پلیس اینتر پل دنبالشون بود :58:
نمایش نسخه قابل چاپ
پلیس اینتر پل دنبالشون بود :58:
روز همسر را به زن عزیز تر از جانم تبریک عرض مینمایم!!
پری کجایی؟؟ عشقم !! پس کی میخوای بیایی؟؟ :biggrin:
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دست اندرکاران این برنامه اموزنده :biggrin:
من هم به نوبه خودم از این تریبون این روز عزیز رو به تمام مادرها و مادر زنها تبریک عرض میکنم ، و همچنین با توجه به اینکه امسال سال عروس هست ، به تمام دختران هم پیشاپیش تبریک عرض میکنم و همچنین به کاربر عزیز سایت ، خاله قزی هم تبریک عرض میکنم که با این اسم کاربری دلفریبی که داره ، در بدو ورود برای کاربران تازه وارد به سایت ،جنسیتش مشخص نمیشه و اوایل کاربرها فکر میکنن واقعا یک خاله جینگوله مستون هست و چه فکر و خیالها که در موردش نمیکنن!! و توی بیوگرافی ایشون هست که در اصل عمو قزی بوده که توی بیمارستان عوض شده و خاله قزی شده!! :biggrin:
میخوام از این فرصت به وجود اومده نهایت استفاده رو بکنم و به سه تا از زنهای زندگیم بصورت اختصاصی تبریک بگم
اول میخوام به مادرم و در وهله بعد به مادر زنم که مثل مادر خود ادم میمونه ، تبریک بگم ، واقعا رفیق بی کلک مادره ولی دقیقا نمیدونم این جمله در مورد مادرزن هم صدق میکنه یا نه ... :311:
و نفر سوم که میخوام بهش از همینجا تبریک بگم ، زنم هست ... زنی که الان نمیدونم دقیقا کجاست ، ولی همینقدر میدونم که هر جا هست واس ماس .. یعنی کلش واس ماس ... یعنی تمام عشق و حال و ناز و اداش واس ماس ... :biggrin: از این فرصت بوجود اومده میخوام استفاده بکنم و یک انتقاد هم به زنم بکنم که ، عزیزم فکر نمیکنی داره دیر میشه دیگه؟ والا هم سن و سالهای ما دارن بچه هاشون رو میفرستن دانشگاه :311: من برای خودت میگم وگرنه ما که یک عمره داریم سرمون رو روی بالش یک نفره میزاریم ، چند ماهه دیگه هم روش ... بخاطر خودت میگم که هر چه زودتر از این برنامه ها و سوپرایزها و ماچها و دهها جایزه نقدی و غیر نقدی دیگه که میتونی توی چنین روزهایی از ان خودت کنی بهره مند بشی.... :biggrin:
Quote=فرهنگ 27;378400]الآن حال خوب.دید تار.[/quote
جناب فرهنگ تازه داشتیم به نوشتن پستهای طولانیتون عادت میکردیم هااااا
یعنی دوباره برگشتید به روال سابق....حتما تادیدتتون بهتربشه؟!!!!
الان این صفحه روتارمیبینید چه جوری میبینی؟؟؟الان این پست روکی فرستاده؟؟؟:311::311:
ازشوخی گذشته امیدوارم حال دیدتون هرچه زودترخوب بشه:323:
به یک کاریکاتوریست
با حقوق و مزایا و برخورداری از بیمه همگانی سلامت نیازمندیم
سلام
دیشب ، اخر شب ، بعد اینکه از کارم برگشتم خونه ، نشستم پای لب تاپ تا یک سری به سایت همدردی بزنم ، وقتی ادرس سایت رو زدم ، دیدم سایت بالا نمیاد.. گفتم چیکار کنم ، چیکار نکنم؟ گفتم از اتاقم یک سر برم طبقه پایین ، ببینم مامان بابام دارن چیکار میکنن... وقتی رفتم پایین ، یهو دیدم بابام چوب رو برداشت و شروع کرد به دنبال کردنم و صدا زدن .. ای دزد .. آی دزد...:311: اخه خیلی وقت بود منو ندیده بود ، قیافم رو خوب نشناخت... حالا توی این بدو بدو ها ، هر چی میگم بابا ، منم ، پسرت ... فکر میکرد الکی میگم...:biggrin: خلاصه شانس اوردم کارت ملیم همرام بود ، همونجا از جیبم در اوردم و بهش نشون دادم و باورش شد... همون موقع بد جور منو در اغوش گرفت و در حالیکه داشت فشارم میداد.. میگفت... پسرم.. نود و سه ... میدونی از کیه ندیدمت... چقدر بزرگ شدی... چقدر پیوند بین ابروهات نسبت به اون قدیما بیشتر شده... :biggrin:خلاصه ما رو نشوند کنارش و از اتفاقاتی که توی این مدت براشون افتاده بود برام تعریف کرد... اخرش یک جمله بهم گفت که بدجور تکونم داد.. گفت پسرم .. حالا که دوباره خدا تو رو به ما داد .. امسال روز پدر مثل سالهای گذشته دیگه نمیخواد برام زیرپوش بخری ، همین بودن تو اینجا بزرگترین کادو برای منه...:311: بدجور تحت تاثیر قرار گرفتم...
الان هم دست راستم رو گرفته توی دستش نمیزاره از کنارش تکون بخورم ، دارم اینها رو با دست چپ تایپ میکنم... باز اینقدر دوستان به من چپ و راست پیام میدن ... که نود و سه ، تو به این با کلاسی ، با شخصیتی (!!) ، باشعوری (!؟) ، ابرو کمونی ... چرا داماد نمیشی پس؟ حالا گیرم یکی پیدا شد ریسک کنه دخترش رو بده به ما ، من چطور با شکست عاطفی که این مامان بابام با نبود من میخورن کنار بیام؟:311:
-------------
قبلا یک تاپیکی داشتیم به اسم تصویر ذهنی از کاربران همدردی ، اگه دست به کاریکاتور کشیدنم خوب بود ، یک تاپیک میزدم به اسم کاریکاتور اعضای همدردی ، که همون تصویر ذهنی رو بصورت کاریکاتور میکشیدم... از اقای مدیر همدردی گرفته تا مسافر زمان و خاله قزی و m.reza91 ، ammin و فرهنگ 27 و سایر دوستان علاقه مند به تصویر ذهنی ....:311:
مثلا احتمالا اگه میخواستم کاریکاتور خودم رو بکشم یک چیزی تو مایه های زیر میکشیدم...:311:
یعععععنی تاحالا تالاراینقدرسردوساکت نبوده!!!!!
واقعا دیگه دارید حوصلمو سر میبرید...
ازوقتی این هزینه های اشتراک زیاد شده همه بی رنگ شدن...پررنگ ها هم دلشون نمیاد پستی بزارن انگارکه ازشارژشون کم میشه:311:
حتی اومدن عیدهم نتونست فضای تالاروعوض کنه...
مدیرجون که حتی سردرتالارروواسه عید عوض نکردن:311:
به هرحال امیدوارم همگی خوب وخوش باشید وامیدوارم توی کل کل های دنیای واقعی تون کم بیارید!!!خوبتون شد؟؟؟حقتونه!!:311:
- - - Updated - - -
تو فکراینم که اشتراکم تموم شد دیگه پررنگ نشم!!!آخه این چه وضعشه!!!
راستی خیلی وقته ازدختربیخیال خبری نیست!!!!!کجاییییی دختر؟
وای خدای من کل کل !!!
یادم رفته بود
انگار نه انگار که معتاد بودم زمانی ...
پاییزه برای کودک درونت بداموزی داره کل کلا خیلی اینجا نگردااا
از ما گفتن ....
ای بابا 93 هنوزم که .... باور کنید چشامو میبندم تا صبح کلمات 93 - جینگوله - مستون - عفت و نسرین رو میبینم تو خاب ... چرا مدیران کاری برای این مشکل فنی تالار نمیکنند؟
عامو رضا کووووش اذیتش کنیم ؟ اصلاح شده ؟ کسی خبر داره ؟ شیطونه میگه پشت سرش حرف بزنم سکته کنه دستش به کل کوتاست :311:بزنم ؟ بـــــــزنم؟
دختر بیخیال ...
ترمــــــــــــــه کجایی دخمل؟
فرهنگ چشاش خوب شد؟اصلا چش بود ؟ لیزیک کرده؟
نمیدونم چرا اعتماد بنفس پست گذاشتن تو حال و احوال رو ندارم !
ای بابا این روز مرد دیگه چیه کیه ؟!
چقدر واقعا بده که آدم به جای پوشیدن کفش با دمپایی پلاستیکی بره مدرسه یعنی اون لحظه پسرم چی کشیده !!!
خودش که با خنده واسم تعریف می کنه میگه دوستم گفت بچه ها ببینید علی با دمپایی اومد مدرسه جالبه خودش تا قبل از گفتن دوستاش متوجه نشده بود :)
ای مادر به قربانش
===============
آواتار جدیدم خوشمله؟!! :)
سعی کن ثباتت را از آواتارت شروع کنی . دوام بیار و تا سه ماه آواتارت را تغییر نده
فرشته چرانیام اینجا...آخه چرااااااا؟
من اینجارا دوست می دارم!
آره عامورضارواذیت کن..آفرین...جون من....دستش هم ازاینجا کوتاهه...چه کیفی میده...فک کنم الان سربازفراریه...مگه قرارنبود عیدبره ودیگه اینورها پیداش نشه
فک کنم اونجاهم نخواستنش...یعنی من نمیدونم دیگه قراره به چه دردی بخوره:311::311:
آرام جان آواتارت قشنگه...عوضش نکن
فرشته مهربون هم که دیگه دستوردادن به حرفشون گوش کن
راستی فرشته مهربان عزیز واسه ما هم یه پست مشاوره بزنید خوووووب!!حسودیمان شد!مگه نمیدونین خانم باردارحساسه!!:311:
حالا یه وقت نگید دیگه اینجا پیدات نشه ضایع بشم...مثه فرشته اردیبهشت:311:
خب پاییزه خانم
مامان گلی خوبی ؟
مواظب کوچولوت باش ، هرچه می خواهی بشود در این دوران بارداریت باش تا بشود( هرگونه رفتار و حالاتی روی جنین اثر مستقیم دارد ، تربیت را از همینجا و به همینگونه آغاز کن ):303:
اول ..... تا می توانی آرامش و نشاط داشته باش ... بعدش هم مراقب افکار و رفتارت باش که هرچه بهتر و زیبنده تر باشد .... همچنین مراقب خورد و خوراکت که اول از همه مطهر و حلال باشه و بعد هم متناسب با شرایط و با کیفیت باشه :82:
خوب شد ؟ راضی شدی که پست برات گذاشتم ؟:43:
فرشته ماه بعد من چشام 1ماه طول بکشه خوب شد.(1ماه طوال می کشه تا برگرده به چیزی که قلن بود.)
الآن اجسام دورو با حاله دورشون می بینم.
ایجوری مممممممممم
فرشته مهربان عزیز ممنون...آره راضی شدم:72::311:
فرمایشاتتون به روی چشم :43:
من چقدرپرروام!!!!نه؟فک میکنم اینجاهم اطرافیانم هستن که هی نازموبخرن!!:311:
حالا که اینجوریه همه هوامودارن یه تقاضای دیگه هم دارم....بشم مدیر همدردی:310:
چطوره؟
هرکی موافقه دستش بالا!:311:
شورش علیه مدیر...وای وای...:311:
آغا من این روزها پرانرژی ام همش دوست دارم شاد باشم...
لطیفه ای چیزی اگه دارید تعریف کنید بخندیم:311:
فرهنگ برامنم خیلی تجربه خوبی بود ادم بعدش از زندگی اش لذت میبره ...کم کم نزدیک رو هم خوب میبینی
پاییزه همیشه شاد باش و این حالت رو تثبیت کن خانم..
فکر کنم همه من رو با سفر بشناسن .
اخیرا همسر گرامی توی جاده های بین شهری رل را به بنده می دن من هم کلم داغ می رم رو سرعت غیر مجاز.
خلاصه بدی خوبی دیدین حلال کنید خودم که وقتی پشت رل هستم از بس آیة الکرسی می خونم دهنم کف می کنه.
التماس دعا.
سلام
بی نهایت عزیزم اینو که گفتین فکر نمی کنین یه عده اینجا هستند که نگران تون می شند؟!!!
با سرعت مجاز برون خب ، چه کاریه!! احتیاط کن عزیزدلم
سفرتون بی خطر ان شاء الله به سلامت برید و برگردید
منم دلم مسافرت می خواد...اگه میشه بیاین دنبالم منم با خودتون ببرید😛😝
بی نهایت جون مواظب باش...جاهای خلوت رانندگی کن...ولی تصورکردم قیافه تو خندم گرفت.
منم پشت رل میخوام دنده عوض کنم صلوات میفرستم.میپیچم همینطور...گازمیدم یاترمز میگیرم هم همینجور:311:
دیشب یه خواب دیدم درمورد همین ماشین...بی نهایت تویه وقت نترسی ها اصلا ارتباطی به تونداره
تصادف کردیم اما هیچیمون نشد خداروشکر...ماشین روچراغ های جلوش ایستاده بود سرپا!!راننده اینقدرباسرعت زیاد ازروی یه تپه گذشت که پروازکردیم!!وحشتناکترمیدون ید چی بود؟؟رانندش ازفامیلهامون بود که یک ساله فوت کرده!!!
فک کنم اومده بود بااون سرعت ماروببره اون دنیا که نشد...تازه زنش هم جلونشسته بود!!فک کنم هدف اولش اون بود:311:
سلام علیکم
من دیگه فوبیا گرفتم تو این تالار
البته فکر کنم 90% مراجعین این تالار این ترس و استرس رو دارن
فوبیای " عنوان تاپیکت مناسب نیست...."
ملت از ترس اینکه عنوان تاپیکشون درست نباشه نمیان مشکلاتشون رو مطرح کنن
بابا دیگه طرف چی انتخاب کنه به عنوان تاپیک؟!!!
نمیتونه که تمام مشکلش رو تو عنوان تاپیکش بنویسه بیچاره... اوجوری 6خط میشه عنوانش که...باید یه تریلی بیاد فقط عنوان تاپیکو جمعش کنه
حالا بعضی عنوانا واقعا نامناسبه
ولی الان دیگه هرکی تاپیک میزنه حمله میکنن به عنوانش
تازه بقیه اعضا هم تا مدتی جرات نوشتن پست توی تاپیک طرف بذارن مبادا عنوانش نامناسب باشه و یه تیکه ای هم به اونا بندازن!!!!
کل کل به این میگنا
فرااااااااااااااااااااااا اااااااار :304::320:
یاحق
فرشته این ماه مگه می دونی من چه عملی کردم که می گی بعدش چی می شه؟
خب خب خب
میبینم که روز مرد نزدیکه و آقایون لابد دارن حساااااااااااااابی به دلشون صابون میزنن که
عجب چیزی کادو بگیریم ما
زهی خیال باطل
منم از امروز میخوام برم تو کار دعوا و بحث راه انداختن و کل کل بازی با نامزدی تا کادوشو بپیچونم و خلاااااااص
:97::301:
میخوام از ترک دیوار گرفته تا بوی کوود باغچه همسایه بغلشون و خمیازه خواهرش و عطسه کردن برادرزادشو کفش زن داداششو ......ایراد بگیرم و غرغر کنم و نق بزنم تاااااااااا بعدازظهرشنبه هفته بعد که روزشون داره تموم میشه:227:
چیه مگه؟؟؟؟
آزار دارم خب
همینی که هست
خب بابا حالا گریه نکنید
بخاطر شماها براش یه سورپرایز هم کنار گذاشتم
نادیا جان، هدیه واسه چی؟ چه هدیه ای بزرگتر از اینکه ما رو دارن؟! والا:311:
والاااااااااااااااا
با این نووناشوون
روزی یه نون میخورن، 1000 تا نون باید خیرات کنن به واسطه لطفی که خدا بهشون کرده و فرشته هایی مث ما نصیبشون کرده
خیال کردین الکیه؟؟؟؟
باید فانوس دستتون بگیرید همینجوری بذاریمون وسط دور سرمون بگردید
روز زن تراول هدیه داد تو مسافرت بعدی ماشین خراب شد گفت تراولا رو داری؟ منم دل سفید گفتم بفرما.
این روزا هم به کل از رده خارجم شایدبی دلیل نباشه به روز مرد ، که آقامون دلش کباب بشه بر این احوال ناخوش هدیه که نخواد هیچ چند تاتراول بذاره رو قبلیا به عنوان اثبات مردانگیش در روز مرد بهم برگردونه.
چه مدینه فاضله ای از روز مرد تشریح کردما!!!!!روز مرد روز اثبات مردانگی .
روز مرده وباید بریم بازار!!!!چقدرسخته واسه آقایون خرید کردن
ما که هروقت میریم واسه جناب محترم خرید کنیم...خریدهای خودم بیشتره...وفقط یه قلم واسه اون میگیریم که بهونه نگیره:311:
…………………………
داشتم صفحه کاربرهای آنلاین روچک میکردم...چقدرخوبه این صفحه آمارهمه رومیگیریم....دیدم بعضی ها که ولخرجی کردن وواسه روزمرد خودشونو تحویل گرفتن وشارژ کردن به بهونه تولدشون داره تاپیک تصویرذهنی پارسال رومیخونه!!!!
فک کنم میخوادتا شارژ داره نصویرذهنیش روازهمه بچه های تالاربگه که دیگه تادوسه دوره دیگه ازتصویرذهنی نخواد شارژکنه:311:
:310::310:
عروس خانم تالار هم که دیگه کم پیدا شده!!!
فرشته جون تبریک میگم بهت هم نامزدی روهم روز معلم رو...واسه روز مرد بروباهاش بازار اما واسه روز معلم خودت کادوبگیر...یااصلا بگو هیچکدوممون کادونمیخوایم...تا بی حساب بشیم...:311:311:
خانمهاهمیشه باید به فکراقتصاد خانواده باشن وگرنه این آقایون که بزاریشون هرروز کادو میخوان...والا:311:
سلام به همه ی دوستان باغ
پررنگ شدم گفتم یه توفیق اجباری شده بیام یکم پرسه بزنم! :311:
آخ آخ اینقدر دلم برای صفحه ی کاربران آنلاین تنگ شده بـــــــــــــــــود که نگـــــــــــــــــــــو و نپـــــــرس :311:
mer30 !، فقط یه دوئال دارم! ، کدوم توافق هسته ای ؟ تواق هسته ای ژنو و منو لوزان و وین و مین و اینا یا توافق هسته ای همدردی ؟ بذارین توضیح بدم. دیروز یکی
از کاربرایی که همیشه در مذاکره با خواستگاراش، آخ ببخشین ببخشین، با خاستگاراش (:311:) کارشکنی می کرد و اونا رو با بهانه های واهی رد می کرد طی بیانیه ای
در حال و احوال رسما قبول کرد که اینبار دیگه نمیتونه این کارو بکنه ، البته نقش میانجی گری مدیر همدردی غیر قابل انکار و همین طور تلاش دوستان؛ به یاد داریم که
اوشون یک ماه قبل وقتی خودشون کم اورده بودند که چه جوری این یکی رو هم دست به سر کنن دست به دامن ماها شدند و من شخصا به اون تاپیک ورود کردم و آب پاکی رو دستشون ریختم!
البته هنوز صرفا نامزدیه و منابع آگاه به من گفتن که کار نگارش متن عقدنامه رو شروع کردند وطرفین هم گفتند هنوز مسائلی باقی مونده که باید روشون کار کنیم و حاضر به توافق بد نیستند. ولی دیگه اینا حرفه ؛ حالا اجازه بدین یه عکس از کارکنان همدردی موقع دیدن اون پست در مانیتور براتون بذارم:
http://careercycles.com/wp-content/u...ce-worker1.jpg
نمیدونین اینجا چه خبر بود، ولی یه پروژه دسته جمعی بود ازدواج ایشون و الان دیگه از اولویتمون خارج شدند و این برای شما اقای 93 خبر خوبیه چون الان شما اولیت شماره 1 همدردی هستین. همین امروز من طرحی رو دادم که میخوایم براتون توی جراید کثیر الانتشار آگهی بدیم بلکه فرجی شد و از وضعیت نگران کننده در اومدین!! نگران نباشید ما همراه شما هستیم!! همون طور که ف.الف. رو همراهی کردیم!! ما برای کمک اینجاییم!!
به هر حال همین که دل یه جوونی رو شاد کنیم خوبه مثلا اوشون به آرزوشون رسیدن بالاخره وگرنه شوهر جایی نیست که حالا بازم پسرا خیالمون راحتتره ،دست رو هر دختری بذارن نه نمیگن، میشه همون نون و پنیر آوردیم دخترشونو بردیم!!!:311:
--
اینم از اینو، در مورد سربازیم بگم بعضیا نگرانم بودن که سرباز فراری شدم؛ عرضم به حضور منورتون که، نه خیر ، من رفتم برم سربازی منتها سرهنگه بهم گفت نمیشه، من گفتم نه ، میخوام خدمت کنم به عشقم خاکم وطنم، بعد حرف خوبی زد ایشون، یعنی همون سرهنگه ،که تا اومد جواب منو بده شد سرلشکر!!(:311:)؛ گفت:نخبه ی مملکتو که نمیتونیم بفرستیم لب مرز یا کف خیابونا ، منم یکم فک کردم دیدم حرف حساب جواب نداره، این نخبگیم برا ما شده دردسر. منتها بعد دید من ناراحت شدم گفت یه چهار تا سرباز گماشته بهت میدم این دو سه سال کاراتو حل کنند تازه یه ماشینم زیر پامه البته با سربازای توش !! :311:
-----
چرا هی تهدید میکنید الکی!!؟ یعنی میخواین من باور کنم شما بتونید پشت سر من غیبت کنید و این کارو نمیکنید!!؟ بگم چند ماه پیش کی کودتا کرد و اشتراکا رو گرون کرد!!؟ چرا جواب نمیدین!!؟ من همون موقع جوابتونو اینجا ارسال کردم یه بیت شعر دردناک که تداعی کننده ی گذشته هم هست!! :311: : http://www.hamdardi.net/thread27283-36.html#post379064
نمیدنم جواب بقیه پستاتونو چه جوری بدم اول گفتم از وقتی نبودم شروع کنم درو کنمو بیام جلو ولی خیلی میشه؛ اما تو ذهنم میمونه :311:
----
راستی هی نپرسین این ف.الف. کیه از وقتی پررنگ شدم همین طور پیغام خصوصی میاد که این فرد کیه!؟ گمانه زنی هایی هم میشه: فرخنده آبان ، فرزانه اسفند ، فررررررر......ااااااااررررر.. ....... میخواستم بگم "فرار" دستم چند بار خورد رو کیبورد! :311: فرار میکنه یه وقت اگه اسمشو بگیم :311: به وقتش خودم این اسم رو اعلام می کنم :311:
----
در مورد هدیه روز مرد هم بگم، خیالتونو راحت کنم :
ماشین=خونه=ساعت=کت وشلوار=ادکلن=...=جوراب=یه قالب کره ی 50 گرمی
اینقدر خودتونو اذیت نکنید ،آقا هیچ فرقی نداره ؛ البته اگه کره 100 گرمی باشه تاثیرش بیشتره :311: ، حالا چرا این طوریه ؟ چون مردا خیلی آدمای بزرگی اند ، وقتی ازدواج میکنن همسرشونو بزرگترین هدیه ی این دنیا میدونن برای تک تک لحظات زندگیشون و اشباع میشند و دیگه هیچ هدیه ای اونا رو خوشحال نمیکنه بر عکسش نسوانا، یه روز طلا یه روز فلان نمیدونم چی چی و ... . حالا الان خجالت کشیدین!!؟ میبینید مردا چه موجودات مظلوم و بزرگی اند!؟ واقعا که!!... :311:
هی هی هی!! .... :311:
یعنی تخلیه شدید هاااااا
هیچ هدیه ای اونهاروخوشحال نمیکنه!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
پس چراهرسال واسه یه جفت جوراب اینقدرذوق میکنن...یه سال جوراب نمیخرن تا روز مرد بیاد
بعد دست زنشون رومیگیرن میبرن بازارجوراب فروشی ها!!!!
شما نخبه اید....والا تاجایی که مایادمونه شما جاسوس تشریف داشتید
شاید به خاطر امنیت ملی توی سربازخونه راهتون ندادن....
تاپیکهای شماروهم میبینیم بالاخره واسه ازدواج...البته اگه توی خونه ای راهتون بدن...که بعید میدونم
کی به یه جاسوس سربازفراری زن میده آخه...
اوهوووووم
چه اعتماد به نفسی دارن مردم
واقعا به چه جراتی این رو میخوایی ؟ نمیترسی دهنمو باز کنم وبگم؟!!دیدی که همه ترجیح دادن در مورد ت سکوت کنن استغفرالله :203:نقل قول:
سلام دوستان
می خواستم یه تاپیک مجزا بزنم ولی دیدم این تاپیک هست، هر چند فکر کنم تویه تعطیلاته ولی میشه منم نقد بشم تویه این تاپیک لطفا؟
خوشحال میشم اگه نظراتتونو بگید، اطلاعات می خوام در مورد خودم و بازخوردی که دیگران از من میدند بهترین نوع اطلاعاته.
ممنونم.
............
من شدیدا دچار عذاب وجدان شدم چون برا امروز نامزدی کادو نگرفتم واقعا وقت نشد بدتر اینکه اون امروز بهم گل و کادو داد و اب شدم :54: بد دردیه باید به یه روز دیگه موکول کنم و سورپریز کنم
اخه این چه وضعیه نمیشه مردا جماعت رو سورپریز کرد هرچی بخایی بخری باید با خودشون بری بازار
فک کنم سلامتیم بهترین هدیه براش باشه و کلا بیخیال شم ماجرارو....
دوباره حزب مخالفین در حال شکل گرفتنه با هیاهوهای زمزمه گونه در حال یار گیری .
فکر کنم اگه خیلی بتونند رشد کنند نهایت ددلاین آنها می شه تا فردا شب.
ای داد بیداد
هی روزگار هی روزگار
امان از کم رنگی که آدمو مجبور میکنه یواشکی تو این تاپیکو اون تاپیک کل کل راه بندازه و غیبت کنه پشت سر دیگران!! :) یادمه خودتونم پیش بینی کرده بودین که ما تا سال بعد هم قضیه ی غیبتو نمیتونیم ازش بگذریم البته در مورد بنده یه اشتباهی کردین و اون اینکه من سالیان سال ناچارم به روتون بیارم!! دست خودمم نیست!! والا :) ؛
امیدوارم صندوق اعانات همدردی بهتون وام بده، یه راه دیگم هست بزنیم سیستمو داغون کنیم که دیگران پول بدن بعد اشتباها و تصادفا و کاملا سهوی اکانت شما شارژ بشه، چطوره!؟ :311:
---
کسی تصویری از من نداشت یعنی ؟ من بیش تر از 450 تا پست زدم، حالا شاید حدود 100 تاش تو کل کل باشه که در مقایسه با بقیه که هر کدومشون 700-800 تا پست اینجا دارن رقم ناچیزیه! ولی خب این همه پست تخصصی و ووووو ... چی بهش می گفتن؟؛ آها.. "سازنده" من دارم، بر اساس اونا میتونستین تصویر خوبی بدین، البته شایدم نگرانید یه وقت تصویرتون نتونه همه ی ویژگی های مثبت و خوبیای منو نشون بده و یه وقت شرمنده ی من بشین! که خب حالا اگه دلیل اینه مساله ای نیست! :) ، شایدم جو سازی بعضیا تاثیر گذاشته که اهمیتی ندین دوستان، اینا همش جنگ تبلیغاتییه! بذارین برا خودش یه چیزی بگه :)
یه سؤال ذهنمو بدجوری مشغول کرده ! این دو چمدان سیزده کیلویی چی تو چمدوناش داره ؟!!
یه سوتی بگم از خودم : رفته بودیم خونه پدربزرگ دامادم (همسر خواهرم) من وخواهرم کنار هم نشسته بودیم وقتی دامادم داشت چای میاورد چای کمرنگِ تو سینی رو گذاشت کنار گفت این برای عزیز منه و منم فکر کردم منظور از عزیز خواهر منه بهش گفتم " عزیزتو موش بخوره !!! " دیدم خواهرم زد زیر خنده نگو منظور از عزیز مادربزرگش بوده !!:311:
لابد دوتاوزنه6/5کیلویی توشه دیگه...میشه سیزده کیلو!!!
ترنم جان تاپیک سوتی هم داریم هااا...الان نمیتونم لینکشو بزارم....قسمت تفریح وسرگرمی میتونی پیداش کنی..اگه سوتی دادنت خوبه وزیاد اونجا واسمون بنویس
یعنی من بدجوری به بعضیا مشکوکم !!! حس کاراگاهیم هیچ وقت بهم دروغ نمی گه:303:
هی می خوام هیچی نگم اما نمی شه... اما تمرین خوبی واسه صبوریه
بهتره خویشتن دار باشم:18:
- - - Updated - - -
بعد از چند سال دوباره از این آب نباتا خوردم دیروز تو قم:227: چقده چسبید
http://s4.picofile.com/file/81797812...1327588509.jpg
شماها کجایید ؟!! نکنه من پا قدمم سنگین بوده همتون یهویی رفتید ؟!!:54:
یادش بخیر چه روزایی بود تو کل کل !!
فکر کنم بخاطر فصل بهاره که کمی کسل هستید !!
چرا من نمی رم پس؟!!! از در بندازنم بیرون از پنجره میام اگر پنجره رو ببندند از راه آب میام و ..... !!! عجب پررویی ام من !!!!!:311:
امین خان که غیب شون زده ، ترمه هم که کمرنگه میاد یه دالی می کنه و می ره:311:
آقا رضا هم که فقط از ذوق تولدشون پررنگ شدند !!! (شیطونه می گه برم تو تاپیک تصویر ذهنی نظرمو بگم دوباره پررنگش کنم):311:
فرشته جان که با نامزدی خوش می گذرونه:312:
پائیزه جونم هم که تحویل مون نمی گیره:54:
فرهنگ هم از وقتی چشم هاشو لیزر کرده بچه مثبت شده !! نکنه چشم برزخی پیدا کردی فرهنگ ؟! الآن منو گرگ می بینی یا فرشته؟!!:wink-new:
ترنم جان من تحویل نمیگیرم!!!ای بابا...من که هستم
بچه ها نیستن...دلم واسه ترمه خیلی تنگیده...
همون بهترکه امین خان نیست...وگرنه الان باید اون پستهای بی مزشون روتحمل میکردیم:311:
راستی ترنم به کی مشکوکی؟؟؟بگونترس...
چراتصویرذهنیت رونوشتی ازبعضی ها؟؟؟میزاشتی حسرت به دل بمونه....بیکاری هااااا:311:
گناه داشت آخه دلم سوخت بعدش الآن این جالبه که نمی دونه من کی ام هی پیش خودش می گه واااا !!! این دیگه کیه چای نخورده فامیل شده!!! اومده تصویر منم گفته:311:
اره منم دلم واسه ی ترمه تنگ شده
خاله قزی هم که روزه ی سکوت گرفتند !!! شنیدم مدیرتون با سخاوت هستند !!! شارژ یک ساله هدیه می دند !! البته من تازگیا عضو شدم نمی شناسمشون از دور و بریا شنیدم:311:
(فکر کنم این قرصایی که می خورم حالت مستی بهم دست می ده):103:
چقده دردناکه مجبوری سکرت بمونی (چقدرم من سکرت موندم):311:
هـــــــــــــی روزگار...
راستی پائیزه جان خوشحال شدم حال گل پسرت خوبه اما تاپیک امروزتو که دیدم دلم گرفت ان شاء الله با همت و تلاش و صبری که داری بتونی این شرایط رو مدیریت کنی:43:
انقده خوشم میاد من مدام تو کل کلم حرص بچه های بالا رو در میارم!!!:227: عیب نداره واسه ی سلامتی شون مفیده:18:
دیروز حالم خیلی بد بود به لطف دو تا از دوستام الآن خوبم و می خوام خوب بمونم:46::43:
می گما ملت چه شانس دارنا !! اصلا تو تاپیک حضور نداشتند ازشون تقدیر و تشکر می شه:311:
خدایا یه کمی هم به ما شانس بده :203:
حوصله م سر رفت !!!!
همه ش تاپیک های غمگین !!! دلم گرفت...
اگر می شد یه جورایی فضای اینجا رو شاد کرد عالی می شد مثلا با تاپیک های سرگرمی و خنده !! اما انگاری همه با غم و اندوه خو گرفتند !!!
من فردا باید برم دکتر بهم انرژی مثبت بدید تا استرسم بریزه:103:
- - - Updated - - -
راستی تبریک می گم بنزین آزاد شد !! :)
http://www.farhangnews.ir/sites/defa...1432618581.jpg
امروز صبح قبل از اذان زلزله اومده بود بعدش همسرم پسرمو سریع بغل گرفت رفت بیرون !! زنش بره زیر آوار به درک :) منو یادش رفت کلانی :)
بعدش گفتم پس من چی ؟! منو فراموش کردی؟! گفت انتظار نداشتی که تو رو هم... بوووووق:43: (به قول آقا محمد 93)
واقعا فرزند خیلی عزیزه من خودمم همینم تا اتفاقی میفته اول می رم سراغ فرزندم اما همسرمم فراموش نمی کنم !!!
واقعا چرا آدما انقدر زود می بُرَّند؟!
الآن که فکرشو می کنم وقتی می تونم تا این حد آروم باشم و به سلامت جسم و روحم اهمیت بدم چرا الکی حرص بخورم...من می تونم :)
چقده تاپیک خودکشی زیاد شده!! :(
به امید اون روزی که من بیام تاپیک بزنم با این عنوان : مشورت در مورد انتخاب اسم دخترم...ان شاء الله:203:
شیدا. :))
می بینم کمرنگ شدی خواهر دوست داشتنی ام اصلا بهت نمیاد :))
دقیقا زمانی که بهت احتیاج داشتم کمرنگ شدی استاد:47:
===========================
عزیزم اگر اومدی همدردی دیدی پررنگی نمی خواد ازم تشکر کنی انجام وظیفه بود:311:
شیدا.:46::43::228:
به گمانم جناب مدیر رو گروگان گرفتند !!:biggrin:
ان شاء الله هر جا که هستند سلامت و شاداب باشند و خداوند بهشون صبر و آرامش دو چندان عطا کنه (حس می کنم بیشتر از هر موقعی به این دعا احتیاج دارند):203::323:
چرا باغ شبیه خانه ی ارواحه ؟! شما چه تون شده ؟!:47:
من الآن یه چیزی دلم می خواد اگر نشه با توجه به شرایطم بد می شه:327:
من دلم می خواد نام کاربریم این رنگی بشه : بانوى مهر :welcoming: