نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
دلم خیلی گرفته .از دست همسرم دارم دیوونه میشم .دیگه تحمل رفتاراش رو ندارم .با حرف زدنش آزارم میده .
حرف که میزنم همش ازم ایراد میگیره .از کارام ایراد میگیره .اعتماد به نفسم رو ازم گرفته .
خیلی مغروره .ازش بدم میاد ظالمه .کتکم میزنه .با زبون روزه باید کتک بخورم .
الان که دارم اینارو مینویسم با اشک و گریه مینویسم .من خیلی تنهام .کمکم کنید .چی کار کنم؟
سلام عزیزم خوبی
یه مقدار بیشتر توضیح بده در مورد شرایطت
اینجا افراد زیادی هستن که میتونن کمکت کنن . پس فکر نکن تنهایی
چند سالته
چند وقته ازدواج کردید
منظورت از اینکه شوهرت عقده ایه چیه ؟ بیشتر توضیح بده
دلیل کتک زدنش چیه . چندتا از مواردی که باعث کتک زدنش شد رو بگو
کتک زدنش در چه حدیه . چه کارایی انجام میده
باعث کبودی هم میشه ؟
مرسی .28 سالمه .3 ساله که ازدواج کردیم .همسرم هم 30 سالشه .
همسرم خیلی مردانگی رو به قد بودن و پرخاشگری میدونه ، هر حرفی که من بزنم و بر خلاف میلش باشه باید زود حرف اون رو قبول کنم وگرنه عصبانی میشه .
زن خوب از نظرش زنیه که وقتی مردش یک چیزی میگه نباید حرف بزنه و مخالفت کنه .چون خودش رو عقل کل میدونه.
وقتی با هم اختلاف نظر داریم دعوامون میشه .اصلا نمیتونیم کنترل کنیم وضعیت رو . خوب تو دعوا هم 2 طرفین صداشون رو بالا میبرن و بلندتر صحبت میکنن .اگه ببینه صدای منم بلند میشه با عصبانیت میاد طرفم میگه حرف نزن که میزنم تو دهنت که بشه پر خون !!!!!!!!! این حرفش خیلی من و ناراحت میکنه خیلییییییییی به غرورم بر میخوره .چون باید دقیقا خفه شم اگه نشم و منم یک چیزی بهش بگم کتک میخورم .
آره گاهی اوقات کبودیه .ولی اگه من اون لحظه خفه بشم اونم دیگه ول میکنه .
وقتی براش توضیح میدم و میخوام قانعش کنم فکر میکنه چون دارم خلاف میلش صحبت میکنم یعنی بیا دعوا کنیم .تو همه زمینه ها همین طوره .
همیشه بعد از دعوا باید من برم آشتی کنم .خسته شدم .اون خیلیییییییییی مغروره .من چی کار کنم؟
سلام دنیای من نماز روزت قبول :46:
یکم بیشتر توضیح بده.چطوری باهم آشنا شدید؟از اول آشنایی همین اخلاق رو داشت؟
از اول متوجه غرورش شده بودی؟
همیشه مغرور و ظالمه و ازت ایراد می گیره؟
خوب شما فقط ویژگی های منفیش رو گفتی.ویژگی های مثبت هم داره؟چه چیزای مثبتی داره؟
تو این سه سال موقعیت هایی بوده که باهم خوب باشیدو ازش راضی باشی؟اون موقعیت ها کی بوده؟میخوام بدونم کی ها باب میل تو رفتار می کنه ؟
دنیای من ،خوب می دونی هر آدمی به نظر من ی رگ خوابی داره و اگر بتونی اون رگ خواب رو پیدا کنی می تونی راحت باهاش کنار بیای
البته اینا رو در صورتیکه میگم که از سایر جهات ازش راضی باشی ها.
در مورد قد بودنش باید سعی کنی طوری رفتار کنی که به غرورش بر نخوره ...
به این کارگاه سر بزن عزیزم
یکمی بیشتر از شوهرت بگو،من احساس می کنم خیلی سخت نیست می تونی زندگیت رو با رفتار های درست و شناخت درست از شوهرت تغییر بدی
کارگاه خانواده موفق- مرد مقتدر/زن لطیف
عزيزم اگر آروم و صبور باشي ميتوني طي مدت كوتاهي زندگيتو تغيير بدي.
البته گفتم زندگيتو نه شوهرتو يادت باشه مردا از اينكه زنشون بخواد تغييرشون بده متنفرن.
بايد يه سري مطالبو ياد بگيري كم كم برات لينكشونو ميذارم.
شما هم بايد تمام مطالبو بخووني و مو به مو عمل كني:
فعلا اينا رو داشته باش تا بعد:
در گوشي با خانم ها
زندگي بيست مخصوص خانم ها
اين تاپيك رو هم ببين،انواع طرز صحبت رو مقايسه كرده واقعا با هم فرق دارن و ميتونه زندگي رو متحول كنه.
كليك كن
چند روز اينا رو امتحان كن و خودت نتيجه اش رو ببين
از این به بعد تو شرایط دعوا سعی کن شرایط رو به سمتی نبری که منجر به کتک کاری شده ،حتی شده کوتاه بیای و ساکت شی.این بهتره از اینکه دست روت بلند کنه و فبح این قضیه پیشش بریزه.
راستی بعد از اینکه کتک میزنه ابراز پشیمونی نمی کنه؟
واقعا از شما ممنونم که وقت گذاشتید .
آره از اول که عقد کردیم همین طوره .البته منم گاهی اوقات مقصر بودم .ولی من رفتارای بدم رو به خاطر رفتارای بد اون میدونم و اونم رفتارای بدش رو نتیجه رفتارای بد من میدونه .
آره خیلی خصوصیات خوبی هم داره .کلا آدم خوبیه و اهل هیچ برنامه ای نیست .پاکه ، اهل نماز و روزه هست . جز با من بودن برنامه ای نداره .و همه کار به خاطرم میکنه ( تا زمانی که دعوا نباشه )من خیلی دوستش دارم .روزهای خوب و خاطرات خوب هم زیاد داریم .ولی خاطرات بد هم خیلی زیاد از دعواهامون که آوازش دیگه به همه جا رسیده .
نازنین جون مرسی عزیزم .:46:
وقتی من آروم باشم و هیچ مخالفتی باهاش نداشته باشم زندگی بر وفق مراد هست و اونم بهترین مرد دنیاست .ولی همیشه که این طور نیست .بالاخره ما هم زیاد با هم اختلاف نظر داریم .البته تو مسائل کلی زندگی مشکلی نداریم و مثل هم فکر میکنیم و با هم تصمیم میگیریم ،ولی در مسائل شخصی و ریز و برخورد با هم مشکل داریم .
خیلی آدم حساسیه . وقتی با دیگران صحبت میکنم ازم ایراد میگیره .میگه دیگران منظورت رو بد متوجه میشن .چرا این طوری حرف زدی چرا اون طوری حرف زدی .هرچی بهش میگم والا تو این طوری فکر میکنی دیگران مثل تو فکر نمیکنند زیر بار نمیره .
یا گاهی اوقات که داریم با هم راجع به یک موضوعی صحبت میکنیم میگه من به عقل تو شک میکنم .(در صورتی که خیلی موضوع مهم و حرف مهمی هم نزدم که بخواد انقدر در مورد عقلم شک کنه ).اعتماد به نفسم رو با این کاراش میگیره .
هر وقت میریم مهمونی تو مهمونی تا میخوام حرف بزنم یا کاری کنم همه حواسم باید باشه که وقتی رفتیم خونه باهام دعوا نکنه که چرا این کارو کردی؟چرا اون حرف رو زدی ؟
بعضی وقت ها بعد از دعوا که میرم و بهش میگم ببین بدنم چقدر سیاه شده .میگه تقصیر خودته .میگه من دلم نمیخواد این کارارو بکنم ولی تو مجبورم میکنی .اصلا تا حالا نشده معذرت خواهی کنه یا از دلم بیرون بیاره .اینش خیلی بده .همیشه باید تو دلم بمونه این کاراش .
مرسی گلنوش عزیز .حتما میخونمشون .:46:
سلام دنیای من .نقل قول:
نوشته اصلی توسط دنیای من
عزیزم خدا رو شکر همسرت از نظرای دیگه خوبه و مرد زندگیه.نمی گم این مشکل کتک زدن مشکل کوچیکیه...نه خیلی هم بزرگه و خیلی آدم رو آزار می ده و اذیت می کنه و کاملا درک می کنم که چقدر ناراحت میشی.ولی عزیزم این مشکل قابل حله فقط باید صبور باشی.از اینکه می گی بعد از اینکار معذرت نمی خواد و می گه حقته نشون می ده قبح اینکار واسش ریخته و شاید تو فرهنگشم براش از قبل جا افتاده که مرد می تونه رو زن دست بلند کنه ...برای همین یکم کار سختی در پیش داری تا بتونی به کل این رفتار زشتت رو اصلاح کنی.
فعلا بهترین کاری که به نظر من می رسه اینکه بری تو قالبی که اون می خواد یعنی سعی کنی میگی تو مسائل جزیی باهم اختلاف نظر دارید...ی مدتی سعی کن تو این مسائل جزیی باهاش راه بیای..و به ظاهر باهاش موافق باشی...وقتی اون موافقت تو رو دید و شد بهترین مرد دنیا :43: ..اون موقع می تونی بهش با زبون مهربون خواسته های خودت رو بگی.تکنیک حرف زدن اینجا خیلی مهمه که فکر کنم گلنوش لینکشو برات گذاشت.ی جوری عقیده خودت رو ابراز کن که توش مخالفتی با نظر اون نباشه .یعنی مثلا مستقیم نگو من مخالفم
بزار ی مثال بزنم
مثلا: می خواین برای افطار مهمون دعوت کنید و تودوست داری مثلا 2 جور غذا سر سفره باشه و می خوای همسرت رو بفرستی خرید.
ولی اون میگه با همین چیزایی که دارید ی چیزی درست کن و خرج اضافه نکن.
خوب تو اولش حرفشو قبول کن و حتی ازش تشکر کن که مغز اقتصادی داره و صرفه جویی می کنه بهش نشون بده عقایدش برات محترمه...بعدش بهش بگو عزیزم من حرفای تو رو کاملا قبول دارم ولی به نظرم چون اینا فقط سالی ی بار می ان خونه ما ،من دلم می خواد نحوه پذیراییم خیلی خوب به نظر بیاد و کدبانو باشم.برای همین یکمی خرید لازم داریم...خوب!اونم قبول میکنه یا شاید بازم مخالفت کرد و تونست توجیهت کنه که همینا کافیه...اون موقع دیگه لج نکن و رو خواسته خودت پا فشاری نکن.بهش نشون بده می تونه مدیر خونه باشه و تو براش ارزش قائلی .این جوری خودت راحت تر میشی
به هیچ وجه فکر نکن این جوری داری خودت رو نا دیده می گیری....
اولا همسر تو مرد خوبیه و زندگیت ارزش اینو داره که به خاطر حفظش تلاش کنی و اینم بدون
شاید ی زن رئیس خونه باشه و شخصیت رهبر داشته باشه و تو اون قالب موفق باشه ولی ی زن دیگه با پیرو بودن و ملایمت خودش بتونه شرایط رو بهتر هندل کنه.
اینم بدون معمولا زن هایی که حالت دوم رو دارن همسرشون رو تو دستشون دارن و همسرانشون هر کاری براشون می کنند
این طور رفتار کردن از نظر من ی جور سیاست زنانه است.
در مورد اینکه اعتماد به نفست رو میاره پایین
راستش فکر کنم خیلی از مردها این جورین ....علت این کار مردها رو نمی دونم.خیلی بهش فکر می کنم
به این نتیجه رسیدم که اونها متوجه روحیه حساس و ظریف ما نیستن
مثلا همسر شما وقتی می گه به عقلت شک می کنم!دقیقا منظورش این نیست که اون لحظه به عقلت شک کرده و تو رو کم عقل می دونه....
نمی دونم منظورم چه طور بیان کنم .. به معنی کلمات توجه خاصی ندارن و راحت حرفشون رو بدون فکر می زنن.
بعدشم تو سعی کن خودت رو اعتماد به نفس خودت کار کنی و کارایی که به واسطه اون اعتماد به نفست میره بالا رو انجام بدی...
:46:
نگفتی چطور آشنا شدید؟
راستی دنیا من عزیز من نظرات شخصیم رو می گم و روانشناس و کارشناس نیستم و تجربه زندگی مشترک رو هم ندارم برای همین منتظر نظرات بقیه دوستان و کارشناسان باش.
مرسی نازنین جان که وقت گذاشتی .همه صحبت هات کاملا متین و خوب متوجه میشم چی میگی .مرسی عزیزم .
خیلی اوقات کارایی که میگی رو انجام میدم .گاهی اوقات خوب نتیجه میده .
یک مثال میزنم .مثلا توی جمع دوستانمون هستیم و داریم بازی میکنیم .الکی بهم تهمت میزنه که تقلب کردی و بازی رو به هم میریزه .منم از این کارش خیلی ناراحت میشم و بهش اعتراض میکنم . و براش امتیاز منفی میزنم که بازی رو به هم ریخته .اونم جدی میشه .....تا اینکه خیلی از هم ناراحت میشیم .و توی جمع جلوی همه میگه که خیلی خوشحالی که داری قلدری میکنی؟ !!!!!!!!!! منم به شوخی تمومش میکنم تا مهمونا برن .ولی شب که همه رفتن یا فرداش بهش میگم چرا این حرف رو جلو همه میزنی زشته من دوست ندارم ناراحت میشم .اونم میگه رفتار تو خیلی زشت تر بوده که من این حرف رو بهت زدم .یعنی انقدر این کار من رو بد میدونه که براش منفی زدم که من رو تو جمع قلدر و سبیل کلفت خطاب میکنه جلوی همه . واصلا زیر بار نمیره و بهم میگه از این به بعد هر رفتاری ببینم همین طوری بهت میگم .
یعنی مشکلات در زمان پیش میاد و قابل پیش بینی نیست تا من جلوش رو بگیرم و با کاراش یک دفعه غافلگیرم میکنه .
ما ازدواجمون سنتی بود عزیزم .معرف داشتیم .
درود بر بانو دنیای من گرامی
نظر من اینه سعی کن شوهرت رو حساس نکنی به چیزی بدونه به چیزی حساسی لج میکنه این احساس توی همه مردها هست یکی کمتر یکی بیشتر.نظر شخصی منه مردها رو میشه با زبون نرم کرد خوب بعضی ها همینجوری هستن مثل یه فامیل داریم ما همش مخالفه شما هرچی بگی مخالفه!!!!!!!!!:311: خوب ذاتشه تغییر نمیکنه به هر روشی دست زدم ولی بازم همین اخلاق رو داره اینا اینجوری هستن بنظر من همینجوری اول قبولش کن بعدش نیرو بزار مطالعه کن مخصوصا روی طریقه گفتگو توی تالار دوستان بهتون آدرس دادن پله پله برو جلو.
در آخر کاری نکن که دست روت بلند بشه میترسم عادت بشه:72:
ماهم دعا میکنیم توی ماه رمضونی ایشالله زندگیت بهتر و موفقتر بشه آبجی:323:
شاد و پیروز و سربلند باشی:72: