نمایش نسخه قابل چاپ
سلام بچه ها
من چند جلسه ای هست با آقایی آشنا شدم که تقریبا" 90 % معیارای منو دارن تمام سوالات مذهبی . خانوادگی . تحصیلی و مالی و غیره رو از ایشون پرسیدم . واقعا" موندم دیگه چی بپرسم....
می خوام با اخلاقشون آشنا شم ولی نمیدونم دقیقا" چی بپرسم؟
من کلا" آدم کم حرفیم و چون تو همه ی خواستگارای قبلیم سر معیارای اصلیم به تفاهم نرسیدیم الان که به اینجا رسیدم واقعا" نمیدونم چه سوالایی مطرح کنم که بیشتر ایشون و بشناسم یا از خودم چی بگم ....
یعنی می شه واقعا" مصباح الهدی بیاد کمک:323:
سلام فرشته آسمان
تو سایت سرچ کنی دستت میاد منم برات چندتا لینک گذاشتم .
میدونی ادم وقتی با کسی ادامه میده خود به خود سوال پیش میاد یعنی هر جلسه که باهاش حرف میزنی یسری مسایل پیش میاد که بعدا میخوایی بپرسی.خوب فکر کن بشین با زرنگی سوال در بیار
مثلا همون سوالات مذهبی و فرهنگی و .... که میگی پرسیدی اگه دقت کنی شاید کلی پرسیده باشی بشین مثلا مصداق های مذهبی بودن رو پیدا کن و به شکل سوال درش بیار و بپرس ،نه اینکه فقط بپرسی ایا شما مذهبی هستید یا خیر و ایشون هم بگن بله و تمام .
هرچند منم موقعیت شما رو داشتم سوالام ته کشیده بودندمیدونم چی میگی.
اینها رو بخون شاید فرجی شد.
چه سئوالاتی در جلسه خواستگاری بپرسیم؟!
http://www.hamdardi.net/thread-31014.html
دانلود سخنرانی روانشناسی - دانلود سمینار ازدواج موفق (دکتر شاهین فرهنگ)
http://www.hamdardi.net/thread-16046.html
- - - Updated - - -
خب عزیزم بگو بله دیگه:311:
سلام عزیز.
خیلی چیزها هست که میشه پرسید و به خصوصیات طرف غیر مستقیما پی برد.
مثلا اولین سوالی که معمولا هر دختری از خواستگارش میپرسه اینه که هدفش از ازدواج چیه؟
آیا فقط در پی اینه که عرف رو به جا بیاره و از تنهایی رها شه یا واقعا احساس میکنه از یک جایی به بعد لازمه آرمان هاشو در چارچوب خانواده عملی کنه و برای زندگی مشترکش برنامه داره.
سوال دیگر اینکه محدوده ی آزادی های شما در زمینه ی خانوادگی، اجتماعی، مالی و ... چیه؟ آیا خسیسه، ولخرجه، مستقله، آیا دوست داره هر شب برید خونه مامانش اینا یا متعادله، آیا به شما استقلال لازم رو برای حضور در خانواده ی خودتون، حضور در اجتماع، مسافرت و ... میدن؟ مستبد هستند یا مشورت پذیر، لجوج هستند یا منعطف این سوال ها رو بهتره غیر مستقیم پرسید.
سوال دیگر اینکه دیدگاهشون نسبت به یک خانوم و مسئولیت های او چیه؟
دیگر اینکه از نظر ظاهری بیرون خونه، درون خونه، چه جور تیپی میپسندن و چه تیپی دارند.
از نظر احساسی چه جور شخصی هستند؟ آیا به راحتی میتونن ابراز علاقه کنند یا خیر؟ آیا خجالتی هستند یا نه؟ منفعل هستند یا مقتدر
آیا منزوی هستند یا اجتماعی، در خانواده شون چطور با ایشون رفتار میشه، مورد احترام هستند یا نه؟ اینها چیزهایی هست که باید با سوالات غیر مستقیم و هدف دار پرسیده بشه.
بررسی کنید که آیا در شغلشون استمرار دارند یا شاخه به شاخه میپرند؟ دل میدن به کار و مسئولیت یا شانه خالی میکنند .
علایقشون چی هست. تفریحاتشون، دوستانشون، از غذا و رنگ و موسیقی مورد علاقه گرفته تا به آخر... همه اینها مشخص میکنه چقدر میتونید با هم تعامل داشته باشید. به نظر من هیچ چیز به اندازه ی اینکه افراد علایق مشابه داشته باشند، نمیتونه در آینده میونشون صلح و آرامش ایجاد کنه. نه به این معنا که علایق عین هم باشه، اما این مهمه که با علایق هم مشکل نداشته باشید. همچنین علایق نشان دهنده ی ساختار شخصیتی فرده. سنتیه، مدرنه، احساسی هست، خشن هست، منطقی هست، شوخ طبع هست یا جدی... اینها چیزهایی هست که در قدم اول پیش پا افتاده جلوه میکنه ولی بعد خودشو نشون میده.
آداب و رسوم های خانوادگی خیلی مهمه در موردش صحبت بشه.
از سلامت جسمی هم بهتره پرسیده بشه.
در مورد تربیت فرزند و ... پرسیده بشه که معیارشون برای تربیت فرزند چیه. آیا بر پایه مذهبه ، یا تحصیل، یا دنیای نوین...
در مورد حساسیت هاشون خیلی مهمه جویا بشید. هر کسی اصل هایی در زندگی داره که بیش از دیگر موارد براش مهمه. مثلا من شاید خیانت و دروغ و غیره رو بتونم تحمل کنم و ببخشم. اما اگه کسی سرم داد بزنه یا بدتر از اون بخواد دستشو حتی به نشانه ی تهدید بالا ببره.... هیچی دیگه، روحش شاد و یادش گرامی!:311:
به هر حال یکم سر صحبت باز کنید، ایشون هم سوالاتشون رو مطرح میکنند، چیزهای بیشتری به ذهنتون میرسه. الکی نیست تو نامزدی ملت 12 شب تا 6 صبح صحبت میکنند. :311: حرف حرف میاره.
همچنین بد نیست قبل ازدواج مشاوره برید!
به هر حال موفق باشید. :43:
سلام عزیزم:72:
من اسمتون چند وقتی تو تالار میبینم خیلی آرامش بخشه دوستش دارم!:72:
من سوالات خانوم sarkesh خوندم ، حرفایی که میخواستم بزنم بعضیاش با سوالات خانوم سرکش یکی بود، خب پس من از حرفای مشابه فاکتور میگیرم ، تا وقتتون صرف حرفای تکراری نشه.
نقل قول:
من چند جلسه ای هست با آقایی آشنا شدم که تقریبا" 90 % معیارای منو دارن تمام سوالات مذهبی . خانوادگی . تحصیلی و مالی و غیره رو از ایشون پرسیدم . واقعا" موندم دیگه چی بپرسم....
90 درصد معیارهارو دارن؟چند جلسه با ایشون ، جلسه آشنایی داشتین؟
این جلسات چند ساعته و درچه مکان هایی برگزار شده؟
اگه امکانش هست بصورت تیتر وار معیارهاتون هم مشخص کنین؛ تا بهتر بشه بهتون کمک کرد.
چند تا مثال بزنین که چی ازشون پرسیدین؟ در چه غالب هایی ؟
مثلا مذهبی بودن یک معیار کلیه ، چه سوالات جزیی پرسیدین متوجه شدین 90 درصد معیارهاتون و دارن، آخه این درصد ، درصد بسیار بالاییست از نظر هم کفو بودن دو انسان نسبت بهم دیگه! پس باید خیلی اطلاعات دقیق و جزیی پرسیده باشین که به این درصد رسیده باشین.
نقل قول:
می خوام با اخلاقشون آشنا شم ولی نمیدونم دقیقا" چی بپرسم؟
راه های متفاوتی وجود داره برای آشنایی با اخلاقیات یک انسان، شما اول باید از اخلاقیات خودتون آشنایی کاملی داشته باشین ، و خطوط قرمز زندگیتون هم معین کنین.
هر انسانی صفت های خوب و بد و باهم داره! شما اول باید برای خودتون مشخص کنین که چه صفت هایی و میپسندین ، چه صفت هایی مورد پسند شما نیست و خیلی به ندرت باهاشون میتونین کنار بیاین.(یعنی مطمعنا هیچ آدمی در کره زمین وجود نداره که صفت بدی نداشته باشه. هرآدمی به یک نسبتی کم یا زیاد صفت های بد و درخودش داره! دیگه این بستگی به میزان حساسیت و درجه تحمل شما و میزان شدت این صفت در این آدم و... داره )
بعد از مشخص کردن این صفت ها ، و میزان تحمل و حساسیتتون ، باید سوالاتتون و درخصوص این صفت ها مشخص کنین، یا سوالاتتون و میتونین در قالب یک داستان یا یک موقعیت مشابه برای خواستگارتون مطرح کنین.
و سپس پاسخ ها و واکنش هاشون ، بررسی کنین.
مثلا صفت های بدی که من اینجا اکثرا خوندم ، که خانوم ها نتونستن با اینها کنار بیاین، صفتی مثه ، بددهنی، عصبی بودن، خساست ، یا برعکسش عدم آینده نگری درست مرد و ولخرجی زیاد، و عدم رعایت حد وحدود مناسب در خصوص رفتار با نامحرمو.......
شما علاوه بر مشخص کردن میزان صبر و تحملتون در صورت مواجه شدن با این صفت ها! باید میزان مدیریت خودتون هم مشخص کنی. مثلا ممکنه یک آدم کلی ویژگی های مثبت داشته باشه ، اما آدمی باشه که زود عصبی میشه، اگه شما دختری حساس و زودرنجی باشین ، و نتونین این رفتارها و مدیریت کنین ، پس این آدم اگه 90 درصد معیارهاتون هم داشته باشه بخاطر همچین موردی زندگی باهاشون برای شما خیلی سخت و دشوار میشه.
عصبی بودن یک آدم و میشه با قرار دادنشون در موقعیت های متفاوت متوجه شد، یا مثلا وقتی جلسات آشناییتون بیرون برگزار میشه ، بیشتر میتونین به میزان عصبی بودنشون پی ببرین.
مثلا پشت چراغ قرمز ها، یا زمان های شلوغ و پر ترافیک ، میتونین از واکنش هایی که نشون میدن متوجه بشین چه مقدار بر اعصابشون مسلط هستن.
حتی میتونین یک مکان شلوغ و پر ترافیک و خودتون انتخاب کنین .
تا ، تاحدودی نسبت به شخصیتشون پی ببرین.
یا مثلا درمورد میزان خرج و مخارجشون ، میتونین بعد از چند جلسه ای که در خونه گذاشتین ازشون بخواین جلساتی هم بیرون خونه گذاشته بشه و از ایشون بخواین مکانش و زمانش و خودشون تعیین کنن، یجورایی میزان خرج کردن ایشون وسلیقه اشون دستتون میاد ، اما اینها یسری ملاحظات هم داره ، اولا اصلا خوب نیست زیادتر از حد جیبشون خرج کنن چون این نشون میده اصلا آینده نگر نیستن ، خوب هم نیست .دوما اینم درنظر بگیرین که معلوم نیست شما در آینده همسرشون بشین پس انتظار زیادی هم از نظر مخارج نباید ازشون داشته باشین. اما یک دید کلی این امر از نظر خرج کردن و سلیقه ای آقا بهتون میده.
یا میتونین ازشون بپرسین، چه جشن هایی تو خانواده اشون مرسومه، مثلا روز مادر و پدر روز تولدو روز عیدو...
این جشن ها خودمونیه و کوچیکه یا نه همه فامیل جمع میشن و خیلی هم بزرگه ، (یک نکته ای و بگم اصلا فکر نکنی اگه بگن نه ما همه مناسبت هارو جشن میگیریم، و همه فامیل هم دعوت میکنیم، پس این یعنی خسیس نیستن و این خیلی خوبه، نه ! باید ببینی این خانواده افراطی عمل نکنن، متناسب با جیبشون خرج کنن.و جشن بگیرن. یعنی نه افراطش خوبه نه تفریطش! حد وسط و متناسب خوبه)
روزهای مادر و پدر و تولداشون و یادشونه، چه کارهایی این روزها براشون انجام میدن؟ چه هدیه ای میگیرن؟ یا اصلا اکثرا یادشون نیست و هدیه ای هم نمیخرن.
ارزش هدیه از نظر مالی مهم نیست(البته بازم این قضیه به خودتون مربوطه ، این قضایا نسبیه باید دید تا چه حد به شما و خانواده نزدیک هستن)
اما مثلا من معمولا به میزان احساساتشون اهمیت میدم ، ممکنه یک نفر بگه من صبح که از خونه میرم بیرون یک شاخه گل میخرم میرم به مامانم میدم و روزو بهشون تبریک میگم و از زحماتشون کلی تشکر میکنم و اونروز و سعی میکنم خیلی بهشون کمک کنم ، این جملات برای من کفایت میکنه. همین که بدونم قدر مادر و پدرشونو میدونن و اهل ابراز احساسات هستن و قدرشناس هستن، کفایت میکنه. اما ممکنه برای یکی دیگه میزان و ارزش مالی کادو هم خیلی مهم باشه. خب پس اینطوری میتوینن بفهمین ایشون در اینجور موارد چه خرج هایی میکنن.
درمورد ارتباطشون با نامحرم ، اینمورد و من خودم همیشه باهاش مشکل داشتم ، زیاد صداقت ندیدم ، یعنی حرف با اونی که من همیشه درظاهر میدیدم متفاوت بود البته دلیلشم میدونم بخاطر این بوده که من هیچوقت نخواستم طرف مقابلم متوجه میزان دقیق سخت گیری من در این معیار بشن چون خواستم خود واقعیشون و نشون بدن.
بنابراین من خودم این مورد و زیاد تو پرسشام متوجه نمیشم معمولا تو دیدن ها در شرایط مختلف متوجه میشم.
مثلا دیدن این فرد تو محیط کار ، و ارزیابی برخورد اون شخص با نامحرم در محیط درسی یا کاری، یا خانوادگی.
دیگه میدونین این مورد کاملا نسبیه ، و بخود شما بستگی داره.
مثلا خانواده ی یک نفر دختر خاله و عمو و عمه و زن داداش و... نامحرم نمیدونه ، اهل دست دادن باهاشون هست از اون طرف هم این دخترا اهل اینکه حجاب رعایت نکنن هم هستن. همیشه هم اینطور نیست که فکر کنین این مورد و لازم نیست بپرسم چون خانواده های باز اینکارا و میکنن و اینجوری هستن ، نه من خانواده ای و میشناسم که خانوم هاشون در محیط بیرون چادری هستن ، و خانواده ای مذهبی ، اما دختر خاله ها مثلا پسر خاله ها رو داداش خودشون میدونن و جلوشون بی حجاب هستن.
پس این مورد اگه براتون مهمه حتما ازشون بپرسین ، چه کسانی و در خانواده نامحرم میدونن، و میزان رفتارشون با نامحرم تا چه حدیست! حتی حد حجاب نامحرم جلوشون هم میتونین بپرسین.
از طرفی بپرسین از شما چه انتظاراتی دارن، شما باید جلوی افراد نامحرم از نظر پوشش چگونه باشین؟
خب وظایف یک خانوم و اینکه هدف از ازدواج چیه و... که خانوم sarkesh فرمودن، دیگه من این موارد و تکرار نمیکنم حالا من میگم ، علاوه بر سوالات خانوم سرکش ،
باید ببینین ، تا چه میزان ایشون در مورد خانومها اطلاعات دارن، و میزان انعطاف پذیریشون در ارتباط با خانوم ها تا چه حدیست.
به خودشون از نظر میزان اطلاعاتشون چه نمره ای میدن، و آیا فکر میکنن اطلاعاتشون و باید خیلی بیشتر کنن، برای کسب این اطلاعات باید چکار کنن، اینارو از ایشون بپرسین، مثلا شما خودت عزیزم تو این تالار بودی ، حالا من نمیدونم فعالیتتون چقدر بوده، اما اگه سعی کرده باشی از روحیات آقایون اطلاعاتی کسب کنی یا مقالاتی خونده باشی ، این نشون میده شما آدمی هستی که برای آینده زندگی متاهلیت برنامه داری ، ایده داری و میخوای برای هرچه بهتر شدن کیفیت زندگیت تلاش کنی.
حالا بد نیست بدونی که آقاایی که قراره باهاشون ازدواج کنی تا چه حد علاقه مندن تا از میزان روحیات همسر آینده اشون اطلاعات داشته باشن.
تا چه میزان علاقه مند هستن که مهارت های لازم ارتباطی و زناشویی و یاد بگیرن.(حالا یا از طریق کتاب یا مقاله یا کلاس)
یا میتونین ازشون بپرسین ، تا چه میزان در کارهای خانه به مادرشون و خانواده کمک میکنن در چه کارهایی کمک میکنن! برخی آقایون هستن در شرایط نیاز خانواده حتی تو غذا درست کردن و تمیزکاری خونه خیلی کمک میکنن، حتی اگه ببینن خانواده نیاز به کمک در تمیزکاری یا آخر هفته ها داره ، از برنامه تفریحیشون بخاطر خانواده میگذرن.
یا میتونین ازشون بپرسین ، مثلا همسرتون مریض احوال شده ، نمیتونه غذا درست کنه، شما چکار میکنین.
یا مثلا همسرتون کلی مهمون دعوت کرده تو خونه هم کلی کار دارین ، شما از چند هفته قبل قرار گذاشته بودین با دوستانتون برین تفریح ، شما چکا ر میکنین؟
همسرتون مریض احواله یا اصلا خسته هست حوصله کار خونه و غذا درست کردن و مهمون داری نداره، شما سرکار بودین اومدین خونه دیدین خونه کثیف و غذا هم ندارین ، مادرتون زنگ زده میخواد بیاد خونتون شما چه جوابی به مادرتون میدین و بعد چکار میکنین؟
یا مهمون دعوت کردیم قرار بوده کسی بیاد خونه به همسرتون کمک کنه، شما هم از قبل قرار تفریح با دوستانتون گذاشتین، مهمونی زنونه بوده ، نیازی به حضور شما نبوده، اما کسی که قرار بوده بیاد خونه به همسرتون کمک کنه نیومده، کلی خرید دارین و کلی کار و تمیز کاریو..... شما در اینجا چکار میکنین؟
شما سرکار بودین ، مادرتون بهتون زنگ زده دعوتتتون کرده بیرون خونه اشون شام، از سرکار برگشتین دیدین همسرتون سرش درد میکنه و داره استراحت میکنه. واکنش شما چیه؟
کلی سوالللللل داریم عزیزم همه رو میتونی بپرسی؟!اینا دریک حوزه بود من نوشتم، بازم خواستی درخدمتیم .:18:
راستی به تنوع سوالات در یک جلسه دقت کن!!!
شما که همه سوالاتتو و یجا و یروز نمیتونی بپرسی، خب باید سوالاتت هرجلسه رو مشخص کنی، مثلا شما معیارهای کلیتونو مشخص کردین دیگه، بعد اینارو جزیی کردین، مثلا سوالات بخش وابستگی به خانواده ، بخش میزان مذهبی بودن، بخش عصبی، بخش مستقل بودنو.....
اینها همه رو بخش های کلی و مشخص کن، جزیی هاشون و سوالاتی که مرتبط با اینهاست هم مشخص کن زیرشون بنویس، بعد بهشون اولویت بده، و از هربخش یکی یا دوتا رو بردار و تو یک جلسه بپرس، چون سوالات زیاده، مثلا وقتی سوال مذهبی و پرسیدی و خب ایشون ممکنه یک واکنشی داشته باشن یا جوابی بدن که مجبور بشین کلی بحث دراون مورد بکنین، اینجوری شما وقتی دوباره میری رو سوال بعدی که اتفاقا اونم مربوط به بخش مذهبی بودن ، یجورایی هم جلسه خسته کننده میشه ، هم خواستگارتون فکر میکنن شما خیلیییییییی روی این مسله سخت گیر هستین، یا ممکنه دلزده بشن، یا اینکه سعی کنن برای اینکه نظر شما رو جلب کنن الکی خودشون و خیلی مذهبی نشون بدن تا شما بیشتر راغب بشین. شما میخواین با شخصیت واقعی ایشون آشنا بشین نه اینکه ببنیین تا چه میزان بازیگر خوبی هستن.
بیشتری ها مطمعن باش دلزده میشن، یا مثلا اگه خیلیییی زیاد از میزان وابستگیشون به خانواده بپرسی و همه سوالاتت چه سوالات مستقیم چه غیر مستقیم در این خصوص باشه ، در 70 درصد موارد فرار میکنن:311: فکر میکنن از همین اول میخوای از خانواده جداشون کنی، پس سعی کن تنوع سوالاتتون در موضوعات متفاوت زیاد باشه.
نگران نباش وقت واسه سوال پرسیدن بسیار است.
نقل قول:
من کلا" آدم کم حرفیم و چون تو همه ی خواستگارای قبلیم سر معیارای اصلیم به تفاهم نرسیدیم الان که به اینجا رسیدم واقعا" نمیدونم چه سوالایی مطرح کنم که بیشتر ایشون و بشناسم یا از خودم چی بگم ....
یعنی شما بیشتر درونگرا هستین تا برونگرا؟ خب این مسله و حتما مشخص کنین ، ببینین ایشون چطور؟ ایشون بیشتر برونگرا هستن یا درونگرا!
از نظر رفت و آمد هاتون مشخص کنین، خانواده شما بیشتر اهل رفت و آمد و مهمونی هستن، یا خانواده ایشون !هم کفو بودن از این لحاظ ها هم خیلی مهمه.
بازم میگم اگه معیارهای اصلیتون و معین کنین و ببنین تا کجاها و تفاهم رسیدین ، بیشتر میشه بهتون کمک کرد. چون هرکسی منحصر بفرده و متفاوته، باید نسبت بخودش بسنجه و مشخص کنه.
مثلا از سوالات تکراری فاکتور گرفتم ، باز ببین چقده طولانی شد:325:
چقده این بیخیال پر حرفههههه!!!!:161::303:با خودم گفتم ، میرم ، باز دوباره میام برات مینویسم، الان که یک نگاه به بالا میکنم ، حتما با خودت میگی روتم میشه بری باز بیای بنویسی:303:
عزیزم با این 90 درصد اینجا نباید باشی الان باید بری دنبال کارای جشن عروسیت دیگه سوالای خواستگاری میخوای چیکار:303:نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته آسمان
دختر بیخیالhttp://www.millan.net/minimations/sm...imoksmiley.gif
سلام فرشته جان :72:
به نظر من می تونی ایمیل ایشون را بگیری و مثلا تست های شخصیت شناسی براشون بفرستی.یا یه سری سوالات را از این طریق ازش بپرسی که ببینی چه طوری به شما جواب می ده. اینم تو شناختش بهت کمک می کنه. مثلا نحوه مکاتبه اش چه طوریه...
می تونی با هم مشاوره برید و روی صحبت های مشاوره با هم بحث کنید.می تونی کتابی در مورد ازدواج را به ایشون بدی. بگی مثلا من این قسمت هایش را خوندم شما هم لطفا بخونید. یا ته این کتاب یه تست داره می خواهید با هم بزنیم؟
می تونید با هم یه جلسه بیرون برید و طبیعتا تو بیرون حرف های مختلف پیش میاد... مثلا یه بار زیارتگاه برید، یه بار یه جای دیگه برید... این طوری حرف های مختلف پیش میاد.
می تونی سوالات موقعیتی ازش بپرسی. مثلا شما اگر منزل بیاید و غذا آماده نباشه چی کار می کنید. بعد چون این سوال موقعیتیه و حرف حرف میاره بحث ادامه پیدا می کنه...
می تونی بحث را به گفتن خاطرات بکشونی. مثلا دوران ابتداییتون کجا بود...
من دوران کارشناسیم را خیلی دوست داشتم چون ... شما چه طور؟
شما کجاها سفر کردین؟ و...
این ها باعث می شه روحیاتش را خوب بشناسی. مثلا اینکه می گه برون گراست یا درونگراست چه طوریه؟ این ها تو بیان احوالات این شخص مشخص میشه...
ان شاالله هر چی که خیره...
دست منم سبکه ها! فکر کنم دیگه شما را فرستادیم خونه بخت!!!هر چی شد ما را هم خبر کن. چلو کباب بچه های تالار هم یادت نره! نپیچونی یه وقت!
خوشبخت بشی. :72:
سلام بچه ها
@فرشته اردیبهشت : لینکایی که گذاشتی خیلی عالی و خوب بود . مخصوصا" قسمتی که توضیح داده بود چه طوری از اخلاقیات با جزییات سوال بپرسیم . خیلی لطف کردی:43:
@sarkesh":مرسی ایده های خوبی دادین در مورد سوال در مورد سلیقشه و تفریحات و ... . دیشب ازش پرسیدم .
- - - Updated - - -
@دختر بیخیال: خیلی خوشحال شدم از اینکه برام پست گذاشتی . معلومه که خیلی وقت گذاشتی روش . نکته هایی که گفتی به ذهن خودم نرسیده بود . نمیدونم چه جوری ازت تشکر
کنم . خیلی ممنون . جواب سوالاتو می ذارم لطفا" بخون و اگه چیزی رو جا انداختم بگو که بگم . بازم برام بنویسیا من که از خوندن نوشته هات سیر نمی شم .
من از خودم تو یه تاپیک قبلیم توضیح دادم اگه دوست داشتی و وقت کردی یه نگاه بنداز بهش حالا معیارام " ( سعی می کنم یه ترتیب اولویت بگم ) . یه چیز دیگه اون 90% که گفتم توی این
معیارای کلی که دارم لیست می کنم :
1. اخلاق خوب ( توی مراحل اول از نظر ادب و احترام و طرز برخورد )
2.خانواده خوب
3. هم کفو بودن از لحاظ مالی
4. هم کفو بودن از لحاظ مذهبی
5.شغل مناسب
6.تحصیلات
7. اختلاف سن بین 3 تا 7 سال
8. ظاهر خوب که به دلم بشینه
ایشون با تحقیقاتی که کردیم و با سولات متعددی که مامانم تلفنی و توی جلسه خواستگاری پرسیدن توی معیارای اولیه 90% با این معیارا مطابقت کرده . ایشون یه جلسه با خانواده
اومدن خونه ی ما . چند شب تلفنی صحبت کردیم . قراره از هفته ی دیگه حضوری همدیگه رو ببینیم .
شبی که اومدن خونمون من با کت شلوار اومدم بیرون ایشونم بعدا" گفتن که معیار حجاب منم در همین حده مثل خواهرم و زن برادرم ( مانتو رو سری بودن عین خودم . مامانشون مانتو
روسری خیلی پوشیده ،بودن مثل مامانم . البته سوالای من تو زمینه مذهبی ادامه داره با جزییات مثل نطرشون در مورد دست دادن یا رفتار با نامحرمای نزدیک و دور ..تو این زمینه قبلا"
خیلی مطالعه کردم لینکای فرشته اردیبهشتم خوندم .) . بدون این که من بگم گفتن اهل نمازن . روی روزه خیلی حساسن و براشون مهمه که خانمشون پوشیده باشن .
ازشون راجع به دوستاشون پرسیدم که تعدادشون کم بودم عین من . رفت آمدشون با خانواده ی درجه 1 هستش چون بقیه فامیل ایران نیستن . ما هم رفت و آمدامون خانوادگیه خیلی
اهل دوست و رفیق نیستم . تفریحاتش فیلم دیدن و مسافرته . اهل ورزشه .می خواد تحصیلاتشو ادامه بده . وقتی ازش راجه به ادامه تحصیل خودم پرسیدم گفت خیلیم مشتاقه که منم
ادامه بدم .
فقط یه سوالی که من از شما دارم اینه که در مورد شرایط مالیش چه جوری بپرسم . مامانشون گفته بودن مسکنشون با ما هستش و قراره نزدیک خونه ی خودمون بخرن ( خونه هامون
خیلی نزدیکه ) . درسته که من تو جلسه های بعدی از درامدشون بپرسم اگه آره چه سوالی بپرسم .
بازم ممنون از وقتی که میذاری . مثل این که منم خیلی کم حرف نیستما:311:
- - - Updated - - -
@مصباح الهدی : عزیزم خیلی ممنون شما همیشه منو با پستای خوبت شرمنده می کنی . در ضمن تاپیک خودتم تو لینکای فرشته بود خیلی ازش استفاده کردم خدایی کاغذ برده بودی با خودت ؟؟ چلو کبابم چشم حالا که هنوز خبری نیست به چ چلوکبابم نرسیدیم هنوز . دوستایی که میان لایک می کنن می رن از چلو کباب خبری نیستا . معاون کلانتر شما به خودت نگیریا!!!!!
لطفا" سوالم در مورد سطح درامدشونو آقایونم جواب بدن ....
من نمی فهم این فرهنگ تو تاپیک همه رفته یه سر به من نزده :97:
- - - Updated - - -
در ضمن مصباح الهدی من اصلا" بلد نیستم غذا درست کنم که بخوام یه همچین سوالی بپرسم:58: البته منظورتو فهمیدم یعنی واکنششو تو موقعیت با مثال بپرسم درسته؟
:324:لطفا" سوالم در مورد سطح درامدشونو آقایونم جواب بدن...
اگه بپرسم زندگی رو در چه حد می تونین اداره کنین که کلیه . چی بپرسم که ایشونم ناراحت نشن ؟؟؟؟؟
واقعا داری مو رو از ماست میکشی بیرون ها:58:
سوالت یکم مبهمه منظورت دقیقا چیه؟
سلام رزا
منظورم اینه که بفهمم بعد از ازدواج در چه سطح مالی می تونه زندگی رو بچرخونه ؟ جواب این سوالم ، فقط با
دونستن درآمدشون معلوم می شه ولی من نمیدونم چه طوری بپرسم که بهش برنخوره؟؟؟
سلام فرشته جانمن آقا نیستم ولی فکر کنم در درجه اول بهتر باشه پدرتون ازشون سوال کنند.این طوری خیلی بهتره. مثلا پدرتون با ایشون یه گپی بزنند و بگن آقا ... راستی شما حقوقتون چقدره؟********اگر این ایده را نمی تونی پیاده کنی می تونی این جور سوال کنی:ببخشید آقای فلانی من یه سوالی هم داشتم امیدوارم حمل بر جسارت نباشه ولی خب یکم کنجکاو شدم بدونم حقوق شما چقدره که می تونید خانه بخرید؟************
یا می تونی مقدمه چینی کنی. بگی مادرم گفتند که می خواهید خانه بخرید... چقدر خوبه که آدم اول زندگی بتونه خونه بخره و چقدر جالبه که خونه های هر سه خانواده نزدیک هم میشه...
بعد او هم می گه بله... خیلی خوبه و یه سری دغدغه ها را نداریم...
بعد بگو فقط جهت کنجکاوی می پرسم.جسارت نباشه. در آمد شما حدودی چقدره که این توانایی را دارید؟
پ ن: آقایون هم بهتره بیان و نظرشون را راجع به این نحوه پرسیدن بگن...
- - - Updated - - -
راستی آره منظورم سوالات موقعیتی بود.ولی خب رو آشپزیت هم کار کن دیگه! نمی خوای یه روز خونه خودت ما را دعوت کنی مگه؟
بعد هم بله که کاغذ می برم! ولی جلسه اول دیگه نه! می ذارم جلسه دوم به بعد... کاغذم هم کوچیکه بزرگ نیست. بیشتر اول صبر می کنم ببینم که او هم کاغذش را میاره بیرون یا نه...
بعد هم عذر خواهی می کنم.می گم ببخشید برای اینکه سوالام منسجم تر باشه نوشتموشن. اشکال نداره ؟
بعد اتفاقا استقبال هم می کنه...
تازه من خواستگار داشتم با دفترچه اومده خواستگاری!!! :دی
البته خیلی هم خوبه. برای من که ایراد محسوب نمیشه.
یه چیزی هم بگم؟ خیلی رو درامد بیش از حد مانور نده! هم خوب نیست. هم به نظر من از یه سری قرینه ها می تونی متوجه بشی. مثلا همین که خونه می خره خیلی خوبه...
یا مثلا شغلش...
به نظر خود من جنم و جربزه کاری فرد خیلی خیلی مهم تر از درامدش هست. آدم تلاش گری باشه خودش را حتما برای رفاه زن و بچش به حد خوب می رسونه. حتی اگر اوایل زندگی مشترک خیلی هم سطحش بالا نباشه و در حد متوسط باشه...
موفق و خوشبخت بشی :72:
[
or]
سلام فرشته جاننقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته آسمان
خوبی؟
پست قبلیتو وقت نکردم کامل بخونم، میخونم اگه جوابی بذهنم رسید برات مینویسم.
اما فعلا فکر کنم این سوال خیلی برات مهمه که چند بار پرسیدی.احتمالا این جلسه میخوای ازشون بپرسی :)
راستش من همچین سوالی خودم شخصا نمیپرسم چون حس میکنم ممکنه به طرف یک حس بدی القا کنه که من خیلی انسال مال دوستی هستم. و دختریم که انتظار یک زندگی خیلی مرفهی و آماده ای و دارم. و اگه همون جلسه که این سوال و میپرسم متوجه مسله ای بشم که جواب منفی باشه ممکنه فکر کنن خدایی نکرده بخاطر درآمد مثلا پایینشون بوده، چون دیگه تو این دوره زمونه پسرا اول زندگی درآمد های بالا نمیتونن داشته باشن احتمالا اکثرا درآمدشون کم هست.
معمولا وقتی پسر و دختر به یک نتایجی میرسن پدر دختر جلسه ای و با آقای خواستگار تنهایی میذاره.
اگه هنوز این جلسه گذاشته نشده از پدرتون بخواین این سوالو بپرسن.
بهرحال آقا پسر میدونن خانواده دختر حق دارن نگران زندگی آینده دختر شون باشن و دارن منطقی موضوع و بررسی میکنن و انتطار این سوال و از پدر یا برادر بزرگتر تون دارن . اما فکر نکنم صورت خوشی داشته باشه دختر همچین سوالی بپرسه.
راستش برای من زیاد برام خوشایند نیست پرسش همچین سوالی. برای همین خودم نمیپرسم غیر مستقیم از طریق بقیه این سوال و میکنم.
اگر بدونی خواستگارت شغلش چیه و تو چه سمتی مشغول به کاره این کار به شما اطلاعات خوبی میده
مصباح الهدی عزیز ، گفتم که مسکنو خانوادشون قراره تهیه کنن نه خودشون !! به خاطر همین نمی شه از این
مورد چیزی برداشت کرد .
دختر بیخیال قراره این جلسه برگزار بشه شاید فردا . منظورم این بود که پرسیدن همچین سوالی اصلا" درسته
یا نه . قرار شده در خصوص وضعیت مالی و کاریشون پدرم وارد جزییات شن .
رزا جان ، ایشون سمتشون مهندس معمار توی شرکت بزرگ هست یعنی تو لیست بیمشون مهندس معمار رد
می شه .
سلام،:72:
پرسیدن این سوال نه تنها از سمت شما مناسب نیست، بلکه اگر بخواهید از سمت پدر هم پرسیده شود، خیلی با احتیاط باید باشد.
به عنوان یک پسر چنین سوالی احساس بدی را به من منتقل می‌کند. البته این احساس شخصی من هست. اما اگر فرد مقابل شما، فردی با عقاید مشابه من باشد که اصلا دوست ندارم همسرم در مسائل مالی دخالت کند، ممکن هست در مورد شما کاملا تجدید نظر کند.
به خصوص پرسیدن مبلغ حقوق ایجاد حساسیت می‌کند و میزان توجه شما را به مسائل مالی نشان میدهد. چرا که با توجه به موقعیت شغلی و سطح زندگی هر فردی، میتوان درامد حدودی او را تخمین زد. حالا اینکه شخصی با وجود داشتن آگاهی در مورد اینها همچنان مشتاق دانستن مبلغ دقیق هست، احساس خوبی را ایجاد نمیکند و حتی ممکن هست حساسیت ایجاد کرده و اگر هم ازدواج کنید، در روابط آینده شما هم تاثیر بگذرد (برای مثال؛ رابطه همسر و پدر شما).
ضمن اینکه، پاسخ شخصی من به چنین سوالی این خواهد بود: در حد کافی که زندگی در شأن دختر شما را اداره کنم.
پس پرسیدن این سوال، الزاماً شما را به جواب نخواهد رساند و البته از طرفی با توجه به دانسته‌های شما در مورد شغل و تحصیلات این فرد، ضروری هم نیست. شما خیلی راحت میتوانید تحقیق کنید و ببینید حقوق فردی با درجه شغلی ایشان در این شرکت در چه حدودی هست.
موفق باشید،:72:
کامران
سلام
میشه منم یکم حرف بزنم ؟ :biggrin:
چقدر خوبه اقا پسرها همون جلسه اول خودشون وارد مسائل اقتصادی در حد کلی نه جزئیات بشن .. از دختر خانم بپرسن ببینن مزه دهنشون در مورد خونه داشتن ، وسیله نقلیه ، هزینه ماهیانه زندگی و... چیه ؟ اگه بین جیبشون و توقعات دخترخانم فاصله زیاد هست ، دیگه وارد ادامه سریال خواستگاری رفتن نشن ...
در هر صورت اگه اقا پسر این بحث رو پیش نکشیدن ، توی جلسات بعدی روی درامد و دارایی ها خیلی مستقیم وارد نشید . روی عرضه و جنم پسر روی سوابق کاریش ، روی اینکه چه کارهایی تو زندگیش کرده تحقیق کنید ... میلیارد میلیارد هم پول داشته باشی ، یک شبه میتونه نابود میشه ولی کسی که عرضه داشته باشه دوباره میتونه بسازه. و حتی این مسائل رو هم اگه به یک مرد بسپارید ، مثل پدر یا برادر بهتر از این هست که خودتون وارد بشید. (فقط کفویت مالی رو در نظر داشته باشید که خیلی باهم فاصله نداشته باشید.)
کلا زیاد بر اساس درامد و دارایی ها تصمیم گیری نکنید ، مثلا من خودم هیچ وقت واقعیت رو به دختر خانم نمیگم... مثلا اگه ماهی فلان قدر درامد داشته باشم ، فقط بخشی از اون رو میگم ... مثلا میگم درامدم ماهی هشتصد تومن هست مثل اکثر مردم (جمله بندی رو طوری میگم که یعنی اینقدر هست حالا ممکنه بیشتر هم باشه _که دروغ نشه_ ) ... که اگر قرار هست سنگ بنای انتخاب دختر خانم مسائل مالی باشه همون بهتر که به من جواب منفی بده.
هیچ وقت برکت خدا در زمینه مسائل مالی بعد از ازدواج رو فراموش نکنید. یکی از کارکردهای ازدواج وارد شدن برکت به زندگی دختر و پسر هست.
«وانکحوا الايامي منکم والصالحين من عبادکم و امائکم ان يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله والله واسع عليم.» (نور، 32)
و مردان و زنان بی همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید; اگر نیازمند باشند خدا از فضل خویش بی نیازشان می کند; و خدا گشایشمند و دانا است.
«و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب...» (طلاق، 3)
وهرکس از خدا پروا کند (خدا) برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کند به او روزی می رساند .
------------------------
توی زندگی با هر کسی معامله کنی طرف حسابت همون هست ... چه بهتر که با تکیه با این وعده های تخلف ناپذیر خداوند ، و بر اساس تقوای طرف تصمیم بگیریم و نه پول و ثروت طرف و تا اخر عمر هم از خدا جواب اعتماد در معامله کردن بهش رو بخوایم.
جامعه ما الان چوب بی تقوایی خودش رو میخوره وگرنه زمان پیامبر ، مرد تنگدست میرفت خدمت حضرت رسول ، حضرت بهش راهکار کار و تولید و تجارت و... نمیدادن ... میگفتن چاره گشایش تنگدستیت ازدواج کردن هست.
بهر حال..
به امید موفقیت .
سلام بچه ها
من یه هقته ای با این آقا تلفنی صحبت کردم . از بین صحبتاشون متوجه شدم که زندگی که می خوان داشته باشن فقط و فقط از لحاظ
مادی اون چیزی نیست که من می خوام( مثلا" گفتن یکی دو سال اول خونه رهن کنیم بعدا" بخریم ) . اینو به مامانم گفتم و ایشون هم طی
صحبتی که با مادر پسر داشتن نظر منو منتقل کردن و در واقع جواب رد دادن و قرار شد این آقا دیگه تماسی نداشته باشن و مادرشون وقتی
اومدن تهران یه بررسی داشته باشن و ببینن چه طور می شه . حالا روز عید مادر ایشون دوباره تماس گرفتن و گفتن ما اصلا" دوست نداریم
به خاطر مادیات این ازدواج انجام نشه و ...
و خواستن که بازم جلو بریم . در ضمن گفتن شرایط مالی رو که ما گفتیم قبول دارن .
حالا سوال من اینه که ادامه بدم با نه؟؟؟؟ با توجه به اینکه مادرشون گفتن ایشون از من خیلی خوششون اومده و منم اصلا" دلم نمی خواد
ایشون رو بیشتر از این ناراحت کنم چون هم خودشون هم خانوادشون خیلی برام محترمن .
ترس من از اینه که خانواده ی ایشون خونه رو به خاطر جواب مثبت من بگیرن ولی بقیه ی ماجرا همش با درگیری بخواد پیش بره...
فرشته اسمان شما که گفتین 90درصد معیارهای شما رو داره یعنی به خاطر اینکه نمیتونه خونه بخره یا گفته دوسالی رهن کنیم میخوای جواب رد بدی؟
یعنی تا اینقدر براتون مادیات مهمه؟
فرشته آسمان عزیز
ببین این مادیات با توجه به جنم اون آقا قابل دستیابی هست یا نه؟
اون 90 درصد معیارهات چی؟ آیا اون 90 درصد را می تونی دوباره تو کسی پیدا کنی؟ آیا بدست آوردنیه یا نه؟
اون آقا گفته می تونه رحن کنه! خیلی خوبه که! الان چه انتظاری از جوانها تو این وضع مملکت داری؟!! تازه خانوادش هم حمایت می کنند که خانه بخرند!
دوست خوبم می خوام اشتباه تصمیم نگیری.
یادته تو تاپیک قبلت ناراحت بودی که ازدواج نکردی؟ واقعا تاپیک خودت بوده؟
سلام
آبی بیکران و مصباح الهدی ممنون از جواباتون .
آبی بیکران , آره مادیات برام مهمه . اون 90% واقعا" وجود داره ( تو همون معیارایی که قبلا" گفتم) . هم خودش می گه هم من می دونم .
مصباح الهدی , من تو اون تاپیکم گفتم که مادیات برام مهمه . توی خانواده ی ما دخترا از خودشون خونه دارن و اینکه من بگم این آقا حتما" باید
خونه داشته باشن یه چیز عادی توی خانواده ی خودمون هستش . مشکل دیگه شغلشون هست که یه شغل معمولیه و شغل آزاد نیست .
بنابراین من توی 5 سال آینده هم نمی بینم که این آقا بتونن شرایطی رو که می خوام فراهم کنن .
مصباح عزیز می دونم طرز فکرامون فرق داره و درک شرایطم برات سخته . ممنون که کمک می کنی . آره اون تاپیک مال خودم بود . من هنوزم
دوست دارم ازدواج کنم ولی درسته به خاطر این که سنم رفته بالا این مورد رو بدون در نظر گرفتن شرایط مالی و کاریش قبول کنم؟
فرشته آسمان گرامی، سلام :72:
با احترام، باید بگم که من تو وضعیتی هستم که خوانواده دختر و احتمالا خود دختر خانم محترم مسئله درآمد خیلی براشون مهمه. یعنی طوری که معیار اصلیشونه. و غیر مستقیم شنیدم که پدر ایشونو با لحن تحقیر آمیزی به معرف ما گفتن که شما که این همه از این پسره تعریف کردی درآمدش خیلی کمه که ! (حالا کاری به اینش ندارم که درامد همین الان من قدری کمتر از درامد ایشون بعد از 30 سال کارکردنه! منم یه زمینی هستم مثل ایشون. قرار نیست که اسکناس چاپ کنم تو این ظرف مدت کوتاهیی که تازه وارد بازار کار شدم)
از وقتی که این حرفو شنیدم رو نظرم خیلی تاثیر گذاشته. من این دختر خانم رو انتخاب کرده بودم و شاید هم هنوز انتخاب شده بدونمش ولی این موضوع توجه بیش از حد به مادیات و البته بیانش به لحن بد لکه سیاهی رو به وجود آورده.
متاسفانه شرایط و هنجار ها عوض شدن. ارزش ها عوض شدن. قبلا خوب بودن مهم بود و بعدش درآمد رو پیگیر میشدن که اگه طوری بود که میشد یه زندگی رو اداره کرد و طرف زرنگ بود و تلاش گر قبول می کردن. اما الان درآمد مهمه و حتی مثل این که خوب بودن و اخلاقیات و بقیه موارد حتی در مراحل بعد هم مهم نیست ! در حد حرف البته بهش اشاره میشه. اما از دل نیست.
بد نیست قدری شرایط جامعه رو ببینید. وضعیت بیکاری، وضعیت درآمد ها.
-اگه طرف شما تحصیل کرده باشه و تازه کار ماهیی 1-2 تومن می تونه بگیره و ساعت کارشم اداری و می تونه کارای بیشتری در کنار کار انجام بده(اگه اهل تلاش و پول دراوردن هم باشه) اگه هم نه سابق کارش زیاد باشه و ماهر شده باشه 2-5 تومن هم می تونه درآمد داشته باشه...(البته خیلی خوشبینانه تو این وضع !) کار تحصیل کرده ها معمولا طوریه که با هر سال سابقه مهارت بیشتر و درآمدم بیشتر میشه.
-اگه تحصیلات نداشته باشه ولی پدرش وضعش خوب باشه و بتونه از طریق اون کار آزاد کنه مغازه ای داشته باشه و اینا مجبوره صبح تا شب کار کنه تا ماهی 2-4 تومن درآمد داشته باشه.
-حالتای خاص هم هست. یه نفر از همون سن جوونی مثلا 20 سال، هم تحصیلشو ادامه داده هم وارد بازار کار شده، واردات صادرات می کنه و خیلی خودشو از بقیه جلو کشیده اون موقع هستش که درآمدش در حد 5-10 تومن و بلکه بیشترم می تونه باشه. چنین کسی بیشتر با کارش ازدواج کرده و مشکلات خاص خودش رو هم داره (دیدم که میگم)
- حالت چهارم هم اینه که طرف فقط داره درس می خونه، آقا دکترا دارن می خونن ولی هنوز نه سربازی رفتن نه کار درست و حسابی، یا این که طرف آقازاده هستن 28 ساله، نه کاری نه چیزی همش تو خونه و به عالم و آدم فحش میدن که چرا کار نیست، کار که نمیاد دنبال تو، تو باید دنبال کار باشی... و مثالایی از این قیبل !
در هر صورت، حالت سوم ایده ال خیلی از دختراست، که تعداد این گروه کم هستش و احتمال فساد هم تو این گروه زیاده از نظر من، پول زیاد و ازدواج دیر و بقیه داستانا... اما می تونه مورد اول یا دوم باشه و روحیش طوری باشه که راضی نباشه به درآمد فعلی و دوست داشته باشه بازم درآمد داشته باشه. می تونه به شاخه سوم بپیونده ! اما اصولی و در کنار همسرش به خاطر برکتی که تو ازدواج هست.
پر حرفی نکنم
بالاخره کسی که خواستگار شماست فردی از همین جامعه هست. از مریخ نیومده که. این که تو خونواده شما دخترا از خودشون خونه دارن دلیل نمیشه که همسر شما هم باید حتما از اول از خودش خونه داشته باشه.
اگه قراره از اول همه چی باشه، خونه باشه ماشین باشه درامد آن چنانی، پس هدف و انگیزه زندگی چی میشه؟ فقط خوش گذرونی دیگه، نه؟ این که نشد زندگی؟ چالش هم به نظر من باید جزیی از زندگی باشه. همهش تو اوج که بی انگیزگی میاره و بعد سقوط آزاد.
به نظر من هرکس می تونه با یه پشتوانه خوب یه زندگی رو شروع کنه. حالا اولش رهن خونه، یا این که خوانواده پسر موقتا یه خونه در اختیار شما بذارن و ... و بعد دو نفری شونه به شونه هم بقیه چیزارو می خرین...
قصد بی ادبی ندارم اما اگر همه دخترا مثل شما و دختر خانومی که من خواستگارشم فکر کنن که دیگه کسی نباید ازدواج کنه.البته من از شرایط مالی خوانواده شما که با خبر نیستم. ولی تا اونجایی که می دونم پدران و مادران ما از اول همه چی نداشتن...
این ها نظرات شخصی من بود. خواهش می کنم قدری به ارزش ها توجه کنید و انتخاب کنید.
آرزوی خوشبختی براتون دارم
موفق باشید.
دختر خوب می دونی خیلی ها هستن که تاسن های خیلی بالا و هنوز کسی رو پیدا نکردن که حتی 50 60% معیارهاشونو داشته باشه؟؟؟
راستش من تا چند روز پیش شرایط مالی اصلا واسم مهم نبود وبیشتر اخلاق و تحصیلات و..اینا مهم بود.ولی یک اتفاقاتی افتاد که به این نتیجه رسیدم همسر ایندم حداقل باید بتونه یک زندگی متوسط و فراهم کنه..
از اون وقت دیگه واسم مهمه کارم داشته باشه.تازه من طرفم حدود 80% معیارامو داشت ولی از نظر مالی صفر بود وکارهم هنوز نداشت کلی دودل بودم واسه رد کردنش.چون همین 80% و تا حالا تو کس دیگه ندیده بودم..
ببین قشنگی زندگی به اینه که باهم پس انداز کنین و کم کم بتونین خونه بخرین و..
اگرهمه چیز از همون اول محیا باشه دیگه دغدغه ای تو زندگی وجود نداره و یک زندگی یکنواخت میشه..
خوب فکراتو بکن و بعد تصمیم بگیر:72:
عزیزم، مادیات تا چه میزان برات مهمه؟ میزانشو با یک مقیاس تقریبی مشخص کن!
ببین، یه موقع هست، آقایی اومده خواستگاری، از نظر اخلاق و اعتقادات و .... به طور کل همه ی اون پارامترهایی که برامون معیار محسوب میشده، مورد تاییدمون هست، و نمره قابل قبولی گرفته، اما این اقا سطح اقتصادی خودشون و خانواده شون نسبت به سطح اقتصادی خانواده ای که دختر خانوم توش زندگی کردن ، متفاوته!
و سطح این اختلاف بسیار زیاده! یک مقیاسی اگه بخوام برات مشخص کنم، مثه این میمونه که خانواده آقا پسر از قشر زحمت کش کارمندان جامعه امون باشن، خانواده دختر خانوم کارخونه دار، یا اینکه از قشر زحمت کش پرشکان جامعه امون باشن!
خب اینجا مشکلی پیش میاد، درسته ما استثنااتی هم داریم، و زندگی های موفق مثال زدنی زیادی ممکنه داشته باشیم.
اما بطور کلی از دید عام جامعه بخوایم بهش نگاه کنیم، زیاد جالب نیست،و تفاوت های فرهنگی زیادی ممکنه این دو بواسطه میزان سطح اقتصادی خانواده ها داشته باشن! که ممکنه بخاطر این تفاوت های فرهنگی ، سوتفاهماتی نادرستی هم ایجاد شود!
برای همین میگن ، بهتره دختر و پسر و خانواده هاشون بطور میانگین در تمام سطوح هم کفو هم باشن!
اما یک موقعی هست، خانواده ها در یک سطح اقتصادی قرار دارن!
شغل و درآمد آقا پسر در یک سطح با شغل خانواده دختر خانوم است
در حال حاضر آقا پسر توانایی برآورده کردن میزان خواسته های دختر خانوم و در همان سطحی که در خانواده بزرگ شده، (یا در یکی دوپله کمتر) ، دارد!
اما این دختر خانوم است که توقعاتی بالاتر از سطح خانوادگی خودش یا حتی آقا پسر دارد! در اینجا بنظر شخصی خودم دختر خانوم باید کمی بیشتر در معیاراشون فکر کنن!
اگه شما جز قشر دوم هستین، بهتره توجه داشته باشین که معمولا یک خانواده وقتی میخواین برن خواستگاری دختر خانومی ، به این مسله هم توجه میکنن که سطح اقتصادی و... خانواده دختر خانوم زیاد با سطح خانواده خودشون تفاوت نداشته باشد،
پس در این شرایط احتمالش کمه، که شما خواستگارانی داشته باشین، که از سطح مالی بسیار بالایی برخوردار باشن!
چه بسا ، حتی خواستگارانی که مورد بالا داشته باشن ، داشته باشین، اما از اون طرف اون باقی معیارهای شمارو نداشته باشن!
بنظر شخصی خودم، اینکه من یک آقا پسری و از نظر اخلاقیات و اعتقادات بپسندم و اونم با این درصد بالایی که شما عنوان میکنین، برام خیلی باارزش تره تا یک پله کمتر بودن سطح اقتصادی آقا پسر!(همین که آقا پسر جربزه کار کردن و داشته باشن و تنبل نباشن! و فردی مسولیت پذیر و بااعتمادی باشن کافیه!)
بخاطر اینکه معتقدم زندگی و باید دونفره باهم ساخت نباید انتظار داشت یک زندگی حاضر و آماده در اختیارمون قرار بدن!
این طرز تفکر من از اینجا نشات میگیره که شاهد زندگی پدر و مادرم بودم،
پدر و مادرمم زندگی دو نفراشون از صفر با دست خالی ساختن!
تازه باید به این نکته هم توجه داشته باشین، که ایشون هنوز جوون هستن، اول زندگیشونه، هنوز اول راه هستن، مطمعنا اگه فردی مسولیت پذیر و سخت کوشی و اهل کار باشن، میتونن خودشونو به سطح مالی مورد نظر شما برسونن!
(بنظرم سطح اقتصادی به شغل فرد مرتبط نیست، شاید 30 درصد به میزان درامد شغل فرد مرتبط باشه، 70 درصد دیگه به میزان سختکوشی و باهوشی خود اون فرده که مرتبطه!)
من کسانی و میشناسم کارمند هستن، اصلا دبیر آموزش و پرورشن، دیگه نهایت حقوق یک معلم مگه چقدر میتونه باشه؟ نهایت دو تومن!
اما همین معلم اینقدر سخت کوش و باهوش بودن، که هرکی سطح زندگیشونو میبینه باورش نمیشه که شغل رسمی این شخص معلمی بوده!
بخاطریکه جربرزه کار کردن و داشتن، رفاه فرزندانشون اینقد براشون مهم بوده، که درکنار کار رسمیشون ، شغل های دیگه ای هم امتحان کردن!
پول و مادیات و تو زندگی با سخت کوشی و تلاش زیاد و پشتکار داشتن ، میشه کسب کرد! اما اخلاقیات و ذات خوب و فکر نکنم به این راحتیا بشه بدست آورد!
چون پسری که تو این سن و سال میاد خواستگاریتون دیگه شخصیتش شکل گرفته، سخت میتونی عادات و اخلاقیاتشو تغییر بدی! مگه دیگه چقدر این آقا انعطاف پذیری بالایی داشته باشن و همچنین شما تا چه میزان صبور و با گذشت باشین!!
میدونم که معیارهای شما با من از نظر اولویت فرق داره، اما بازم نظر شخصیمو دادم ، شاید تونستم کمکی بهت کنم!
در پرانتز هم این نکته و عرض کنم که ، من اصلا نمیگم که سطح اقتصادی اصلا مهم نیست، نه بنظرم مهم هست، ولی اگه آقا پسر بسته به سطح خانوادگی شما(حالا چند پله کمتر) میتونن زندگی متوسطی همین اول زندگی برای شما مهیا کنن و حقوق قابل قبولی از نظرتون دارن، و باقی معیارهای شما هم با درصد قابل توجهی دارن ، بد نیست که بیشتر درموردشون فکر کنین!
مثلا شما اگه انتظار دارین که ایشون همین اول زندگی براتون خونه تهییه کنن، اگه این خونه ای که شما از خودتون دارین و خونه رو پدرتون قراره بهتون بدن، میتونین اینطور ازشون بخواین که در آپارتمانی که قراره پدرتون در اختیارتون قرار دهند، ایشون رهن کنن، و بصورت قسطی خریداریش کنن، یعنی ماهیانه مبلغی و بابت خرید خونه به پدرتون بدن!
اینطوری هم پدرتون به شما کمک کردن، هم همسرتون نشون دادن توانایی خرید خونه رو دارن!
بنظرم بیا یک اولویت بندی داشته باش، بین معیارهات + سطح اقتصادی قابل قبول این آقا!
و سطح اقتصادی خیلی بالا!
ببین کدومش برات مهمتره، حاضری بخاطر معیارهای خوبی که این آقا دارن، سطح اقتصادی کمی پایینشونو و نادید بگیری یا خیر از معیارهات سطح اقتصادی بالاشون مهمتره!
فرشته اسمان جان من نمیخوام بگم این معیار رو نادیده بگیر وبرات مهم نباشه برای من هم مهمه ولی دید من با تو خیلی فرق میکنه!
من میگم اول شخصیت فرد!!!! بعد مادیات اونم من میگم طرفم بتونه یه زندگی متوسط لااقل برام فراهم کنه
ببینم جروبزه کار کردن داشته باشه تلاش وپشکار داشته باشه درامد اونقدری باشه که سر ماه ادم کم نیاره و محتاج کسی نشه بتونه خواستهای من رو در حد مقبول براورده کنه
تو داری میگی دخترهای فامیل من خونه دارن وفلان وفلان ولی به نظرم این مقایسه ها از دختر عاقل وبالغی مثل شما بعیده وباید واقع بینتر وعاقلانه تر برخورد کنید!
کسی با چشم وهمچشمی خوشبخت نشده که شما دومیش باشی.
تمرکزت رو بیشتر بزار روی همون 90درصد معیارهایی که قبولشون داری ودر این اقا وجود داره
تو نمیتونی همه موارد خوب رو در حد کامل در یه ادم پیدا کنی بلاخره باید معیار مادیات رو فدای خوبیهای دیگه این اقا کنی چون به نظرم ارزشش رو داره!
تو نمیتونی توی این سن ریسک کنی درسته ولی این رو هم بدون ممکنه فردی پیدا بشه مادیاتش در همود حد مورد قبول تو باشه
ولی 40درصد یا کمتر از معیارهای تو رو داشته باشه باز هم حاضری قبولش کنی فقط به خاطر مادیات؟
توی این موقعیت و شرایط بد اقتصادی نمیتونی از یه پسر انتظار داشته باشی برای ازدواج همچی تموم باشه
واقعا انتظار زیادیه!
مگه اینکه اون فرد دیگه خیلی شغل و درامد وپشتوانه مالی قوی داشته باشه اون موقع میتونی انتظاراتت رو ببری بالا
ولی مگه چند درصد جوونهای الان این موقعیت رو دارن؟
حالا توی خونه رحن یا اجاره زندگی کردن اونم مثلا 3 سال یا حالا کمتر یا بیشتر چه اشکالی داره؟ این همه ادم اینجوری زندگی مکینن همه بدبختن به نظرت؟
مهم خود اون فرده که ببینی اخلاق و شخصیتش همون چیزی هست که میخوای ایناست که به زندگیت ارامش واطمینان میده
مادیات رو با سعی وتلاش بیشتر بدست میاره و میتونی به خواسته های دیگه ات هم برسی
فرشته جان باز هم فکر کن منطقی تر بدون نگاه کردن به زندگی و شرایط اطرافیانت تصمیم بگیر.
سعی کن خوبیها ونکات مثبت این اقا رو فدای مادیات نکنی که با یه چشم بهم زدنی و با یه ورشکستگی ممکنه همش نیست و نابود بشه ......