گفت من موندنی نیستم برات الناز بیا توافقی از هم جدا شیم! تو باید با کسی باشی که کمکت کنه آروم شی من همیشه باعث عدم آرامشت هستم.
عزیزم من هم اشتباهاتی داشتم. این مدت خیلی فکر کردم و میدونم که من هم اون آرامشی که باید رو به تو ندادم. صرفه نظر از اون اشتباه غیر قابل توجیهی که تو کردی، هر دومون به یک اندازه در ناآروم بودن زندگیمون نقش داریم.
دلم نمیخواد ذره ای اذیتت کنم.
میدونم عزیزم. اگه مکالمه رودر رو بود، اینجا باید با نگاه و یا نوازش کردن دستش، بهش نشون بدی که این حرفش رو باور داری. (هرجمله مثبتی که میگه، قبولش کن. چون تو میخوای به جایی برسی که اون همین چیزها رو انجام بده دیگه! پس وقتی به زبون میاره، بپذیر، تا سرکوب نشه و به عمل برسه)
گفت: مگه
نمیگی بهت خیانت کردم.
الناز تو گفتی که خیانتش رو انکار کرده آره؟ پس تو تا جا داره باید بپذیری که اینکارو انجام نداده! تو مستقیما نباید با اون خیانت بجنگی، چون نتیجش میشه همینی که میبینی، حامد کلا از رابطه قطع امید میکنه و همه چی رو از دست رفته میبینه.
تو باید غیرمستقیم با خیانتش مبارزه کنی. غیر مستقیم.
پس اینجا میتونی بگی:
من متاسفم که بهت تهمت زدم. عزیزم پس یعنی خیانتی در کار نبوده؟
وقتی میگه نه، خودت رو بنداز توی بغلش، و بهش منتقل کن که چقدر خیالت راحت شده که این مدت در موردش اشتباه میکردی.
بهتره مسیج ها رو مساوی با خیانت در نظر نگیری.
بعدها باید در یه موقعیت مناسب راجع به مسیج ها صحبت کنید. و اون موقعیت رو باید اینجوری که در تاپیک زیر آموزش داده شده محیا کنی:
http://www.hamdardi.net/thread-19883.html
(در کل بهت توصیه میکنم حتما این تاپیک رو کامل و با دقت بخون.)
چیه یه آدم خائن برات جذابه خوب؟
ای پسر بد! نبینم دیگه این لقب ها رو به حامد من دادیا!!
در این مورد حتما با مشاور صحبت کن، اما من فکر نمیکنم با اثبات خیانتش، و با پذیرفتن این خیانت، سودی نصیبت بشه. تو باید تا میشه حریم ها رو نگهداری، و غیر مستقیم روی اون موضوع کار کنی.