تمایل به رابطه .. با یک اقا
سلام.همین اول بگم که از حرفای خودم خجالت میکشم ولی چاره ای نیست
مدتی میشه که گرفتار این مشکل شدم .درشرکتی که کار میکنم بعضی ازما کارمندها با شرکت های دیگه رفت اومد داریم. در یکی از این رفت و امد ها یکی از مدیران یکی از شرکت ها خیلی باهام مهربونی میکرد و خودشو علاقه مند نشون میداد چون از اینجور رفتار زیاد میدیم زیادی توجهی نمیکردم تا زمانیکه رابطه ما بیشتر شد و اخلاق این اقا خیلی خوب ومهربون بود و منو به شدت جذب میکرد . چندباری از رفت و امد ما بیشتر نمیگذشت که این اقا متوجه جذب شدن من شد و ازدرخواست رابطه .. داشت که فکر میکردم شوخی میکنه ولی وقتی دیدم جدیه کاملا خود رو ازش دور کردم وهیچموقع کارای اون شرکت رو خودم انجام ندادم
ولی مشکلی که بهش گرفتار شدم اینه که از وقت یدیگه نمیرم خیلی دلم میخواد باهاش باشم و بیشتر هم به همون رابطه خاص فکرمیکنم ودلم میخواد باهاش داشته باشم از شرفی اصلا نمیتونم همچین کاری بکنم.ولی نمیدونم چطوری از گرفتار شدن به این حالت دربیام چون واقعا اون اقا خیلی مهربون بود .حالا چه کار باید بکنم؟