به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

Threaded View

  1. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: **لطفا وارد شوید: حلالم کنید...**

    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    نقل قول نوشته اصلی توسط rsrs1380
    [color=#000000]سلام:

    ناگهانی نیامدم یکی از دوستان زحمت حلالیت طلبی را بکشه...
    این خیلی بده که این همه به مسئله مرگ و حلالیت فکر می کنی .
    عزیزم بالاخره همه یک روزی از دنیا می روند ولی به نظرم یک کمی از یک کم بیشتر متاثر از مرگ دوست و همکارت شدی .

    نوع تفکرت درمورد مرگ بعد از حادثه ای که برای دوستت اتفاق افتاده ناراحت کننده است .
    خانم دکتر عزیزو نارنین یک کمی به خودت بیا و حال روحی خودت را عوض کن . به نظر نمی آید حالت نرمال باشد .

    انشالله که عمر باعزت داشته باشی . این را پیش خودت تکرار کن که دوست و همکار من بر اثر یک حادثه فوت کرده و قرار نیست من هم چنین سرنوشتی داشته باشم .
    سلام آنی جان:
    چرا نرمال نیست..؟
    داغ دیدگی حالتی ست که در بعضی موارد رخ می دهد..من نیز چون اعضا تالار رو خیلی دویت دارم و واقعا برام حقیقی هستند ..دوست دارم مطمئن باشم هیچکس ازم دلخور نیست..همین ......
    من فکر نمی کنم من مثل دوستم می میرم..نه ..چون عمر دست خداست و اونه که سرنوشت رو مقدر می کنه...ولی من اولین باره دوستی عزیز را این طور از دست دادم و مزه مرگ را انقدر نزدیک حس نکرده بودم..همین...
    و چون می دونم مرگ به مثابه دمی است و به ما نزدیک فقط خواستم حلالیت خواسته باشم..و گرنه من کلی آرزو دارم..و با سرعت به سمتشون می رم..همین ...
    هنوز همسر نازنینم را پیدا نکردم.... بچه های دل بندمو ندیدم...و تخصص نگرفتم و .... ولی احساس کردم به مرگ فکر نکرده بودم و وقتی دوستم که کنارم بود یک دفعه پر پر شد ..اونم آرزو زیاد داشت ...گفتم لااقل حلالیت خواهی بکنم.....
    اون جمله هم برای اینه که تنها اون یک دوست فرد ناراحت از منو می شناسه خوب منم باید به یکی می سپردم...همین..
    وگرنه حالا حالاها اگر خدا بخاد باید منو تحمل کنید...
    دوستتون دارم....

  2. 4 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (شنبه 11 مهر 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عاشق شوید و ........ ( عشق و زندگی )
    توسط ویدا@ در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 مرداد 92, 12:03
  2. زنم بهم خیانت کرده ودرغ مگوید
    توسط mosi1234 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 تیر 92, 11:28
  3. آیا باید اشتباهات همسرمان را به رویش بیاوریم؟
    توسط بالهای صداقت در انجمن انتخاب و تصمیم گیری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 92, 13:11
  4. و خدا با من سخن میگوید . . .
    توسط دختر مهربون در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 آذر 90, 02:25
  5. مرد ترسناک رویاهای شبانه ام ....
    توسط mitrapooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 19 اردیبهشت 88, 17:52

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.