سلام دوستان
به علت اینكه موضوع اشعار برگزیده: سری دوم خیلی طولانی شد( حدود250 موضوع)، لذا این تاپیك به سری سوم اشعار گلچین اختصاص داده شد و موضوع قبلی بسته شد.
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش *** خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند *** عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این *** بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی *** در درون حالی ببینی موسی و هارون خویش
لنگری از گنج مادون بستهای بر پای جان *** تا فروتر میروی هر روز با قارون خویش
یونسی دیدم نشسته بر لب دریای عشق *** گفتمش چونی جوابم داد بر قانون خویش
باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دلتریم *** رو به محبوسان غم ده ساقیا افیون خویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال *** هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
باده گلگونهست بر رخسار بیماران غم *** ما خوش از رنگ خودیم و چهره گلگون خویش
علاقه مندی ها (Bookmarks)