ای از جانب خانواده من وجود نداره اگه بخام خوبیها و لطفهاشون رو بگم خیلی طولانی میشه یکیش اینه که بابای من صدمیلیون داد بهش که مغازه ای که برادرش شریک بود رو کامل بخره و برا خودمون بشه و اقا توش کار کنه...یا مادرم هر روز بچه ام رو نگه میداره که من برم سرکار............ولی خانواده خودش....دریغ از یه تماس و احوالپرسی....خلاصه اینارو گفتم که بدونین پالسه منفی از جانب خونوادم نیس
    نمیدونین چه قد عذاب اوره وقتی این فحش ها رو میده له میشم جلو بچه ام نگرانم کمکم کنید تورو خدا

  2. کاربر روبرو از پست مفید abs تشکرکرده است .

    the boy (یکشنبه 22 آذر 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام صبح بخیر
    منم مشکلات شمارو داشتم یه روزی که حالش خوب بود داشتیم درده دل میکردیم بهش گفتم به نظر شما فحشهایی که میدی کجای من میخوره بیا با دقت نگاه کن ببین اینایی که گفتی توی سرم دستم قلبمو... خورده بگرد پیداش کن خلاصه کلی خندیدیم بعد بهش گفتم فقط خودت رو ضایع

    کردی واین باعث میشه شخصیتت حفظ نشه اول برات تعریف کردم که کلی بخندی از رفتار شوهرت

    این لینک را مطالعه کن اداب گفتگو موثر را یاد میگیری ممکنه لحن کلامتون درست نباشه که اون به خودش اجازه این کار را میده خودم مطالعه کردم موثر بود
    http://www.hamdardi.net/thread-21813.html

    همکارم میگفت شوهر خاهرم بهش فحش میده منم بهش گفتم به شوهرت بگو اره شما درست میگی بابام فلان چیز هست مامان هست منم

    هستم پس شما و پدر مادرت هم هستن که اومدی با من ازدواج کردی یه جورایی مقابله به مثل کرده بود که من خودم اینکار را نکردم البته میگفت

    شوهر خاهرم دیگه بهش فحش نداده بوده

    ببخشید اینا میگم یه خورده عصبانیم اقا داره زیاده روی میکنه بله وقتی محبت زیادی بشه نادان خیال بد کند وقتی همه چی براش محیاس پول کم داره خانواده شما بچه

    کی نگه داره خانواده شما کی مشکلات را حل کنه خانواده شما پس ایشون چی کارست ؟؟؟؟؟؟؟

    چرااااااااا مشکلات را به گردن گرفتی بزار خودش دست وپا بزنه خودش راهی پیدا کنه اون وقته که قدررررررر میدونه شما اومدی لقمه اماده گزاشتی در

    دهانش اون وقت اقا ناز اداهم داره فحش دشنامم میگه ؟؟؟؟؟؟

    شاید بگی از این حرفا گزشته نه عزیز ماهی رو هروقت از اب بگیری تازست از حالا شروع کن بزار خودش با مشکلات دست و پنجه نرم کنه خودش راه

    حل پیدا کنه الان که پدرتون کمک کرده همش ازشون به خوبی یاد کن در مقابل شوهرت کارشون را بزرگگگگگ جلوه بده سپاس گزارشون باش تا اونم

    حداقل در مقابل خودت حتی کلامی هم احترامشون را نگه داره

    پدرت گناه کرده دختر شوهر داده مال اموالم بده اون وقت دشنامم داشته باشه

    سعی کن باهاش قاطع برخورد کنی تا حد حدودش را بدونه

    اگه میخای به ارامش برسی حتما اداب گفتگو رو بخون کمکت میکنه یاد بگیری در دعواهم به صورت اروم با خوب گوش دادن و جواب دادن منطقی

    مشکلت را حل کنی و دیگه ازش کینه به دل نداری چون جواب درستی دادی
    موفق باشین

  4. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    the boy (یکشنبه 22 آذر 94)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    ممنون از پاسخت. من دقیقا یک بار مقابله به مثل کردم با ارامش یعنی بهش گفتم که اینی که گفتی در مورد مادرم مادره خودته که............دعوا به شدت اوج گرفته و....خیلی بد شد...اون پولی که بابام داده به نام من سهم خریداری شده و به کامه جفتمون..درسته حرفات رو قبول دارم .حتما اون مطلب رو میخونم

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    اون مقاله ای که پیشنهاد دادن یکی از دوستان رو مطالعه کردم اکثر کارهاییکه نوشته بود رو من رعایت میکردم چون قبلا جای دیگه خونده بودم...دوستان پیشنهادی ندارن دیگه

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دوستان چرا هیچکس نظری نمیده تو رو به خدا کمکم کنین....به نظرتون شوهرم اصلاح میشه؟

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام عزیز
    به نظرم اون مقاله رو خوندی ولی ممکنه بکارش نبردی چون اگه دقیق خونده باشی بایستی منتظره فرصت باشی تا یه

    موقعیت مناسب با اقا درده دل کنی اونم با ارامش تموم

    من وقتی مقاله رو خو.ندم نشستم به رفتارای خودم حرفام صحبتایی که ردو بدل شده بود بین مون را باز بینی کردم بعد

    متوجه شدم اشتباهاتی هم خودم داشتم و شوهرم هم همین طور ولی برخورد اون بازتابی از رفتار من بود

    لطفا مهارتهای ارتباطی را هم بخون

    اره عزیز شوهرتون اصلاح میشه به شرطی که شما کامل رفتارای خودت را بیای اینجا برامون بگی و باز بینی بشه

    این قسمت زیر را از همون اداب گفتگو برات کپی کردم این قسمتی از صحبتهای مفید شون هست ببین چقدرررر زیبا توضیح دادن وکامل هست

    استفاده موثر از جملات "من"، از جانب خودتون صحبت كنيد نه همسرتون!


    روش استفاده از جملات من استفاده از روش XYZ هست:


    هنگامي كه در موقعيت X ، عمل Y را انجام دادي،‌ احساس Z كردم! ترتيب اين بافت مهم نيست اما اين ترتيبي كه گفتم بهترينه! مثلا چندي پيش ناراحت بودي كه همسرت وسائلش رو پراكنده مي كنه... اگر از جملات تو استفاده كنيم : " تو عادم شلخته اي هستي!" تو اصلا به فكر نيستي كه منم خسته ام و سر كار بودم!!! "


    اما جملات من: وقتي مياي خونه ( موقعيت X) و وسائلت رو پراكنده رها مي كني ( عمل Y)، احساس ناراحتي مي كنم( بيان احساس Z)


    -- متكلم وحده نباشيد و به همسرتون فرصت دهيد جملات شما رو كامل كنه و تكرار كنه


    -- در هنگام گفتگو وضعيت مناسب همسرتون داشته باشيد ( اگر نشسته،‌ بنشينيد) (ايستاده،‌ بايستيد،‌ )


    -- در چشمانش نگاه كنيد و گاهي دستانش را بگيريد


    -- شنونده فعالي باشيد: يعني:


    1/ توجه كنيد، تو آشپزخونه ظرف نشوريد بگيد حرف بزن مي شنوم! گوشم با توئه!!!


    2/ به احساساتش توجه كنيد/ يكسري از مساول رو نمي گه اما شما مي فهميد از حالت بدنش! آنها رو رد گيري كنيد و بازگو كنيد... ( خيلي ناراحت شدي!! ) شايد عقايدش رو بگه اما احساسش رو نگه!‌احساس رو كشف كنيد!


    3/ به طنين و لحن صداي شوهرتون مثل يك گوينده راديو گوش كنيد!


    4/ اعتبار بخشي كنيد!


    کی از موارد مهمی که یک گفتگو رو موثر می کنه اعتبار سازی یا اعتبار بخشی است و بی اعتبار سازی هم یکی از مهمترین مواردی هست که گفتگو رو تخریب می کنه... شما انجام می دهید و شوهرتون به سرعت یاد می گیره! گاهی این یادگیری تعجب بر انگیزه!


    اعتبار بخشی عملا ارتباط کلامی و حرکتی شماست (زبان شما و زبان بدن شما) که همسرتان رو آگاه می کنه که همراه او هستید.. به آنچه می گوید علاقه نشون می دی و احترام می گذاری، به تجربه اش بها می دی هر چند اگر کاملا هم موافق نباشی


    مثلا می گی : به نظر می رسه کار مهمیه! .... فکر می کنم تجربه بزرگی بوده! گاهی با تکان دادن سر و یا حتی جملاتی که نشان دهنده درک صحیح از احساسات ایشون هست اعتبار بخشی می کنید! احساس می کنم امروز خیلی این موضوع خسته ات کرده! فکر می کنم واقعا نمی خواستی باهاش همراه باشی!


    اگر در مورد افکارش صحبت می کند و یا با جملاتی احساساتش رو بیان می کنه به اونها اعتبار بدهید


    بعضی مواقع در گفتگو شما کاوش می کنید در مورد احساسی که واقعا عنوان نمی شه! مثلا شوهر شما در رابطه با موضوعی صحبت می کند و نمی گوید چقدر ناراحت شده! شما می پرسید: به نظرم این موضوع ناراحتت کرده! شاید شوهر شما به شما بگه: نه اینطور نیست... (اما متوجه شده که شما به احساساتش توجه داشتید و این کافیه)


    شما در روند اعتبار بخشی عملا تایید نمی کنید... از احساسات خودتون فرا تر می رید و گوینده رو درک می کنید...


    هرگز جای او صحبت نکنید و عملا حرفی تو دهنش نگذارید در این فرایند شما هیچ نیتی نباید داشته باشید... جز گوش دادن و درک و توجه! همین


    5/ سوالهاي باز بپرسيد تا اطلاعات بيشتري بگيري! تشويقش كنيد اطلاعات بده!


    6/ گفته هاش رو بدون كم و كاست و زياد كردن،‌ خلاصه كنيد و بهش بگيد! مثلا مثل ديشب: پس منظورت اينه كه اگر ساعت 7 راهي بشيم به موقع مي رسيم!‌


    چند تا موضوع هم هست كه گفتگوي شما رو مثل ديشب تخريب مي كنه:


    1. تشديد! گفتگوي ديشب و امروز صبح شما رو تشديد خراب كرده! شما چيزي رو مطرح مي كني/ همسرت با كلام بدتري پاسخ مي ده/ شما منفي تر پاسخ مي دي/ او منفي تر و دعوا مي شه! چي كار كنيم نشه!!!


    -- نياز نيست برنده بشيد!!!


    -- تن صدايتان رو نرم كنيد و سريعا اعتبار بخشي كنيد!


    2. بي اعتبار سازي: شما گاهي بدون آنكه واقعا بخواهيد تجربيات و احساسات همسرتون رو محترمانه و يا غير محترمانه تحقير/ انكار و بي اعتبار مي كنيد! جملاتي مثل : اصلا اينطور نيست! فكرت اشتباهه! ايني كه ميگي غلطه!!! يا سرزنش مي كنيد!: گفتم اينطوري نكن! يا مقايسه مي كنيد:‌ يارو هيچي حاليش نيست! وضعش رو ببين!!!


    براي جلوگيري از اين موضوع،‌ اعتبار بخشي كنيد


    3. تفسير منفي نكنيد. از جملات و عبارتها تفسير منفي نكنيد/ شنونده باشيد و ذهن خواني نكنيد


    4. از بحث اجتناب نكنيد/ كناره گيري نكنيد! اينكه محل رو ترك كنيد و برويد و يا يك دفعه ساكت باشيد! طفره بريد...


    *براي هفته اي كه مي آد هر شب 20 دقيقه گفتگو كنيد! اما نه در رابطه با مسائل مهم و حياتي! راجع به مسائلي كه نه مهم هستند و نه تعارض داريد...


    *‌سه بار درخواست موثر كنيد


    * از شوهرتون 5 بار تشكر كنيد كه 2 بار آن با عبارت بهت افتخار مي كنم همراه باشه... شيوه تشكر حتما با جملات "من" باشه... احساس خيلي خوبي دارم وقتي...


    *‌ روابط زناشوييتون رو فراموش نكنيد



    لطفا سرسری نگیر بادقت مطالعه کن ببین کجای کار تون مشکل داره که همسرتون این برخورد رادارن


  9. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (سه شنبه 24 آذر 94)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    مرسی هلنای عزیزم ..حتما الان میرم دوباره و موشکافانه تر مطالعه می کنم...ولی به نظرتون اگه ریشه خانوادگی داشته باشه چی قابل اصلاح هست؟

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 بهمن 94 [ 20:47]
    تاریخ عضویت
    1394-9-16
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    138
    سطح
    2
    Points: 138, Level: 2
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهر خوبم سلام

    حضرت علی (ع) می فرمایند : با سکوت بسیار، وقار انسان بیشتر میشود و با انصاف بودن، دوستان را فراوان کند و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود و با فروتنی نعمت کامل شود و با پرداخت هزینه ها، بزرگی و سروری ثابت گردد و با روش عادلانه، مخالفان را درهم شکند و با شکیبایی، در برابر بی خرد یاران انسان زیاد گردند. (نهج البلاغه حکمت 224)

    1. شما سعی دارید بیشتر مشکلات رو بدون کمک همسرتون حل کنید . تلاش شما برای حل مشکلات خوبه ولی وقتی همسرتون در حلشون هیچ نقشی نداشته باشه جالب نیست . مرد با تکیه گاه بودن و احساس مسئولیت در خانواده احساس مفید بودن و بزرگی میکنه. از نظر من بهتره بعضی دغدغه ها و مسئولیت ها رو به عهده همسرتون بزارید حتی اگه به نتیجه مطلوبی که میخواید نرسید. در ضمن این کلام که خانواده ام این کار رو کرد حتی در خلوت نیز پسندیده نیست چه برسه به در مقابل دیگران و به خصوص همسرتون. با این کار غرور همسرتون رو میشکنید.

    2.خانمی در اقواممون چنین ممشکلی داشت این خانوم در مقابل همسرشون سکوت میکردن. الان چندین سال از زندگی انها میگذره همسر این خانم خیلی ایشون رو قبول دارند. خب طبیعتا چنین نتیجه ای نیازمند صبر و حوصله زیاد وسکوت حکیمانست.شما گفتید در مقابل فرزندتون خجالت میکشید ، جوابتون در حدیث هست (با شکیبایی در برابر بی خرد، یاران انسان زیاد میگردند )سعی کنید در برابر رفتار همسرتون سکوت کنید و به هیچ عنوان به پدر و مادر ایشون توهین نکنید وقتی حرف زشت میزنن سرتون رو پایین بندازید و توچشمای ایشون نگاه نکنید و سکوت گنید و تا مدتی به سکوتتون ادامه بدید(قهر نکنید) اگه همسرتون ازتون علت رفتارتون رو پرسید به ارامی با ایشون صحبت کنید و به ایشون بگید که از بزرگی ایشون چنین توقعی نداشتید و ایشون الگوی فرزندتون هستن و ایا چنین رفتاری رو در فرزندتون میپسندن؟ و با این رفتار هیچ اسیبی به شما نخواهد رسید و فقط شخصیت خودشون در مقابل شما و فرزندتون تخریب میشه. لطفا بعد از صحبتتون به ایشون فرصت برا فکر کردن بدید و برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب عجول نباشید نتیجه ای که شما خواهان ان هستید نیازمند صبر سکوت و ارامش زیادی هست . نتیجه ای که از این رفتار میگیرید بسیار زیبا خواهد بود.

    3.شما در خوبی به همسرتون نقطه ضعفتون رو نشون میدید و طبیعیه همسرتون در عصبانیت بر خلاف دلخواه شما رفتار میکنه ادما در عصبانیت میخوان همدیگه رو حرص بدن. همسر شما هم از این قائده مستثنا نیست.

    امیدوارم مشکلتون هر چه سریعتر رفع بشه. این بود انشای من
    موفق باشین

  12. 2 کاربر از پست مفید R Mobin تشکرکرده اند .

    masamasa (دوشنبه 23 آذر 94), ستاره زیبا (سه شنبه 24 آذر 94)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    به نظرم تنها راه اینه که خودت رو بیخیال نشون بدی. ببین منم وقتی با همسرم دعوام میشه به خانواده ش فحاشی میکنم(بابت این رفتارم خیلی شرمندم و دارم روش کار میکنم). من اصلا از خانواده همسرم بدم نمیاد فقط وقتی با همسرم دعوام میشه دنبال حرفهایی هستم که به شدت ناراحتش کنم. حالا اگه همسرم عین خیالش نباشه منم دیگه این حرفها رو تکرارنمیکنم.
    به نظرم تو بیخیال شو حتی تو آشتی بهش نگو که از فلان حرفت ناراحت شدم بهش بگو که دیگه از حرفهاش ناراحت نمیشی و هر چی دلش میخواد بگه برات مهم نیست.
    شاید بعد از مدتی که ببینه این حرفهاش ناراحتت نمیکنه دیگه تو دعوا روش تاکید نکنه.

  14. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روز بخیر
    اینکه میگی ریشه خانوادگی داره یعنی چی ؟؟؟؟

    ایشون به پدر مادر و... فحاشی میکنه یا رفتارای اونا به این شکل هست ؟

    من از پستایی که قرار دادی اینو متوجه نشدم فکر میکنم داری اشتباه میکنی مشخص نکردی که خانوادشم اینجورین ؟

    ؟مثلا دیشب بهش میگم تولد پدرم بود کاش زنگ میزدی تبریک میگفتی (تهران نبود که بریم ببینیمش..که هر چند اگه میخاستیم بریم باید کلی قربون صدقش میرفتم) قاطی کرد براچی باید زنگ بزنم مرتیکه فلان فلان شده به من چه......

    خوب اینجای کارت ایراد داشت خودتون تماس میگرفتین وبه پدرتون تبریک میگفتین خیلی عادی برخورد میکردی و در مقابل شوهرتون این کار را میکردی و اونم میگفت سلام برسون

    بایستی سعی کنی طرح نیازت خالص باشه مثلا میخای بری خونه مامان بگی اونقدررررررر دلم برا مامان تنگ شده یعنی نیاز ت را با احساس درونی

    همگام کنی اون وقت مطرح کنی البته قبلش یه جوری شرایط را محیا کنی مثلا یه میز ناهار خوشکل بچینی بادرست کردن غذای مورد علاقش یا یک

    عصرونه راه بندازی با کیکی که خودت درست کردی همراه با چای داغ یا قهوه مخصوصی که میدونی دوست داره بعد که درخاستتو گفتی دیگه ادامه

    ندی منتظره پاسخ ایشون باشی این باعث میشه به خاستهتات برسی

    هیچ پالسه منفی ای از جانب خانواده من وجود نداره اگه بخام خوبیها و لطفهاشون رو بگم خیلی طولانی میشه یکیش اینه که بابای من صدمیلیون داد بهش که مغازه ای که برادرش شریک بود رو کامل بخره و برا خودمون بشه و اقا توش کار کنه...یا مادرم هر روز بچه ام رو نگه میداره که من برم سرکار............ولی خانواده خودش....دریغ از یه تماس و احوالپرسی....خلاصه اینارو گفتم که بدونین پالسه منفی از جانب خونوادم نیس

    اون فکر میکنه اقتدارش زیر سوال رفته چرا چونبه قول خودت

    خانواده شما همه کارا کردن من از شرایط شما خبر ندارم ولی گاهی وقتا لازمه اقایون خودشون مشکلشون را حل کنن چون این جوری احساس

    غرو رقدرتمندی میکنن یه احساس شادمانی دارن که تونستن خانوادشون را تامین کنن

    سعی کن در کلامتون حس غرور بهش بدی نمیدونم این داستان را شنیدین یا نه من براتون تعریف میکنم یه اقایی با خانمش میخاستن از رودخونه

    رد بشن اقا ریز جسه بودن وخانم بر عکس خلاصه اگه میرفتن ممکن بود غرق بشن اون وقت خانم بالطافت اومد گفتش اقا شما سرور مایی همه

    کارای ما به عهده شماست بیا باهم بریم من بدون شما نمیرم اگه قراره افتادن در اب باشه هردومون غرق بشیم خلاصه اونو بغل کرد وهردو از اب

    بیرون امدن ولی کاری نکرد مردانگی شوهرش زیر سوال بره

    ممکنه این اعصاب خوردگیش از این مساله باشه که چراااااا نتونسته شما رو تامین کنه

    شماهم در این موارد میتونی خاسته هاتو طبق درامد شوهرتون تنظیم کنی لطفا کلید مرد دکتر حبشی رو گوش کن موثر هست

    نمیدونین چه قد عذاب اوره وقتی این فحش ها رو میده له میشم جلو بچه ام نگرانم کمکم کنید

    میدونم خیلی سخته منم شرایط شمارو داشتم فایلهای اداب گفتگو و مهارتهای ارتباطی و خوب گوش کردن را حتما مطالعه کن موفق میشی

    وقتی فایلها را به دقت خوندی اون وقت میتونی به رفتارای شوهرت که باعث ناراحتی میشه پاسخ بدی

    قبلش سعی کن جو خونه را اروم کنی باهاش کل کل نکنی بهش محبت کنی میگن اقایون زنی که زیبا یی کلام وسیرت داره را بیشتر از زنی که

    زیبایی ظاهر داره ولی زبانش نیش داره دوست دارن و بعد منتظر باشی فرصتش پیش بیاد وباهاش درده دل کنی

    زمان گفتگو هم بگو من باهزار امید ارزو اومدم خونه شما با شما ازدواج کردم تنها امیدم ودلخوشیم شما هستی بگو شما اخلاقی های خوبی داری

    ازش تعریف کن از خوبی هاش بگو بعد ناراحتی را عنوان کن اون وقته که خودش شرمنده میشه

    موفق باشی

  15. 2 کاربر از پست مفید سها** تشکرکرده اند .

    masamasa (سه شنبه 24 آذر 94), R Mobin (سه شنبه 24 آذر 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با رفتار سرد و بی تفاوت خواستگارم چه کنم
    توسط taranom2002 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 29 خرداد 95, 16:09
  2. تردید در انتخاب خواستگارم به علت 10 سال تفاوت سنی.
    توسط mahta_m در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 تیر 92, 11:35
  3. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  4. انتظارات خواستگار و تفاوت با نظر من (شدیدا" محتاج کمکم )
    توسط setaree11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 آذر 90, 21:48

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.