اقا بهزاد عشق و علاقه فراوانی که در وجود شما نسبت به همسرتون مشاهده میشه قابل تقدیره . بدون شک همان اندازه عشق شاید هم بیشتر در وجود همسر شما بوده و هست . ولی متاسفانه با بی مهارتی و لجبازی این عشق رو ندیده گرفتید . قبول کنید که شناخت کمی نسبت به جنس خانمها دارید و به شوخی ولی با قساوت از خط قرمزهای یک زن گذشتید و قلبش رو جریحه دار کردید . شما دوستش دارید ولی با رفتارتون خلاف اینو نشون دادید . ایشون حق داره به شما اعتمادی نداشته باشه . الان تنها مسئله بازگرداندن ایشون نیست . مسئله زندگی پس از ان است . ایا زندگی و افکار و اعمال شما تغییری کرده است ؟ نگرانی ایشون اینه . حقیقت چیست ؟ ایشون داخل قلب و احساس شما رو نمیبینه ولی اعمال شما رو میبینه . ایا باز هم کتک خواهد خورد ؟ تحقیر خواهدشد ؟ به رها شدن و طلاق تهدید خواهد شد ؟ براستی شما او را دوست دارید ؟ یا فقط به خاطر مسائل مالیست که جلو امده اید ؟ اینها جملاتیست که دائما ارامش رو از این زن سلب کرده . تنها چند ماه از شما دور بود و شما نامزد کردید و قصد ازدواج داشتید . شاید به این دلیله که وقتی باشماست به دلیل تغییراتی که احساس میکنه دوباره به زندگی امیدوار میشه و عشق شما در قلبش پر رنگتر میشه . ولی وقتی ازتون دور میشه دوباره همین سوالات بی جواب .