خداروشکر که از لحاظ مالی مستقل هستین .من همیشه آرزومه یه جوری نباشه که خانوم ها فقط به دلیل نیاز مالی مجبور باشن که یه سری مساءل رو تحمل کنن و صداشون هم در نیاد.
نگفتین خانواده هاتون اطلاع دارن یا نه ؟ و عکس العملشون؟
تشکرشده 433 در 149 پست
خداروشکر که از لحاظ مالی مستقل هستین .من همیشه آرزومه یه جوری نباشه که خانوم ها فقط به دلیل نیاز مالی مجبور باشن که یه سری مساءل رو تحمل کنن و صداشون هم در نیاد.
نگفتین خانواده هاتون اطلاع دارن یا نه ؟ و عکس العملشون؟
تشکرشده 151 در 58 پست
خانوادهامون اطلاعی ندارن وقتی شوهرم به من اعتراف کرد تو حرم امام رضا دستم رو گذاشت رو قران که رازش رو به کسی نگم و دوستان پرسیده بودند من چه کمکی میخوام. ببنید دوستان تمام نه سال زندگی من با همسرم رنج و عذاب به معنای واقعی بود.یعنی شما باورنون نمیشه شوهرم چقد منو عذابم داده .ولی حالا به سختی پشیمونه و حتی گاهی میگه باورم نمیشه در حقت اینقد ظلم کردم. منم دلم به حالش میسوزه از اونطرف هم خودم نمیتونم تحملش کنم روزی نیست که به طلاق و جدایی فکر نکنم از اونطرف شوهرم نه به عنوان پدر بچه یا شخصی که نه سال همسرم بوده به عنوان یک انسان نمیتونم تنهاش بذارم چون الان تنها امیدش منم . من زن عجیبی نیستم فقط خیلی احساسی عمل میکنم بخاطر همین میخوام یه تصمیم درست بگیرم لطفا کمکم کنید
- - - Updated - - -
لطفا به من هم کمک کنید !فکر میکنم مشکل من به جایی رسیده که کسی نمیتونه کمکم کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!باید منتظر معجزه ای از طرف خداوند باشم
- - - Updated - - -
چرا کسی به من اهمیت نمیده فکر کردم شاید اینجا بتونم راه حلی پیدا کنم خواهش میکنم کمکم کنید
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
فکر می کنم باید حضوری و با متخصص صحبت کنید تا برای تصمیم گیری کمکت کنه.
به غیر از مساله نیاز به تخصص، شما نیاز دارید یه نفر به حرفها و دردودلهاتون گوش بده.
همسری که زمان خواستگاری سنش را دروغ گفته (چرا تا 37 سالگی مجرد موندن؟)، چند روز بعد ازدواج متوجه شدید خیانت می کنه و به قول خودتون نه سال عذابتون داده
البته یکی از دلایل این رفتارهاش این بوده که خودش هم در سختی و عذاب بوده. کسی که عذاب می کشه، عذاب می ده.تمام نه سال زندگی من با همسرم رنج و عذاب به معنای واقعی بود.یعنی شما باورنون نمیشه شوهرم چقد منو عذابم داده
آدمی که روح و روان سالم و شاد و زندگی عادی داره که نمی تونه یکی دیگه را شکنجه بده.
بچه سه ساله است و همسر شما 46 ساله. نوجوان نبوده که در یک رابطه جنسی به خطا بچه دار شده. حداقل مواظب نبوده که بچه دار نشه !!
الان چون به آخر خط رسیده به شما گفته.
همانطور که نه سال با سایه این زن زندگی کردید و سختی کشیدید، الان هم بار سختی این مشکل را انداخته روی دوش شما.
پیشنهاد من به شما این هست که اصلا به اون خانم و اون بچه فکر نکنید.
مسئولیت اونها با کس دیگری هست.
شما مسئول زندگی خودت و فرزندت هستی. تفکیک این موضوعات در ذهن آشفته شما مشکل هست.
باید به کمک مشاور و قدم به قدم بری جلو و بتونی زندگی خودت و فرزندت را کاملا از مشکل شوهرت جدا کنی.
بعد تصمیم بگیری که چه کاری برای شما دو نفر بهتر هست.
اون زن و زندگی و بچه ش و شوهرت را هم بذار خودشون هر طور مایلند تصمیم بگیرند.
منظورم طلاق نیست. این که تصمیم بگیرید چطور با همسرتون و این موضوع کنار بیایید یا هر تصمیم دیگه ای ...
زندگی مشترک وقتی درد و شادیهاش مشترک هست که طرفین درک متقابل داشته باشند.
نه این که نه سال شما را عذاب داده، حالا اومده می گه بیا مشکلم را حل کن !
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 09 فروردین 94 در ساعت 15:10
fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), meysamm (یکشنبه 09 فروردین 94), sasha (دوشنبه 10 فروردین 94), setare_000 (دوشنبه 10 فروردین 94), واحد (دوشنبه 10 فروردین 94), ناهیدگل (سه شنبه 11 فروردین 94), مینا30 (یکشنبه 09 فروردین 94), میشل (پنجشنبه 13 فروردین 94), مهرااد (دوشنبه 29 تیر 94), بارن (دوشنبه 10 فروردین 94), خیال تو (دوشنبه 10 فروردین 94), رویای پر کشیدن (یکشنبه 09 فروردین 94), سوده 82 (سه شنبه 11 فروردین 94)
تشکرشده 4,467 در 859 پست
اگر تصمیم داری با همسرت ادامه بدی، بنظر من الان وقت خوبی برای تنها گذاشتنش نیست.
درسته که شما مسئولیتی نداشتی و نداری ولی عواقب اشتباه همسرت دامن شما رو هم خواهد گرفت.
اگر قرار باشه نگهداری از بچه رو به عهده بگیره، شما مسئولی.
شما و همسرت به آرامش نیاز دارید.
تنها کاری که از شما برمیاد ایجاد همین آرامشه.
اگر واقعا بهش اعتماد داری و میخوای بهش فرصت بدی،
دیگه به گذشته فکر نکن و کاری کن که که از جانب شما خیالش راحت باشه.
تصمیم گیری در مورد این مسئله رو هم میتونی به خودش بسپری.
میتونی بهش پیشنهاد بدی به یه مشاور حقوقی هم مراجعه کنه.
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه بایدها . . .
هر روز بی تو
روز مباداست!
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
همسر شما تمام این نه سال زندگی مشترکتون با این خانم بودن؟
همون کسی که زمان عقد به شما زنگ زد همین خانومه؟ همیشه همین یک نفر بوده؟
رابطه جنسیتون مشکل خاصی داره؟ همسرتون راضی بودن؟
گفتید که این زن توی شهرتون بدنام هست. بعد از نه سال زندگی با شوهرتون هنوز بدنامه؟
اگر همسر همسر شما بوده، چرا بدنامی؟ مگه رابطه های دیگه ای هم داشته؟
اگر خیر، چرا هنوز به بدنامی معروفه.
اگر بلی، یعنی همسر شما اینقدر در مقابل این زن منفعل و مطیع و ... بوده که زنش به بدنامی معروف باشه؟
اون زن چی می خواد؟ این همه سال با شوهر شما زندگی مشترک داشته و بچه هم که داره و داره زندگیش را می کنه.
چی باعث شد که اعتراض کنه و همسرتون را تحت فشار بذاره؟
مخارجش را کی تامین می کنه که می گید برای همسرم سخته مخارج دو زندگی را بده. مگه تا حالا مخارج اون زندگی و زن صیغه ای با کی بوده؟
شما چند سالتونه؟
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
ویرایش توسط شیدا. : یکشنبه 09 فروردین 94 در ساعت 17:44
تشکرشده 151 در 58 پست
شیدا جان درسته همسرم نه سال درخفا با این خانم در ارتباط بودند ولی همیشه انکار میکرد این زن قبل از اینکه شوهرم منو بگیره و هنوز شوهر داشته به شوهرم گفته بوده طلاق گرفته و بی سرپرسته و حاضره در ازای تامین مخارجش رابطه داشته باشه شوهرم تقریبا مذهبیه و پیشنهاد صیغه میده این خانم هم که شوهرم رو ساده گیر میاره و انموقع هم در استانه جدایی بوده جدا میشه و با شوهرم ازدواج موقت میکنن.این خانم و سه خواهر دیگرش که انها هم از شوهرشون جدا شدن و مادرشون که ایشون هم با اینکه سن و سال دار هستن صیغه میشن من با تحقیقاتی که کردم همسایه ها نظر خوبی در موردشون به علت رفت امدهای مشکوک ندارن از این جهت گفتم خوشنام نیستن . این خانم در همون ابتدا برای رهن خانه شوهرم رو گول میزنه و ازش یه چک سفید میگیره در ضمن با دروغ و فریبکاری ادعا میکنه مریضه و از شوهرم در خواست میکنه ترکش نکنه تا مداوا شدن کنارش بمونه. در ضمن این رابطه به هفته ای دو بار به مدت دو ساعت محدود میشده و خیلی مخفی بوده اون زن صیغه نامه داشته و مدام شوهرم رو تهدید میکرده رابطه اش رو افشا میکنه. در ضمن اون زن از نظر ظاهری و اندامی در سطح پایینی قر ار داشت و به جز شوهرم احمق دیگه ای رو گیر نمی اورد.در رابطه با اینکه اون زن چی میخوادتو ضیح دادم که اون زن ما رو در خیابان دید و نتونست جلوی خودش رو بگیره .......به همین دلیل من شوهرم رو تحت فشار گذاشتم که اگه واقعیت رو نگه ترکش میکنم . من شوهرم رو ازاد گذاشتم و حتی بهش گفتم من بدون هیچ حق و حقوقی از زندگیت میرم بیرون ولی اون مدام خواهش و التماسم میکنه که نرو. ا
- - - Updated - - -
درضمن این نکته رو هم خدمت دوستان عرض کنم بنده 30 ساله هستم و شوهرم 46. من کارشناسی ارشد دارم و شوهرم دیپلم از نظر ظاهری هم از شوهرم نسبتا سرترم و از نظر ظاهری به عنوان یک زن چیزی کم ندارم و شوهرم کاملا این به این مساله واقف هستن و مدام هم میگه این خیانت من هیچ گناه و تقصیری ندارم و خودش صددرصد مقصره
اصولا وقتی پای خیانت مرد وسط میاد انتقادات به طرف زنه که شما چی کم گذاشتی ولی باور کنید من کم نذاشتم نه از نظر ظاهری یا خانه داری یا همسر داری یا مادری ........نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی کاش نسبت به من شناخت داشتید و میفهمیدید من چه جور ادمی بودم.
- - - Updated - - -
اگه اون زن معترضه به دلیل اینه که شوهرم ترکش کرده و برای بچه هم شناسنامه نگرفته . اون زن هم بچه رو نمیخواد واز اس مس های گوشی شوهرم فهمیدم که مدام تهدیدش میکنه بیا بچه رو ببر وگرنه میام در خونت یا جلوی مغازت ابروت رو میبرم . چیزی که هست این زن مشکلاتی داره که از قانون میترسه ولی مدام شوهرم رو تهدید میکنه که امروز میرم از دستت شکایت میکنم .شوهرم کلا خیلی درگیره میدونید دوستان اون فقط منو برای اینکه کمکش کنم میخواد اون خیلی درگیر مشکلات خودشه و نه میتونه وظیفه همسری و یاپدریش رو نسبت به فرزند من اعمال کنه یعنی در حقیقت ما نباید هیچ انتظاری ازش داشته باشیم چون اون خودش درگیر مشکلات خودشه و کم اورده . به همین دلیل من فکر میکنم اگه جدا بشم بهتر از اون طرف هم به شدت از جدایی و طلاق وحشت میکنم نمیدونم چرا اینقد نسبت به این مساله ترسو هستم
fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95)
تشکرشده 4,467 در 859 پست
هفته ای دو بار سرش یه جای دیگه گرم بوده، بعد شما متوجه نشدی؟!
این نشانه بی توجهی شما به همسرت نیست؟
همسرت چه انگیزه ای برای بودن با اون زن (کسی که از هر نظر کمتر از شما بوده) داشته؟
چرا همسرت نباید به شما اونقدر اعتماد داشته باشه که در مورد مشکل مالیش یا ترس از آبروش با شما صحبت کنه ؟
نمیخوام کسی رو سرزنش کنم ولی بهتره یکمی خودت رو داخل ماجرا بدونی.
الان که گیر افتاده میخوای ترکش کنی؟
اگر مشکلش حل بشه، میتونی باهاش بمونی؟
شما همون نه سال پیش هم در جریان رابطه ی شوهرت بودی،
چرا همون موقع جدا نشدی؟
چرا بچه دار شدی ؟
الان دیگه نمیتونی به همین راحتی در مورد جدایی حرف بزنی.
نمیخوام اعصابت رو به هم بریزم یا آزارت بدم.
ولی بنظر من بهتر هست جدی تر به مشکلت فکر کنی و
ترسی که از طلاق داری رو به علت ترسو بودنت ندونی.
میترسی چون عواقبش رو میدونی.
نظر شخصی من اینه که فعلا به طلاق فکر نکن،
و همسرت رو تهدید نکن.
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه بایدها . . .
هر روز بی تو
روز مباداست!
ویرایش توسط meysamm : دوشنبه 10 فروردین 94 در ساعت 01:02
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
این تاپیکها را بخونید شاید کمکتون کنه.
با همسرم مشكل دارم چون زن صيغه اي دارد
میخوام با زن صیغه ای همسرم کنار بیام
تالار همدردی و صیغه و چند همسری >>>
آیا کارم درسته؟؟ من و زن صیغه ای شوهرم
همسر شما خیلی مذهبی هستند و با خانم متاهل رابطه داشتند؟
نه سال توی زندگیتون شما را عذاب دادند؟
نه سال به شما دروغ گفتند؟
زنی را که نه سال باهاش رابطه داشته حالا که پیر و بچه دار و ... شده ترک کرده و فکر فردای زندگی اون نیست؟
مذهبی را می شه تعریف کنید؟
بچه بی شناسنامه می تونه بگه پدرم مذهبیه؟
اگر فردا این پدر نبود حق اون بچه چی می شه؟ مادرش چطور اداره اش کنه؟
همین حالا اگر احتیاج به بیمارستان و بستری شدن و ... داشته باشه چی؟
فردا چطور بره مدرسه؟
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 10 فروردین 94 در ساعت 01:39
تشکرشده 383 در 141 پست
عزيزم مشكل شما و همسرت رو من بلد نيستم راهنمايى كنم كه چطور مديريت كنيد ولى لطفا هرچه سريعتر براى اون بچه ى طفل معصوم شناسنامه بگيريد. چون داريم در مورد يك انسان با حقوق مادى و معنوى صحبت مى كنيم. اينجا ديگه مشكل لغزيدن همسر شما و يا جار زدن اون خانم با شناسنامه ى بچه به اسم شوهر شما مطرح نيست... بالا بريد پايين بياييد اين بچه يك پدر كه بيشتر نميتونه داشته باشه... مادرش بدنام باشه يا پدرش دو زنه به اون بچه ى طفل معصوم سه ساله هيچ ربطى نداره كه الان بدون شناسنامه و هويت مونده خدايا دلم كباب شد
تشکرشده 433 در 149 پست
عزیز حتما حتما یه مشاوره خصوصی خوب برو.. مشکلی که ازین بابت نداری؟ تو شهرتون مشاور خوب هست ؟
مهرااد (دوشنبه 29 تیر 94)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)