من رفتم پسرمو گرفتم و از خونه م فرار کردم من راهی نداشتم تحمل دوری از پسرمو نداشتم پدرمم گفته بود وقتی بفهمم رفتی دنبال پسرت می کشمت !!!
همسرمم دوباره پسرمو ازم می گرفت من دیگه تحمل برگشتن به اون خونه رو ندارم من می خوام واسه ی همیشه از پیششون برم من حالم اصلا خوب نیست
الآن یک ساعتی می شه که از شهرم خارج شدم تو امام زاده هستم می خوام برم مشهد و برای همیشه اونجا بمونم استرس اینکه پدرم پیدام کنه تمام تن و بدنم می لرزه پیدام کنه تیکه تیکه م می کنه
الآن که دارم اینا رو می نویسم داخل امام زاده یه گوشه جا خورده م انگاری بابام داره منو می بینه!!! پیدام کنه زنده م نمی گذاره
این تاپیکمم قفل می شه ازتون خواهش می کنم به این جیمیلم میل بزنید و به من بگید می شه از طریق گوشی و تبلت روشن منو پیدا کنند؟! با دوستم که مشهد هست در ارتباطم دیتای تبلتم هم فعاله !!! به مادرم sms بدم چی؟! لطفا به من پاسخ سؤالم رو بدید نمی دونم بتونم بیام همدردی یا نه ممنون می شم کمکم کنید دارم از استرس می میرم
علاقه مندی ها (Bookmarks)