به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 75
  1. #41
    روانشناس تربیتی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 تیر 95 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-5-26
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    404

    تشکرشده 451 در 101 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام

    اعتقادات هر فردی از جمله مواردی است که با همه جوانب زندگی ارتباط پیدا می کند. اعتقادات یک مجموعه هست، مجموعه ای از عقاید که فرد همراه با خودش داره. تناسب اعتقادی برای ازدواج از این جهت حائز اهمیت هست که دو طرف دارن با این مجموعه اعتقادی زندگی می کنند و نمیشه اونها رو از اعتقاداتشون جدا پنداشت. افراد هم از آنجا که با اعتقاداتشون بزرگ شدند و دارند زندگی می کنند و احتمالا بنا به دلایلی که برای خودشون لااقل موجه هست، اونها رو کسب کرده اند، خیلی بعیده به راحتی دست از اعتقاداتشون بردارند؛ مگر اینکه دلایلشون برای داشتن این اعتقادات به قدری سست باشه که مثلا حاضر بشن به خاطر دوست داشتن کسی یا مثلا با گرفتن باج از کسی، اونها رو کنار بگذارند. معمولا هم کسانی که عاشق میشن و میگن به خاطر عشقم حاضرم مثلا فلان کار رو بکنم یا نکنم، پس از گذشت مدتی، به همون اعتقاد قبلی برمیگردند. حالا در این بین ممکنه یه موقع اتفاق خاصی پیش بیاد یا فرد با یک منطق قویتر مواجه بشه و اعتقاد خودش رو مورد بازنگری قرار بده. پس باید این نکته مهم رو دانست که اعتقادات افراد، به خصوص اگر براشون دلایل موجه داشته باشند، به این آسانیها قابل تغییر نخواهند بود.

    حالا مساله شما و همسرتون اینه که شما مجموعه اعتقاداتی دارید که با مجموعه اعتقادات همسرتون ناهمخوانه. خب، اینکه در جلسه خواستگاری چه گذشته و همسرتون پذیرفتند که شما چگونه هستید، مربوط به گذشته هست. ممکنه در آینده هم ایشون نظرشون مجددا تغییر کنه یا حتی خود شما. ولی ما در شرایط فعلی با این مساله مواجهیم که اعتقادات شما و همسرتون تشابهی با همدیگر ندارن. از مباحث اعتقادی و حقوق زن و مرد و ... که بگذریم و جای بحثشم اینجا نیست، اعتقادات شما در یک طرف پیوستار و اعتقادات همسرتون در نقطه مقابلش به نظر میرسه. یه موقع دو طرف اعتقاداتشون متفاوت، ولی نزدیک به همه که اون بحث دیگریه. مثلا یکی از همسران اجتماعی و دیگری معمولیه. اینجا میشه با تعدیل کردن دو طرف، مساله رو حل کرد. اما یه جا یکی از زوجین کاملا اجتماعی و دیگری کاملا منزوی هست. اینجا تعدیل کردن هم شاید خیلی جوابگو نباشه. البته این یک مثال برای تقریب به ذهن بود و شاید در واقعیت بشه مواردی از این دست پیدا کرد که دارن با هم زندگی می کنند. شاید برای شما زیاد مهم نباشه که همسرتون نماز بخوانه یا روزه بگیره، چون این اعمال رو فردی میدونید و احتمالا تا زمانی که کسی همسرتون رو به این موارد متهم نکرده باشه، شما هم باهاش مشکلی نخواهید داشت! اما حجاب، یک مساله اجتماعیه. اینجاست که شما در تعارض قرار می گیرید. اطراف شما رو کسانی پر کرده اند که دیدشون نسبت به حجاب خوشایند نیست. اما همسر شما اعتقاد داره که نه تنها حجاب لازمه، بلکه صحبت با نامحرم رو هم کاملا رعایت می کنند. ممکنه دید اطرافیان شما به نماز هم همین باشه، اما شما به نماز اینقدر حساس نیستید؛ شاید چون در معرض دید دیگران نیست، یا اون رو موردی فردی تلقی می کنید. حالا بحث اون مجموعه اعتقاداتی که بیان کردم برجسته میشه. مجموعه اعتقادات یعنی مجموعه کارهای فردی و جمعی. کسیکه مبنای اعتقادی ضعیفی داشته باشه، ممکنه بشه راضیش کرد که مثلا نماز بخونه، ولی حالا حجاب رو بیخیال شه یا مثلا روزه رو یه درمیون بگیره و نگیره! ولی فردی که مبنای اعتقادی قوی و مستدل داره رو نمیشه مجبور به چنین تغییراتی کرد. در سبک زندگی او، هم نماز هست و هم روزه. هم خمس هست و هم حجاب. این یعنی یک جور ثبات درونی در اعتقادات. به هم خوردن این ثبات، برای افراد استرس زا و تعارض آوره. خب، برای خودش ما هم احتمالا همینطوره. آیا برای شما راحته که مثلا با نامحرم راحت بگید و بخندید، و در مجالس به قول خودتون باز عمل کنید، ولی در عین حال معتقد به حجاب هم بشید؟ خب این یه جور تنشه. افراد برای کارهاشون دنبال دلیل میگردند و اگر کارشون با اعتقادشون در یک راستا نباشه، دچار ناهمخوانی میشن. شما حتی اگه بتونید همسرتون رو از آشپزخانه هم بیرون بیارید، نمیتونید او رو مجبور کنید که با پسرخاله تون دست بده، با نامحرمها تو مجلس بگو و بخند راه بندازه و جلوی نامحرم لباس باز تنش کنه. چون اینها منجر به ناهمخوانی و از بین رفتن آرامش و ثباتش میشه. متقابلا بعید میدونم همسرتون بتونه شما رو متقاعد کنه که جلوی نامحرم، سرتون رو بندازید پایین و مثلا به موش نگاه نکنید یا اگر دست داد باهاش دست ندید. خب، مبانی شما با هم متفاوته

    اما علاوه بر این مسائل، آنچه برای شما پیش بینی میشه، مساله تربیت فرزندان هست. آیا اگر شما صاحب دختری بشوید، این دختر خانم گل قراره با سبک شما تربیت بشه یا با سبک مادرش، یا اینکه ول بشه به امون خدا؟ آیا میتونید درباره تربیت فرزند، به سبک مشترکی دست پیدا کنید؟

    نیاز جدی هست که شما و همسرتون به اتفاق هم نزد مشاور خانواده بروید و درباره این مسائل مهم صحبت کنید و مشاوره لازم رو دریافت کنید. برای تصمبم گیری عجله نکنید. باید بتونید مساله رو همه جانبه مورد بررسی قرار بدید.
    مثل ساحل آرام باش، تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند

  2. 10 کاربر از پست مفید mohsenazizi تشکرکرده اند .

    **روشنا** (شنبه 11 مرداد 93), asemani (پنجشنبه 03 مرداد 92), barani (جمعه 04 مرداد 92), del (یکشنبه 06 مرداد 92), mohammad6599 (یکشنبه 06 مرداد 92), sanjab (پنجشنبه 03 مرداد 92), saraamini (پنجشنبه 03 مرداد 92), فرشته مهربان (شنبه 05 مرداد 92), نوروزیان. (پنجشنبه 03 مرداد 92), مدیرهمدردی (سه شنبه 08 مرداد 92)

  3. #42
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    رابطه نزدیک با هم برقرار کردین؟

    - - - Updated - - -

    تو این جور روابط چطوره نسبت به شما گرمه یا سرد؟

  4. #43
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    432
    سطح
    8
    Points: 432, Level: 8
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام ، وقتی خودمو جای خانمتون میذارم فکر میکنم منم همین روند رو پیش میگرفتم ! میدونید من فکر میکنم شاید میترسه از اینکه از زنهای فامیل شما کم بیاره نتونه تو رقابت لباس و آرایش و رفتار اجتماعی خودشو نشون بده و بهترین راه حل اینکه بهشون انگ بی حیایی بزنه به عبارت دیگه صورت مسا له رو پاک کرده...اگه بهش فشار بیارید بیشتر مقاومت میکنه بدتر میشه ،بهش اطمینان بدین که دوسش دارین هر جور که باشه بعد از کلی حرفای محبت آمیز اونوقت ازش یه تغییر کوچیک خیلی کوچیک و بخواین حتی اگه قبول نکرد ببوسیدش و بهش بگین اشکالی نداره تو از نظر من از همه زنها بهتری و این روند رو ادامه بدین ...فکرکنم قدم قدم به نتیجه میرسید صبر داشته باشید

  5. #44
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mah naz نمایش پست ها
    رابطه نزدیک با هم برقرار کردین؟

    - - - Updated - - -

    تو این جور روابط چطوره نسبت به شما گرمه یا سرد؟

    بله داریم. خیلی معمولیه. نه کم نه زیاد

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط anahid نمایش پست ها
    با سلام ، وقتی خودمو جای خانمتون میذارم فکر میکنم منم همین روند رو پیش میگرفتم ! میدونید من فکر میکنم شاید میترسه از اینکه از زنهای فامیل شما کم بیاره نتونه تو رقابت لباس و آرایش و رفتار اجتماعی خودشو نشون بده و بهترین راه حل اینکه بهشون انگ بی حیایی بزنه به عبارت دیگه صورت مسا له رو پاک کرده...اگه بهش فشار بیارید بیشتر مقاومت میکنه بدتر میشه ،بهش اطمینان بدین که دوسش دارین هر جور که باشه بعد از کلی حرفای محبت آمیز اونوقت ازش یه تغییر کوچیک خیلی کوچیک و بخواین حتی اگه قبول نکرد ببوسیدش و بهش بگین اشکالی نداره تو از نظر من از همه زنها بهتری و این روند رو ادامه بدین ...فکرکنم قدم قدم به نتیجه میرسید صبر داشته باشید

    یعنی انقدر اعتماد به نفسش پایینه!؟ چهره ی قشتنگی داره اگه درست لباس بپوشه و انقدر خودشو نپوشونه از خیلی ها سره. من میخواستم یه سفر خارجی با خودم ببرمش ولی وقتی این کاراشو میبینم پشیمون میشم.خودشم ضمنی میگه خارج خوب نیست و محیطش خرابه و اینجور چیزا. فکر میکنم حتی اگه با من بیاد حاضر نیست هیچ تفریحی بکنه
    ضمنا زن من خانواده مو دیده بود قبلا.شناخت ازشون داشت. اگه فکر میکرد کم میاره چرا به من بله گفت آخه
    کلی هم با زبون خوش باهاش حرف زدم.انواع و اقسام اطمینان هارو هم بهش دادم.محبت کردم تا دلتون بخواد.
    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsenazizi نمایش پست ها
    سلام

    اعتقادات هر فردی از جمله مواردی است که با همه جوانب زندگی ارتباط پیدا می کند. اعتقادات یک مجموعه هست، مجموعه ای از عقاید که فرد همراه با خودش داره. تناسب اعتقادی برای ازدواج از این جهت حائز اهمیت هست که دو طرف دارن با این مجموعه اعتقادی زندگی می کنند و نمیشه اونها رو از اعتقاداتشون جدا پنداشت. افراد هم از آنجا که با اعتقاداتشون بزرگ شدند و دارند زندگی می کنند و احتمالا بنا به دلایلی که برای خودشون لااقل موجه هست، اونها رو کسب کرده اند، خیلی بعیده به راحتی دست از اعتقاداتشون بردارند؛ مگر اینکه دلایلشون برای داشتن این اعتقادات به قدری سست باشه که مثلا حاضر بشن به خاطر دوست داشتن کسی یا مثلا با گرفتن باج از کسی، اونها رو کنار بگذارند. معمولا هم کسانی که عاشق میشن و میگن به خاطر عشقم حاضرم مثلا فلان کار رو بکنم یا نکنم، پس از گذشت مدتی، به همون اعتقاد قبلی برمیگردند. حالا در این بین ممکنه یه موقع اتفاق خاصی پیش بیاد یا فرد با یک منطق قویتر مواجه بشه و اعتقاد خودش رو مورد بازنگری قرار بده. پس باید این نکته مهم رو دانست که اعتقادات افراد، به خصوص اگر براشون دلایل موجه داشته باشند، به این آسانیها قابل تغییر نخواهند بود.

    حالا مساله شما و همسرتون اینه که شما مجموعه اعتقاداتی دارید که با مجموعه اعتقادات همسرتون ناهمخوانه. خب، اینکه در جلسه خواستگاری چه گذشته و همسرتون پذیرفتند که شما چگونه هستید، مربوط به گذشته هست. ممکنه در آینده هم ایشون نظرشون مجددا تغییر کنه یا حتی خود شما. ولی ما در شرایط فعلی با این مساله مواجهیم که اعتقادات شما و همسرتون تشابهی با همدیگر ندارن. از مباحث اعتقادی و حقوق زن و مرد و ... که بگذریم و جای بحثشم اینجا نیست، اعتقادات شما در یک طرف پیوستار و اعتقادات همسرتون در نقطه مقابلش به نظر میرسه. یه موقع دو طرف اعتقاداتشون متفاوت، ولی نزدیک به همه که اون بحث دیگریه. مثلا یکی از همسران اجتماعی و دیگری معمولیه. اینجا میشه با تعدیل کردن دو طرف، مساله رو حل کرد. اما یه جا یکی از زوجین کاملا اجتماعی و دیگری کاملا منزوی هست. اینجا تعدیل کردن هم شاید خیلی جوابگو نباشه. البته این یک مثال برای تقریب به ذهن بود و شاید در واقعیت بشه مواردی از این دست پیدا کرد که دارن با هم زندگی می کنند. شاید برای شما زیاد مهم نباشه که همسرتون نماز بخوانه یا روزه بگیره، چون این اعمال رو فردی میدونید و احتمالا تا زمانی که کسی همسرتون رو به این موارد متهم نکرده باشه، شما هم باهاش مشکلی نخواهید داشت! اما حجاب، یک مساله اجتماعیه. اینجاست که شما در تعارض قرار می گیرید. اطراف شما رو کسانی پر کرده اند که دیدشون نسبت به حجاب خوشایند نیست. اما همسر شما اعتقاد داره که نه تنها حجاب لازمه، بلکه صحبت با نامحرم رو هم کاملا رعایت می کنند. ممکنه دید اطرافیان شما به نماز هم همین باشه، اما شما به نماز اینقدر حساس نیستید؛ شاید چون در معرض دید دیگران نیست، یا اون رو موردی فردی تلقی می کنید. حالا بحث اون مجموعه اعتقاداتی که بیان کردم برجسته میشه. مجموعه اعتقادات یعنی مجموعه کارهای فردی و جمعی. کسیکه مبنای اعتقادی ضعیفی داشته باشه، ممکنه بشه راضیش کرد که مثلا نماز بخونه، ولی حالا حجاب رو بیخیال شه یا مثلا روزه رو یه درمیون بگیره و نگیره! ولی فردی که مبنای اعتقادی قوی و مستدل داره رو نمیشه مجبور به چنین تغییراتی کرد. در سبک زندگی او، هم نماز هست و هم روزه. هم خمس هست و هم حجاب. این یعنی یک جور ثبات درونی در اعتقادات. به هم خوردن این ثبات، برای افراد استرس زا و تعارض آوره. خب، برای خودش ما هم احتمالا همینطوره. آیا برای شما راحته که مثلا با نامحرم راحت بگید و بخندید، و در مجالس به قول خودتون باز عمل کنید، ولی در عین حال معتقد به حجاب هم بشید؟ خب این یه جور تنشه. افراد برای کارهاشون دنبال دلیل میگردند و اگر کارشون با اعتقادشون در یک راستا نباشه، دچار ناهمخوانی میشن. شما حتی اگه بتونید همسرتون رو از آشپزخانه هم بیرون بیارید، نمیتونید او رو مجبور کنید که با پسرخاله تون دست بده، با نامحرمها تو مجلس بگو و بخند راه بندازه و جلوی نامحرم لباس باز تنش کنه. چون اینها منجر به ناهمخوانی و از بین رفتن آرامش و ثباتش میشه. متقابلا بعید میدونم همسرتون بتونه شما رو متقاعد کنه که جلوی نامحرم، سرتون رو بندازید پایین و مثلا به موش نگاه نکنید یا اگر دست داد باهاش دست ندید. خب، مبانی شما با هم متفاوته

    اما علاوه بر این مسائل، آنچه برای شما پیش بینی میشه، مساله تربیت فرزندان هست. آیا اگر شما صاحب دختری بشوید، این دختر خانم گل قراره با سبک شما تربیت بشه یا با سبک مادرش، یا اینکه ول بشه به امون خدا؟ آیا میتونید درباره تربیت فرزند، به سبک مشترکی دست پیدا کنید؟

    نیاز جدی هست که شما و همسرتون به اتفاق هم نزد مشاور خانواده بروید و درباره این مسائل مهم صحبت کنید و مشاوره لازم رو دریافت کنید. برای تصمبم گیری عجله نکنید. باید بتونید مساله رو همه جانبه مورد بررسی قرار بدید.
    من الان تو همین عقد موندم بچه میخوام چیکار.وقت مشاور گرفتم

  6. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    1,016
    سطح
    17
    Points: 1,016, Level: 17
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,066

    تشکرشده 121 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    آقا نیما درسته که شما اون اوایل حرفاتون رو زدینو گفتین که مااینجورییم و ......

    ولی این رفتارتون باش خودخواههانست!! قدر زندگیتون رو بدونید

    چرا ایشون به خاطر اعتقاد شما عوض شن خوب شما عوض شین - چه اشکالی داره؟؟؟

    کافیه افراطی نباشین-شما سخت نگیر به ایشونم بگین سخت نگیره تو حجاب

    شما باید افتخار کنید که چنین زنی دارین - یه ذره خودتون رو جا اون بزارین الان ببینید داره چی میکشه به خاطر رفتارتون!
    واقعیت رو قبول کنید-ایشون اولش گفتن مشکلی ندارن شاید نمیدونستن که وضع اینجوریه! شاید فکر میکردن میتونن باش کنار بیان ولی دیگه اینجور شده - تو مجلسا و مهمونیا ازش دفاع کنید خیلی محکم ! تا هم اون دیگه سرشو بلند کنه هم همه با حجابش کنار می یان و دیگه از مسخره و ... خبری نیست

    شما مردشین شمام مثل بقیه باش رفتار کنید که به خدا میشکنه تو جوونی - اون یه اعتقادی داره که شما خوشتون نمی یاد ولی این اعتقاد و رفتارش که بد نیست!!
    به خدا گناست به خاطر دیگران !!! که حتما محترم هم هستن و احترامشون واجب - خانمتون رو اذیت کنید
    خب دست نداده!! همین؟؟ این رو اون آقا اصلا خودش باید رعایت میکرد بقیه ام همینجور!
    بهتر رفتار شما جوری باشه که کنارتون آروم باشه و احساس امنیت مگه زندگی غیره اینه-مگه بده یه چنین خانمی مادر بچه هاتون باشه؟

  7. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    23
    Array
    آقا نیما منم تقریبا دوز خیلی پایین مشکل شما رو دارم البته برعکسش من خانواده مذهبی دارم به طوریکه تو مهمونیها گاها نماز جماعت برگزار میکنن ولی شوهرم بشدت از این رفتارا بدش میاد و اگه کسی از فامیلا جایی دعوتمون کنن به یه بهانه نمیاد یا هر دو نمیریم خیلی درد بدیه کاملا درکتون میکنم ولی اگه میبینین خیلی دلزده شدین و نامزدتون هم باکره هست به نظر من و به نظر من(تاکید میکنم نظر من چون اصلا کارشناسانه نیست) ازدواج نکنین چون این طور که از خانمتون میگید شرایط ازدواجهای خیلی بهتری خواهد داشت یادتون باشه پایان تلخ بهتر از تلخیه بی پایانه! الان ازدواجتون رو شروع نکنید بهتر از اینه که یه عمر همسرتون تحقیر بشه و از زندگیش لذت نبره! البته بهتر اینه شما با این مسئله کنار بیاید و بیخیال بشین و روی خوبیهای همسرتون معطوف بشین!

  8. #47
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 92 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین آریایی نمایش پست ها
    سلام آقا نیما
    به نظر من دیدگاه شما مشکل داره

    همسر شما اگر لباس پوشیده می پوشه دلیلش این نیست که فکر می کنه برادر شما چشم بدی بهش داره

    بلکه ایشون داره بر طبق اعتقادش عمل میکنه ...
    تو اعتقاد ایشون بین مرد چشم پاک نامحرم و مرد چشم ناپاک نامحرم از نظر حفظ حجاب تفاوتی نیست
    خدا نگفته اگر حس کردید مردی پاکه می تونید جلوش لباس آستین رکابی بپوشید ....
    انقدر رفتاری که ناشی از اعتقادشه برای شما گنگ هست که این رو حمل بر توهین می کنید..


    شما تو عنوان مطلبتون نوشتید حالتون از لباس پوشیدنش به هم میخوره
    حس میکنم منظورتون اینکه شیک نیست ...ولی پوشیده لباس پوشیدن با شیک بودن منافاتی نداره البته... و ایشون رو می تونید راهنمایی کنید که لباسهای امروزی و قشنگ ولی پوشیده بپوشه.......

    در مورد رفتارش هم !! اینکه میگید همش تو آشپزخونه هست و مرد غریبه باشه فکر میکنه باید بره ی کنجی بشینه
    خصوصیتی نیست که یهویی در فرد پدیدار شه

    شاید یهویی با حجاب شه ولی یهو غیر اجتماعی و خجالتی نمیشه
    پس این موضوع رو از قبل ازدواج با شما داشته و تو ذاتش بوده .....
    و شما باید قبل از ادواج بیشتر دقت می کردید .


    به نظر من ممکنه این نوع تغییرات تو خانمتون گذری باشه و به اصطلاح جو گیر شده باشه(به خاطر دوستانش)
    می تونید یکمی صبر کنید تا ببینید رو اعتقادات خودش چقدر محکم هست.

    ولی در کل من به نظرم خود این خانم اگر اعتقادش محکم و پایه ای باشه نمی تونه تو خانواده شما دوام بیاره و با شما کنار بیاد و خودش به نتیجه میرسه که به درد هم نمیخورید و از چشمش می افتید دیر یا زود.

    من فکر میکنم شما وقتی جلوی یه نفر حجاب میگیری یعنی این فرد پتانسیل چشم بد رو داره بنابراین من حجاب میگیرم تا اگر هم نگاه کرد چیزی نبینه! غیر اینه؟! برای چی پیش محارم حجاب نمی گیرن؟ اصلا محرم یعنی چی؟ یه فلسفه ای پشت این حجاب هست دیگه.
    حالم بهم میخوره از اینکه یه شالو برمیداه ده دور دور سرش میپیچه مبادا یه تار مو دیده بشه.یا یه پیرهن مردونه ی گشادو میپوشه. بارها براش لاک های مختلف گرفتم گفتم ناخنهاتو لاک بزن اصلا این پول برو آرایشگاه مانیکور کن ناخناتو دوست دارم دستای زنم همیشه خوشگل و مرتب باشه. یکی دو بار رفت الان میگه جلب توجه میکنه نمیزنم! آخه توخانواده ی من نگاه کردن معنی دار نداریم.اگه داشتیم که من ایشونو نمی گرفتم.میرفتم یکی از دخترای فامیلمو میگرفتم!
    همه ش که نمی شه لباس پوشیده بپوشه.یعنی تو هوای تابستونم بریم عروسی ایشون لباس یقه بسته و آستین بلند گشاد بپوشه!؟اصلا شیک نیست. من که تاحالا شیک ندیدم.حمل بر خودستایی نشه من به ظاهرم خیلی میرسم و تیپ و قیافه ی خیلی خوبی دارم.دلم نمیخواد زنم با من ناهماهنگ باشه.یا اصلا من باهاش ناهماهنگ باشم.خانوم بهترین و گرونترین مانتوها رو براش میخرم. هرکدومو به یه بهانه جدیدا رد میکنه. این آستینش چرا تا مچ نیست؟ اون یکی چرا رنگش روشنه؟ این یکی چرا تنگه اون یکی چرا کوتاهه.گفتم بیا بریم یه بار تو انتخاب کن خودت ببینم چی میخوای. رفت تو قسمت مانتوهای زنونه ی مشکی که اصلا برازنده ی یه دختر 23 ساله نیستن یه مانتو برداشت فروشنده گفت خانوم اینا که مال خانومای مسن و چاقه.من گفتم آقا بذارین هرچی میخواد برداره.همون مانتو رو خرید الان فقط با اون اینور اونور میره. یعنی یه دختر 23 ساله مثل یه پیرزن 60 ساله لباس میپوشه. وای خسته شدم دیگه
    در مورد آشپزخونه رفتنش اینطوریه که فکر کنین بعد شام ظرفا موندن تا بعدا شسته شن همه دارن میگن و میخندن خانوم من زور میکنه که ظرفا رو بشوره در صورتی که صابخونه ده بار بهش گفت فردا صبح کارگر میاد همه چی رو تمیز میکنه.فکر نکنین که من اونجا زنمو ضایع کردما.نخیر برعکس من گفتم خانوم ما کدبانوئه دوست نداره خونه کثیف باشه.در صورتی که حالم بد میشه از اینکه زن همه ش دوست داشته باشه ظرفارو بشوره و سفره پاک کنه و پیاز سرخ کنه. حتی به خودش گفتم که زن من باید خانمی کنه و براش کارگر تمام وقت میگیرم. فکر میکنین در جواب من چی میگه!؟ کارگر خوب کار نمی کنه!
    ویرایش توسط nima23 : پنجشنبه 03 مرداد 92 در ساعت 12:23

  9. #48
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    1,016
    سطح
    17
    Points: 1,016, Level: 17
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,066

    تشکرشده 121 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهتر به اعتقادای هم احترام گذاشت -شمام اعتقادی داری که محترمه - ولی آقا نیما درست فکر کن درست رفتار کن و درست مشاوره بگیر و خودت هر دوتون رو از این ناراحتی در آر - بهتره زندگیتون رو بسازین با حرف زدن و ... تا این که به چیزای دیگه فکر کنید - ایشون خیلی از شما جوونتره اگه حتی قرار تمومش کنی به خوبی تمومش کنید

    ! ببینیت همه اومد راهنمایی کردن ولی شما از اول تا الان دارین حرف خودتون رو میزنید - این یعنی اعتقادتون عوض بشو نیست پس حتما اعتقاد خانمتون هم عوض نمیشه!!
    ولی خوب با اخلاق خوب با حرف زدن با کنارش بودن و ..... درسش کنیو ایشالله اون جور که می خواین میشه
    موفق باشین

  10. کاربر روبرو از پست مفید **سهیل ** تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (پنجشنبه 03 مرداد 92)

  11. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما که از الان تو دوران نامزدی که جز بهترین دوران های زندگی هر کسی می تونه باشه این همه با هم مشکل دارید , خب مگه مجبورید با هم ازدواج کنید ؟!!!
    شما دو نفر از نظر عقیدتی و خانوادگی با هم زمین تا آسمون فرق دارید ! اینجوری هم واقعا سخته زندگی کردن بعد ازدواج . خانومتونم اگه تغییر کنه احتمالا کوتاه مدته اونم به خاطر اینکه عروسی کنید .. مثل قبل عقد که گفته همه عقاید شما رو قبول داره و تا عقد کردید کم کم تغییر کرد , مطمئنا بعد عروسی هم داستان همینه . سنش هم کمه نمی دونه زندگی خودشم داره خراب می کنه و همه چی تو ازدواج , عقد سریع یا عروسی کردن نیست !

  12. کاربر روبرو از پست مفید violet تشکرکرده است .

    sanjab (پنجشنبه 03 مرداد 92)

  13. #50
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 دی 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,812
    سطح
    25
    Points: 1,812, Level: 25
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 353 در 123 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام اقا نيما اينقدر اينجا اه و واي مي كنيد انگار فقط خانمتون مقصرند. شما ايشون و انتخاب كرديد و اين حرفم كه مي گيد با حرفاي دوستاش عوض شده خيلي بي منطقه. كسي اگه جنبه و ريشه اين اعتقادات رو نداشته باشه كسي نمي تونه مجبورش كنه. چون اون موقع تاثير شما به طبع بيشتر از دوستاش مي تونست باشه. پس اين اعتقاد ايشون هست و شمام يا بايد انتخاب نمي كرديد يام بايد احترام بزاريد به عقايدشون. بحث اعقاد تو زندگي شوخي بردار نيست كه آدما چشم بسته و به اميد اينكه طرف رو تغيير ميده وارد زندگي شه.


 
صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. علاقه شدیدی به پوشک دارم
    توسط امیرحسین766 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 14 فروردین 95, 08:33
  2. من از ایده آل هایم چشم پوشیدم
    توسط mansor در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 07 اسفند 92, 23:36
  3. مشکلات علاقه به پوشک شدن
    توسط فاطمه رنجدوست در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 مرداد 92, 11:53
  4. علاقه به پوشک (عشق دوران کودکی)
    توسط sasan در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 87, 13:03

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.