سلام بچه ها
موضوعی مثل خوره افتاده بود به جونم هم ناراحتم میکرد و هم عصبانی گفتم شای د شما بتوینید ارومم کنید و چاره ای هم پیشنهاد بدید
مسئله همین چیزیه که گفتم شوهر خواهرم که از لحاظ فامیلی با مانسبت نزدیکی هم داره در زندگی شخصی من تجسس میکنه و البته با هنماهنگی وهمکاری خوارم هم هست
ما چندروز پیش مهمونی داشتیم. من حواسم به اطاقم بود ولی چون اطاق زیاد نداشتمی و اگه کسی برای استراحت یا چیزی میخواست بره به اطاقم نمیتونستم ممانعت کنم ولی حواسم بود تا اینکه جریان از وقتی عموم به اطاقم رفت که بخوابه و در رو بستم از دستم در رفت
تا اینکه فردای روز مهمونی دیدم دوتاسیمکارتی که توی کمدم داشتم به دلیل وارد کردن پین کد اشتباهی به صورت مکرر سوخته
خیلی عصبانی بودم و فکرمیکردم کار عموی نزدیک به پنجاه سالمه و بعد از یکی دوروز عصبانیتمو فرو خوردم و تا حدی بیخیال موضوع شدم .گفتم هرکاری کرده دیگه مرده
تا اینکه دیروز یاد موضعی افتادم و اینکه از اول بعید بود کار عموم باشه که اینقدر تابلو جلوی من رفته توی اطاق اینکار رو کرده باشه. یاد این افتادم که شوهر خواهرم چند بار بعد از ظهر که من پایین بودم و چندباری اومدم بالا دیدم تنهایی بالاست و مثلا داره خودشو مشغول چای ریختن برای خودش نشون میده و تا من اومدم هم سریع با من رو در رو نشد و رفت پایین. این درحالیه که پایین چایی بود تازه دم!
من تقریبا مطمئنم که کار خواهرم وشهرش بوده به صد دلیل. یکی اینکه هیچکی نه جرات این کار رو داشته نه زمانشو و مهمونا اصلا وقت اینکار رو نداشتن و هیچکدوم بالا نبودن. گذشته از اون همین چند ماه پیش هم دیدم که خواهرم تئوی کمد لباسیم و وسایل شخصیم کاوش میکنه و خیلی مهم تر از این .همین شوهر خواهرم چند سال چیش با یه خط غغزیبه مزاحم من میشد و با اینکه غیر مستقیم به روشون اوردم انگکار اثر نداشته. و خیلی مهم تر از این ها. من چند سال پیش اولین خواستگارم فاضله شهرش هزار کیلومتری ما بود توی داشنگاهی که من درس میخوندم. این و خواهرم اومده بودن اینجا و با سرک کشی و پرس و جو از خوابگاه پسرا شهر خواستگارم رو در اورده بودن و چند ماه بعد از اینکه من اونو رد کرده بودم رفته بودن تحقیقات!!!!
حالا شاید بگید اینا شاید برای مادرم این کار رو میکنن اما نه . اینا تجسسشون فقط برای خودشون هست
اصلا با این دخال هاشئت در امور من و این خواستگارم و همکلاسیای دیگه و با داستانایی که ساختن از پنج سال پیش منو از چشم خواخر بزگترم که بیشتر از مادرم دوسش داشتم و میپرستیدم انداختن طوریکه ذواب زمن با اون خواهرم هم شکراب شده چون با این خواهرم بسیار صمیمی هست و به خودش و این شوهر خواهرماعتماد زیاد داره
مطمئنم توی تمام صفحات اجتماعی تلفنی و اینترنتی هم توی کار تجسس من هستن
واقعا نمیتونم وقاحت اینکه یه مرد متاهل بره و وسایل شخصی یه دختر رو بگرده وسایلی که هرچیزی میتونسته داخلش باشه چه از اون و چه بازررسی وسایل شخصیم توسط خواهرم رو نمیتونم قبول کنم و به شدت ناراحت و عصبانی هستم تازه اماکن داره گوشی شخصیم رو با وجود داشتم رمز(دزدکی دیدن رمز در هنکام وارد کردنش) بازررسی کرده باشن و بهرحال هرکسی چیزای شخصی توی گوشیش داره از عکس های بی حجاب خودمون تا هر خاطره ای که مثل راز گوشه ای ازش نوشته باشیم
هرلحظه امکان داره شمارشو بگیرم یا با اسمس بگیرمش زیر باد اون چیزی که شایستشه ولی نمیدونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)