سلام
ابتداازایشون بخواهیدکه اگرشمارامیخواهنداقدام رسمی کنیدواجازه ندهیداحساسات برشماغلبه کند چون ادم باخودش میگه اجازه نمیدم احساسات بهم غلبه کنه ولی دوست عزیزاحساس ادم درنمیزنه تاازت اجازه بگیره اجازه هست واردماجراشوم خودش بدون اینکه چیزی بدونیدواردمیشه
میدونیدبعضی ازاقایون دنبال همچین رابطه هایی هستنداول اعتماددخترروجلب میکنندوبهش ثابت میکنندکه به اعتقاداتش احترام میگذارند اعتمادکه جلب شدوابستگی بوده واین وابستگی بیشترمیشه بعدکم کم حرفهای خودشون روکرسی میشونند مثلامدام اصرارمیکننددست بدیداوایل اصلاقبول نمیکنیدولی بعدهاراضی میشیدبعدش میگن اجازه هست نزدیکتربهت بشینم بازم اجازه نمیدی ولی بازاصرارمیکنندوازاحساساتش ون مایه میگذارندوراضیت میکنندکم کم جلومیرند والاهیچ دختری همون اول کاری راضی نبوده رابطه جنسی داشته باشه نقشه های زیرکانه اقاپسروجلب اعتمادوحرفهایی که میزنه باعث شده درضمن وقتی حرف ازخواستگاری به میون میادمسئله رومیپیچونند میگن خانوادم راضی نمیشه خودم اماده نیستم کارهام اینطوریه وهزارتابهانه دیگر
اگردوستان ازتون میخواندکه قطع رابطه کنیدفقط به خاطرخودتونه
نمیدونم چرامادخترهافکرمیکنیم که برای اینکه ازدواج موفقی داشته باشیم بایستی اول خودمون اشنابشیم درحالیکه که اشتباه محضه چشم ادم کورمیشه نمیتونه واقعیت هاروببینه احساسات بهش اجازه نمیده
اگرایشون شمارابخواهندبرای خواستگاری رسمی اقدام میکننددرغیراینصورت متوجه میشویدشمارونمیخواستندوفقط به فکروقت گذرانی بوده اند
- - - Updated - - -
علاقه مندی ها (Bookmarks)