با سلام. اول یه متنی میذارم:::
""هرگز از درون آشفته ات، از خوره ای که دارد تو را می جود به هیچ کسی چیزی نگو. این کس دو دسته اند اول که با تو دلسوزانه به غم خواهند نشست اما بطرز عجیبی خوشحال میشوند که درد تو را ندارند یا خوشحال میشوند که تنها نیستند با این درد ...
دوم عزیزانت هستند که وجودشان درد میگیرد بی آنکه از دردت کم شود و تو از دردشان خواهی سوخت.
در برابر دسته اول حقیر میشوی و دسته دوم دیگه تکیه گاه نخواهی بود.
خب حالا توضیحات خودم. هر کسی یه سری دغدغه ها توی زندگیش داره. مثلا پیشرفت شغلی، نوع تعامل با انسانها، وضعیت حال درونی و ... بنظرم هرچی سن آدمم میره بالاتر این دغدغه ها بیشتر و بیشتر میشه. خب هر آدمی یه سیستمی داره برای تجزیه و تحلیل این دغدغه ها. یکی هیچ چیزی به کسی نمیگه و خودش همیشه با خودش فکر میکنه و مسائل رو حلاجی میکنه. یکی دیگه نه، حتما باید با یکی در جریان بذاره. زیبایی زندگی هم به همینه که هر کسی یه جور فکر میکنه.
حالا برای خودم تا یه مدتی با اطرافیانم دغدغه ها رو مطرح میکردم، ولی نکته جالبش اینه که بر خلاف اطرافیانم من معتقدم، دغدغه همه انسانها محترمن. همین چند روز پیش یکی تاپیک زده بود که من 40 سالمه و معشوقه سابقم رو دیدم اینجوری شدم! خب در نگاه اول یکم عجیب اومد بنظرم فردی با این سن و سال این جور ادبیات و این جور دغدغه داره. ولی باز درست فکر کردم دیدم اینم واسه خودش یه دغدغه هست و اون نفر رو تحسین کردم که اومده صادقانه دغدغه اش رو مطرح کرده. ولی اطرافیان من اینجوری نیستن متاسفانه. ظرفیت شنیدن دغدغه ها رو ندارن و در درون دغدغه های من دنبال سوژه هستن تا بر علیه خودم استفاده کنن! (کما اینکه این کار رو کردن). خب من مثه اون آدما نیستم که بگم وای دوستان من اینجورین، زمونه بدی شده و ... خب هر کسی یه جوری هست. لذا بیان دغدغه رو سعی کردم با اعضای خانواده مطرح کنم، ولی دقیقا همان چیزی شد که در متن بالا بود. شور زدناشون بیشتر شد. بیشتر من نگران اونا شدم.
سعی کردم دغدغه هام رو با صدای بلند با خودم حرف بزنم. این مدل، خیلی نسبت به دو حالت قبل بهتر بود. بلند بلند مثه انسانهای دیوانه با خودم حرف میزدم. ولی بعد یه مدت خلا گرفتن بازخورد رو احساس کردم و این مدل رو هم گذاشتم کنار.
روش مشاور هست، ولی خب هم بحث وقت هست هم بحث هزینه.
خب بالاخره آدم باید چیکار کنه، دغدغه هاش رو، ابهاماتش رو با چه کسی در میون بذاره که بتونه حس خوبی دریافت کنه و ضمنا پیشرفت داشته باشه در دغدغه هاش؟
ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)