کدورت ایجاد شده بین خانمم و خواهرام
سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی تالار و عرض تسلیت بمناسبت ایام محرم
یک مدت پیش بخاطر بیماریه مادرم مجبور شدم که ببرمش شهرستان دیگه ای برای مداوا..
در این بین خواهرم به دلیله نگرانی از عمل پیوند از من خواست که از دکتر راجبه خطرش بپرسم..
خانم بنده بخاطر این حرف خواهرم اومد تو پی وی و با توهین به خواهرم گفت که اگه راضی به عمل
نیستند برا چی تورو فرستادن اونجا.. من اول بخاطر توهین به خواهرم یکه خوردم و گفتم دخترشه
نگرانشه و حق داره و از شدت عصبانیت گفتم چرا توهین کردی ؟ اما خانمم دوباره فرداش با اون یکی خواهرم
درگیر شد بخاطر مغازه و دوباره توهین .. و کارمون به بحث و جدل لفظی کشید .. حالا بگذریم که من
دوباره بخاطر دخترمون کوتاه اومدم و معذرت خواهی کردم.. اما الان خانمم میگه حق نداری کاری براشون انجام بدی..
حق نداری باهاشون صمیمی بشی.. یه جور رفتار میکنه که انگار مدتها با هم دشمنی داشتن ..و این تعیین تکلیف کردن برای من واقعا زجر آوره..
تو تاپیک قبلیمم نسبت به عصبانیت و فوران یکباره خانمم مطلب گذاشته بودم که دوستان گفتند احتمالا
بخاطر خستگی نگهداری از بچه شاید باشه.. اما من تو رفتار با خواهر و مادر خودشم این عصبانیتو مشاهده کردم..
نمیدونم این سازش و کوتاه اومدن من در مقابل خیلی رفتارهای ایشون به صلاحه یا عوارضی بدنبال
خواهد داشت.. بحث کردن هم روی موضوعات همیشه بخاطر از کوره در رفتنه ایشون ناتمام میمونه
و چون دیگه حوصله ام نمیکشه میگم حق با توئه و کشش نمیدم..بعضی وقتا فکر میکنم تو نامزدی برای من فیلم بازی میکرد.. چون رفتارهای الانش با اون زمان زمین تا آسمان فرق میکرد..
انگار من تو نامزدی با یه نفر و الان با نفر دیگری زندگی میکنم.. من ازش راضی هستم ولی اینگونه رفتارهاش بعضا منو تا مرز فکر کردن به سمت اتخاذ تصمیمات دیگری میکشونه..