-
همسر بدبین
با سلام
همسر من 30 سالشه و من 28; به مدت 1.5 عقد بودیم و الان 6 ماهه خونه خودمونیم؛ تحصیلکردو شاغلیم؛
همسرم بدبینه؛ مثلا اگه پای من کبود بشه هزار تا فکر بد میکنه؛ اگه یه مزاحم زنگ بزنه یا شماره ناشناس همش منو بازخواست میکنه؛ الان دیگه از هر تماسی میترسم؛
نمیدونم چیکار کنم؟؟ چقدر صبر کنم که خوب شه؟؟ خسته و رنجورم
-
سلام
تاجایی که میتونید رفتارهاتون واسش واضح وروشن باشه.
مثلا اتفاق حدیدی میفته خودتون پیش قدم بشید واسه تعریف کردن...منتظرنمونید ببینه وبپرسه...واسه تلفن هروقت شماره نلشنلس زنگ میزنه جواب ندید ومنتظربمونیدتا همسرتون بیان وخودت بهش بگواین شماره زنگ زده ببین کیه!!
نباید حساسش کنی....دقتی سوال پیچت میکنه خیلی خونسردوآروم وکامل جوابشو بده...بدون هیچ سوالی....مثلا نگو چرااینوازم پرسیدی ...یانگومگه بهم شک داری؟
یه جورایی عادی باشه واست
چون اوایل زندگیتون هست تاحدی طبیعیه اگه بارفتارتون حساسترش نکنید به مرور بهترمیشه اصلا نگران نباش
-
هررررر چیزی رو بهش راست میگم؛ ولی بعضی وقتها بدتر میشه؛ میگه چرا پات کبوده؛ میگم نمیدونم به کجا خورده؛ شاید خواب بودم خورده لبه ی تخت؛ ولی قبول نمیکنه؛ فکر میکنه نعوذ بالله خبر دیگه ای بوده؛ دست بردار هم نیست؛ هر چند وقت یکبار یادی از مسائل و شک و شبهه های گذشته میکنه و میشینه به گریه کردن؛ حتی وقت مشاوره هم گرفتم و هزینه کردم ولی ادامه نداد؛ میگه مگه من دیوونه ام؛ نمیدونم خدا چرا واسه من کاری نمیکنه؛ چه بسیار زنهایی که با فساد درگیرند و مستحق شماتت هستند ..... ولی عوض اونها من بی گناه باید سوال پیچ بشم
-
در ضمن ما سنتی ازدواج کردیم و من مقید هستم. حجاب و نماز و روزه و .... . خطایی از من سر نزده تا حالا. اول عقد هم رفتم گواهی بکارتم رو با خودش از پزشکی قانونی گرفتم. این یه رسم فامیلیه. سالم اما ارتجاعی بود. شاید ریشه ی همه سختگیری هاش این باشه. اما من چه گناهی دارم که این مدلی آفریده شدم. به هر حال بعضی وقتها فکر میکنم برم خونه پدرم و دیگه برنگردم. تا میاد دلم به زندگی گرم بشه یه تهمت یا بددلی دیگه میاد. لطفا به من راهکار بدین
-
دوستان لطفا اگه به نظرتون راهکاری میاد به من بگین. خیلی کسل و درمونده ام:203:
-
-
با سلام
متاسفانه بدبنیی هم مثل سایر ضعفهای شخصیتی ریشه دار و به تغییر مقاوم هستند.
یک فرد بدبین بیشتر قربانی هست تا قربانی کننده
یک فرد بدبین خودش بیشتر آسیب می بیند تا فرد مقابلش
یک فرد بدبین قصد آزار ندارد نه خودش را نه دیگران را. بلکه فرایند تخیل و احساتش اتوماتیک در مورد مسائل خطر زاست.
یک فرد بدبین برای کنترل موقعیت و اینکه ایمن باشه و اینکه اطرافیانش ایمن باشد زحمت زیادی را به خود تحمیل می کند.
اگر یک فرد بدبین را دقیقا بتوان درک کرد، آنگاه دیگر در فکر خودمون نیستیم، چون دلمان برایش و عذابهایی که می کشد می سوزد و سعی می کنیم کمکش کنیم.
به یک فرد بدبین باید کمک کرد.
اصلا نباید نگران خودمان باشیم که از خود دفاع کنیم.
تصور نکنیم که او می خواهد ما را هدف قرار دهد و محدود کند، تصور نکنیم که او واقعا به ما شک دارد. (خیلی خیلی مهم هست دقت کنید)، او این بهتان ها و این بدبینی ها را به ما می گوید که ما با توضیحات خود زمینه آرامش او را فراهم کنیم. او می خواهید دیگران احساس ایمنی بهش بدهند.
پس با توضیحات بالا:
در فاز نخست هم حسی با این افراد خیلی مهم هست.
به جای دفاع از خودمان و محکوم کردن او ، نیاز هست بگوییم که ما درک می کنیم که ما را دوست دارد و سعی می کند به نوعی از ما حفاظت کند.
انگیزه او را منفی قلمداد نکنیم.
همچنین با شفاف سازی و توضیحات واضحات(بدون اینکه او در خواست کند)، زمینه آرامشش را فراهم کنیم.
معمولا اگر بدون ناراحتی و درگیری و با آرامش این فاز را برای مدتی بین 6 ماه تا یکسال خوب ادامه دهیم. یعنی فرد را درک کنیم. احساس فشار نکنیم ، با او همراه شویم و او بفهمد که دوستش داریم و او هم ما را دوست دارد.
آنگاه می توان برای فاز دوم آماده شد.
فاز دوم اینست که در شرایط خوب و ارام با صحبتهای قشنگ سر صحبت را باز کنیم.
عزیزم من درک می کنم که شما نگرانی ها و ترسهایی از امنیت خانواده داری. و دقت های زیادی داری. اما به خاطر همین شناختی که ازت دارم و دوستت دارم می خواهم به عنوان همسر خیلی بهت کمک کنم.
آنچه که سهم من و وظیفه من بوده و هست همیشه انجام خواهم داد. وفادار بوده و دقیقا طبق خواسته ات آرامشت می دهم. اما سهم تو هم اینست که میزان نگرانی و فشارهایت را کاهش دهی. من می خواهم کمک کنم که تو قدمهایی جهت کاهش این فشارها برداری. برایم خیلی سخت هست وقتی اینطور تحت فشارت می بینم.
من حداکثر کارهای لازم را می کنم. اما سهم تو هم اینست که برای تقویت امنیت و آرامشت روی خودت کارهایی انجام دهی و تمرین هایی را شروع کنی.
من کنارت هستم تا با هم نزد مشاور برویم و تو هم تمرین هایی را که شروع می کنی من حمایت می کنم.
ما در زندگی چون همدیگر را دوست داریم فشار شما فشار من هست و فشار من فشار شما.
بیا به هم کمک کنیم.
دقت کنید جابجا شدن فاز اول و دوم می تواند بدبینی را حتی تشدید کند.
لینکها و مقالاتی که دوستان معرفی کردن و یا ما در تالار قرار دادیم مربوط به فاز دوم هست که برای درمان بدبینی هست. در حالیکه در فاز اول ایجاد اعتماد در فرد و پذیرش او برای اقدام به درمان هدف هست.
================
لینکهای مرتبط برای فاز دوم:
مواظب ظن و گمانها و ذهنیتهای منفی باشیم ، می تواند پارانوئیا شود ...........
بدبینی، شک و سوء ظن، تخریب کننده روابط انسانی(آیات و روایات در مورد بدگمانی )
بدبینی و درمان آن ( بدبینی ، شکاکی و وسواس )
همسر همیشه شکاک من!
بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد
-
ممنون. این مقالات رو خوندم. سعی میکنم اجرا کنم. فعلا .....