تردید در ازدواج مجدد

[minno]

سلام .
شما از ابتدا که مشکلتون را مطرح کردید توضیحاتتون کامل نبود که دوستان بتونند درست راهنمایی کنند . به نظر من توی این رابطه اون خانم نه تنها هیولا نیست بلکه لیاقتشون بسیار بالا تر از شماست . کاملا معلومه که از اول رابطه قصد ازدواج با ایشون را نداشتید و به شکل یه هوس زودگذر بهش نگاه می کردید .

معلومه دیگه ایشون یه زن مطلقه بوده که درآمدم داره و می تونه یه مدت نیاز جنسی تون را پاسخگو باشه . توی این رابطه شما سوء استفاده گر بودید نه اون بیچاره که با قصد ازدواج صیغه شما شده و هیچی براتون کم نذاشته .

شما با ابراز علاقه زیاد که دروغ هم بوده ایشون را وابسته خودتون کردید این کارتون ظلم بزرگی در حق ایشون بوده نمی خوام قضاوت کنم . اگه قضاوتم نادرسته حلال کنید ولی به نظر من چیزی که الان هم شما را مردد کرده بیشتر از اخلاقش درآمدشه . اگه شاغل نبود بی درنگ ولش می کردین.

[الهه زیبایی ها]

[QUOTE=yekdoost;450304][B]من اوایل نمیدونستم این خانم چقدر رفتارش عالیه
. هر ایرادی هم که داشته باشه باعث میشد نتونم ولش کنم .

بچه ها بچه ها ی دیقه وایستید من می خوام ی چیزی بگم

اقای محترم میشه من از شما خواهش کنم
خانوم تون بیا ن تاپیک بزنن و رمز موفقیتشونو بگن
یا حداقل خودتون از نگاه ی مرد توضیح بفرمایید

واقعا به نظر من هر دو برای هم خوبید شما قدردان و فهمیده و ایشونم کاردان و با محبت

اگر هم به چالشی تو زندگی برخوردید میتونید عاشقانه حلش کنید
اهل مشاوره هم که هستید
براتون ارزوی خوشبختی میکنم

[خندون]

ببین استارتر تقریبا همه کسایی که نظر دادن خانم هستن و یک خانم خیلی درک از پسند ظاهری آقایون نداره.

اتفاقا من میگم مسئله تو خیلی هم جدیه چون تو ۶ ماه با این خانم زندگی مشترک داشتی و عملا ازدواج کردین و با وجود خاطرات عاشقانه و رابطه جنسی و اخلاق به قول خودت عالی ولی تو هنوز تردید داری و این یعنی تو هنوز مسئله ظاهرش برات حل نشده.

برو تاپیک جوادیان رو بخون و ببین که با وجود رضایت از اخلاق و منش خانمش هنوز حتی با وجود بچه با ظاهر خانمش کنار نیومده و وقتهایی که خانمهای مورد پسندش از نظر ظاهری در خیابون رو میبینه دچار افکار منفی میشه و مشوش میشه.

من که خودم دخترم رو مسئله ظاهر طرف حساسم و غیر از اون پارامترهایی که تو ذهنمه تا حالا نتونستم به غیر از اون رضایت بدم دیگه شما مردها که جای خود دارین!

پ.ن:نسیم جان حالا نمیخواد در دفاع از حقوق زنان مطلقه حکم قطعی بدی که فساد در دخترها بیشتره!!! این حرفها واقعا دور از شان هست. مثل این هست که منم چون دخترم منو جو بگیره و تا جایی که بتونم خانمهای مطلقه رو بکوبونم! متاسفانه تو این جامعه مرد سالار، ما خانمها حتی خودمون هم هوای همدیگه رو نداریم.

پ.ن۲: الهه زیبایی های عزیز رمز موفقیت این خانم خیلی پیچیده نیست، فقط کافیه شناخت از روحیه مردها داشته باشی و بدونی با یک مرد چطور رفتار کنی. البته درآمد داشتن این خانم و موقعیت شغلیش بی تاثیر هم نیست. تعارف نداریم که الان وضعیت شغلی خانمها هم یکی از پارامترهای انتخاب مردها شده،اونم با این وضعیت اقتصادی!

[yekdoost]

سلام .
شما از ابتدا که مشکلتون را مطرح کردید توضیحاتتون کامل نبود که دوستان بتونند درست راهنمایی کنند . به نظر من توی این رابطه اون خانم نه تنها هیولا نیست بلکه لیاقتشون بسیار بالا تر از شماست . کاملا معلومه که از اول رابطه قصد ازدواج با ایشون را نداشتید و به شکل یه هوس زودگذر بهش نگاه می کردید .

معلومه دیگه ایشون یه زن مطلقه بوده که درآمدم داره و می تونه یه مدت نیاز جنسی تون را پاسخگو باشه . توی این رابطه شما سوء استفاده گر بودید نه اون بیچاره که با قصد ازدواج صیغه شما شده و هیچی براتون کم نذاشته .

شما با ابراز علاقه زیاد که دروغ هم بوده ایشون را وابسته خودتون کردید این کارتون ظلم بزرگی در حق ایشون بوده نمی خوام قضاوت کنم . اگه قضاوتم نادرسته حلال کنید ولی به نظر من چیزی که الان هم شما را مردد کرده بیشتر از اخلاقش درآمدشه . اگه شاغل نبود بی درنگ ولش می کردین.

سلام ممنونم از توجهتون همچنین از دوستمون mahtaban .
باید اعتراف کنم بله در ابتدا من بخاطر نیازهای عاطفی و جنسی با ایشون دوست شدم . ولی حتی یه ذره فکرشم نمیکردم این خانم با رفتارای خوبش و فداکاری هاش و کمکهایی که بهم میکرد اینجوری دلمو گیر بندازه ... (یاد اون آهنگ گیر کردم رو تو از تتلو افتادم )
البته اینم بگم من با اینکه کمی با اغراق بهش محبت میکردم که اونم "بیشتر" بخاطر حسای خودم بود . اما هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت بهش وعده دروغین ازدواج ندادم و حداکثرش بعد یک سال که میخواستیم بریم زیر یه سقف گفتم بهش همدیگرو بهتر میشناسیم خدارو چه دیدی "شاید" ازدواجم کردیم . ولی خوب زیر یه سقف زندگی کردن دو طرفو وابسته میکنه ... و در مورد در آمدش هم بله اگر درآمدش نبود بی درنگ ولش میکردم میدونین چرا ؟ چون من ورشکسته شدم مدتیه و نمیتونم بذارم این خانم کنار من از گرسنگی بمیره که ! اصلا پیش نیازای اولیه ازدواج فراهم نمیشد اون موقع ! و قبولم دارم یکی از ملاکای من موقعیت مالی هست و روش فکر میکنم . حتی وقتی میشینم معیارامو با این خانم مقایسه کنم مزیت های اصلی ایشون یکی سیرتش و رفتارش و تفاهممونه و بعدیش شرایط مالی و یه سری حسن های جزئی تر مثل اینکه عاشقمه یا از طرف دیگران مثل مادرم زیباییش تایید میشه و اینا . فقط تردیدایی دارم در مورد مسائل ظاهری و سنشون و اینا که آزارم میده گاه و بیگاه ولی اینم بگم به اون شدت نیست که مثلا ازش بدم بیاد مداوم (مقطعی احوالم میریزه به هم و باز خوب میشه ) یا کشش جنسی و عاطفی اصلا نداشته باشم .یا مثلا خجالت بکشم از اینکه باهاش برم بیرون و اینا ! نه اصلا .بلکه گاهی احساس غرور میکنم بیرون چون در نوع خودشون خانم زیبایی هستن (اول چشم بوده بعد دست و پا در آورده )ولی بازم فکرای آزار دهنده رو هم دارم که کاش قدش بلند بود یا کاش پوستش سفید بود یا چرا بدنش پر مو هست و با اینکه اپیلاسیون میره پاهاش دون دون میشه مثلا . انگار هم دوسش دارم هم ندارم ! خیلی ملون شدم این روزا ...
[QUOTE=الهه زیبایی ها;450308]

[B]من اوایل نمیدونستم این خانم چقدر رفتارش عالیه
. هر ایرادی هم که داشته باشه باعث میشد نتونم ولش کنم .

بچه ها بچه ها ی دیقه وایستید من می خوام ی چیزی بگم

اقای محترم میشه من از شما خواهش کنم
خانوم تون بیا ن تاپیک بزنن و رمز موفقیتشونو بگن
یا حداقل خودتون از نگاه ی مرد توضیح بفرمایید

واقعا به نظر من هر دو برای هم خوبید شما قدردان و فهمیده و ایشونم کاردان و با محبت

اگر هم به چالشی تو زندگی برخوردید میتونید عاشقانه حلش کنید
اهل مشاوره هم که هستید
براتون ارزوی خوشبختی میکنم

سلام ممنونم از پیام پر مهرتون
اگر منظورتون علت موفقیت ایشون توی سر به راه کردن یه پسر شیطون مثل منه که باید بگم به قدری بهم محبت و لطف کرد و خودشم به قدری ساده و بی آلایش هست که هم وجدانم هم دلمو درگیر رابطه کرد . منی که اولش فقط به عنوان یه دوستی ساده میدیدم ولی الان که بهم گفته تصمیم نهایی در مورد ازدواج دائم یا جدایی رو بگیر میبینم مغزم و دلم میگن که ممکنه از دست دادن این خانم بزرگترین اشتباه زندگیم باشه . علیرغم این تردیدا و وسواسایی که دارم و همیشه ذهنم درگیرشونه ... بلبشویی شده اصن درونم

[Pooh]

سلام جناب یک دوست.
من نظرات دوستان رو خوندم. و توضیحات شما رو هم خوندم. ممنون میشم به چند تا سوال پاسخ بدید تا نقاط تاریک مساله شما واضحتر بشه و بشه بهتر متوجه شد چه تصمیمی درست تره.

1- دوره نامزدی قبلی شما چه مدت بوده؟ در چه سنی نامزد کرده بودید؟ اوایل اون آشنایی با نامزد قبلیتون چه حسی داشتید؟ و دلیل جدا شدنتون چی بود؟
2- اگر ایشون همین ظاهر رو داشت ولی سنش کمتر از شما بود، باز هم مساله داشتید با ظاهرش؟
3- گفتید این خانم از بلاتکلیفی خسته شده. به فرض که شما بگید نه. ایشون با نه گفتن شما مشکلی دارند؟
4- خانواده خانم و آشنایان و همکاران ایشون تا چه حد از ارتباط شما آگاه هستن؟
5- عذاب وجدان شما رو در این رابطه نگه داشته یا واقعا خوبی های ایشون؟ صادقانه و رو راست به خودتون جوابش رو بدید. اگر دوست داشتید به ما هم بگید.
7- اگر خود ایشون از رابطه بیرون برن، شما احساس میکنید چیزی رو از دست دادید یا برعکس احساس میکنید آزاد شدید؟
8- اگر برمیگشتید به زمانی که میخواستید آشنا بشید، و آگاهی های الان رو داشتید بهشون، باز هم آشنا میشدید یا نه؟

9- شوهر سابق ایشون رو گفتید دیدید و هیولا هست. آیا شوهر ایشون فهمید خانم سابقش در رابطه با شماست؟ دختر اون خانم هم در جریانه و شما رو تا حالا دیده و اطلاعی از بودن مامانش با شما داره؟
10- فرض کنید ایشون از محل کارشون اخراج بشن و یا خدایی نکرده مشکل جسمی یا بیماری پیدا کنند که نتونن دیگه برن سر کار. آیا نظرتون نسبت بهشون متفاوت میشه؟

اینها رو جواب بدید. فکر کنم اگر حتی فقط صادقانه و رک به خودتون جوابشون رو بدید. بتونید تصمیم درست تری بگیرید.

اگر به خاطر عذاب وجدان دارید ادامه میدید، اگر فکر میکنید احساس ازادی خواهید کرد و بهتر از این نمیشه که خانم خودش از رابطه کنار بکشه، اگر فکر میکنید ایشون اگر بیکار بشن از حد جذابیت فعلیشون هم براتون کم میشه، اگر فکر میکنید که اگر به گذشته برگردید هرگز وارد این رابطه نمیشدید و عطاش رو به لقاش میبخشیدید، به نظر من بیشتر از این خانم رو علاف نکنید. احتمالا موردهایی وجود خواهند داشت که این خانم رو واقعا از ته دل دوست داشته باشند.

__________________________________________________ _______
آقا پسرها و آقایون مجرد، خواهشا برای رفع غرایزتون حتی به شیوه ی حلالش! نرید سراغ کسی که از شما بزرگتره و یا براتون واقعا جذابیت نداره.
الکی به کسی ابراز علاقه نکنید به این بهونه که حس خوبی از رمانتیک بازی پیدا میکنید. چون اونی که دارید بهش ابراز علاقه میکنید چغندر نیست. آدمه. جنس زنه.
خانم های مطلقه، خواهشا اگر آقایی یا پسری که از شما کم سن تره بهتون پیشنهاد داد قبول نکنید.
خانمهای مطلقه، دخترایی که شکست عاطفی داشتین، درسته که از جدایی قلب و روحتون آزرده شده، ولی تو رو خدا ابراز علاقه های زودهنگام یه آقا رو باور نکنید.
خانمها و دخترخانمها، خواهشا از ترس اینکه بازم شکست عاطفی بخورید، خودتون رو اسیر بلاتکلیفی نکنید.
خانم های مطلقه، مگه یه دختر که همسن شماست و هنوز رابطه جنسی و حتی عاطفی رو حتی تجربه نکرده میمیره از نداشتن رابطه؟ ولی شماها میمیرید و حتما باید قبل از اینکه کسی با عزت و احترام بیاد رسما بهتون پیشنهاد ازدواج بده وارد رابطه بشید؟!!!

- - - Updated - - -

و اینکه این خانم آیا اصرار و التماسی داره به شما میکنه؟ خودش گفته من برات هر کاری بگی میکنم فقط بیا ازدواج کنیم؟ تا حالا شده حس کنید زیادتر از حدی که براش مایه گذاشتید براتون مایه داره میذاره از ترس از دست دادنتون؟ یا به نظرتون اونقدر قوی هست که اگر شما گفتید نه، بگه اوکی و بره به زندگیش برسه؟

[آویژه]

با سلام
گمان می‌کنم خواندن پست‌ها و تاپیک‌های زیر برای شما مفید باشد. موضوع زیبایی بارها در تالار مورد بحث قرار گرفته است و می‌توانید با کمی جستجو تاپیک‌های مرتبط دیگری هم بیابید.
لینک 1

لینک 2


موفق باشید.
-------------
یک گلایه از دوستانی که پاسخ‌هایشان با تحقیر موقعیت یک خانم طلاق گرفته است :
(راستش تعجب می کنم چطور یک خانم چنین جملاتی رو نوشته!)

آیا یک خانم بعد از طلاق حق زندگی روتین نداره؟ نمی‌تونه کسی رو دوست بداره؟ اگر همین شرایط برعکس بود و یک خانم درخواست مشاوره مشابه می‌کرد، توصیه‌های شما همینقدر تحقیرآمیز و همراه با بدبینی و پر از قضاوت‌های جنسیت‌زده و بی‌بنیان بود؟ خوبه که گاهی پیش‌فرض‌هایی که از مادربزرگهامون به ارث بردیم رو مرور کنیم ببینیم آیا نیاز به بازسازی داره یا خیر.
ارادت

[Pooh]

یه چیزایی نوشته بودم ولی به درستیش اطمینان ندارم و پاکشون کردم.

[عسل28]

قرار نبود تو این تاپیک چیزی بنویسم اما پست خانم نسیم باعث شد یه چیزایی بگم
خانوم محترم اون استدلالی که کردین فساد در دخترا بیشتر از خانومهای مطلقه اس از کدوم منبع و یا منابعی گفتین

دخترا اگه وارد حتی رابطه جنسی هم شن تعهدی به کسی ندارن و جز عده کمش رابطه اشون بخاطر دختر بودنشون کنترل شده اس و در بیشتر مواقع از روی عاطفه اس
چیزی که تو خانومهای مطلقه نااهههههههللللللل نیست
بازم میگم همه خانومها طلاق گرفته منظورم نبود

خودتونم تو اطرافتون خیلی میبینین الان نمیدونم طلاق گرفتین یا چه چیز پشت پرده است که دفاع میکنی
پس حرف میزنید مراقب حرف زدنتون باشین
موفق باشین

[yekdoost]

سلام جناب یک دوست.
من نظرات دوستان رو خوندم. و توضیحات شما رو هم خوندم. ممنون میشم به چند تا سوال پاسخ بدید تا نقاط تاریک مساله شما واضحتر بشه و بشه بهتر متوجه شد چه تصمیمی درست تره.

دوست گرامی ممنون از توجهتون .

1- دوره نامزدی قبلی شما چه مدت بوده؟ در چه سنی نامزد کرده بودید؟ اوایل اون آشنایی با نامزد قبلیتون چه حسی داشتید؟ و دلیل جدا شدنتون چی بود؟
دوره قبلی حدود یک سال و نیم نامزد بودیم . من در حدود 23 24 سالگی نامزد کردم . نامزد قبلیم از نظر زیبایی کاملا زشت بود همه هم میگفتن و اصلا قابل مقایسه با این خانم فعلی نیست نمرش از نظر ظاهر . منم شدیدا ساده و بچه بودم ... به دلیل مسائل شهر زندگی و اختلافات زیاد بین خودمون جدا شدیم . لازم به ذکره من از اون زمان تا به حال روحیاتم و شناختم از خودم و زندگی زمین تا آسمون فرق کرده پس فکر نکنم بشه تعمیم داد به روابط الانم . اون زمان یه آدم دیگه بودم واقعا !حقیقتا بی نهایت عوض شدم ...
2- اگر ایشون همین ظاهر رو داشت ولی سنش کمتر از شما بود، باز هم مساله داشتید با ظاهرش؟
بله فرقی نمیکنه به هرحال این مشکل پسند بودن من یه چیز ثابته در مورد همه
3- گفتید این خانم از بلاتکلیفی خسته شده. به فرض که شما بگید نه. ایشون با نه گفتن شما مشکلی دارند؟
بله مشکل دارن و خیلی وابسته هستن . یجورایی این حرفش کاملا احساسی هست . کلا این خانم خیلی احساسیه همیشه و معتقد هست قلب به منطق غلبه داره و مهمتره . خستگیشم به خاطر فشارهایی هست که از بیرون بهش وارد میشه خانواده و اینا ...
4- خانواده خانم و آشنایان و همکاران ایشون تا چه حد از ارتباط شما آگاه هستن؟
خانواده ها در ابتدا که رفتیم زیر یه سقف خبر نداشتن و در عمل انجام شده قرار گرفتن . ولی پدر مادر من خانم رو دیدن و به خاطر خونگرمی شدیدش و اینکه از نامزد قبلیم خوشگل تر هست به دلشون نشسته . حتی مامان بابا میگه بهشون خانواده خودشم خبردارن و با مادرش در ارتباطه . همکاراش نمیدونن هیچی . چون جو مسمومی داره ادارات و حرف در میارن ...
5- عذاب وجدان شما رو در این رابطه نگه داشته یا واقعا خوبی های ایشون؟ صادقانه و رو راست به خودتون جوابش رو بدید. اگر دوست داشتید به ما هم بگید.
ببینید من وجدان بیداری دارم و حتی الان بعد از چندین سال هنوز جویای احوال نامزد قبلیم هستم دورادور از طریق پدرم ، که ایشالا عروسی کنه و خوشبخت بشه . ولی هیچوقت نمیام از سر دلسوزی با کسی بمونم چون بزرگترین ظلمه به خودش و خودم ...
7- اگر خود ایشون از رابطه بیرون برن، شما احساس میکنید چیزی رو از دست دادید یا برعکس احساس میکنید آزاد شدید؟
شاید ترکیبی از هردو . گاها میگم اگر ازش جدا بشم دیگه به این زودیا به ازدواج فکر نمیکنم و میتونم بدون استرس تصمیم بگیرم و آزادی دارم . گاهی هم فکر میکنم اگر ایشون رو از دست بدم بعدها به سختی کسی به خوبی ایشون گیرم میاد که هم اخلاقش عالی باشه هم وضعیت مالیش و هم حداقل از نظر دیگران زیبا باشه ... یادمه مشاور میگفت تو الان گرمی حالیت نیست اینو ول کنی مشکلات روحی پیدا میکنی یا میگفت خیلی به سختی دیگه میتونی کسیو بپسندی و آسیب میبینی و این حرفا
8- اگر برمیگشتید به زمانی که میخواستید آشنا بشید، و آگاهی های الان رو داشتید بهشون، باز هم آشنا میشدید یا نه؟
بله آشنا میشدم ولی اینکه بریم زیر یه سقف ابدا . چرا چون ما اروپایی بازی در آوردیم ولی نمیدونستیم اینجا ایرانه و اینکارچقدر عواقب اجتماعی برای خانم داره . که همینا هم باعث شده الان خسته بشه و بگه تصمیمتو بگیر تکلیفمو روشن کن ... اگر زمان برگرده آشنا میشم باهاش و بخوام ازدواج بکنمم دورادور تصمیم میگیرم نه اینطوری با کلی مشکل و وابستگی خانم و اینا
9- شوهر سابق ایشون رو گفتید دیدید و هیولا هست. آیا شوهر ایشون فهمید خانم سابقش در رابطه با شماست؟ دختر اون خانم هم در جریانه و شما رو تا حالا دیده و اطلاعی از بودن مامانش با شما داره؟
دخترشون 4 سالشه و منم ندیده ولی از اونجایی که پدر دختر واقعا ذره ای شعور نداره تا الان معلوم نیست پشت سر مادرش و من چیا گفته (البته ماه پشت ابر نمیمونه) . بله من شوهر سابقش رو دیدم و همه حرفایی که خانم راجع بهش میزد رو عرض 3 4 دقیقه باور کردم . هیولا که چه عرض کنم ... شما تصور کن یه آدم کفتر بازی که پارانویا و سوء ظن در حد زندانی کردن داره بعد خیانت هم میکنه و زن میاره خونه خانمشم تصادفی میاد خونه و اینارو در حال رابطه میبینه ... <<قابل توجه دوستانی که این خانمو سریع قضاوت میکردن فقط بخاطر اینکه طلاق گرفته! یکی هم نبود به اون آقا بگه آخه خیانت میکنی حداقل یجور بکن طرف با چشم خودش نبینه! خداروشکر طلاقشون از نوع سه طلاقه هست . خانم طلاق گرفته آقا نمیخواسته طلاق بده ...
10- فرض کنید ایشون از محل کارشون اخراج بشن و یا خدایی نکرده مشکل جسمی یا بیماری پیدا کنند که نتونن دیگه برن سر کار. آیا نظرتون نسبت بهشون متفاوت میشه؟
یکی از معیار های من برای ازدواج مسائل مالی هست . این مثل این میمونه که ایشون یهو زیباییشو از دست بده . طبیعتا ناراحت میشم ولی خوب انصافی گفتن شرافتی گفتن ... اگر باهاش ازدواج کنم امیدوارم کارشو از دست نده ولی اگر از دست داد پاش وایمیستم با اینکه یکی از معیارام بوده . البته اینم بگم چون رسمی هستن بعیده کارشو از دست بده .

و اینکه این خانم آیا اصرار و التماسی داره به شما میکنه؟ خودش گفته من برات هر کاری بگی میکنم فقط بیا ازدواج کنیم؟ تا حالا شده حس کنید زیادتر از حدی که براش مایه گذاشتید براتون مایه داره میذاره از ترس از دست دادنتون؟ یا به نظرتون اونقدر قوی هست که اگر شما گفتید نه، بگه اوکی و بره به زندگیش برسه؟

بله خانم به قدری از همه چیز من خوشش میاد و کاملا اونی هستم که میخواد و به قدری شدید دوسم داره که حتی مشاور میپرسید خانم شما سوالی نداری ؟! میگفت نه منکه مطمئنم برای خاطر آقا اومدم ... حتی چنتا مشاور بهش اگر بگن این ازدواج رو نکن (که نگفتن) ایشون نظرش ازدواج با منه . بله اون بشتر مایه میذاره طبیعتا چون انگار من دقیقا مرد آرزوهاشم صد درصد . از دست دادن منم براش طبیعتا خیلی دردناک خواهد بود . ولی زن مغروری هست و اگر برم با اینکه سختشه ولی دیگه رفتم و ایشونم بعد مدتی با یکی دیگه ازدواج خواهد کرد خواستگارم کم نداره تو ادارشون ... منم اینو میدونم که دردناکه براش ولی این جمله کلیشه ای رو هم بهش معتقدم که یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه . البته ما زندگی تلخی نداریما . فقط منم که افکار اذیت کننده دارم در درونم همراه با خوشی هایی که داریم . انگار هم میخوام هم نمیخوام . همش مثل آب اینور اونور میشم ...

ممنونم از پست مفیدتون

[مدیرهمدردی]

با سلام و احترام
نخست از شما به خاطر اینکه تمایل دارید با چشم باز و همه جانبه ازدواج کنید تشکر و قدردانی دارم.
در مرتبه دوم از اکثر کاربران که از جوانب مختلف به شما راهنمایی دادند سپاسگزارم. البته چند تن از کاربران یا حاشیه روی کردند یا خیلی تند صبحت کردند که البته با بزرگواری شما و پاسخ خویشتندارانه شما تاپیک به حاشیه نرفت و در مسیر اصلی خود پیش می رود.


اما چند نکته هم بنده مورد تاکید قرار می دهم:
1 – از کنار مسئله کمالگرایی خودتون که مشاوران به شما گفته اند به سادگی عبور نکن. چون ازدواج موفق فقط به طرف مقابل وابسته نیست، بلکه ازدواج موفق به شخصیت ما هم ربط دارد. کمالگرایی خود می تواند ریشه خیلی مشکلات در زندگی باشد که حتی همسر ما مناسب باشد، باز هم زندگی دلچسب ما نباشد.

2 – اگر به خاطر کمالگرایی می خواهید خیالتان صددرصد راحت باشد، به شما قول می دهم نه ایشان و نه هیچ کسی در دنیا نیست که ازدواج صددرصدی به شما بدهد. اساسا وجود ندارد. گشتم نبود، نگرد نیست.

3 – در مورد قد و زیبایی و ....، هم به خاطر کمالگرایی در این دام افتادید. و این دام همیشه در سر راه یک مرد وجود دارد. حتی اگر قد بلند و روی سفید تری هم داشت فرقی نمی کرد. شما قطعا قد بلندتر و قیافه زیباتر از او می دیدید و می توانستید مردد شوید.
اگر از نظر قیافه با ایشان در آینده مشکلی پیدا کردید، قطعا بدانید ریشه مشکل درون خودتون هست نه ایشان.
و این ریشه مشکل با تمرکز بر زیبایی افراطی یک دختر درمان نمی شود. بلکه با گذشت از این مسئله حل می شود.(البته یک زیبایی نسبی اولیه که شما را قانع به ادامه رابطه با ایشان کرده است لازم هست که الحمدالله وجود دارد.)

4 – شما به خاطر اینکه زندگی را به نوعی با ایشان شروع کرده اید، نیاز هست مسئولانه تر تصمیم بگیرید. این مسائلی جزئی که اکنون ذهن شما را درگیر کرده است باید در همان اوائل منشاء تصمیم گیری می شد. اکنون به نظر می رسد عملا زندگی زناشویی شما شروع شده است و روح زندگی بین شما جریان دارد.
قرار نیست یک امضاء و تغییر نوع ازدواج خیلی تفاوت ایجاد کند.

5 – من بسیار خشنود شدم که در جواب یک یاز دوستان گفته بودید بسیار نسبت به زندگی قبلی تغییر کرده اید و قابل مقایسه نیستید. خواهش می کنم این مسیر را همچنان دنبال کنید. بدانید حتی اگر در زندگی مشکلی پیش می آید با این طی مسیر و اصلاح ذهن و رفتار می توانیم زندگی را بهتر کنیم.

بنده همه این مسائل را بر اساس ارزیابی خودتون از این خانم به خصوص در این 6 ماهه اخیر و مشاوره هایی که رفته بودید دادم، و چون به نظر می رسد بیشتر روی قد و وزن مردد هستید ، جوابهای من متمرکز بر این موضوعات بود.

مواظب باشد سایه کمالگرایی در زمینه زیبایی این خانم منجر نشود به صورت افراطی این مسئله بزرگ بشه.
اینکه بعدا پشیمان بشوی یا نه ؟ به این بر می گردد خودتون بخواهید ذهن درگیرتان در این مسئله را متوقف کنید یا نه

به عبارت دیگر:
این مسئله و مشکل واقعی بیرونی در زندگی شما نیست. بلکه صرفا برداشت و تصورات ذهنی شما به این مسئله هست. این تمرکز را اگر بردارید، قطعا مشکلی نخواهید داشت.