به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    325
    Array

    تجربه ی اردیبهشت: *این دهان بستی دهانی باز شد...* ( قراره تا کجا پیش برم؟ اینجا برای من انسان کم نیست؟)

    سلام

    مدتیه یه سوالی ذهنمو مشغول کرده
    و میشه گفت تنها مساله ای که دارم اینه .
    قبلا درگیرش بودم ولی مشغله ذهنی ام وقتی پررنگ تر شد که این جمله رو از استاد ابراهیمی دینانی فیلسوف بزرگ شنیدم:
    "اگر به شان انسان کمتر از مرتبه معراج قایل بشیم به منزلت انسانی بی احترامی کرده ایم و..."

    یعنی ما انسانیم و گاهی به همین زندگی معمولی و خورد و خوراک اکتفا میکنیم


    منم دلم به این خوش بود که یاد و ذکر خدا همیشه در دلمه هدفمه و باهاش رابطه دارم
    فکر میکردم این من رو از حیوانات متمایز میکنه و انسان هستم .

    ولی تازگی ها شک کردم یعنی مطمانم اینقدر ها کافی نیست و اینطور که متوجه شدم معیار انسان بودنمون در حد همون معراجه و واقعا من کجا و اون مرتبه کجا .
    شک کردم که ایا میشه به من گفت انسان یا نه هنوز از مرز حیوانیت خارج نشدم؟

    وقتی به خودم و دیگران نگاه میکنم میبینم بدجور اسیر جسمانی شدیم
    وقتی یک انسان این قدرت رو داره که به طبیعت فایق بشه چرا این همه عاجز موندم
    چرا وقتی گشنم میشه حتی نمیتونم تکون بخورم اعصابم هم بهم میریزه یعنی در حالت عادی طبیعت بر من چیره شده و این راه نفسمو میگیره
    چرا گاهی به حالت های روانیم نمیتونم چیره بشم؟

    وقتی فاصله ام رو تا انسان شدن میبینم برانگیخته میشم و میخوام سیر و سفرم رو شروع کنم ولی کار چندانی نمیکنم
    سوالم از جهان اینه که چه باید بکنم؟
    چرا من به عنوان یه موجود روحانی به اسمان راه ندارم؟
    منی که همه وجودم جسم نیست دوبعد دارم جسم و روح اما چرا فقط جسمانی ام؟


    این همه محدودیت های جسمانی ازارم میده
    این همه چسبیدن به زمین ،اسیر مکان و زمان شدن در شان من انسان نیست .
    به این فکر میکنم که اگه روحانیتم رو پرورش بدم چقدر ماجرا متفاوت میشه اما نمیدونم راه تعادل کجاست و از کجا باید شروع کنم.

    من اسیر خورد و خوراک و خوابم .
    در حال حاضر میخوام انقدر درباره این موضوع بنویسم که به نتیجه برسم..
    .

    من در مورد اصلی ترین موضوع حیاتم نیاز به کمک دارم اما نمیدونم از کی باید سوالامو بپرسم!

    میخوام بدونم ادم معمولی مثل من این سوال براش بوجود اومده؟ ایا تجربه ای داشته ؟ تونسته ازین مرحله رد بشه؟

    کاملا مصداق سوال ذهنیم این شعر مولاناست :


    این دهان بستی دهانی باز شد
    *** تا خورنده ی لقمه های راز شد


    لب فروبند از طعام و از شراب ***سوی خوان آسمانی کن شتاب

    گر تو این انبان ز نان خالی کنی*** پر ز گوهرهای اجلالی کنی

    طفل جان از شیر شیطان باز کن*** بعد از آنش با ملک انباز کن

    چند خوردی چرب و شیرین از طعام ***امتحان کن چند روزی در صیام

    چند شب ها خواب را گشتی اسیر*** یک شبی بیدار شو دولت بگیر


    مثنوی معنوی - مولوی

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : یکشنبه 30 شهریور 93 در ساعت 16:05

  2. 18 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    alireza35 (سه شنبه 01 مهر 93), Eram (یکشنبه 21 تیر 94), hamed-kr (دوشنبه 31 شهریور 93), m.reza91 (یکشنبه 30 شهریور 93), meinoush (یکشنبه 30 شهریور 93), Quality (یکشنبه 30 شهریور 93), salehe92 (دوشنبه 31 شهریور 93), terme00 (یکشنبه 30 شهریور 93), گیسو کمند (شنبه 14 شهریور 94), یه تنهای خسته (جمعه 18 مهر 93), Ye_Doost (شنبه 09 اردیبهشت 96), آونگ (یکشنبه 30 شهریور 93), آزرم (یکشنبه 30 شهریور 93), رزا (یکشنبه 30 شهریور 93), سوده 82 (یکشنبه 01 شهریور 94), شیدا. (یکشنبه 30 شهریور 93), عشق آفرین (سه شنبه 01 مهر 93), صبا_2009 (یکشنبه 30 شهریور 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    میخوام بدونم ادم معمولی مثل من این سوال براش بوجود اومده؟ ایا تجربه ای داشته ؟ تونسته ازین مرحله رد بشه؟
    فکر نمی کنم همچین کسی بیاد تو تالار همدردی به عنوان کاربرا یه پای ثابت باشه! مگه از کارشناسای تالار باشه
    یا اینکه همون خدا که باهاش حرف میزنی بیارتش تو نت سرچ کنه بیاد اینجا :)

    فرشته یه کمی بعضی وقتا واسه خودت همه چی رو پیچیده می کنی و نمی دونمم چرا
    واسه چی خوب تو که انقدر خوبی شادی مهربونی پرانرزی ای زیبایی و ... بیخودی دور خودت می پیچی با این سوالات که بی جوابن؟

    خوب اره جسم محدودیت داره
    اینم یه بخشیشه
    فرشته من هی می خوام تغییر کنم اما نم یدونمم چه تغییری
    تو خودتو زیبا می بینی و تغییر هم نمی خوا اما می خوای خودتو به یه چیزی بزرگتر و پرشکوه تر برسونی و می گی اون خداست
    هر کی یه جوریه

    در مورد حیوونا تا جایی که من دیدم خیلی از حیوونا شرافت بیشتری دارن به نسبت ادما
    در واقع اگه دقت کنی انسان اصلا اشرف مخلوقات نیست
    بیشتر گند زده به کره زمین
    خوبه حالا کره زمین هم انقدر کوچیکه و بیشتر از اون هنوز از دستش برنمیاد خرابکاری کنه
    اگه به حیوونا دقت کنی خیلی هاشونم خوبن
    حیوونا تا جایی که دیدم بچه هاشونو ول نمی کنن مگه اینکه بتونه از خودش مراقبت کنه مثلا بعضی اردکا از جوجگی می تونن از خودشون مراقبت کنن
    یا حتی فاخته بود فکر کنم که مامانه می رفت تخمشو می ذاشت تو لونه ی یکی دیگه. اونم اگه درست یادم بیاد می رفت بررسی می کرد چند روزی اون مامانی رو که قراربود بچه اشو بزرگ کنه بعدش می رفت تخم می ذاشت تو لونه اش
    حیوونا کاراشون خیلی هم حساب کتاب داره
    عاشق هم می شن
    بی رحمی هاشونم از بی رحمی های ما کمتره و یه منطقی اغلب اوقات در پشت کاراشون هست. حتی اگه نباشه غریزه است
    اما ادما چی؟؟؟

    تو زیبایی
    دوست داری زیباتر شی
    می نوشتی که با خدا حرف میزنی
    دیگه چه کارایی کنی خوشحالت می کنه؟ اونکارارو هم بکن
    مثلا ممکنه این باشه که هر روز به ادما مهربون لبخند بزنی. ارزشش زیاده. مخصوصا کسایی که عبوری می بینی. رد میشن تو هم مهربونی
    دیدم می گم ها. یه دفعه ای خوشحال میشن
    کارای اینطوری هم به حرف زدن با خدا اضافه کن
    گل هم که پرورش می دادی اینم خیلی قشنگه

    جسم هم همون خدا بهمون داده
    جسمم همه اش بد نیست که
    با همون جسمه که می تونیم حس کنیم مثلا نرمی ابریشمو
    یا با همون جسمه که می تونیم طلوع و غروب رو ببینیم
    یا می تونیم گل ها رو بو کنیم
    یا حتی رابطه جنسی هم یه لذت جسمانیه که وقتی همراه با عشق شه می شه روحانی

    جسم از روحمون مراقبت می کنه محافظ ماست
    اگه خدا رو دوست داری پس محدودیت هاشو هم بپذیر
    اون بهت این محدودیت ها رو داده

    من این سوالو که چرا باید هر روز غذا بخورم محدودیت جسمانی داشته باشم رو از خودم پرسیدم. به نسبت هم زیاد. اما متفاوت با تو.
    من وقتی افسرده میشدم وقتی پوچی وجودمو می گرفت به یاد این می افتادم که همه چیز روزمره است کارای تکراری از سر اجبار. مثل غذا خوردن.
    اما تو از زیبایی و مهر هست که به این سوال رسیدی.
    واقعیتش هم اینه که جوابی نداره
    البته به نظر من


  4. 7 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    alireza35 (سه شنبه 01 مهر 93), hamed-kr (دوشنبه 31 شهریور 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 30 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 31 شهریور 93), یه تنهای خسته (جمعه 18 مهر 93), سوده 82 (یکشنبه 01 شهریور 94), شیدا. (سه شنبه 01 مهر 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    100
    Array
    سلام
    یک سئوال پرسیدید که برای جواب مفصل اش بیست جلد کتاب باید جلوی آدم باشه ، ولی یه نقل قول کوتاه از قول آیت الله بهجت برای پاسخ کوتاهتون میذارم:

    ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد.

    سعی میکنم در حد مقدوراتم بیام یه چیزایی بگم

    بحثی در عرفان نظری هست با عنوان عین ثابته، این بحث، بحث خیلی دامنه داری هست ولی با یک بیان کلی میشه گفت که تمام موجودات دارای حد ثابتی در خلقت هستند و انسان ها هم همین طور با این تفاوت که حد مرتبه تعالی و دنائت در انسان ها بالقوه معلوم هست و هر کسی هم دارای عین ثابته مخصوص به خودش هست و باید با تلاش با طرف معراج خودش حرکت کنه.
    با این توضیح حد معراج انسان ها با هم تفاوت های اساسی داره و نمیشه اوج معراج معصومین رو با غیر معصومین مقایسه کرد .
    فقط نکته ای که باید بگم این هست که هر کسی در معراج خودش هیچ احساس کمبودی نمیکنه و خودش رو با کسی که عین ثابته اون خیلی بالاتر از اون هست مقایسه نمیکنه،مثل لباسی که به تن من واقعا شکیل و زیباست و این باعث میشه من از لباسم کاملا راضی باشم و دنبال پوشیدن لباس کس دیگه ای که لباس او هم به قامت زیباست نباشم.

    ادامه دارد....
    موفق باشید.


  6. 6 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 21 تیر 94), parsa1400 (شنبه 10 آبان 93), salehe92 (دوشنبه 31 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 31 شهریور 93), سوده 82 (چهارشنبه 14 آبان 93), صبا_2009 (دوشنبه 31 شهریور 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    این سوال های شما در واقع از جمله سوالات پایه در زندگی انسان هست و من خیلی خوشحالم افرادی در این سایت به چنین موضوعاتی به صورت جدی فکر میکنند و از بند و زندان پیشفرض های ذهنی خودشان خارج میشن. این خودش یکی از اهداف اشعار مولانا هست ( بند بگسل باش آزاد .... ).

    حالا که شما یکمی از از این بندها خودتون را رها کردید و یکمی آزادانه تر فکر میکنید این سوال ها تازه شروع میشه . انواع سوال ها ... .

    شاید یک زندگی محافظه کارانه و بدونه دردسر این باشه که هیچ وقت از این بند ها و پیش فرض ها خارج نشیم تا وارد دنیای این سوالات هم نشیم ، این هم میتونه خودش یک سبک زندگی عامه پسند باشه.


    در طول زمان افراد بسیاری در مورد شناخت انسان یا همان معرفت نفس اظهار نظر کرده اند. فیلسوف های باستان ، پیامبران ، عرفا ، شاعران ، بزرگان دینی ،سیاست مداران ، حاکمان ، درویش ها و مردم کوچه و خیابان و .... و در نهایت دانشمندان و روانشناسان .
    بعضی یک هدف غایی یا همان به زبان امروزی مسیر رشد ، برای انسان طراحی یا پیشنهاد میکنند که انسان باید ( که البته خود کلمه باید یک علامت سوال به همراه داره) در ان مسیر به طرف ان هدف حرکت کند.


    اما در مورد معراج :
    منطقی هست که قبل از هر گونه اظهار نظر در مورد هدف غایی انسان ، ابتدا در موردش شناخت و اطلاعات داشته باشیم و توانایی ها و محدودیت ها را بدانیم و بر اساس همین شناخت و اطلاعات هدف گذاری بر اساس واقعیت داشته باشیم.
    این شناخت ظاهرا باید حداقل شامل :
    شناخت مکانیزم فکر کردن یا به تعبیری همان نفس انسان یعنی پاسخ به این سوال که منشا افکار در انسان چی هست؟ ظاهرا مکانیزم فکر کردن خیلی پیچیده هست این پیچیدگی به اندازه میلیون ها سال تکامل انسان هست.
    شناخت مکانیزم رفتاری چرا یک انسان یک کاری حالا خوب یا بد را انجام میده یعنی افکار چطور به فعلییت میرسند ؟چطوری این فرایند عمل میکنه که مثلا یک نفر نماز میخونه یا یک نفر دروغ میگه یا چطوری پرخاشگری میکنه و....
    شناخت هدف زندگی انسان یا در واقع همون رشد انسان چیه؟ شاید جزو همان مکانیزم فکر کردن باشه. آیا واقعا اصلا هدف خاصی وجود داره یا فقط یک سیستم بیومکانیکی خیلی پیچیده هست؟؟
    و....

    اما الان ، یک فردی مثل شما که دنبال پاسخ به امثال این پرسش ها هست ، ظاهرا چاره ای جز افزایش اطلاعات و دانش در مورد خودش نداره زیرا به نظر من این ها سوالاتی هست که خود فرد بهتر جواب را بفهمه و درک کنه ، که حتما باید فقط به علوم قدیمی ( قبل از 100 سال اخیر) اکتفا نکنه و از یافته های جدید هم استفاده کنه. برای دسترسی به اطلاعات صحیح باید از منابع صحیح و معتبر قابل دفاع هم استفاده کنه .
    ویرایش توسط alireza35 : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 15:37

  8. 3 کاربر از پست مفید alireza35 تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 05 مهر 93), Somebody20 (دوشنبه 05 آبان 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 01 مهر 93)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    131
    Array
    سلام عزیزم.
    نظر شخصی من اینه:
    انسان ها منحصر به فرد هستند! اگه قرار بود فقط یک راه برای عروج باشه، خداوند دست به خلقت بیهوده نمیزد. یک نفر که به معرفت الهی نائل میشد کافی بود.
    این همه انسان، با قابلیت ها و استعداد های متفاوت، حتی با ظاهر های غیر همسان ، سرنوشت های متفاوت، نشون میده هر کس در متجلی نمودن عشق به خالق یگانه هست و این نشون میده عشق کشف شدنی نیست. بلکه خلق شدنیه. با عقل جور در نمیاد توی این سن محدود و نا مطمئن که من از ثانیه ی بعد خودم خبر ندارم، عشق بخواد جایی پنهان باشه که من بگردم و پیداش کنم. بلکه تجمع لحظاتی که من عشق آفریدم، معیاری برای میزان تعالی من خواهد بود.
    نیازی نیست پیچیده اش کنی. صبح ، ظهر ، شب وسواس عبادت داشته باشی، لبخند رضایتی که بر لبان مادرت جاری میکنی، کمک به دوستی سردرگم، شکر جانانه ای بر سر سفره، در آغوش کشیدن طفلی گریان، نگاه شاکرانه به یک گل زیبا، همه ی اینها اگر به نیت خشنودی و اطاعت خداوند باشه کافیه....
    اون چیزی که تو این جهان سخته صداقت و وفاداری به خداست. این که شهامت داشته باشی طبق میل اون رفتار کنی، نه میل خودت.
    خداوند با خواب و خوراک ما مشکلی نداره، مسئله کوته فکری و کوته نگری ماست که از این جهان با این نظم و عظمت فقط خواب و خوراکمون رو میبینیم. وگرنه آفریده که استفاده ببریم.
    ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
    تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.

    این به غفلت نخوردن و به غفلت سپری نکردنه که اهمیت داره.
    پول ، قدرت ، شهرت ، شهوت ... به دست من بیاد میشم سرکش، به دست یکی دیگه میرسه میشه کورش کبیر!
    مشکل اسیر جسم بودن نیست. اسیر جهل بودنه.

    آنگاه که جسم جان شد
    عیسی به آسمان شد

    این جسم ما نیست که ما رو روی زمین نگه داشته، این ناتوانی روح ماست، جهل روح ماست که بلد نیست جسممون رو پرواز بده.


    قضیه اینه که هرچه بیشتر سعی در اطاعت داشته باشی، حجاب های معرفت الهی رو از پیش رو بر میداری، زیبایی های بیشتری میبینی، پس عاشق تر میشی، بیشتر اطاعت میکنی و این چرخه ادامه داره، تا بی کران.
    شاید به همین دلیله که خدا میگه:"ما جن و انس را جز برای عبادت کردن نیافریدیم"
    هرگاه خشنودی خودت رو خشنودی خداوند قرار دادی، هرگاه هر لحظه ای رو بهانه ای برای عشق آفرینی قرار دادی، خیالت راحت باشه زندگانی کردی، نه زنده مانی.

    میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
    تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

    البته من کوچکتر از اونی هستم که در این مورد نظر بدم. من پیش پای خودم رو هم نمیبینم. فقط خواستم همفکری کرده باشیم، شاید چیزی از هم یاد بگیریم.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 19:34

  10. 5 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 05 مهر 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 01 مهر 93), گیسو کمند (شنبه 14 شهریور 94), طاهره (چهارشنبه 14 آبان 93), صبا_2009 (سه شنبه 01 مهر 93)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    325
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    فکر نمی کنم همچین کسی بیاد تو تالار همدردی به عنوان کاربرا یه پای ثابت باشه! مگه از کارشناسای تالار باشه
    یا اینکه همون خدا که باهاش حرف میزنی بیارتش تو نت سرچ کنه بیاد اینجا :) چرا یعنی کسی همچین دغدغه ای نداره؟ خیلی مساله ام غیر عادیه؟

    فرشته یه کمی بعضی وقتا واسه خودت همه چی رو پیچیده می کنی و نمی دونمم چرا؟ این اصلا پیچیدگی برام نداره مبهمه ولی خیلی اهمیت داره
    واسه چی خوب تو که انقدر خوبی شادی مهربونی پرانرزی ای زیبایی و ... بیخودی دور خودت می پیچی با این سوالات که بی جوابن؟ فکر میکنم جواب اصلی افرینش همین سواله .. یعنی جواب داره ولی من حدو حدودشو نمیدونم ...منابع درستشو نمیشناسم

    خوب اره جسم محدودیت داره
    اینم یه بخشیشه
    فرشته من هی می خوام تغییر کنم اما نم یدونمم چه تغییری
    تو خودتو زیبا می بینی و تغییر هم نمی خوا اما می خوای خودتو به یه چیزی بزرگتر و پرشکوه تر برسونی و می گی اون خداست
    هر کی یه جوریه

    در مورد حیوونا تا جایی که من دیدم خیلی از حیوونا شرافت بیشتری دارن به نسبت ادما من دنبال بررسی ادمای خاطی نیستم دارم از اصالت انسان میپرسم اصلمون چی باید باشه یعنی یه معیار برای ادمی در حد خودم میخوام.
    در واقع اگه دقت کنی انسان اصلا اشرف مخلوقات نیست نیست ولی حقیقتش هست باید باشه هدف اینه
    بیشتر گند زده به کره زمین
    خوبه حالا کره زمین هم انقدر کوچیکه و بیشتر از اون هنوز از دستش برنمیاد خرابکاری کنه این یه بحث دیگه است
    اگه به حیوونا دقت کنی خیلی هاشونم خوبن حرف من خوبی و بدی حیوون نیست اون غریزه است .هرکسی هرموجودی یه طبقه ای در عالم داره که باید به اون برسه میتونه نزول کنه به پایین ترینن مرحله
    یعنی مراحل همون جامدات و نباتات و حیوانات و انسان هست خیلی از ما در حد جمادات و نباتات ممکنه باشیم و شاید پایین تر میخوام جایگاه خودمو بدونم و بدونم به کجا باید برسم؟

    حیوونا تا جایی که دیدم بچه هاشونو ول نمی کنن مگه اینکه بتونه از خودش مراقبت کنه مثلا بعضی اردکا از جوجگی می تونن از خودشون مراقبت کنن
    یا حتی فاخته بود فکر کنم که مامانه می رفت تخمشو می ذاشت تو لونه ی یکی دیگه. اونم اگه درست یادم بیاد می رفت بررسی می کرد چند روزی اون مامانی رو که قراربود بچه اشو بزرگ کنه بعدش می رفت تخم می ذاشت تو لونه اش
    حیوونا کاراشون خیلی هم حساب کتاب داره
    عاشق هم می شن
    بی رحمی هاشونم از بی رحمی های ما کمتره و یه منطقی اغلب اوقات در پشت کاراشون هست. حتی اگه نباشه غریزه است فکر میکنم منظورم رو درست نرسوندم
    اما ادما چی؟؟؟ ادما اختیار دارن و حدش خیلی بالاست ما خیلی قدرت میتونیم داشته باشیم

    تو زیبایی
    دوست داری زیباتر شی
    می نوشتی که با خدا حرف میزنی
    دیگه چه کارایی کنی خوشحالت می کنه؟ اونکارارو هم بکن
    مثلا ممکنه این باشه که هر روز به ادما مهربون لبخند بزنی. ارزشش زیاده. مخصوصا کسایی که عبوری می بینی. رد میشن تو هم مهربونی
    دیدم می گم ها. یه دفعه ای خوشحال میشن
    کارای اینطوری هم به حرف زدن با خدا اضافه کن
    گل هم که پرورش می دادی اینم خیلی قشنگه مشکلی ندارم خوبم به همه کارارم میرسم این سوال یه چیز دیگه است یجوری موقعیت شناسی در عالم .فکر نمیکنم وضع موجود ادم ها توجیح یا حتی معیاری برا مقام انسانیت باشه شاید چیزی که باید باشیم خیلی متفاوته و خبر نداریم چیزایی هست که تو خوابم ندیدیم ..مقاممون خیلی بزرگه مینوش جان من اونو میخوام

    جسم هم همون خدا بهمون داده
    جسمم همه اش بد نیست که
    با همون جسمه که می تونیم حس کنیم مثلا نرمی ابریشمو
    یا با همون جسمه که می تونیم طلوع و غروب رو ببینیم
    یا می تونیم گل ها رو بو کنیم
    یا حتی رابطه جنسی هم یه لذت جسمانیه که وقتی همراه با عشق شه می شه روحانی

    اونا باید باشن ولی میگم چقدر باید جسمم رو محدود کنم که زبان روحم باز بشه بالا بره حداقلش اسیر نباشه و ازادی داشته باشه


    جسم از روحمون مراقبت می کنه محافظ ماست
    اگه خدا رو دوست داری پس محدودیت هاشو هم بپذیر بحث من اینه که این محدودیت ها رو خودم ایجاد کردم بالقوه خدا در من قدرت نفوذ قرار داده از هر صفتی که داره به ما هم یه شمه ای رسونده حتی صفت "کن فیکون "ش هم ما داریم میتونیم به هرچیزی بگیم باش و اون بشه میدونی کجا میتونیم اینکارو بکنیم ؟ تو خیال .
    اون بهت این محدودیت ها رو داده

    من این سوالو که چرا باید هر روز غذا بخورم محدودیت جسمانی داشته باشم رو از خودم پرسیدم. به نسبت هم زیاد. اما متفاوت با تو.
    من وقتی افسرده میشدم وقتی پوچی وجودمو می گرفت به یاد این می افتادم که همه چیز روزمره است کارای تکراری از سر اجبار. مثل غذا خوردن.
    اما تو از زیبایی و مهر هست که به این سوال رسیدی. اتفاقا من از خوردن و خوابیدن خیلی لذت میبرم و فکر میکنم باید یه حدی براش قایل باشم و اینقدر تو نخش نرم تا وقتی که تو قید و بند این لذت ها باشم لذت اصلی رو از دست میدم.مشکل من اینه
    واقعیتش هم اینه که جوابی نداره فکر میکنم جواب داره اونم کامل
    البته به نظر من

    مرسی برام نوشتی من سردر گمم و ازین حدم راضی نیستم نمیتونم بهش عادت کنم وگرنه خیلی هم راحتم اما نمیخوام ساکن بمونم میخوام تو عالم حقیقت هم یه حرکتی داشته باشم یعنی تمام پیشرفت هامون تو دنیا افقیه عمودیشو هم میخوام.یعنی لازمه نه اینکه از رو فان و هیجان بخوام پی اش باشم هدف همینه .


    البته خیلی حرف دارم ولی وقت نوشتن ندارم .
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 19:43

  12. 2 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 01 مهر 93), عشق آفرین (چهارشنبه 02 مهر 93)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    نه غیرعادی نیست
    اما سایت همدردی سایت مشاوره خانواده و ازدواجه. حتی سایت مشکلات فردی هم که مشکلات منه نیست چه برسه به سوال تو. واسه همین فکر نمی کنم اینجا حواب بگیری. جای دیگه ای باید بگردی
    سوالت به مباحث عرفان مربوط میشه.از کسایی که در این زمینه تخصص دارن باید بپرسی. کسایی که عملا در عرفان پیش رفته باشن
    جواب این سوالو به نظرم باید ادم کل زندگیشو بذاره واسش تا بهش نزدیک شه. نمی تونه جواب واضح داشته باشه. نزدیک هم که بشی می شه مولانا و حافظ که اخرش خیلی وقتا می گن خاموش هستن و بیشتر نمی گن
    اگه علاقه داری می تونی در زمینه تفاسیر اشعار مولانا کار کنی و مطالعه کنیدر مسیر جواب سوالت هست
    بله اختیار داده و قدرت داریم که به جسممون هم تا حد زیادی تسلط پیدا کنیم اما این قدرت رو ادمای کمی به دست میارن. چون ادمای کمی هستن که در این راه میان عمرشونو صرف می کنن
    سکوت فکری مثل مدیتیشن هم کمک می کنه به اون پیشرفت روحی که مد نظرته
    ویرایش توسط meinoush : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 21:34

  14. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    Somebody20 (دوشنبه 05 آبان 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 01 مهر 93)

  15. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    325
    Array
    نمیدونم چرا اکثرا ادم ها انرژی زیاد و ذوق و شادی بیش از حالت معمولی رو برنمی تابند
    یجورایی ناخوداگاه عادت دارن این ها رو همین که در فردی دیدن سرکوب بکنن

    مردم سرکوب گر اعتماد به نفس و شادی ان ...

    نمی دونم چرا سطح عمومی انرژی ادم ها خیلی پایینه و این تو ذوق می زنه نمیشه با خیلی ها به قولی حال کرد
    خنده و شادی با دیدن بعضی ها رو لبهات می ماسه
    اونی که میخوایی نیستن

    اگه غمگین و افسرده باشی خیلی همتا برات پیدا میشه ولی وقتی شاد و شلوغی یجوری از استانه تحملشون رد میشه
    دست خودشون نیست خب باهات نمی تونن به توازن برسن و این میشه .

    این موقع است که برای رفع هیجانات و شادی های اصیلت که خیلی سرکشن رو به عالم و کس دیگه ای میاری
    اخه این ها نه تنها راضی ات نمیکنن تو ذوقت هم میزنن

    مجبوری یه ارتباط دیگه ای رو تجربه کنی نا خوداگاه این میل و اشفتگی تو رو هل میده به لایه ی دیگه ای از جهان یجورایی پرده ها رو میشکافی
    بعد می فهمی که چقدر خوب بوده از ادما ضد حال خوردی و راضیت نکردن
    اگه راضی میشدی همون جا پست و پایین می موندی

    همه چی ات مرتفع میشه اوج میگیری
    این موقع دلت بخاطر ادم ها به درد نمیاد به خاطر دوری یک انسان هم دلت به درد نمیاد فقط دوسشون داری فقط مهربونی ولی نیازت بالاتر ازین هاست ..
    می فهمی رابطه با ادم ها هم یه ازمون و مرحله بوده که باید ازش رد میشدی نه اینکه می موندی ...

    هرچی بیشتر جلو میری بیقراری بیشتر میشه باز مجبوری حرکت کنی سکونی در کار نیست
    حجم انرژی ات هر بار تصاعدی بالاتر میره
    وقتی یه ویوی جدید میبینی میگی اها پیداش کردم ولی نه بعدا میبینی باز یه پله بالاتر داره خودنمایی میکنه تو لایه های زندگی ت
    گاهی تحمل حس های مسیر جدید برات سخته نمی دونی باید چیکار کنی یه گیجی خوش طعمه هی مزه مزه میکنی عشق می کنی ولی سخته

    اینجاست که بجز اشک و ناله کاری ازت ساخته نیست ...

    زندگی و حالات روح خیلی سیاله جاریه اگه مسیرش رو پیدا کنه لذت هایی که میبره از تصورمون خارجه ..

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : جمعه 18 مهر 93 در ساعت 01:08

  16. 2 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 18 مهر 93), Somebody20 (دوشنبه 05 آبان 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 آبان 99 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-12-06
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    25,868
    سطح
    96
    Points: 25,868, Level: 96
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 482
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    743

    تشکرشده 1,065 در 185 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بر شما ژرف اندیشان
    مطالب وسیع هست.وقت اندک و موضوع مهم. شاید آشنایی با جواد در پیوند ذیل به آنچه می طلبید نزدیک باشد.
    جواد عزیزم میدونی چقدر دلم برات تنگ شده؟!
    وقت خشم و وقت شهوت مرد کو
    طالب مردی چنینم کو به کو

  18. 3 کاربر از پست مفید غریب آشنا تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 18 مهر 93), فرشته مهربان (جمعه 18 مهر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 18 مهر 93)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    325
    Array
    یه چیزی تو وجودم ریشه انداخته که نمی ذاره بیفتم خیلی رو دارم خیلی .
    هر چیه کارش درسته.

    نمیدونم چیه که نمی ذاره ناراحت بشم و ازینکه نمی تونم ناراحت بشم و از دردها ناله کنم ،رنج میبرم و بعد ازین رنج بردنم لذت می برم و شاد میشم ...
    یعنی غمم تبدیل به شادی میشه و من واقعا مرز این دو مفهوم رو گم کردم .

    شادی به معنای واقعی همه رنج هام رو در بر گرفته رنج هایی که اگه بگم نمیتونند تبدیل به بیان بشن..رنج هایی که فیل رو هم از پا در میارند...

    بهرحال شکر چون او بهتر به احوالات ما اگاهه.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  20. 2 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 26 مهر 93), paiize (شنبه 26 مهر 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پیشنهاد وقفه سه ماهه قبل از ازدواج تصمیم درستی بوده؟
    توسط بهار480 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 12 اردیبهشت 93, 12:43
  2. پیاده‌روی آرام فایده زیادی برای تندرستی ندارد
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 07 آبان 90, 23:46
  3. هدف از خلقت انسان و این نظام هستی چیست؟
    توسط keyvan در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 25 اردیبهشت 88, 13:18
  4. پیشنهاد دعای همزمان همه در ظهر عاشورا جهت تندرستی شاد
    توسط گرد آفرید در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 دی 87, 20:50
  5. به راستی عشق چیست؟
    توسط dani در انجمن آرامش
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 دی 86, 15:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.