به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46
  1. #41
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    خواهش می کنم جناب رهگذر
    امیدوارم بهترین تصمیم را بگیرید.
    برای من هم دعا کنید
    راستی بالاخره تصمیم گرفتین که مادر و خواهرتون ایشان را بی حجاب ببینند؟


    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    ایده ی خوبیه.یعنی اصلش هم باید همین باشه منتها میخوام بدونم خواهر بهتره سر چه مسائلی با دختر حرف بزنه تا دستش بیاد که طرف چطوریه؟سوال دیگه اینکه باید چه مسالی رو با خواهرمون درمیون بذاریم تا با دختره دربارش صحبت کنه؟
    آخ ببخشید آقای myl.من نمی دونم چرا حواسم پرت شد و یادم رفت جواب این سوال شما را بدم.
    ببینید کلا که به نظر من باید قبل ازدواج قشنگ با مادر و خواهرتون صحبت کنید که چی از همسر تو ذهنتون هست.
    خب خواهر شما هم که با شما بزرگ شده حتما روحیات شما را خوب می شناسه.
    یک بخش مربوط به ظاهر میشه:
    مثلا با مادر و خاهرتون دقیقا بگید روی چی حساس هستین.مثلا بعضی روی قد حساس اند.بعضی روی چاقی لاغری.بعضی روی رنگ پوست و...
    بعضی حتی روی رنگ چشم هم حساس هستند.
    اگه روی چیزی حساس نیستین بی خودی خودتون را حساس نکنید که کارتون سخت تر می شه نه راحت تر!
    اگه خیلی یه چیزخاصی مدنظرتونه.مثلا بگید مثل فلان هنرپیشه از لحاظ چهره یا ...
    یک بخش هم مربوط میشه به روحیات و اعتقادات
    مثلا بعضی آروم دوست دارن.بعضی شیطون. بعضی منطقی.بعضی مذهبی
    اینا را خود خواهرتون متوجه میشه.معمولا حرف حرف میاره.مثلا از دانشگاهش می پرسه .بعد میگه چه طوری این همه راه را می ری و... کلا لحن صحبت معلوم می کنه.مثلا ممکنه دختر بگه چقدر دانشگاه ها بی بند و بار شده یا...
    کلا اینا یه چیزای حساب شده نیست که بگم.من خودم برای داداشم خواستگاری می رفتم از یه جایی شروع می کردم تو ادامه جهت دهی می کردم.خیلی چیزا دستگیرم می شد.
    از دانشگاه و مدرسه می پرسیدم.بعد مثلا می گفت مدرسه فلان جا.بعد می گفتم پس فلانی را می شناسی...
    یا یک دفعه رفتیم خواستگاری دخترخانم از رشته من پرسید .منم گفتم.گفت عجب مخی هستی ها!!!
    خب ما خانواده مودبی هستیم.اصلا این جور واژه ها برای بار اول آشنایی پسندیده نیست.کلا دیدم لحن و کلامش به برادر من نمی خوره.هر چند که خیلی هم زیبا بود.
    یا برادرم آدم آرومیه یک بار رفتیم خواستگاری دخترخانم این قدر تند تند صحبت می کرد و پر حرف بود.دقیقا برادرم به من گفته بود که زن پرحرف اصلا دوست ندارم.منم تو صحبتام پرسیدم تو مدرسه خیلی شیطون بودی ها!گفت آره اصلا معلم ها...
    تو صحبت ها هم حتما مادر خانواده از خانوادشون؛اعتقاداشون؛شغل پدر و... صحبت می کنه.مادر شما هم صحبت می کنه.اینا خودش حرف میاره و کلی مطلب پیش کشیده می شه
    کلا خانمها بلدن حرف بزنند .نگران این موضوع نباشید.فقط یکم با خواهرتون در مورد خواستتون صحبت کنید تا دستش بیاد.

    حیا و نجابت هم تا حدی خانم ها می تونن حس کنند.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  2. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    myl (چهارشنبه 13 فروردین 93), فدایی یار (چهارشنبه 27 خرداد 94), محمد 93 (یکشنبه 21 اردیبهشت 93), شیدا. (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  3. #42
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 آبان 93 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1393-1-10
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    539
    سطح
    10
    Points: 539, Level: 10
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 114 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    دوست عزیز وقتی تاپیک را خواندم حقیقتا قدری به شما غبطه خوردم. بنده نیز در شرایط شما قرار گرفتم اما با یک تفاوت هایی:
    یک اینکه همانگونه که شما در مورد آن خانم فکر می کنید، طرف مقابل بنده نیز که خیلی انسان محجوبی هم هستند در مورد من فکر می کنند.
    دیگر آنکه بنده هم در مورد ظاهر ایشان مشکل داشتم اما نه به شدت شما که کلا برای شما 50-50 است.

    ظاهر شخص مقابل بنده حدود 70-75 درصد برای بنده دلنشین بود و همیشه برایم جای سوال بود که چرا 25-30 درصد دیگر دلنشین نیست؟
    نتیجه اینکه بعد از خواندن تاپیک های مختلفی مثل تاپیک شما و نظرات ارزشمند دوستان و بعد از فکر کردن زیاد، می بایست چهره ایشان را در موارد مختلف و شرایط گوناگون بررسی کنم و ببینم در چه شرایطی دلنشین هست و چه شرایطی هم هیچ حسی نیست یا به عبارتی دلنشین نیست.


    در مورد خانم مورد انتخابی خودم به این نتیجه رسیدم که ظاهر ایشان همچون ملاک های دیگر ایشان برای بنده یک ظاهر پاک و معصومانه است و به عنوان یک هم صحبت و کسی که برخوردهای همیشگی داشته باشم و با او بیرون بروم عالی است، اما شاید به خاطر همین ظاهر معصومانه نمی توانم به عنوان یک شریک جنسی به ایشان نگاه بکنم. در حقیقت این نمره هایی که به ظاهر ایشان می دادم به همین خاطر بود.

    پیشنهاد می کنم شما هم این گونه ظاهر ایشان را بررسی کنید، اگر به نتیجه ای شبیه من رسیدید پس ظاهر ایشان بیشتر از 50% برای شما دلنشین است و در مورد اینکه نمی توانید به ایشان به عنوان یک شریک جنسی نگاه کنید دلایلی دارد من جمله:
    1- پاک و معصوم بودن ایشان در سایر ملاک ها مانند سایه ای باعث می شود که در ضمیر ناخودآگاه گمان کنید که ایشان شاید نتوانند در ارتباطات زناشویی خیلی خوب و خونگرم و فعال ظاهر شوند.
    2- شما از کل ظاهر زنانه ایشان فقط یک صورت بدون آرایش را دیده اید با یک بدن در حجاب کامل نه یک ظاهر آرایش کرده.

    حالا فقط برای یک بار خوب از قوه خیال و تخیل ویژه مردانه خودتان در این زمینه بهره بگیرید و ببینید که آیا می توانید او را به این عنوان هم بپذیرید که در این صورت خوب است در غیر این صورت باید به نحوی دیگر از این مسئله مطمئن بشوید.

    و اگر در کل ظاهر و رفتار ایشان حتی به گونه ای نیست که بتواند برای شما یک هم صحبت دلنشین باشد، در رفتارهای همیشگی و عادی روزانه با ایشان احساس آرامشبکنید و بتوانید به عنوان یک همسر و نه یک خواهر با او بیرون بروید، به نظر بنده ظاهر ایشان برای شما دلنشین نیست


    یا فاطمة الزهرا
    ویرایش توسط احمدعلی : سه شنبه 12 فروردین 93 در ساعت 22:11

  4. کاربر روبرو از پست مفید احمدعلی تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  5. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    آخ ببخشید آقای myl.من نمی دونم چرا حواسم پرت شد و یادم رفت جواب این سوال شما را بدم.

    ببینید کلا که به نظر من باید قبل ازدواج قشنگ با مادر و خواهرتون صحبت کنید که چی از همسر تو ذهنتون هست.
    خب خواهر شما هم که با شما بزرگ شده حتما روحیات شما را خوب می شناسه.

    یک بخش مربوط به ظاهر میشه:
    مثلا با مادر و خاهرتون دقیقا بگید روی چی حساس هستین.مثلا بعضی روی قد حساس اند.بعضی روی چاقی لاغری.بعضی روی رنگ پوست و...
    بعضی حتی روی رنگ چشم هم حساس هستند.

    اگه روی چیزی حساس نیستین بی خودی خودتون را حساس نکنید که کارتون سخت تر می شه نه راحت تر!
    اگه خیلی یه چیزخاصی مدنظرتونه.مثلا بگید مثل فلان هنرپیشه از لحاظ چهره یا ...
    یک بخش هم مربوط میشه به روحیات و اعتقادات

    مثلا بعضی آروم دوست دارن.بعضی شیطون. بعضی منطقی.بعضی مذهبی
    اینا را خود خواهرتون متوجه میشه.معمولا حرف حرف میاره.مثلا از دانشگاهش می پرسه .بعد میگه چه طوری این همه راه را می ری و... کلا لحن صحبت معلوم می کنه.مثلا ممکنه دختر بگه چقدر دانشگاه ها بی بند و بار شده یا...

    کلا اینا یه چیزای حساب شده نیست که بگم.من خودم برای داداشم خواستگاری می رفتم از یه جایی شروع می کردم تو ادامه جهت دهی می کردم.خیلی چیزا دستگیرم می شد.
    از دانشگاه و مدرسه می پرسیدم.بعد مثلا می گفت مدرسه فلان جا.بعد می گفتم پس فلانی را می شناسی...
    یا یک دفعه رفتیم خواستگاری دخترخانم از رشته من پرسید .منم گفتم.گفت عجب مخی هستی ها!!!

    خب ما خانواده مودبی هستیم.اصلا این جور واژه ها برای بار اول آشنایی پسندیده نیست.کلا دیدم لحن و کلامش به برادر من نمی خوره.هر چند که خیلی هم زیبا بود.

    یا برادرم آدم آرومیه یک بار رفتیم خواستگاری دخترخانم این قدر تند تند صحبت می کرد و پر حرف بود.دقیقا برادرم به من گفته بود که زن پرحرف اصلا دوست ندارم.منم تو صحبتام پرسیدم تو مدرسه خیلی شیطون بودی ها!گفت آره اصلا معلم ها...
    تو صحبت ها هم حتما مادر خانواده از خانوادشون؛اعتقاداشون؛شغل پدر و... صحبت می کنه.مادر شما هم صحبت می کنه.اینا خودش حرف میاره و کلی مطلب پیش کشیده می شه
    کلا خانمها بلدن حرف بزنند .نگران این موضوع نباشید.فقط یکم با خواهرتون در مورد خواستتون صحبت کنید تا دستش بیاد.

    حیا و نجابت هم تا حدی خانم ها می تونن حس کنند.
    ببخشید چون سوالم زیاد شد در خصوص این پاسختون یه تاپیک جدید زدم لطفا اونجا پاسخ بدید:
    http://www.hamdardi.net/thread-32722.html#post323780
    یه سوالم هم همینجا بپرسم. طرح مسائل در مورد اندام دختر مورد علاقه به مادر یا خواهر کار درستیه ؟ مثلا بگم دختری رو دوست دارم که قد و هیکلش شبیه فلان بازیگر باشه؟ بعد میخندن بهم میگن ای شیطون عجب دله ای بودی تو ما نمیدونستیم تا الان!!البته میدونم درستش هم اینه که مادر و خواهر سلایق شخصی پسر رو بدونن.
    ویرایش توسط myl : چهارشنبه 13 فروردین 93 در ساعت 00:54

  6. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    ببخشید چون سوالم زیاد شد در خصوص این پاسختون یه تاپیک جدید زدم لطفا اونجا پاسخ بدید:
    http://www.hamdardi.net/thread-32722.html#post323780
    یه سوالم هم همینجا بپرسم. طرح مسائل در مورد اندام دختر مورد علاقه به مادر یا خواهر کار درستیه ؟ مثلا بگم دختری رو دوست دارم که قد و هیکلش شبیه فلان بازیگر باشه؟ بعد میخندن بهم میگن ای شیطون عجب دله ای بودی تو ما نمیدونستیم تا الان!!البته میدونم درستش هم اینه که مادر و خواهر سلایق شخصی پسر رو بدونن.
    من نمی دونم شما تا چه حد منظورتون هست.
    کلا که آدم روش نمیشه.با مادر که اصلا.ولی من برادرم با من یکم صحبت می کرد.
    مثلا یک بار کلی بهش اصرار کردم که چه جور قیافه ای مدنظرته.اون موقع تو تلویزیون یه سریالی داشت نشون می داد؛بهم گفت تو فکر می کنی بین اون هنرپیشه ها من از کدوم چهره خوشم میاد.البته من خودم خیلی بهش اصرار می کردم ها.وگرنه خودش که نمی گفت.
    منم گفتم فلانی.گفت از کجا فهمیدی و...
    در صورتی که هنرپیشه های زیباتری تو اون فیلم بودند.
    گفت از نظر چهره خب به نظرم خوبه و...
    ولی من خودم همه مطلب را گرفتم که دیگه منظورش چیه و...
    کلا متوجه شدم دوست داره خانمش ظریف باشه .
    خلاصه من خودم از زیر زبانش خیلی مطلب استخراج می کردم.بعد جلسه ای که منو مادرم تنها می رفتیم بعدش یواشکی باهاش صحبت می کردم.که مثلا موهاش اونجوری و کلا هم بهش گفتم که هیکلش خیلی خوب بود و مثل باربی بود و... که اینا را که می گفتم خوشش میومد.
    نمی دونم خواهر شما چه جوریه.ولی من هیچ چی رو لو نمی دادم.پیش خودم می موند.مسخره اش هم نمی کردم.
    بعد هر جلسه هم کلی از حرفاشون را به من می گفت.کلی براش سوال طرح می کردم که چی بپرسه و...
    همش هم خودم بهش اصرار می کردم.ولی فکر نکنید که برادرم مثلا میومد به من بگه فلان قسمتش این جور باشه ها!نه. کلیاتش را می گفت.
    یه برادرم هم فقط به چهره حساس بود و می گفت معصومیت داشته باشه.کلا راحت گیر تر بود.حتی یک بار تو مجله عکس سه تا دختر بچه انداخته شده بود.از من پرسید فکر می کنی کدوم را خوشم میاد.منم درست حدس زدم.دیگه خیالش راحت شد که بی خودی یه جا خواستگاری نمی برمش.چون واقعا هم سخته با گل و شیرینی بری دختر مردم را ببینی و...

    دیگه اگه کسی بیشتر حساس باشه خیلی کارش سخت تر میشه.اونو نمی دونم دیگه چه طور می تونید مطرح کنید.ولی اگه برادر من بود؛دوست داشتم بهم بگه.البته نه با پررویی ها.با مقدمه چینی و ببخشید و...
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  7. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    myl (چهارشنبه 13 فروردین 93), محمد 93 (یکشنبه 21 اردیبهشت 93)

  8. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    من نمی دونم شما تا چه حد منظورتون هست.
    کلا که آدم روش نمیشه.با مادر که اصلا.ولی من برادرم با من یکم صحبت می کرد.
    مثلا یک بار کلی بهش اصرار کردم که چه جور قیافه ای مدنظرته.اون موقع تو تلویزیون یه سریالی داشت نشون می داد؛بهم گفت تو فکر می کنی بین اون هنرپیشه ها من از کدوم چهره خوشم میاد.البته من خودم خیلی بهش اصرار می کردم ها.وگرنه خودش که نمی گفت.
    منم گفتم فلانی.گفت از کجا فهمیدی و...
    در صورتی که هنرپیشه های زیباتری تو اون فیلم بودند.
    گفت از نظر چهره خب به نظرم خوبه و...
    ولی من خودم همه مطلب را گرفتم که دیگه منظورش چیه و...
    کلا متوجه شدم دوست داره خانمش ظریف باشه .
    خلاصه من خودم از زیر زبانش خیلی مطلب استخراج می کردم.بعد جلسه ای که منو مادرم تنها می رفتیم بعدش یواشکی باهاش صحبت می کردم.که مثلا موهاش اونجوری و کلا هم بهش گفتم که هیکلش خیلی خوب بود و مثل باربی بود و... که اینا را که می گفتم خوشش میومد.
    نمی دونم خواهر شما چه جوریه.ولی من هیچ چی رو لو نمی دادم.پیش خودم می موند.مسخره اش هم نمی کردم.
    بعد هر جلسه هم کلی از حرفاشون را به من می گفت.کلی براش سوال طرح می کردم که چی بپرسه و...
    همش هم خودم بهش اصرار می کردم.ولی فکر نکنید که برادرم مثلا میومد به من بگه فلان قسمتش این جور باشه ها!نه. کلیاتش را می گفت.
    یه برادرم هم فقط به چهره حساس بود و می گفت معصومیت داشته باشه.کلا راحت گیر تر بود.حتی یک بار تو مجله عکس سه تا دختر بچه انداخته شده بود.از من پرسید فکر می کنی کدوم را خوشم میاد.منم درست حدس زدم.دیگه خیالش راحت شد که بی خودی یه جا خواستگاری نمی برمش.چون واقعا هم سخته با گل و شیرینی بری دختر مردم را ببینی و...

    دیگه اگه کسی بیشتر حساس باشه خیلی کارش سخت تر میشه.اونو نمی دونم دیگه چه طور می تونید مطرح کنید.ولی اگه برادر من بود؛دوست داشتم بهم بگه.البته نه با پررویی ها.با مقدمه چینی و ببخشید و...
    آره منم اینی که گفتید و قبول دارم.شما چه خواهر خوب و شایسته ای هستید که اینقدر هوای برادراتونو دارید، واقعا تبریک میگم.خوش بحال پسری که با خانواده ی شما وصلت کنه.
    آره واقعا هم با این هزینه ها نمیشه هر دفعه آدم 150 هزار تومن پول دسته گل بده بعد بره خواستگاری خونه ی دختره همون 5 دقیقه اول بفهمن اصلا بدرد هم نمیخورن.واقعا همچین جلسه ی خصوصی ای نیاز هست.به نظرم سخنرانی آقای فرهنگ هم خیلی متعصبانه و سختگیرانه هستش.

  9. کاربر روبرو از پست مفید myl تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  10. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 خرداد 94 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1394-3-20
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 2.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من با توجه با آنکه خانو خانواده ی مذهبی دارند و خودشان هم طلبه شده اند باید قید و بند هایی بسیار را رعایت کنند و احتمالا
    شما ایشان را با دختران دیگر که به راحتی در جمع شوخی می کنند و می خنددند مقایسه می کنید شاید این خانوم بعدا که با هم محرم شدید واقعا همون
    کیس مورد نظر باشه /؟


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.