اثرات غرقه سازی برمن

[هستی]

بسم الله الرحمن الرحیم ..................
پناه بر خدا ............
کم مونده بود از تعجب شاخ دربیارم!
چه کارها که از این بشر دوپا برمی یاد!

آخه این چجور روان درمانیه! اینکارها که کاملا با دستورات دینی ما در تناقضه!
حالا فرض کنیم که فردی در گذشته و در خفا کار زشتی هم انجام داده یا توبه کرده یا چون نمی خواد برملا بشه، رو به اون کار دیگه نمی بره!
خوب با افشای اون توی جمع صرفا قبحش ریخته می شه و بدون شرمندگی انجام می ده!!!

البته در مورد شما نمی گم که اینطوره.

کلا دستورات دینی ما تاکید بر عدم تجسس در زندگی دیگران و در عین حال رازداری رو داره!

ولی کلا این روش با توجه به تاثیری که در شما داشته هم بنظرم نهایت نامردی میاد. در واقع حس می کنم یجور هویتتون رو از شما گرفتن تا از خودتون و اونچه که بودین، بیزار بشین.
الان مسلما هر شخصیت و هویتی رو که مد نظرشون باشه به شما ارئه می دن و شما بالطبع پذیرای اون خواهید بود.

[s@h@r]

آیا از مواجهه با هر مردی می ترسی ؟ به گونه ای که عوارض جسمی و روحی داشته باشه ؟

آیا گفتگو نکردن با مردان غیر فامیل به خاطر روشهای شما و نگرشهای خاص خودتون نیست ؟ و به نوعی برای حفظ حریمها نیست ؟

در خصوص به هم خوردن وضعیت گرایشها و تمایلات و علائقتون در اثر شرکت در کارگاه غرقه سازی نیاز هست به روانشناس مراجعه کرده و بازیابی داشته باشید .


.

از مواجهه با مردها نمیترسم بلکه به دلیل نگرش خودم وفکر میکنم حفظ حریم ها و البته بی تجربگی در این مساله است.

[Amiran]

از همه زندگی من اطلاعات جمع کردند بعد در یک جلسه ویژه من رو جلوی یک جمع سی چهل نفری افشا و غرقه سازی کردند که بسیار وحشتناک بود من تا دو ماه افسرده و مضطرب بودم و زندگی نرمالی نداشتم .

سلام خانم سحر
من خودم کارشناسی روانشناسی دارم و الان دانشجوی ارشد روانشناسیم .تاپیک شما رو که خوندم متاسف شدم.نه از شما بلکه از بعضی افراد که ظاهرا دکتر یا کارشناس ارشد روانشناسی هستن اما ....
فرض میگیریم که تشخیص آنها از اینکه غرقه سازی کنید درست بوده باشد.چطور حاضرند در یک جمع 30 ،40 نفره اطلاعات زندگی شما را افشا کنند؟؟؟
اون 2 نفر از انجام این کار فقط یه منظور داشتند اونهم تحت تاثیر قرار دادن جمع وبازار گرمی برای کار خودشان بوده و الا به چه حقی این کارو کردند؟؟؟؟
متاسفم از بعضی افراد که با این نیتها کار درمانگری انجام می دهند.
البته که هر گردی گردو نیست.هر روانشناسی، روانشناس نیست.
نگاهمان به برچسبها نباشد،نگوییم چون فلانی دکتره پس حرفش حجته!!نظر دیگر صاحبان اون فن رو هم بپرسیم.

[elahe.a]

عزیزم

دختر خوب، شما برای رفع مشکل کم حرفی و انزوات نیاز به اعتماد به نفس داری، نیاز به خود باوری، نیاز داری تا باور کنی همه اطرافیانت دوستت دارند نه اینکه جلوی یک جمع نقایص و ایرادهای شما رو بگن تا ترس شما در حضور در جمع بودن بریزه!!!!!!!
نتیجش چی شد؟ 2 ماه افسردگی....
الان راحت تر میتونی حرف بزنی؟ ترست ریخت؟
عزیزم من کارشناس نیستم، اما بیا ماجراهای این 2-3 ماه رو فراموش کن و با یک پاک کن ذهنت رو ازشون پاک کن و مسیر دیگه ای رو برای خود باوری پیدا کن!
به شدت بهت توصیه میکنم، نسبت به پیدا کردن مسیرت و گرفتن مشاوره با افراد کار کشته مشورت کنی!

[meinoush]

سلام سحر جون.
نمی دونم دقیقا اینی که می گی چیه. اما کلا واسه ی ترس ها می گن بهترین کار اینه که ادم با ترسش روبرو شه. مثلا کسایی که از یه حیوونی می ترسن مثله گربه که بی ازاره بیچاره می گن باید سعی کنن که طی چند دفعه ای به گربه نزدیک بشن تا در عمل بفهمن که هیچ مشکلی واسشون پیش نمیاد.
فوبیای اجتماعیتو هم دقیقا نمی دونم چیه. ادما مختلفن بعضیا زیاد حرف می زنن بعضیا کم. یا بعضیا توی برخوردشون با ادمای غزیبه می تونن مثل کسی رفتار کنن که کاملا می شناسنشون و باهاش راحت باشن بعضیام نه. هر کی یه جوریه. هیچ عیبی هم نداره. فقط وقتی مشکله هر چیزی که واسه خود ادم یا واسه اطرافیان ادم مشکل درست کنه.
در مورد این کارگاهه شاید اینام همون روبروشدن با ترسو برات انجام دادن البته یه کمی ناخوشایندش. مثلا از جمع می ترسیدی و اب پاکی رو جلوی جمع ریختن رو دستت و جلوی جمع به نقد کشیدنت.
اما الان حالت خوبه می گی.
راستی اینکه بتونی راحت باشی با ادمای دیگه تمرین می خواد. مخصوصا با جنس مخالف. باید در عمل تمرین کنی. مثلا جاهایی بری که خانم و اقا باشن. یا کلاسایی بری که مختلط باشن و کنار یه اقا بشینی. کم کم درست میشه. پسرها هم عین دختران دیگه. همه امون ادمیم. توی تمرین کردنات هم توقع نداشته باش یه دفعه ای رفتارات دقیقا همون بشه که می خوای. ممکنه اشتباهایی هم بکنی و حس خجالت هم بکنی. اما همش طبیعیه.
ادمایی که می بینیم مثله خودمونن. وقتی خودت داری حرف می زنی فکر نکن که همه اشون سری شدن که ازت ایراد بگیرن. همه عین همیم. فکر کن داری با دوستات و با یکی مثله خودت حرف می زنی. کم کم تمرین کن. توی محیطای مختلف برو. توی کلاسایی شرکت کن که هم یه چیزی یاد بگیری هم بتونی توشون حرف بزنی و کم کم این چیزایی رو که می خوای یاد می گیری در عمل.
کلاس بازیگری و به خصوص فن بیان خوب هم اگه توی شهرتون پیدا کردی خوبه بری. شاید کمکت کنه.
اما راستش نمی دونم چرا از هر چیزی که به گذشته ات ربط داره دیگه خوشت نمیاد. شاید اثر همون نقده و فکر می کنی همه ی اون گذشته اشتباه بوده.
راستی اون وبلاگ مدیتیشنو رو خوندی که توی پستام می ذارم؟ اونم می تونی خودت درساشو بخونی به ترتیب و خودت خودتو نقد کنی.

[s@h@r]

از همه زندگی من اطلاعات جمع کردند بعد در یک جلسه ویژه من رو جلوی یک جمع سی چهل نفری افشا و غرقه سازی کردند که بسیار وحشتناک بود من تا دو ماه افسرده و مضطرب بودم و زندگی نرمالی نداشتم .

سلام خانم سحر
من خودم کارشناسی روانشناسی دارم و الان دانشجوی ارشد روانشناسیم .تاپیک شما رو که خوندم متاسف شدم.نه از شما بلکه از بعضی افراد که ظاهرا دکتر یا کارشناس ارشد روانشناسی هستن اما ....
فرض میگیریم که تشخیص آنها از اینکه غرقه سازی کنید درست بوده باشد.چطور حاضرند در یک جمع 30 ،40 نفره اطلاعات زندگی شما را افشا کنند؟؟؟
اون 2 نفر از انجام این کار فقط یه منظور داشتند اونهم تحت تاثیر قرار دادن جمع وبازار گرمی برای کار خودشان بوده و الا به چه حقی این کارو کردند؟؟؟؟
متاسفم از بعضی افراد که با این نیتها کار درمانگری انجام می دهند.
البته که هر گردی گردو نیست.هر روانشناسی، روانشناس نیست.
نگاهمان به برچسبها نباشد،نگوییم چون فلانی دکتره پس حرفش حجته!!نظر دیگر صاحبان اون فن رو هم بپرسیم.

من از کارشون 70 در صد راضیم اون دوتا روانشناس هم کار بلد بودن ولی شاید یه خورده زیادی در مورد من کنجکاوی کردند . من واقعا وضعم افتضاح بود و الان خیلی خوب شدم . قبلا با هیچ کسی غیر از خانواده راحت نبودم پر از حس حقارت بودم همه از من فرار میکردند حس میکردم کسی منو نمیخواد ولی بعد از غرقه سازی احساس کردم با دیگران راحت شدم دیدم که دیگه کسی از من فرار نمیکنه و این حس خیلی خوب بود و تا حدودی از اون همه احساس حقارت نجات پیدا کردم این غرقه سازی حالم رو جا اورد خوب البته روش بیرحمانه ای هست و اونها هم قبل از اینکه میخواستن سر من بلایی بیارن اول بانک عاطفی من رو پر میکردن.
اما در مورد کارگاههای روانشناسی اونجا اتفاقا در مورد مباحثش با دو تا روانشناس که در دانشگاه تدریس میکنند صحبت کردم و گفتند که خیلی خوب باهاتون کار میکنن وکسی که این کارگاه رو اداره میکنه حتما زبان قوی ای داشته و این مطالب و تست ها رو از کتابهای خارجی در اورده و نونشون حلالشون.هیچ جا اینجور که اینها کار میکنن کار نمیکنن.

[bartar_fekra]

واقعا متاسفم در مورد افرادی که بدون هیچ اطلاعاتی در این خصوص اظهار نظر میکنند
دوستان روش غرقه سازی یک روش بسیار مفید در خصوص وسواس های فکری و به خصوص فوبیای اجتماعی هست و هیچ اشکالی هم با شرع و دین نداره.
این روش رو روانشناس ها اجرا میکنند تا فرد رو در بدترین چیزی که ممکنه پیش بیاد غرق کنند تا دیگه فرد در مقابل اون ترس براش یه مسئله عادی بشه.این یکی از روش هاشه.مسئله گسترده ای هست که با یه خط نمیشه توضیحش داد.در تخصص من هم نیست.
البته از این موضوع اطلاعی ندارم که چرا جلوی جمع این کار رو کردند!(در تخصص من نیست)
اگه اشتباه نکنم حدیثی از امام علی(ع) هست جایی میخوندم (منبعش رو درست مطمئن نمیدونم) که اگر از چیزی میترسی خود را در آن بیفکن....این یعنی همون غرقه سازی.
وقتی در مورد چیزی اطلاع ندارید چرا آخه بیخودی دیگران رو توی شک میندازید.
ببخشید بیخودی دارید کار روانشناس را زیر سوال می برید و ممکنه مراجع رو هم به شک میندازید.
متن رو رنگی کردم تا همه بخونید

[s@h@r]

واقعا متاسفم در مورد افرادی که بدون هیچ اطلاعاتی در این خصوص اظهار نظر میکنند
دوستان روش غرقه سازی یک روش بسیار مفید در خصوص وسواس های فکری و به خصوص فوبیای اجتماعی هست و هیچ اشکالی هم با شرع و دین نداره.
این روش رو روانشناس ها اجرا میکنند تا فرد رو در بدترین چیزی که ممکنه پیش بیاد غرق کنند تا دیگه فرد در مقابل اون ترس براش یه مسئله عادی بشه.این یکی از روش هاشه.مسئله گسترده ای هست که با یه خط نمیشه توضیحش داد.در تخصص من هم نیست.
البته از این موضوع اطلاعی ندارم که چرا جلوی جمع این کار رو کردند!(در تخصص من نیست)
اگه اشتباه نکنم حدیثی از امام علی(ع) هست جایی میخوندم (منبعش رو درست مطمئن نمیدونم) که اگر از چیزی میترسی خود را در آن بیفکن....این یعنی همون غرقه سازی.
وقتی در مورد چیزی اطلاع ندارید چرا آخه بیخودی دیگران رو توی شک میندازید.
ببخشید بیخودی دارید کار روانشناس را زیر سوال می برید و ممکنه مراجع رو هم به شک میندازید.
متن رو رنگی کردم تا همه بخونید

من هم از کاری که برای من کردن راضی هستم و هنوز هم با این همه بلا که سرم اوردن بهشون اعتماد دارم.

[Amiran]

سلام
دوستان تند نرید لطفا!
انتقاد من از اون بخش بود که در جمع 30 40 نفره اطلاعات شخصی رو افشا کردند و نتیجه اش هم شد دو ماه افسردگش،اضطراب و خارج شدن از روال زندگی عادی!و الا بله ما غرقه سازی در روانشناسی داریم و در موارد فوبیا،فوبیای اجتماعی و وسواس جبری کاربرد دارد.
حدیث امام علی هم منافاتی با این موضوع ندارد.
لطفا متن رو درست بخونید و بعد نتیجه گیری کنید.

[bartar_fekra]

سلام
دوستان تند نرید لطفا!
انتقاد من از اون بخش بود که در جمع 30 40 نفره اطلاعات شخصی رو افشا کردند و نتیجه اش هم شد دو ماه افسردگش،اضطراب و خارج شدن از روال زندگی عادی!و الا بله ما غرقه سازی در روانشناسی داریم و در موارد فوبیا،فوبیای اجتماعی و وسواس جبری کاربرد دارد.
حدیث امام علی هم منافاتی با این موضوع ندارد.
لطفا متن رو درست بخونید و بعد نتیجه گیری کنید.

سلام
من پست شما رو بعد از ارسال خودم دیدم منظورم شما نبودین
چون بعضی دوستان گفتن این راه درست نبوده بدونی که بدونند غرقه سازی چی هست.البته در تخصص من هم نیست ولی چون چند مدت قبل دچارش بودم به صورت خفیف (فوبیا) با جمع آوری اطلاعات خوندن کتاب به این روش رسیدم.