نوشته اصلی توسط
Pooh
سلام.
ممنونم ازتون.
الان شرایط عادیه. آشتی هستیم و با هم خوبیم. ولی معذرتخواهی ای نکرده ام. ولی میفهمم که یکم با من معذب هستن و اگر توی جمع نباشه و باهاشون تنها باشم، باهام حرف نمیزنن و حرف هم که میزنم کوتاه و سرد جواب میدن.
از یه طرف میگم شرایط عادی شده و دیگه حرفی نزنم که باز یادشون بیاد، از یه طرف هم مثلا دیشب که رفته بودم پیش مامان نشسته بودم و دست انداخته بودم گردنش و خودش رو کنار میکشید، حس میکنم لازمه معذرتخواهی کنم.
به نظرتون بذارم همین شرایط معمولی پیش بره و به مرور فراموش بشه یا بحث معذرتخواهی رو پیش بکشم؟
سلام
اگه عذر خواهی حال تو و اونها رو بهتر میکنه این کار انجام بده.برخلاف همه کسانی که اطراف ما هستند و ممکنه بین ما و اونها مشکلاتی پیش بیاد و ما از حق خودمون دفاع کنیم.قضیه پدر و مادر یه فرقهایی داره.از نازکشیدن و تحمل تلخی هاشون نباید احساس کرد داری از حق خودت میگذری.چه برسد به اینکه توی دعوایی فرزندها مقصر باشند.
البته منظورم این نیست وقتی زمانی در توان خودت نیست بار روانی زیادی برای خودت ایجاد کنی که نتیجه عکس بدهد.اما کوتاه اومدن و تحمل پدر و مادر یه مساله ایه که هر چی سنشون بیشتر بشه بیشتر هم نیازمیشه.
ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)