به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 114 از 125 نخستنخست ... 1464748494104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,131 تا 1,140 , از مجموع 1246
  1. #1131
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    یکی نیست بگه شما که قراره پست دوستمون رو تبدیل به بخار کنید پس چرا شارزش میکنید چرا باحساسات ادما به این راحتی بازی میکنید؟ها؟

    دوست عزیز بمون تو خماری اون پست پاک شده.اونو فقط خود خودم دیدم چی نوشتم هیشکی نبود.اگه می دونستی..!

    اخه ریحانه جان 27 و 93 تو گروه اونا که نیستن تا دفاعی بشه ازشون این ها الگو هستن زن دوستن بچه های گل و گلاب تالارنبا نودو یکی ها فرق دارن.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  2. 8 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 27 مهر 93), m.reza91 (یکشنبه 27 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (یکشنبه 27 مهر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 27 مهر 93), محمد 93 (یکشنبه 27 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 27 مهر 93)

  3. #1132
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط m.reza91 نمایش پست ها
    عاقا تو تاپیک کوکولوژی کسی این پستو قبل از ویرایش دیده !!؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    ..

    تو دلیلش اومده :" اشتباهی پیش اومد."
    من پستو میخوامش!،1 میلیون نقد میدم !!!!!،همین الان!!!!!

    من دیدم. سه تا نقطه بود، با توصیه دوستان جهت توجه به مصداق " کم گوی و گزیده گوی ... "
    ویرایش شد و به دو نقطه تبدیل شد.

    می بینی که همون دو نقطه هم از طرف یکی از آقایون تشکر شده.
    ما اینیم دیگه سرفه می کنیم تشکر می شه!

    تازه ترمه که لایک هم کرده

    کارت به کارت می کنید؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 27 مهر 93 در ساعت 17:05 دلیل: سوال درباره ی نحوه ی انتقال وجه

  4. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 27 مهر 93), m.reza91 (یکشنبه 27 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), reihane_b (یکشنبه 27 مهر 93), terme00 (یکشنبه 27 مهر 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 27 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93)

  5. #1133
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    پارسا همه چیو دیده که تشکر زده ؛شک ندارم !
    پارسا جان الان همه چی در دست شماست !من تمام قد حمایت میکنم !پس سکوت نکنید و بدون نگرانی بگین و لو بدین تا همشون رسوای عالم بشن بخصوص بعضیا و اون یکی بعضیای دیگه که حمایت میکنن از دوستشون که آدم خوبیم هست! بیاین بگین چی رو تشکر زدین ؛دو تا نقطه سه تا یا یه سوتی خیلی بزرگو !! منتظرم!
    محاله نقطه تشکر بخوره! پس پارسا کجایین!؟ بیاین بگین دیگه! حالا یه بارم که دستمون پره این جوری!
    1400 اگه سنگ رو یخم کردی تو هم میری در کنار 93،مفهومه!!!!!!!!؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    کارت به کارت می کنید؟
    عجله نکنید!شاید من باید شماره کارت بدم !! حالا بذارین اون سوتیه اون دفعه رو که فک کردین من ندیدم ولی دیدمو بذارم !!!!!! بعد با همدیگه تسویه حساب میکنیم !! بذارم !؟ یا نه !؟ چیکار کنم!؟
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : یکشنبه 27 مهر 93 در ساعت 21:03

  6. 6 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 28 مهر 93), reihane_b (یکشنبه 27 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 27 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 27 مهر 93)

  7. #1134
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    فکر می کنید چه رابطه ای بین باغ و اتهام به دیوانگی هست؟

    امروز سر جلسه یاد این افتادم:

    آبی دارم بهت میگم نزن!
    جایی که کاملا جدی بود و هیچ هیچ هیچ علتی برای خندیدن نبود و من یهو گل از گلم شکفته شد و چهره ام بیخودی خندان شد حتی رییس کمی بهم خیره شد خنده اش گرفت جوری که لبش می پرید..

    اخه مگه افت تحصیلی دانش اموزان یا کمبود بودجه خنده داره؟ به این میگنا مگه تو باغی؟

    آبروم موقعیتم درسام در خطره ..

    دیگه نمیام اینجا!
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : یکشنبه 27 مهر 93 در ساعت 21:11 دلیل: هرچه زودتر مبلغ رو به حساب شیدا بریز بی سرو صدا!

  8. 6 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    m.reza91 (یکشنبه 27 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 27 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 27 مهر 93)

  9. #1135
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    جایی که کاملا جدی بود و هیچ هیچ هیچ علتی برای خندیدن نبود و من یهو گل از گلم شکفته شد و چهره ام بیخودی خندان شد حتی رییس کمی بهم خیره شد خنده اش گرفت جوری که لبش می پرید..


    اخه مگه افت تحصیلی دانش اموزان یا کمبود بودجه خنده داره؟ به این میگنا مگه تو باغی؟


    آبروم موقعیتم درسام در خطره ..


    دیگه نمیام اینجا!
    خب دیگه این جور وقتا باید سریع یه راه حلی پیدا کنید ؛مثلا من وقتی تو پیاده رو راه میرم و دارم میخندم با خودم ،سریع وانمود میکنم دارم خمیازه میکشم! حالا هرچند تویه نظام ادبی من این کار جلوی دیگران یکم درست نیست ولی بهتر از اینه که اونا فک کنند من دیوونم یا مثلا تویه ماشین وانمود میکنم دارم با تلفن حرف میزنم ،اگه یه جک بی مزه بشنوم با خیال راحت میخندم دیگه !! خلاصه هر جایی به یه صورت ...
    ولی جدا خوشحالم که موفق شدم که یه همچین سوتیه وحشتناکی بدین ! واقعا اصلا دلم نمیخواست تویه جلسه رسمی هر هر بی خودی بخندم!!!!!!!!!!!!!!!!! وااااااااااااااااااااای!!
    بچه ها بزنین قدش !!!!!!!!!!! هوووووووووووووووورررررررر ررررررررررررراااااااااااا اااااااا! همتون یه سال اشراک ازاد مهمون من!!!!!!!!! باید حسابی جشن بگیریم!!!!!!!!!! سوت بزنین!!!!! دیگه بهتر از این نمیشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چقدر خوشحالم!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خدایا مچکرم!!!!!!!!!!!!!!!!!! هه هه هه هه یوها یوها ها یوهاهاهاهاها!!!!!!!!!!!!!
    راستی اگه حرفی دارین نرین اون پایین بنویسین ؛چرا هنوز شما میترسین از من !؟قشنگ اعتراف کنین ،ریز بود یکم ،من اینطوری دیدم: "هرچه زودتر مبلغ رو به حسابت میریزم بی سرو صدا!" ،باشه پس این همه دست و پا میزنین آخرشم که اینطوری !!!! پارسا جان اون سوتیو نگو !!!!!!!! دیگه معامله کردیم !!!!! 20% نه زیادته 5% سهم توئه ! کارت خیلی عالی بود! آفرین!


    ----
    نمیدونم یا امشب یا فردا شب کمرنگ خواهم شد ! بنابراین:
    در مدت غیبتم دختر بیخیال با توجه به حسن معاشرت و رفتاری که از خود نشان داده است،مفتخر میشود! که به عنوان نماینده ی تام الاختیار و حافظ منافع من در امور کل کل انتصاب گردد! ،وی مجاز خواهد بود از جانب ما با روش های تشنه بردن و برگرداندن افراد لب آب پاسخ بد خواهان من را بدهد! آرزوی موفقیت.


    شک ندارم از فردا همه ی کسانی که از من زخم خوردند از تویه سنگراشون میان بیرون ولی از همین الان بگم که فکر بعدتونم بکنید!!!!!!!!!! تا اون موقعم با دختر بیخیال که از خودتونه طرفین!! هه هه!
    -----

    میدونم دلاتون خیلی برام تنگ میشه ولی دیگه همینه هر اومدی یه رفتیم داره !!! نذارین بعضیا سوءاستفاده کنن همینطور بعضیای دیگشون! و منو حرررررررررررررررررررررررر صصصصصصصصصصصصصصصصصص بدن!! میدونم خیلیاتون با من مشکل خاصی نداشتین من بودم که باهاتون مشکل داشتم!!!!من بد کردم ولی شماها نکنید !!!
    دیگه خداحافظ !!!!!!!!!!!
    من رفتم!!!!!!!!!!!
    هی روزگار!!!!!!

    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود



    ویرایش توسط m.reza91 : یکشنبه 27 مهر 93 در ساعت 22:04

  10. 5 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), محمد 93 (یکشنبه 27 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (یکشنبه 27 مهر 93)

  11. #1136
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    برگی از دفتر خاطرات

    "دودلی و شک زیاد در اینکه ایا دختر اخریِ عفت خانوم رو بگیرم یا نه ، نگیرم؟
    "


    سلام
    چند روز پیش روز عید غدیر خونه ما برو بیایی بود … آقا من که کلا اهل ریا و این چیزها نیستیم که ، ولی چون این خاطره رو میخوام تعریف کنم مجبورم یک بخشهایی از قسمتهای تیره زندگیم رو براتون شفاف کنم… راستش نه اینکه ما سید هستیم ، روز عید خیلی خونه ما مهمون میومد … یک وقت فکر نکنید از این سید معمولی ها هستیم ها .. نه بابا ، از اون سید گردن کلفت دو قبضه ها هستیم .. از اونا که هم از طرف پدری هم از طرف مادری سید هستن…


    خلاصه روز عیدی ، بخاطر ارادتی که مردم به جد والا مقام ما دارن ، فوج فوج و گروه گروه میومدن و میرفتن .. اصلا اوضاعی بود… هر مهمونی هم که میومد هر نقطه ای از سر و صورت و سینه ما رو که گیر میورد بوس میکرد … مثلا وقتی محمود اقا شوهر عذرا خانم اون روز اومد خونه ما ، در بدو ورود دیالوگ زیر در قالب روبوسی بین ما شکل گرفت…


    بَـــــــــــــــــــــ
    سلام ماچ ماچ ماچ ممد موچ ماچ ماچ آقا موچ موچ موچ عید موچ موچ موچ موچ شما ماچ ماچ موچچچچچ موچچ موچ مبارک موچ موچ موچ موووووووووووووووووچ ( این ماچ اخری بین لب محمود اقا و گونه من خلا به وجود اومد و یک چند ثانیه ای طول کشید تا لبش از گونه من جدا بشه )


    خلاصه مهمونها میومدن و میرفتن و میومدن و میرفتن تا شب شد و دیگه حجم مهمونها کم شد و رسیدیم به اخر شب و دیگه دیدیم مهمون نمیاد و پشت در خونه رو قفل کردیم و تا خواستیم بخوابیم یهو دیدیم صدای زنگ به صدا در اومد … وقتی در رو باز کردیم ، دیدم "عفت خانم مادر نسرین " با شوهرش اومدن خونه ما و برای بازدید روز عیدی… "عفت خانوم مادر نسرین" از اون زنهای پر سر زبون از فامیلهای دورمون هست …


    خلاصه بعد اینکه یک ده دقیقه ای نشستن و بعد تعارفات و حال و احوال پرسی معمول… بحث ازدواج محمد 93 طبق معمول تمام مهمونی های خانوادگی شد نقل مجلس .. اینکه "ممد اقا چرا داماد نمیشی" و "ممد اقا داره دیر میشه" و "ممد اقا حیف تو نیست جوون به این با شخصیتی(‼) و با شعوری و با کلاسی و خوش تیپی(‼؟) و تحصیل کرده ای و…

    خلاصه ما که تجربه نکردیم ولی فکر میکنم یکی از بزرگترین لذتهای متاهلها اینه که یک جوون رعنا و محجوب مثل من رو گوشه رینگ گیر بیارن و تا بتونن گیر بدن به ازدواج نکردنش… حالا اون زمان که ما کوچیکتر بودیم توی هر محفلی بحث سیاسی و غنی سازی اورانیم و جنبش وال استریت و دلایل ناکامی تیم فوتبال و انالیز بازیهای تیم ملی بود .. الان نمیدونم دیگه چرا کسی از این چیزها حرف نمیزنه کلا به بوته فراموشی سپردن اون بحثهای کلان و مهمتر رو…

    اصلا من موندم این فامیلهای ما بعد اینکه من ازدواج کردم دیگه توی جمع های خانوادگی در مورد چی میخوان صحبت کنن؟ احتمالا پروژه بعدی این باشه که گیر بدن به بچه دار شدن ما.... که… "ممد اقا چرا بچه داری نمیشی" و "ممد اقا حواست باشه روزی یک پیاله گردو بخور تا بچه ات پسر بشه" و یا "ممد اقا به خانمت بگو تا میتونه شیر و ماست و لبنیات بخوره تا بچتون دختر بشه " و از این حرفا…. خدایا بازم شکرت که ما رو افریدی که سرگرمی یک ملت باشیم تا جایگزین غیبت در مورد بقیه توی جمع های خانوادگی بشه…


    خلاصه..
    اون شب هم طبق معمول ، "عفت خانم مادر نسرین" گیر ناجور داده بود به ما و تا میتونست تیکه و کنایه و طعنه بصورت مستقیم و غیر مستقیم نثار ما میکرد… منم که بی خیال و خونسرد … یکی "عفت خانم مادر نسرین" میگفت ، چهار تا من جوابش میدادم … در کمال خونسردی و با شوخی و طنازی… خلاصه عفت خانوم که اسوه پر سر زبونی هست تو فامیل .. بعد از چند جمله در برابر بداهه گویی و حاضر جوابی من کم اورد و همون جا بود که فهمیدم مهرم بصورت ناگهانی رفت تو دلش و از سر زبون من خوشش اومد و یکدفعه بهم گفت… "ممد اقا .. اصلا چرا میخوای راه دور بری ؟ چرا نمیای همین دختر خودم رو بگیری؟ "


    منو میگی… چنان اشک شوقی تو چشام جمع شد و چنان حال عجیبی ناشی از کله قند اب کردن توی دلم شکل گرفت و خیلی نامحسوس سرم رو کردم رو به اسمون و گفتم.. خدایا شکرت… میدونستم که بالاخره پاداش یک عمر خوب زندگی کردنم رو بهم میدی… با خودم فکر کردم هر طور شده همین امشب باید همه چیز رو نهایی کنم و قبل از اینکه به ماه محرم صفر برسیم عقد کنیم و بهرحال ما هم سرو سامونی بگیریم و ما هم یک نفر جنس مخالف رو تو زندگیمون داشته باشیم ، بابا اخه اینم شد زندگی؟ صبح از خواب بیدار میشی ، چشمت به یک ادم سیبیل کلفت تر از خودت بیفته ، سر نهار همینطور ، میخوای به کسی تلفن بزنی یا اس ام اس بدی ، طرفت یک ادم سیبیل کلفته ، شب میخوای بخوابی ، طرفت یک ادم سیبل داره… اخه اینم شد زندگی؟ اینقدر من روح بقیه رو تلطیف میکنم ، پس کی میخواد روح من رو تلطیف کنه؟
    داشتم با خودم فکر میکردم .. جقدر خوب میشه .. من زن بگیرم دیگه منم قاطی متاهلهای سایت همدردی میشم ، منم مثل بقیه ادمهای با شخصیت متاهل میتونم تاپیک بزنم و برای مشکلات زندگیم راهنمایی بگیرم مثلا: " این زن من به من کم اس ام اس میدهد و دلش برای من تقریبا تنگ نمیشود ، چه کنم؟ " یا " چه کنم که این زن من در خانه بیشتر به خودش برسد " و…

    تمام این اتفاقات و فکرها در عرض چند ثانیه از ذهن من گذشت...


    اما یکم از نسرین دختر عفت خانم بگم…یک دختر همه چی تمومه که دانشجوی ترم اخر کارشناسی ارشد حقوق توی یک دانشگاه خوب تهران هست… از همه مهتر اینکه یک دختر جینگوله مستون خیلی خاصی هست .. یک نمونه نادر از این دسته افراد هست.. یکی از ارزوهام از بچگی این بوده که یک روز با نسرین ازدواج کنم و روبروم بشینه و چشم تو چشمش بشم و بهم بگه :"عزیزم تو حاضری واسه عشقمون چیکار کنی؟ منم با دستام براش شکل یک قلب بسازم و بگم.. "واسه عشق تو میدم قلبمو و… "


    خلاصه…

    به محض اینکه عفت خانم بهم گفت " ممد اقا .. اصلا چرا میخوای راه دور بری ؟ چرا نمیای همین دختر خودم رو بگیری؟ " منم تا تنور داغ بود و خواستم از این فرصت نهایت استفاده رو بکنم ، گفتم.. عه!! عفت خانم، مگه درس دانشگاه نسرین خانم تموم شده؟
    تا اینو گفتم عفت خانم با یک صدای بلند خندید و گفت کی حالا نسرین رو گفت؟ من منظورم نسترن بود.. اخه امسال پیش دبستانیش تموم شده میخواد بره کلاس اول دبستان.. نه اینکه هزینه های بچه بزرگ کردن زیاده .. گفتم بیای این نسترن رو بگیری که هم تو از تنهایی در بیای هم این نسترن ما رو بزرگ کنی دیگه نخواد ما خرج ومخارجش رو بدیم…تازه ! اونم باید با نسترن صحبت کنم ببینم از تو خوشش میاد یا نه….


    آخ! باز یاد این خاطره افتادم اعصابم خرد شد…
    باز میگن چرا سن ازدواج جوونها رفته بالا…
    باز میگن محمد نود و سه چرا ازدواج درون فامیلی نمیکنی؟



    اعصابم باز بهم ریخت..

    من برم یک چایی سبز که با ترکیب دارچین و زردچوبه و زیره و عصاره گــل گــلایل درست کردم بعد لب لیوانش هم یک دونه تمشک از وسط قاچ کردم گذاشتم ، برم لب ساحل با موسیقی دلنشین امواج دریا بخورم بلکه یکم اعصابم اروم بشه بتونم بیام بقیه خاطراتم رو تعریف کنم…


    برگرفته از خاطرات تخیلی محمد نود و سه
    مهر ماه نود و سه


    ---------------

    پی نوشت یک : دوستان اگه میشه من رو وارد کل کلهاتون نکنید ، من کم سر زبون هستم نمیتونم از خودم دفاع کنم باز ممکنه حقم پایمال بشه

    پی نوشت دو : من اوایل فکر میکردم مدیران سایت با من سرعناد دارن ولی تازگی فهمیدم الان جزء اعضای VIP سایت شدم که کلا از هر چند هزار نفر یک نفر به این درجه نائل میشه (فقط خواهشا به این مقام من حسادت نکنید که برای پوستتون خوب نیست ) .. هر پستی میزنم مدیران زحمت میکشن و جداش میکنن و کلا براش یک تاپیک مجزا باز میکنن.. مثل همون پست من که از حال و احوال حذف شده و توی یک تاپیک مجزا به اسم فکر نکنید من یک پیرمرد 40-50 ساله هستم که از زنم جدا شدم منتقل شده…. فقط نمیدونم چرا اسم تاپیکش اینقدر جلف انتخاب شده… بهر حال احتمالا این پست من هم تا ساعتی دیگه از این جا جدا بشه و به یک تاپیک مجزا منتقل بشه که مثلا اسمش باشه : " ایا به پیشنهاد عفت خانوم بله بگویم یا اینکه نه بگویم و دلش را بشکونم؟ "


    أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ
    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

    ( زمر / 36 )


  12. 9 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), mobin31080 (دوشنبه 28 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 30 مهر 93), آرام دل (شنبه 24 آبان 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), تیام (چهارشنبه 07 آبان 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93)

  13. #1137
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد 93 نمایش پست ها

    پی نوشت یک : دوستان اگه میشه من رو وارد کل کلهاتون نکنید ، من کم سر زبون هستم نمیتونم از خودم دفاع کنم باز ممکنه حقم پایمال بشه
    اینجا تاپیک کل کله.
    اگه می خوای وارد کل کلها نشین چرا اینجا پست می ذارین؟

    عاقا من تازه متوجه شدم ایشون شخصیت ناسازگار و هنجار شکن داره. اصلا نمی تونه نظم و قواعد یک محیط را رعایت کنه.
    مدیر همدردی از سیستم تشویقی برای اصلاح استفاده کرد، گویا اونم اثری نداشته.

    هرشب بعد از تلاش روزانه جهت کسب روزی حلال برای جینگول مستون و جوجه ها، در حالیکه جینگول خانوم داره ظرفها را می شوره آقا محمد صفحه ارسالهای امروز همدردی را باز میکنه
    ده بیست سی چهل می کنه و هر تاپیکی که صد افتاد باز می کنه. مهم نیست خاطرات عاشقانه است یا چهل شب دعا .... بدون توجه به عنوان و محتوای تاپیک سه الی دوازده صفحه مطلب در یک پست می نویسه و بعد هم می ره.

    تا حالا دیدین پستی را در جای مناسب خودش زده باشه؟
    اگر موردی سراغ دارید که پست ایشون سرجاشه، شماره کارت بدین
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 28 مهر 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 29 مهر 93), بی نهایت (دوشنبه 28 مهر 93), دختر بیخیال (دوشنبه 28 مهر 93)

  15. #1138
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    تا حالا دیدین پستی را در جای مناسب خودش زده باشه؟
    اگر موردی سراغ دارید که پست ایشون سرجاشه، شماره کارت بدین

    اجاااااااااازه خانوم!

    م م م ن دیددددددمممم، حالا چقدری جایزه میدین؟ ؟؟!!
    شماره کارتم و خصوصی واستون میفرستم، فقط ملت باشه ملی یا صادرات یا....؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  16. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 28 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93)

  17. #1139
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 16:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,565
    امتیاز
    44,711
    سطح
    100
    Points: 44,711, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,972

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    شیداجون عالی گفتی!!حرف دل مدیرروزدی....
    اینقدرکه به پست شیدا خندیدم به پست محمد93نخندیده بودم...

    یه جورابی حس میکنم ایشون میان اینجا تاتمرین نویسندگی کنن!!!...قلمتون خوبه نگران نباشید!!

    خداروشکربعضی هاهم که غزل خداحافظی شون روخوندن...البته اگه دوباره پیداشون نشه...ایشون ازاوون دسته آدمهاهستن که ازدربیرونشون کنی ازپنجره میان...
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  18. 4 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), m.reza91 (سه شنبه 29 مهر 93), terme00 (دوشنبه 28 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93)

  19. #1140
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    باز هم حضرت خاله قزی ... باز هم ......

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    من جای مدیر عزیزتر از جانم باشم ...
    بقیشو نگم بهتره ...


    اما راجع به پست منهدم شده فرشته جان ...
    فرشته عزیزم مطمئن باش شما اینجا نفس بکشی هم من لایکت میکنم ... ولی خودمونیم کار از نفس کشیدن و سرفه کردن و عطسه کردن و ... گذشته بود

    وقتی من اون پست رو خوندم ... تو دلم گفتم کجایی عااااااااااامو رضا که بخونی این پستو سریع بری تو کل کل شلوغ کنی
    ولی حیف حیف که فرشته حذفش کرد و بجز سه تا نقطه چیزی نصیب عاااامو رضا نشد ... الان هم حاضره کچل بشه ولی اون پست رو ببینه ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  20. 5 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 28 مهر 93), m.reza91 (سه شنبه 29 مهر 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 29 مهر 93), بی نهایت (سه شنبه 29 مهر 93), شیدا. (دوشنبه 28 مهر 93)


 
صفحه 114 از 125 نخستنخست ... 1464748494104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و آلاچیق کل کل 5>>> بفرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 438
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 شهریور 96, 23:37
  2. دوستان راهنمایی بفرمایید این ازدواج به صلاح من است یا نه؟
    توسط سرشار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 آذر 94, 23:26
  3. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و آلاچیق کل کل 4>>> بفرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 511
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 دی 93, 09:51
  4. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
    توسط فرشته مهربان در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 595
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 فروردین 92, 03:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.