تشکرشده 2,222 در 906 پست
تشکرشده 1,106 در 598 پست
سلام
همش از تنهایی
ولی الان مراجع همه شماره تلفن دفترشان است
خیلی از مشاوران روانشناسی به صورت حتی غیر حضوری پاسخگوی شما هستند
مشاوره در هر زمینه ای وجود دارد
اصلا نگاه نمیکنند که شما چه کسی هستید (و گلاب به روتون اگر حتی چه کارهای بدی انجام دادید:)) پاسخ سوالتان را میدهند
خوب بعضی چیزها هم لازم نیست به کسی بگید چون لیبل خاله زنک میگیرید
ایا در کودکی پدرتان سخت گیری میکرد و شما را تشویق و پاداش نمیداد
در عوض مادرتان مهربان و متشوق شما پاداشده به شما بوده است?
ویرایش توسط خادم رضا : سه شنبه 04 آذر 99 در ساعت 12:53
gholam1234 (سه شنبه 04 آذر 99)
تشکرشده 2,222 در 906 پست
تشکرشده 1,106 در 598 پست
خوب خدا رو شکر
اقا غلام تا حالا هیچ کسی با فکر فقط به جایی نرسیده
مثلا در زمینه کمک به انهایی که وضع مالیشون خوب نیست
بلکه به جای فکر کردن مقداری هر چند کم به نیازمندان کمک کنید
همش تقصیر فکر کردن
ما شدیم ادمهایی که عقل سلیم حداقل نداریم و همینجور نشسته ایم و فقط فکر میکنیم
حال انکه عقل سلیم داشت درخت خرما میکاشت به جای فکر
من نمیدونم رشته تحصیلی شما چیست اما از اونجایی که پیگیر همدردی هستید اگر مثلا حقوق خوندید و دغدغه مردم رو دارید یک خط اعلام کنید (نه از این پولیا) به مردم مشاوره حقوقی بدهید مجانی موقعی که سرتان خلوت است
شما نوعی کمک کنید من نوعی کمک کنم مردم هر چی که در توانشون هست کمک کنیم دیگر کسی گرسنه نمیماند
تشکرشده 2,222 در 906 پست
خادم الرضای عزیز، من خیلی بد فک کنم دارم صحبت میکنم، نتونستم منظورمو برسونم. بیان یه دغدغه من نمیدونم چه منافاتی داره با اهل عمل بودن. شما از کجارفهمیدین من اهل اقدام نیستم؟
الهه زیبایی ها (سه شنبه 04 آذر 99)
تشکرشده 1,106 در 598 پست
ببین اقاغلام
منظور من این نبود که شما اهل عمل هستید یا نیستید
ولی مثلا دغدغه اخری که بیان کردید مردم غذا ندارن که استفاده کنند
بهتر است در وادی عمل به ان پرداخته شود
از اسم تاپیکتان هم برداشت میشه حالا شاید به قول شما غلط که فقط در حد صحبت است
دغدغه ها و ابهاماتم را با چه کسی در میان بگذارم؟!
اگر اهل اقدام هستید خدا خیرتان بدهد انشالله هر روز بهتر از دیروز
gholam1234 (چهارشنبه 05 آذر 99)
تشکرشده 2,351 در 551 پست
سلام اقا غلام روزتون بخیر
یکسری از دغدغه ها به نظرم ربطش به اعتقاده
مثل مثالی که زدین چرا اینهمه انسان حتی غذا برای خوردن ندارن. و چون شما اهل عملین و کمک میکنین به نیازمندا خیلی بیشتر این درد انسانی رو حس میکنین..
حالا من نظرم اینه خیلی از دغدغه ها و سوالات ذهنی ما برمیگرده به اصول عقایدمون.
که اصل همش توحیده و در ادامه عدل و نبوت و امامت و معاد میاد
تا نرین تو این وادی هم شاید کامل منظورم رسونده نشه
دوره های مجازی معتبری وجود داره مثل نورالمجتبی ...البته که اگه به سوال بخورین باید پاسخشو در خارج دوره بجویین مثل سایت های معتبر اعتقادی از جمله askdin...
درین مدل دغدغه ها حیلی فایده هم نداره با دوستی حرف بزنین
پاسخ های الهه و پوه به نظرم مکمل هم و خیلی خوب بودن
ان شاالله موفق باشین
gholam1234 (چهارشنبه 05 آذر 99)
تشکرشده 2,222 در 906 پست
الان پی به یکی از اون حالاتی بردم که نیاز به صحبت کردن با یه نفری احساس میشد. یه تصمیمی گرفتم در حیطه کاری، و نگرانی های گهگاهی میومد سراغم که به ناچار بلند بلند با خودم صحبت میکردم تا این ابهامات و نگرانیها رو برای خودم حل کنم. با فرد دیگه ای هم صحبت کردن در ورد این نگرانیهایی که اومده سراغم بیهوده است، چون این نگرانیها رو درک نخواهد کرد
Pooh (پنجشنبه 06 آذر 99)
تشکرشده 3,095 در 1,314 پست
سلام.
اقا غلام، نمیدونم این صحبتم اصلا به درد حال الانتون بخوره یا نه. ولی با اجازتون بگم.
میدونید؟ ابهام همیشه وجود داره. هیچ تصمیمی نیست که مسیر و نتیجه کاملا به وضوح مشخص باشه.
ما حتی در آگاهترین حالت هم، حیطه ی آگاهی و اشرافمون به قضیه صد در صد نیست.
مثلا ما وقتی سوار ماشین میشیم و راه میفتیم مثلا بریم فلان جا، فقط در این حد میدونیم که الان باید سوار شم، ماشینم بنزین و روغن و چراغ ترمز و آب و ... داشته باشه، مقصد فلان جاست، از فلان مسیر باید برم. ولی واقعا نمیدونیم که آیا مثلا توی همون مسیر چقدر توی ترافیک میمونیم، یا یهو مثلا یه ماشینی نزنه بهمون، یا مسیر رو یهو نخواسته باشن تعمیر کنن و راهشو بسته باشن، یا هر چیز غیرقابل پیش بینی دیگه.
پس یه آگاهی نسبی در حدی که بلاتکلیف نباشیم و قادر به اتخاذ تصمیم باشیم، کافی است و بقیه مسایل در جریان مساله پیش میاد و مرحله مرحله و گام به گام با اون چالش ها روبرو میشیم و رفع میکنیم و میریم جلو.
از طرفی هم نباید چالش ها و ابهامات رو خیلی بزرگ کرد و تصوری فاجعه گونه ازش داشت. بزرگترین مسایل هم قابل حل هستند. یا حتی اگر قابل حل نبودند، بازم فاجعه نیستند.
.
.
.
از لحاظ دیگر مثلا نوع شغل هم مهمه. مثلا یک شغل که موقعیتش، تعهدش و یه جورایی دودمانت وابسته بشه به جانبداری محض و مطلق از چیزی یا کسی یا مفهومی، و به خاطرش مجبور باشی چیزهایی را فدا کنی از جمله وجدانت یا حقی از دیگری رو، این ابهامات میتونه واقعا آزاردهنده و سنگین بشه. البته برای کسی که وجدانش هنوز سوسویی میزنه و لقمه حلال خورده!
نمیدونم شغل شما چیه و نمیخوام هم بگید. فقط اگر کسی در چنین شرایطی است، بهتر است به وجدان و آزادگی درونش و به آنچه حق هست بیشتر از گاها حتی جان و آبروی خودش بها بده.
.
.
.
حالا چی هست مسالتون که اینقدر درگیرتون کرده؟ نمیتونید اینجا یکم بیانش کنید سبک بشید؟
.
.
راستی اقا غلام، ابهامات میان یا دنبالشون میگردید ؟
احیانا تمایل به اینکه همه چیز امن و مطمین و قابل پیش بینی و قابل برنامه ریزی صد در صد پیش بره ندارید؟؟
ویرایش توسط Pooh : پنجشنبه 06 آذر 99 در ساعت 00:48
gholam1234 (پنجشنبه 06 آذر 99)
تشکرشده 2,222 در 906 پست
سلام خانم پوه، مرسی صحبتاتون مثه همیشه حالت comforting داشت، واقعا ممنون.
در مورد آزادگی و وجدان، چقدر خوب و به جا اشاره کردین. منم حقیقتش در سمت قبلی، همین بحث شخصیت و کرامت انسانی رو نمیدیدم. ضمن اینکه از حیطه تخصصی خودم کمار استفاده میکردم و بیشتر نقش coordinator داشتم. حالا این جای جدید، پیش بینی م این بود که از ابن لحاظ بهتر باشه. یه مقدار از نگرانیم بابت همین قضیه ست. ضمن اینکه در این شرایط کرونایی، من در سمت جدید بایستی تایم بیشتری سر کار باشم تا سمت قبلی ( که من فقط امیدوارم شرایط برای هر دو سمت در آینده بهتر و یکسان بشه که همه حالشون خوب باشه به این خاطر).
تمایل به امن و قابل پیش بینی بودن رو بله، درست میگین. واقعا دوست دارم پیش بینی شده پیش بره، ولی خب کاریشم نمیشه کرد، موارد ناخواسته مطمئنا پیش میاد.
شرمنده که خیلی نمیتونم دقیق بگم،چون امکان شناخته شدن هست...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)