به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 شهریور 97 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1397-3-24
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    332
    سطح
    6
    Points: 332, Level: 6
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از زندگی خسته شدم

    سلام. واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم. از چن روز پیش دنبال یه جایی هستم تا حرف دلمو بزنم حالا که دوباره برگشتم اینجا انگاری چیزی برا گفتن ندارم - بماند که میخوام پر حرفی کنم. فقط نمیدونم از کجا شروع کنم.
    گمونم علت اصلی که اومدم اینجا رفتارای پدر و مادرمه. ما یه زندگی پر از مشکل داریم که اصلا به گفتن نمیاد. پدر و مادر من هر دو تحصیل کرده و حقوق بگیر هستن و درآمد خوبی دارن (درآمد پدرم هم زیاد هست - البته مشکل اعتیاد به مواد مخدر و الکل و ...دارن ). با وجود اینکه ما بچه ها توی یه همچین خانواده ای هستیم ولی عجیبه بگم که همیشه مشکل تغذیه و نداشتن لباس داشتیم (نداشتن تفریح و اینا به کنار) و اینکه همیشه جنگ حهانی و کتک خوردن دیدیم.
    پدر و مادرم برای عالم و آدم خرج میکنن، خرج جهیزیه خواهرا و خواهرزاده ها و برادرزاده هاشون رو میدن و غیره. مادرم یه جوری به خواهرزاده هاش عیدی میده انگاری رو گنج نشسته (بماند که شوهر خالم شاکی شد که چه خبره این همه عیدی من ندارم پس بدم!!!!) ینی عملا آدمای مهرطلبی هستن و دوس دارن همه رو راضی کنن به جز بچه هایی که به دنیا آوردن. خلاصه برای همه خرج میکنن الی ما چنتا بچه. پدرم که شاید یک هزارم هم خرج نمیکنه و مادرمم با ترس و لرز. چن روز پیش بهش گفتم مامان من فک میکنم وقتی ما چیزی ازتون نمیخوایم (لباس و مخصوصا غذا) میگی خدا رو شکر امروز نگفت گشنمه یا نگفت لباس لازم دارم، میگه درست میگی!!! برای خرید نیم کیلو میوه تابستونی یه هفته س دارم التماسشون میکنم، پدرم میگه خودت چرا نمیخری!!! میگم مگه نمیبینین من سر کار نمیرم و با این سن و سال موندم گوشه خونه با چی بخرم؟. مادرم میدونه تو فلان روز باید برای عروس فلان کادو (طلا تو این گرونی!!!) فرستاده بشه، یا میدونن خونه بخرن به اسم برادرم و همسرش کنن یا اومدنی براشون سفره پهن میکنن از این جا تا اونجا! اما از دیروز نه افطاری هست نه سحری نه باز امشب چیزی برا خوردن. خیلی مسخره س! خییییییییییییلی مسخره س. الان خودم که میگم کاملا مضحکه از نظرم. دستام از گشنگی داره میلرزه و من فقط تونستم تو یخچال گوجه پیدا کنم و خرما! اینم بگم که به خاطر میگرن شدیدم اصلا نمیتونم گرسنگی رو تحمل کنم. من جهنم!!!!! اون بچه کوچیکی که تو خونه س گناه نداره؟!!! روز و شبم شده گریه.
    از طرفی خودم مجردم و بیکار چون امکان شغلای خوب که برام فراهم نیس و شغلایی مثل منشی گری رو هم خانوادم مخالفن - اصلا پدرم با کار کردن من شدیدا مخالفه.
    چشمام خیلی ضعیفه با وجود این سعی میکنم کار فریلنسر انجام بدم و هرچی هم درمیاوردم دادم خرج کتاب و دفتر دستک کنکور که بی نتیجه شد.
    دلم به حال خودمون که بچه های قانعی هستیم میسوزه. چرا پدر و مادر ما با اون تحصیلات و اون درآمد فکری به حال غذای ما نکنن؟! (پوشاک و ..به کنار ، نخواستیم). از دیروز که حس گشنگی دارم یاد دوران دانشگاهم افتادم که اونجام باز اینجوری بودم. چرا من باید یه روز کامل فقط گوجه بخورم تا سیر بشم؟!
    اینم بگم که من عاشق مادرم هستم و قدردان زحماتش و اینکه با پدرم ساخته به خاطر ما و اینکه پدرم و کم و بیش دوس دارم - لطفا فکر نکنین من آدمیم که دوس دارم مفت خور باشم و بگیرم و بخوابم و بیان خرج من و بدن. من میتونم تحمل کنم. ولی تکلیف اون بچه چیه؟ کی به دنیاش آورده؟

    حالم از اینکه با وجود داشتن چنین پدر و مادری ما لباسای کهنه بچه های فامیل رو میپوشیدیم به هم میخوره. حالم از اینکه کسی تو دانشگاه باور نمیکرد پدر و مادر من حقوق دار و تحصیل کرده هستن به هم میخوره (همش تیکه مینداختن که اگه اینی هستن که میگی چرا سالی یه بار گوشت نخریدی - میوه نخریدی- لباسات پاره س)
    ببخشید طولانی شد فقط خواستم تایپ کنم آروم شم یکم.خیلیم مضحک نوشتم واقعا

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام

    هر چیزی علتی داره. فکر می کنید علت این رفتارهای پدر و مادرتون چی هست؟ رابطه بین خودشون چطوره؟ با هم نسبت فامیلی داشتند و ازدواج کردند؟ سن و شغل هر کدوم شون چی هست؟

    شما خودتون رو هم معرفی نکردید. دختر هستید یا پسر؟ چند ساله تونه؟ کدوم دانشگاه و چه رشته ای درس می خونید؟
    چند برادر و خواهر هستید؟ تنی هستید یا ناتنی؟ چرا برای برادر شما خانه می خرند ولی برای شما مخارج عادی رو هم انجام نمیدند؟

    تو فامیل ریش سفید یا کسی که والدین تون بهش احترام بگذارند و یا ازش حساب ببرند وجود داره؟ فامیل های شما از نحوه رفتار پدر و مادرتان با شما خبر دارند؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    Back-to-Black (شنبه 26 خرداد 97)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 شهریور 97 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1397-3-24
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    332
    سطح
    6
    Points: 332, Level: 6
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    سلام

    هر چیزی علتی داره. فکر می کنید علت این رفتارهای پدر و مادرتون چی هست؟ رابطه بین خودشون چطوره؟ با هم نسبت فامیلی داشتند و ازدواج کردند؟ سن و شغل هر کدوم شون چی هست؟

    شما خودتون رو هم معرفی نکردید. دختر هستید یا پسر؟ چند ساله تونه؟ کدوم دانشگاه و چه رشته ای درس می خونید؟
    چند برادر و خواهر هستید؟ تنی هستید یا ناتنی؟ چرا برای برادر شما خانه می خرند ولی برای شما مخارج عادی رو هم انجام نمیدند؟

    تو فامیل ریش سفید یا کسی که والدین تون بهش احترام بگذارند و یا ازش حساب ببرند وجود داره؟ فامیل های شما از نحوه رفتار پدر و مادرتان با شما خبر دارند؟
    سلام. مرسی که تشریف آوردین. فک میکنم علتش اینه که پدر و مادر من همینجوری رو هوا ازدواج کردن. خیلی آسون بوده براشون. خانواده پدرم زودی خواستن پدرم ازدواج کنه تا از شر ببخشید میگم عیاشیاش خلاص بشن و به راه راست هدایت شه، مادرمم به خاطر این ازدواج کرده که تو خونه همه چی به نفع پسرا و مرد خونه بوده و یه جورایی فرار کرده (نه که فرار کنه - فرار عاطفی از خانواده ش- هرچی خواستگار داشته پدرش رد میکرده بلاخره مادرم تصمیم میگیره با پدرم ازدواج کنه)
    رو فامیل که اصلا نمیشه حساب کرد. هر دو طرف پدری و مادری فقط و فقط پدرم و مادرم رو به عنوان وسیله میبنن یا عابر بانک. پدرم میگه چرا تو خرج خواهرت کردی، مادرم میگه چرا تو خرج برادرت کردی و داستان به همین شکل ادامه داره و اون وسط ما سرمون بی کلاه مونده
    من 30 سالمه . کارشناسی مهندسیم و بیکار
    برای چی برای برادرم خونه میخرن؟ برای اینکه اون از اول زور میگفته و میگه. مادرم از خانواده ش یاد گرفته که باید زد تو سر دختر و پدرم رو هم عموهام پر کردن که دختر نباید بره بیرون دختر نباید ال کنه و بل کنه - در حالی که دخترای خودشون کاملا آزادن اما اونی که این حرفای صدمن یه غاز و قبول کرده پدر منه

    به خدا به آخر خط رسیدم. نه کاری هست نه تو سن سی سالگی علاقه به تحصیل نه اینکه اصلا قبول میشم. فقط میدونم افسردگی شدید گرفتم ک هراه چاره ش حداقل یه چند ماه تراپیه که من شرایطش رو ندارم. حداقل 3 تا بیماری جسمی دارم که باید رفع بشه اما کیه که توجه کنه؟!

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 شهریور 97 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1397-3-24
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    332
    سطح
    6
    Points: 332, Level: 6
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینا اصلا نمیدونستن دارن برای چی ازدواج میکنن. دو تا آدمی که زمین تا آسمون از همه لحاظ (مالی - فرهنگی - اعتقادی - مذهبی و ...) فاصله داشتن با هم اومدن رسیدن به هم. پدرم عیاش و آس و پاس، مادرم عاشق و ساده لوح. گمونم تنها نقطه اشتراکشون علاقه به خواهرا و برادرای خودشون بوده!!!
    فقط هرچی پول داشتن و دارن خرج اینو اون کردن دریغ از یکم جمع کردن برا آینده ماها. اون مبلغی هم که جمع شد و همین سال دادن خونه خریدن برای برادرم! و تموم شد! بقیه مام که بریم کشکمونو بسابیم!
    یکی ازدواج کنه خونشم بگیرن و بره خرج زن و بچش کنه با خیال آسوده، چن نفرم با یه آینده نا معلوم و هزار جور مشکل جسمی و روانی گوشه خونه بمونن. نه کاری نه پس اندازی نه تحصیلاتی

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام

    شما با یه وکیل مشورت کنید. وکلایی هستند که در دادسراها مشورت رایگان میدند. ببینید ازنظر قانونی می تونید کاری بکنید. خودتون که سن تون بالا است ولی اگر برادرتون در سنی باشه که بشه والدین تون رو قانونا موظف کرد؟

    شما ببینید دیگران چه کار می کنند که پدر و مادرتون براشون خرج می کنند شما هم همون کارها رو بکنید. منظورم این نیست که دعوا راه بیندازید. رگ خواب شون رو پیدا کنید. اگر خانواده تان ثروتمندند سعی کنید سرمایه کار ازشون بگیرید. ولی خب باید راهش رو پیدا کنید. شما باید و حتما باید با زیرکی و سیاست جلو بروید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    Back-to-Black (یکشنبه 27 خرداد 97)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 شهریور 97 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1397-3-24
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    332
    سطح
    6
    Points: 332, Level: 6
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    سلام

    شما با یه وکیل مشورت کنید. وکلایی هستند که در دادسراها مشورت رایگان میدند. ببینید ازنظر قانونی می تونید کاری بکنید. خودتون که سن تون بالا است ولی اگر برادرتون در سنی باشه که بشه والدین تون رو قانونا موظف کرد؟

    شما ببینید دیگران چه کار می کنند که پدر و مادرتون براشون خرج می کنند شما هم همون کارها رو بکنید. منظورم این نیست که دعوا راه بیندازید. رگ خواب شون رو پیدا کنید. اگر خانواده تان ثروتمندند سعی کنید سرمایه کار ازشون بگیرید. ولی خب باید راهش رو پیدا کنید. شما باید و حتما باید با زیرکی و سیاست جلو بروید.
    پیرم کردن دیگه. من نمیدونم اصلا اینا پول دارن یا نه. چون همش ما مراعاتشون رو کردیم و خرجاشون برا یه عده دیگه بوده.
    راه قانونی هم نمیشه. خیر سرم مثلا باید آبرو داری کرد. من که نمیتونم برم دادگاه بگم پدرم به زور پولاشو بده به من


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.