پشت صحنه صندلی داغ سری سیزدهم

[باغبان]

احساس جاماندگی یه دلیلش اینه که بسیاری از دوستان قدیم و هم سن و سالان رو خیلی کمتر میبینم.

آدم ها یه روزی می آیند و یه روزی میروند،

در این دنیا همه رهگذریم ،

ممکن است کسی به اندازه یک سلام،

کسی به اندازه گفتگویی ساده،

کسی به اندازه یه درد ودل زیبا ،

کسی به مانند همکلاسی های زمان مدرسه ،

شاید بعضی ها به مانند سایبان خستگی ها و دلتنگی ها ،،،،،،،

اندک و یا زمانی در کنار ما باشند ،

اما،،،

آدم‌ها عبور می کنند،،،

و تنها مقصد است که می ماند!،،،

استفاده کردیم از صندلی داغ شما
موفق باشی آقا امین

[بالهای صداقت]

دوستانی که احتمال حضورشان وجود دارد ...
..

خانم : منم بازی؟ بعدش میره که رفت
هنوز اطلاعاتی از ایشان در دست نیست

خانم بالهای صداقت
.........................................

سلام بر تمامی اعضای نابِ تالارِ نازنین همدردی
گیسو کمند گرامی و عزیز
اولا) خیلی خرسند شدم که این ایموجی خوشگل رو جای من گذاشتید دی:
دوم)بعدش به قول خودت " میره که میره "
هنوز نمی دونم چرا میرم که میرم
خیلی پیشترها اصلا تصور اینکه نیام تالار برایم امکان پذیر نبود ، یه کابوس وحشتناک می شد اگر یه روز می اومدم و می خوردم به این پیغام که سایت از دسترس خارج شده .. یه دقیقه یک بار چک می کردم تا تالار دوباره برقرار بشه
خدایی اش خیلی توی تالار بودم و چقدر مقاله می خوندم و نت برداری می کردم
ولی نمی دونم چرا الان نمی تونم پست بذارم

....
اگرچه می بایست در پیام خصوصی بهتون جواب می دادم ، در مقابل هزار و یک بهانه که سبب میشه نیام تالار ، همین پیام های خصوصی شما و الزامی که گذاشته بودی واسه پاسخ دادن ،بهانه شد بیام اینجا و چاق سلامتی کنم
البته پستم ، باید بره توی حال و احوال ... فرشته جان مددی بفرما و با خط کش مدیریت ت این پست را منتقل بفرما

....
گیسو کمند جان الان خداییش چی می خواهید بپرسید؟ قبلا خیلی خودم پایه این دست تاپیک ها بودم ولی نمی دونم چه اتفاقاتی در من رخ داده که خیلی فرق کرده ام ، یه جورایی همه چیز رو همین طور که هست پذیرفته ام ...کمتر سراغ چالش میروم و به زندگی روزمره و آرامشی که الان دارم خو گرفته ام ، شاید هم قوه هیجاناتم رو از دست داده باشم
به هرحال باعث خیر شدی که یه حال و احوالی هم از دوستان داشته باشیم

سلام نازنین های تالار
از shad و نقاب و ani و کیوان و سارا بانو و بینهایت و مامفرد و جی اچ ثنا یا همون غزاله و گل مریم و کیوان و باران68 و حامد65و موعود و کامران2007 و فیلوسارا و ستاره و ... خیلی قدیمی های تالار که ذهنم یاری نمی کنه تا عزیزانی که بچه های امروز تالار هستند
دم همگی تون گرمِ گرم ، کاسه های دلتان لبریز از امید
یا حق

[گیسو کمند]

خانم بالهای صداقت ممنون که اینجا نوشتید ،
لطف اینجا همینه
خیلی از دوستان شرکت کردند
خیلیها هم نتوانستند شرکت کنند اما حضور داشتند
روی هم رفته خوش گذشت .

بالهای صداقت :

شاید هم قوه هیجاناتم رو از دست داده باشم

خیلی جسارته ، ولی خوب منم پسر شجاع ام
خانم بالهای صداقت ، یکم غیر عادی نیست ، این همه از هیجان افتادن

[maryam123]

سلام

پشت صحنه هم تعطیله؟!

انشالله که نیست! چون من دارم پیغام میذارم!!

میگم اقای مدیر خیلی خلاصه و مفید جواب دادناااااا.قبول نیست...یه سری سوالا رو هم که جواب ندادن کلا....بیاین یه توطئه ای علیه ایشون کنیم(اگر منو دیگه ندیدین حلال کنین!! )

[فکور]

سلام
من هم میخوام ارزیابیم رو از صندلی داغ این دفعه بذارم

به نظر من این دفعه کسی که نشست روی صندلی، اصلا داغ نشد و بیشتر کسانی که سوال پرسیدن داغ شدن
واقعا آفرین به هوش و ذکاوت مدیر همدردی که از پاسخ دادن به بیشتر سوالها فرار کردن

من البته دوست دارم یک جمع بندی هم داشته باشم
آقای مدیر شما شخصیت منطقی دارید راه حلهای مناسبی برای ارائه به مشکلات دارید که شاید بیشتر مشاورها این خصوصیت رو نداشته باشند یعنی راه حل هاشون شاید چندان کاربردی و هوشمندانه نباشه و من خودم شخصا به خیلی از مشاورین اعتمادی ندارم

ولی من یک نقد هم به شما دارم که در صورتی که اجازه داشته باشم در آینده بیانش می کنم
راستش در حین برگزاری این صندلی داغ کمی به یاد کاربر"بی دل" و دلایل رفتنش از تالار افتادم.

در هر صورت من شخصا از حضور مدیر همدردی در تاپیک صندلی داغ سپاسگزاری می کنم و برای ایشان آرزوی سلامتی و آرامش دارم

گیسو کمند عزیز از شما هم بابت زحماتی که متقبل شدی تشکر می کنم

[miss seven]

سلام دوستان عزیزم

فردا چه روزی خواهد بود برا من !!!

خواهشمندم تلافی صندلی داغ مدیر عزیز رو سر من در نیارید

[گیسو کمند]

همدردی ها سلام

خوب ، مریم جان عملیات شکست خورد
این باخت ضایع (هشت _ هیچ ) رو به جامعه شکست خورده ی همدردی تسلیت میگم

وقتی دیدم مدیر از ساعت 11 شب تا حدودا صبح ساعت 4 داشتن پاسخها رو مینوشتن خیلی متاثر شدم ....
اینهمه مشغله و اینطور خوش قول !

گویا هدف این بود که مدیر بشن سفیر مسئولیت پذیری در صندلی داغ
(بعضی ها که فرار کردند یاد بگیرند )
پاسخهای تخصصی هم خیلی خوب بود

فکور ، عزیزم بزار ببینم چیکار میکنم ( شما بخون چه گلی به سربگیریم )
در حال رایزنی هستیم ...
دلمون که خنک نشد بلکم یه چیکه آب گیربیارم بریزیم رومون

راستی آقای باغبان اون دوستتون که فرار کرده خبری هم ازشون نیست ،
ظاهرا رفتن همون پاتوق همیشگیتون ( مریخ )
بهشون پیغام بدید مدیرصندلی داغ عفو نمودند ،
کاریشان نداریم


آها یه چیزدیگه
فرزندانم کاش حداقل پاسخهارو میخونیم با کلیک روی تشکر کمی بیشتر قدردان باشیم

[paiize]

سلام
تمنای عشق شمامگه مجری خانم 7 نیستین؟پس کجایید؟خانم 7 بدجوری دارن دَر میرن ازجواب دادن!!!حالم خوش نیست وفلان وبهمان نداریم.زودتربیایدکه خانم 7 دارن خنکترین صندلی روتجربه میکنن.
این که نشدکه!!!

[تمنای عشق]

سلام
تمنای عشق شمامگه مجری خانم 7 نیستین؟پس کجایید؟خانم 7 بدجوری دارن دَر میرن ازجواب دادن!!!حالم خوش نیست وفلان وبهمان نداریم.زودتربیایدکه خانم 7 دارن خنکترین صندلی روتجربه میکنن.
این که نشدکه!!!

سلام

پرسیدم عزیز جان

[hamed-kr]

خانم بالهای صداقت ، یکم غیر عادی نیست ، این همه از هیجان افتادن

عجیب تر از اون ، این همه بـــــه هیجان افتادن خانم گیسو کمند عجیبه!

یعنی واقعا قبل تر ها توی خواب نمی دیدم که خانم گیسوکمند چنین زلزله ای باشه که بتونه اینجوری زمین و زمان رو بلرزونه !!! (البته در کمال ادب و با یه طنازی خاصی) ،ان شاء الله که خدا این شادابی رو براتون نگه داره.


خانم تمنای عشق این همه نگین بی سوادم خب ، یعنی چی آخه ، آدم همین که سواد خوندن نوشتن داشته باشه کافی هست ،دیگه بقیه اش یه سری آگاهی های تخصصی توی رشته های درسی که طرف مدرک میدن (البته قرار نیست اون رو هم کوچیک کنیم ) ، شما سواد خوندن نوشتن که دارین بقیه اش هم با مطالعه به دست میاد .

- - - Updated - - -

راستی خانم مدیر کل طناز و ترسناک !!! سری نمی دونم یادم نمیاد چندم صندلی های داغ (الآن رفتم عنوان تاپیک رو نگاه کردم ظاهرا سری سیزدهم الله اعلم) یه پیگیری بکنین و از این فرصت استفاده کنین که مدیر های ارشد تالار چرا می تونن از خودشون تشکر کنن و واسه پست های خودشون احتمالا لایک هم می تونن بذارن ، آخه آدم این قدر ...