سلام. ممنون از پاسختون. واقعا واسم خیلی صحبت هاتون مفیده. امروز مادرشون تماس گرفتن. گفتن چرا تماس نگرفتی، گفتم اولا که روم نمی شد، بعدشم اصلا قرار نبود که من تماس بگیرم و کار درستی هم نبوده. حرفایی که بهتون بالا گفتم رو بهشون گفتم. ایشون هم گفتن که خودتون دو نفر باهم صحبت کنید چون حرفای همدیگه رو بهتر می فهمید. بعدشم پسرشون تماس گرفتن. گفتن که یه صحبت کوچیک دارن و بعدشم واسه خواستگاری رسمی می یان. قرار شد خودشون تماس بگیرن و قرار ملاقات رو مشخص کنند واسه یه روز که همدیگه رو ببینیم. فقط یه سوال! البته می دونم شاید خیلی مهم نباشه و پیش پا افتاده است. ولی ایشون به من گفتن که من یه روزی رو مشخص کنم، من گفتم قبل از عید نمی شه و بمونه واسه بعد از عید. ولی اصلا دوست نداشتم روزش رو خودم مشخص کنم. ولی از یه طرف هم فکر می کردم که شاید بهتر بود من خودم مشخص می کردم. این جور مسائل شاید به نظر کوچیک باشه ولی من حس می کنم، باید این چیزارو هم بلد باشم که بی گدار به آب نزنم. من دوست نداشتم خودم مشخص کنم چون دوست نداشتم خودم رو خیلی متمایل نشون بدم. کار درستی کردم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)