تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟ (2)

[فرشته مهربان]

عطف به تاپیک شماره 1 :

تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟


ادامه آن در این تاپیک پی گیری می شود با همکاری و همیاری همه دوستان در برقراری نظم و انسجام آن ، ان شاء الله تاپیک مفیدی خواهد بود

موفق و مؤید باشید


================

پاورقی

لطفاً به نکات زیر توجه داشته باشید :



تأکید می شود که در فرصت مقرر دوستان تصویر ذهنی خود را در مورد فرد داوطلب بیان کنند و فرد داوطلب هم بعد از پایان زمان نظرش را راجع به تصویر دوستان اعلام کند یعنی لطفاً قبل از اینکه نظر همه دوستان بیان شد اقدام به بیان درست یا غلط بودن تصورشان ننماید بلکه بگذارید برای بعد از اتمام وقت . مدیر تاپیک هم به داوطلب 1 روز فرصت اعلام نظرش در مورد تصورات را بدهد و بعد از آن نفر بعدی را اعلام کند . هرکدوم از دوستان که در موعد مقرر تصور خود را از فرد اعلام شده بیان نکرده باشند نباید بعد از آن اعلام کنند که نظم و انسجام تاپیک به هم می خورد و فردی که تصور در موردش از طرف دوستان بیان می شود هم :

1 - باز تأکید می کنم که بگذارد همه تصوراتشان را در روزهای مقرر اعلام کنند و در پایان اگر نظری دارد و می خواهد اعلام کند که کدام درست و کدام غلط بوده اعلام کند و در بین پستها این کار را نکند که هم قواعد به هم می خورد هم بی نظمی پیش می آید .

2 - در فرصتی که برای اعلام نظرش داده شده بعد از اتمام روزهای مقرر نظری اگر در مورد تصورات دارد اعلام کند چون بعد از اعلام نفر بعدی نباد پستی ارسال کند .

لازم به ذکر است که هرپستی خارج از این رویه ارسال شود حذف می گردد .

مدیر تاپیک هم توجه داشته باشد که پستهای خارج از این روند و فرمت را گزارش کند برای حذف و نظارت کافی بر نظم تاپیک داشته باشد .

اینجا محلی برای تمرین نظم و خود شناسی و نقد پذیری و توسعه سعه صدر و همکاری و همدلی می تواند باشد امیدوارم در سایه نظمی که برقرار می شود این استفاده ها را از آن داشته باشیم


با تشکر از شما عزیزان همراه و همیار

==================

پیرو پستی که در ابتدای تاپیک قبلی ارسال شد به دوستان عزیز پیشنهاد موکد میکنیم که تنها تصاویر ذهنی ای را که از روی پستها و فعالیتهای هر کاربر, برایشان ایجاد شده است, بیان کنند و چه بهتر که اشاراتی به نوع تاپیکها و فعالیتهایی که منجر به ایجاد چنان تصاویری برایشان شده است, به شکل کلی و اجمالی و نه خیلی جزیی و یک به یک, داشته باشند.
در این صورت است که این تاپیک جنبه اصلاحی نیز به خود خواهد گرفت. زیرا کاربران شاید برای فهمیدن بازخورد فعالیتهایشان احتیاج به دانستن دیدگاه های بیرونی, داشته باشند و با خواندن چنین دیدگاه هایی از دوستان, هم مقایسه ای بین آنچه مدنظرشان بوده است با آنچه نتیجه کارشان بوده است داشته باشند و هم اگر این نتیجه را در مواردی نپسندیدند, تغییراتی در مشی فعالیتها و پستهایشان ایجاد کنند.
کاملا بدیهی است که این مهم, با دادن تصاویری از مواردی که هیچ کس توانایی اصلاح روی آنها ندارد از قبیل جزئیات ظاهر فرد, قابل حصول نیست.
در انتها تاکید دوباره میشود که این پست, یک پیشنهاد موکد است نه یک تکلیف ابلاغی مدیریتی.

[مدیرهمدردی]

با سلام
من در تصویر ذهنی شماره قبلی یک پستی زده بودم و نکاتی را گفته بودم تا این تاپیک جنبه سرگرمی نداشته باشه. یعنی تصویر ذهنی بیشتر بر اساس برداشتهای افراد از فعالیت های کاربر باشد تا کاربر مذکور متوجه شود که رفتارش چه بازخوردی بین دیگران ایجاد می کند.
اینکه رنگ چشمش چیه، چه غذایی دوست داره و بقیه مسائل که شبیه فال بینی هست خیلی کمک کننده نیست و محتوای تاپیک را به شدت کاهش می دهد.





به هر حال پستهای آخر تاپیک قبلی تصویر ذهنی خیلی عالی بود. تشویق شدم با توجه به اینکه بحث سرپرست تالار همدردی هست ، بنده هم تصویر ذهنی ام را بگویم.

1 - فردی انتقاد پذیر و با سعه صدر بالای هست. کمتر مدیر و کارشناسی می تواند با سخت گیری های حاکم بر این تالار که به خاطر شرایطش مجبور به اعمال هستیم، کنار بیاید.



2 - بین خواستهای اعضاء برای مسامحه و سخت گیری های مدیریت تالار برای اداره بهتر تالار معمولا روی خط اعتدال هست. و معمولا سپر بلای مدیریت تالار در نارضایتی های مراجعان هست.



3 - مسئولیت پذیری ایشون افراطی هست. به اندازه ای که نگرانی آسیب دیدن خودشون وجود دارد.



4 - به نظر نمی رسد فعالیتشان برای خوشایند کاربران یا مدیریت تالار باشد. خودانگیختگی ایشون در کارهایشان از روی معیارهای سطح بالای خودشان تنظیم می شود.



5- در برابر مراجعان لجوج، احساسی، و با تفکرات به شدت آسیب رسان کمتر مشاوره ای و بیشتر مدیریتی کار می کنند. شاید به خاطر حجم کارهای زیاد ایشون و از طرفی وقت بر بودن اینگونه مراجعان و کم نتیجه بودن آنهاست.



6 - خود فاش سازی و صمیمی بودنش با مراجعان خانمی که خیلی آسیب دیده اند بر خلاف اصول مشاوره ای هست. لیکن در اینگونه موارد ایشون از خودشون مایه می گذارند و البته رنجهای زیادی هم می بینند.



7 - ستون اصلی مدیریت تالار همدردی هستند. نگاهی گذرا به تعداد پستها، تشکرها و ... که نسبت به او داشته اند با توجه به اینکه ایشون بعد از دو سال از عمر همدردی به اینجا پیوستن نشان دهنده فعالیتهای ایشون از نظر کمی هست و نگاه کردن به محتوای پستهایشان هم خبر از کیفیت بی نظیر آنها دارد.



8 - نسبت به شناخت کاربران مراجع نما، و کسانی که قصد حاشیه سازی برای تالار دارند از فراست بالایی برخوردارند.



9 - در برابر مدیریت ایشون، کسانی که خیلی به گستردگی و عمق تالار همدردی واقف نبوده اند اعتراضات بیشتر کرده اند. اما کسانی که به خاطر پیشکسوتی یا نگاه عمیق باابعاد تالار همدردی بیشتر آشنا بوده اند از فعالیتهای هوشمندانه و مدیریت ایشون شگفت زده شده اند.



10 - نسبت به دختر و پسرانی که دوستی برقرار می کنند و در احساسات اشتباه این دوره می افتند کمتر هم حسی کرده ، و کمتر چنین مراجعانی نسبت به او گوش شنوا دارند. و بیشتر تیغ مدیریتی ایشون را در اشتباهاتشان لمس می کنند.




11 - در کمک به مراجعانی که واقعا خواستار اصلاح زندگی هستند و خودشان هم مساعدت کرده و مسائل مشاوره ای را شروع به انجام می کنند به صورت ویژه در کمک به آنها فعال و پیش قدم شده و مسائلشون را پیگیری کرده و تا نتیجه نهایی قویا در کنارشان می ماند. گویی خواهر یا مادر یا دوست صمیمی آنهاست. و به عکس اگر مراجعانی به بهانه های واهی هر بار از انجام تکالیف مشاوره ای سر باز زنند. در دفعات بعد کمتر انرژی برای آنها گذاشته و آنها را احاله به پستهای قبلی یا مقالات می کند.




12 - علیرغم مسائل و مشکلاتی که هر کس در زندگیش دارد و ایشون هم زندگی خودش را دارد، لیکن با فروتنی و فداکارانه وقت و انرژی خود را و حتی استراحت و خواب خود را برای اعضاء تالار می گذارد.



13 - در مدیریت تالار ، استراتژی تالار، و هدف گذاری و شکل بندی و کنترل تالار ایده های عالی داشته که بسیاری از آنها را مشاهده می کنید.



14 - در پاکیزه نگه داشتن تالار از مسائل حاشیه ای و آلوده همت تمام دارند. و سعی می کنند محیطی قابل اعتماد برای بازدیدکنندگان ایجاد کند.



15 - نسبت به تهمت ها، انتقادها و بدبینی ها و برداشتهای اشتباه بعضی کاربران بسیار صبور و با اعتماد به نفس بوده و بسیار مودبانه برخورد می کنند. تا کنون کسی حرف اهانت آمیز و بد از ایشون در هیچ شرایطی ندیده است.



16 - در کارهایشان مستمر و ثبات دارند. و اینطور نیست که چند روز زیاد فعال باشند و چند روز فعال نباشند. مگر اینکه دسترسی به نت نداشته باشند.




17- با سایر مدیران و بنده هماهنگ بوده و ریتم تامتوازنی در تالار ایجاد نمی کند.




18 - در ایجاد تاپیک های کاربردی، زیر بنایی و اثر گذار بی نظیر هستند. شما می توانید لیست موضوعاتی که ایجاد کرده اند ببینید در هر زمینه ای منحصر به فرد و پرمحتوا بوده و زمان انقضاء ندارد.




19 - در برابر کسانی که از نظر اعتقادی ضعیف هستند و مشکل دارند ، کار زیادی نمی تواند انجام دهد.




20 - در شناسایی افراد موثر تالار که می توانند به بقیه کمک کنند، دقیق هستند. و حمایت زیادی از آنها دارد. و همیشه اعضاء سازنده را جهت تشویق و شارژ معرفی می کنند. و هم اکنون چندین نفر در فهرست انتظار جهت تشویق وجود دارند.

تشکر ویژه برای همه خدمات ارزنده اشان به تالار همدردی، و مدیریت دو وجهی ایشون که شامل مهربانی مشاوره ای و سخت گیری مدیریتی هست.

[فرشته مهربان]

بنده فراوان از تذکرات و نقطه نظرات و راهنمایی های مدیر محترم همدردی بهره برداری کرده و سعی کرده ام عملگرا باشم .

همچنان منت پذیر راهنمایی ها بخصوص نقد و تذکرات هستم و البته طالب آن و امیدوارم از راهکارهای مفیدشان در رفع ضعفها بهره ببرم .

در خصوص بیان قوتهای بنده از نگاه ایشان فقط می توانم بگویم اگر خدای متعال هم همین ارزیابی را از جنبه مثبت از من داشته باشد کلاهم را می اندازم آسمان هفتم چون همیشه خود را شرمنده الطاف و نعمتهای بیکران خدا و کوتاهی های خودم می بینم و می دانم که نسبت به تواناییها و استعدادها و فرصتهایی که ارزانی ام داشته خوب بهره برداری نکرده ام که شاکر عملی باشم و مهمترین درد و رنج من در زندگی همین است

در خصوص نقدهای به عنوان ضعفهایم بعضی را بد نمی دانم بازخورد داشته باشم .

3 - مسئولیت پذیری ایشون افراطی هست. به اندازه ای که نگرانی آسیب دیدن خودشون وجود دارد.

خوشبختانه با تذکر و راهنمایهای مفید شما تعدیل شده اگر چه عمده آن در رابطه با خانواده بود که مهمترین عامل کمک کننده در تعدیل و مهار آن که در واقع به نوعی تلنگر شما و .... باعث بازیابی و احیاء آن شد توکل می دانم .
وقتی خدای رحیم هست نباید دایه مهربانتر از مادر شد و وجدان اخلاقی اینگونه در مهار می آید

5- در برابر مراجعان لجوج، احساسی، و با تفکرات به شدت آسیب رسان کمتر مشاوره ای و بیشتر مدیریتی کار می کنند. شاید به خاطر حجم کارهای زیاد ایشون و از طرفی وقت بر بودن اینگونه مراجعان و کم نتیجه بودن آنهاست.

خیلی سعی کرده ام مشاوره ای عمل کردن در این شرایط را اما مواردی که اشاره داشتید بخصوص تلفیق کار مدیریتی در کنار مشاوره و مهمتر اینکه فضای مجازی و همزمانی مدیریت و مشاوره در کنار نبود فرصت کافی دست به دست هم داده ، مانع شده آنچه تمایل دارم را پیاده کنم ( پررنگ شدن نقش مشاوره ای )

6 - خود فاش سازی و صمیمی بودنش با مراجعان خانمی که خیلی آسیب دیده اند بر خلاف اصول مشاوره ای هست. لیکن در اینگونه موارد ایشون از خودشون مایه می گذارند و البته رنجهای زیادی هم می بینند.

خوشبختانه موارد معدود بوده و از بعد از تذکرات و راهنمایی شما کنترل داشته ام و تمرین جرأت مندی را در دستور کار قرار داده ام و در مسیر اجرا و تمرین هستم باز هم نیاز به تذکر به موقع در صورت مشاهده نقض غرض دارم در خصوص رنج هم احساس رنج نداشته ام فقفط وقت گیری و باز ماندن از امور شخصی را آسیب آن برای خودم می دانم

10 - نسبت به دختر و پسرانی که دوستی برقرار می کنند و در احساسات اشتباه این دوره می افتند کمتر هم حسی کرده ، و کمتر چنین مراجعانی نسبت به او گوش شنوا دارند. و بیشتر تیغ مدیریتی ایشون را در اشتباهاتشان لمس می کنند.

هم هم حسی را در این زمینه که قبولش ندارم ( دوستی های متدوال آسیب زای دختر و پسر را)خوب بلد نشده ام ( دارم روی آن کار می کنم که البته در دنیای غیر مجازی بخاطر عمومی نبودن مشاوره ها و ... بیشتر این هم حسی را سعی کرده ام به اجرا در بیارم ) هم اینکه بد آموزیهای غالب این تاپیک ها مرا نگران آسیب پذیری مستعدین نموده و به حاشیه رفتن تاپیکهایشان ورود به ناچار در نقش مدیریتی را موجب شده . مایلم در این زمینه راهکارهای شما را برای ایفای نقش مشاوره ای با هم حسی بیشتر در کنار مدیریت را اگر شدنی هست در دنیای مجازی داشته باشم ان شاء الله

11 - در کمک به مراجعانی که واقعا خواستار اصلاح زندگی هستند و خودشان هم مساعدت کرده و مسائل مشاوره ای را شروع به انجام می کنند به صورت ویژه در کمک به آنها فعال و پیش قدم شده و مسائلشون را پیگیری کرده و تا نتیجه نهایی قویا در کنارشان می ماند. گویی خواهر یا مادر یا دوست صمیمی آنهاست. و به عکس اگر مراجعانی به بهانه های واهی هر بار از انجام تکالیف مشاوره ای سر باز زنند. در دفعات بعد کمتر انرژی برای آنها گذاشته و آنها را احاله به پستهای قبلی یا مقالات می کند.

در خصوص قسمت اول به نوعی احساس تکلیف مرا چنین وا می دارد و حقیقتاً هم انرژی می گیرم و البته در تجربه هایم متوجه شده ام که تا وقتی به راه می افتند و آموخته می شوند نیاز هست کنارشان باشم بعدش مستقل می شوند و خود نسخه پیچ دیگران می گردند ، مثالی که برایش یافته ام این است که مثل مادری که دست طفلش را می گیرد و تاتی تاتی راه رفتن را بهش یاد می دهد نیاز هست آنها را کمی مستمراً راه ببری بعد خودشان راه افتاده بدو بدو می کنند . تا حالا هر موردی اینگونه داشته ام این شده و بعد از مدتی فرد را تا مدتها من حتی بی خبر ازش می مانم اما می دانم که یاد گرفته مدیریت زندگیش را شاید چون خودشان هم طالب بوده و فعال هستند و خلاق از طرفی شاید هم چون کسی که وابستگی مستمر و عدم عملگرایی را در پیش می گیرد و لقمه آماده می خواهد را من با او ادامه نمی دهم نتیجه تجربه هایم افرادی شده که مستقل می شوند و خود راهنمای دیگران می گردند

19 - در برابر کسانی که از نظر اعتقادی ضعیف هستند و مشکل دارند ، کار زیادی نمی تواند انجام دهد.

اگر منظور کمک اعتقادی به آنهاست که چون می خواهم تاپیک ها جای بحث و چالش نشود و ..... رعایت قوانین همدردی شود بسیار تمایل دارم به انجمن آزاد وارد شوند و در آنجا یاری شوند که اقدام نمی کنند

اگر در خصوص مسائل روانشناختی و مشکلات زندگی کسانی هست که اعتقاد ضعیفی دارند قابل تأمل هست و مایلم روشنتر بفرمایید و اگر نمونه مصداقی هست بدانم و ضعفم در این زمینه را بهتر بشناسم و راهنمایی شوم که چطور می شود کمک کرد و نیاز هست چه چیز را در خود تقویت کنم . منت پذیر هستم اگر پاسخ شما را در جای خود داشته باشم

تشکر ویژه برای همه خدمات ارزنده اشان به تالار همدردی، و مدیریت دو وجهی ایشون که شامل مهربانی مشاوره ای و سخت گیری مدیریتی هست.

متقابلاً بخاطر آموخته های خودم و دیگر اعضاء از شما و تالار همدردی متشکرم و از درگاه خداوند مهربان بهترینها را برای خود و خانواده محترمتان در خواست می نمایم و توفیقاتتان را روزافزون می طلبم

[فرشته مهربان]

سلام

شاید باورتان نشه اگر بگم من متوجه نشدم نوبت من رسیده بوده و پستهای آخر تاپیک قبلی مربوط به خودمه پیرو گزارشات و حرفهای بعضی از دوستان در باغ متوجه بی نظمی تاپیک قبلی شدم و آن پست را ارسال و تاپیک جدید را ایجاد کردم و برام جالب شد که آخر اون تاپیک در مورد خودم بوده . امان از مشغله های دو ماه اخیر که فرصت حضور فعال در همدردی را از من گرفته .

در هر حال عرض معذرت بخاطر تأخیر در ارسال پستم در مورد تصاویر اعلامی . اکنون به مواردی می پردازم .

ابتدا بسیار بسیار تشکر می کنم از دوستانی که نقد داشته اند و ممنون و سپاسگذار و منت پذیر دوستانی هستم که نظر لطف داشته اند و امیدوارم لایق هردو مورد باشم .

بعضی از تصورات را که از بابت نزدیک بودن به واقعیت و دور بودن از آن را یا قابل تأمل و تفکر بودن را مد نظر قرار داده و خدمتتان عرایضم را اعلام می دارم :

فرشته مهربون
این اسمو شاید به خاطر کارش انتخاب کرده و جایگاهش تو همدردی

هیچ ربطی به کارم نداره دوستی این اسم فرشته را با نظر لطف به من داده بود و خطابم می کرد و نام معلم مورد علاقه دوران دبیرستانم هم بود وقتی با همدردی آشنا شدم با نام فرشته ثبت نام کردم پیام تکراری بودن آمد یاد فرشته مهربان پینوکیو افتادم مهربان را بهش اضافه کردم بعداً یادم اومد اون فرشته مهربان نبود پری مهربان بود این بود که قسمت این شد که نام من این باشد

تو قفل کردن تاپیک استادالبته جسارت نشه خدایی نکرده

همدردی و نیازهایش برای حفظ نظم و روند تخصصی و کارآمد شدن تاپیک ها ما را چنین اوستا کرده

مشغله هاش زیاده ....

گاهی خیلی زیاد میشه یا اینکه من مدیریت زمان را به درستی نتوانسته ام اعمال کنم

حس میکنم توی یه شرکت کارمنده ارشد باشه ....

نه چنین است

از زندگیش به نسبت راضیه ....

نسبتاً نه و خیلی هم راضیم .... اشتباه نشه از خودم زیاد راضی نیستم از زندگی حتی ناملایماتش هم راضیم و خیلی وقتها احساس لذت از زندگی برایم محسوس هست حتی در سختیها ، بخاطر الطاف و حکمتهایی که در کار خدا می بینم

[فرشته مهربان]

فرشته مهربون...


خیلی با جذبست و همه ازش حساب میبرن.

کاش اعلام نظر میکردی که حدش را چطور می بینی و بازخوردش چطور هست

احساساتی نیست.

هستم

مرتبه.

میگن چنینم . سعی می کنم وسواس نباشه و نشه

فرشته مهربان

به سنشون هیچوقت فکر نکرده بودم
خیلی جالبه دوستان نوشته بودن حدود 30. حدودا همسن من هستن یعنی و این همه هم خوب می تونن مشکلاتو تحلیل کنن و درک کنن
خجالت زده شدم

بدخواهت خجالت زده بشه . قدر خودت را بدان عزیزم

مهربونن. تا قبل از ایشون فکر می کردم ادم مهربون نباید سخت گیر باشه. اما حالا می دونم که میشه. هم مهربونن هم تا حدی سخت گیر

خودمم به این رسیدم . شاید بهتره بگیم میشه قانون مند و منظم بود در عین حال منعطف و آسان گیر در موقعیت مناسب و وقت لازم .چون این را تمرین داشته ام و خیلی خوب بوده و هست ( کافیه کمال گرایی را فهمید و در مهار داشت )

یادمه هر وقت نظراتشونو می خوندم راجع به تاپیکا حتی اگه اولش هم موافق نبودم باز اخر سر تاپیک که پیش می رفت می دیدم خیلی نظرشون درست بوده

مثل افتاب مهربون و بخشنده ان. اما کاش به همه ی تاپیکا بتابن و همه رو راهنمایی کنن.

همزمان داشتن مدیریت و مشاوره واقعاً کار سختی هست . با اینکه سعی کرده ام مشاوره را بیشتر داشته باشم و روحیه مشاوره ای را بیشتر اعمال کنم ولی به ضرورت و بخاطر کمبود نیرو مدیریت غالب شده

احساساتی هستن و ملایم
اما به مرور یاد گرفتن که نیازه گاهی هم سرسخت بود

یه چیزی که بخصوص در خانواده هنوز نتونستم اعمال کنم و نمی دونم چطوری باید بتوانم ، سرسنگین بودن ( از نظر عاطفی و با هدف تأیب )در مواقع لازم هست

کم حرف نیستن
اما به چیزایی که می گن هم دقت دارن

کم حرفی را دوست دارم اما از پرحرفی درگاهی از اوقاتم ،ناراضی هستم که در تمرین مهار این اوقات هستم

بچه ها رو دوست دارن
طبیعت پرنده ها صدای پرنده ها و درخت ها رو دوست دارن اما کم وقت می کنن برن تو طبیعت

دقیقاً همینطور هست . هم در مورد بچه ها هم طبیعت
در بقیه موارد از نظر لطفت ممنون هستم عزیز دعا کن نزد خدا هم همین اعتبار را داشته باشم که زهی سرخوشی

[فرشته مهربان]

فرشته مهربون سلام خواهرم


عین اسمش مهربونه
دلسوزه

سلام بر شما . نظر لطف شماست . مهربونی و دلسوزی را معمولاً بازخورد گرفته ام از دنیای غیر مجازی و مجازی . امیدوارم در تعادل باشد

خیلی جدیه البته تو محیط کار

در محیط های کاری مردانه بیشتر . در محیط زنانه به نظر خودم میانه هست

آشپزیش خوبه

از کجا فهمیدی ؟ من که در آشپزخانه همدردی ایفای نقش نداشتم . خیلی مایل بودم بدانم از چه چیزی این تصور ایجاد شده برایت .

آشپزی را بسیار دوست دارم و با عشق و علاقه بهش می پردازم

زودرنج نیست

غالباً چنین است ، آخه خیلی چیزها که دیگران را می رنجاند از نظر من ارزش ناراحتی و رنجیدن نداره شاید برای همین چندان یادم نمیاد رنجشها را که اگر موردی هم بوده پایدار نبوده و مقطعی و زود گذر بوده

اعتماد به نفسش بالاست

بله همینطور هست و البته لطف الهی هست

خیلی عاطفیه

باز خورد زیادی داشته ام که چنینم . ظهور و بروز درست آن مهم است که نمی دانم در چه وضعیتی هستم

شغلش مددکار اجتماعیه

یک دوره ای این موقعیت را رسماً داشته ام

تو زندگیش برنامه داره

از این بابت از خودم راضی نیستم

کمتر عصبانی میشه

شاید به همین خاطر وقتی به ندرت پیش میاد خیلی محسوس هست

فوق لیسانسه

خیر

انشاالله همیشه سلامت باشید
بهترینها رو براتون آرزو دارم

سپاسگذارم و ملتمس دعا

[مصباح الهدی]

سلام خدمت همگی دوستان

من مدتی هست به این تاپیک به دلیل مشغله های فکریم سر نزدم. یعنی اصلا یادم رفته بود!

عذرخواهی می کنم اگر تصویر ذهنی عده ای که خیلی هم در این تالار برام مهم و باارزش هستند را نگفتم و جهت حفظ نظم تاپیک باز هم نمی تونم تصویر ذهنیشون را بگم.

اما گویا نوبت فرشته مهربان عزیز هست.

تصویری که از فرشته مهربان عزیز دارم اینه که ایشون یک خانمی هستند در حین اینکه خیلی عاطفی هستند اما به وقتش خیلی هم جدی هستند.در حدی که در اون مواقع اگر ایشون را ببینید و شخصیت قبلیشون را ندیده باشید نمی تونید پی ببرید مهربون هستند... اما جدیت ایشون از روی دلسوزی و مهربونیشون هست.

من فکر می کنم ایشون ازدواج کردند ولی هنوز فرزند ندارند.

آواتارشون که دو تا شاخه گل رز صورتی است در نظر من این تصویر را می سازد:

گل رز بالایی همسرشون هستند و یکم به سمت جلو خم شده و حالت حمایت از گل رز پایینی داره.بعد واقعا هم همسرشون خیلی ایشون را حمایت می کنند. بعد گل رز پایینی خودشون هستند که حالت تواضع و انعطاف نسبت به زندگی مشترکشون دارند.

هر دو گل رز هم از یک ساقه گرفته شده... یعنی هردوشون اعتقادات مشترک دارند و می خوان بگن انگار این قدر با هم نزدیک و صمیمی هستند که گویا اصلا فاصله ای بینشون نیست. شادی یکیشون، شادی دیگری . غم و اندوه یکی،غم و اندوه دیگری و...

گل رز هم نشون می ده ایشون خیلی رومانتیک هستند و رنگ صورتیش هم نشون می ده چقدر روحیات دخترانه ای دارند. اما تو بیشتر پست ها به دلیل مشاوره ای بودنش طبیعتا این حس به آدم دست می ده که روحیاتشون خیلی پخته هست. اما نه، روحیاتشون خیلی لطیف و دخترانه هست...

شاغل نیستند و یا اگر هستند کارشون یه جوری هست که در منزل هم می توانند انجام بدهند.

دوست دارند در آینده فرزند دار بشوند. احتمالا دوست دارند پسر داشته باشند. چون اینجوری وقتشون گرفته نمیشه و بیشتر پدرش باید با پسرشون باشه...

اگر هم الان احیانا فرزند داشته باشند احتمالا فرزندشون خیلی آرومه. زیاد شیطون نیست. اصلا لجباز نیست. چون این قدر قاطع هستند بچه خیلی هم حرف گوش کن می شه...

(البته من یه تصویر ذهنی هم از همسرشون می تونم مجسم کنم که نمی دونم بگم یا نه)

انعطاف پذیری نسبتا خوبی دارند. مناسب هست ولی گاهی انعطاف پذیریشون به نظرم خیلی کم می شه...

خیلی جراتمندانه رفتار می کنند. زیاد قضاوت های دیگران براشون مهم نیست. اون کاری که به صلاحه انجام می دن.حتی اگر قضاوت اشتباهی در موردشون بشه. خیلی هم براشون مهم نیست بیان اون قضاوت را تغییر بدن.

به نظرم شوخ طبع نیستند...اما جنبه شوخی دارند...

گاهی می توانند به مراجع کمک کنند خیلی دلسوزانه عمل می کنند ولی گاهی هم به نظر من می توانند به مراجع کمک کنند ولی یا یادشون می ره یا اینکه حوصله ندارند و یا اون مساله به نظرشون اون قدری که برای مراجع مهمه به نظر خودشون مهم نیست و نسبت بهش بی خیال می شن.

اگر هم حوصله نداشته باشند جواب مراجع را نمی دن.اولویت حوصله داشتنشون هست.

فرشته مهربان عزیز در پایان بابت زحماتی که در این تالار می کشید از شما متشکرم و امیدوارم چه در زمینه کاریتون و چه در سایر زمینه ها همیشه موفق و پیروز باشید.

[عشق آفرین]

سلام. اجازه بفرمایید من هم مایلم نظرم رو نسبت به فرشته مهربان بگم.
1. به نظر میرسه ایشون علاقه ی فراوانی به ادبیات داشته باشند. آن هم ادبیات کهن و عرفانی. از این رو گمان میکنم شخصیتی بسیار احساساتی داشته باشند، در پس چهره ای مهربان اما قاطع و با جذبه.

2. فردی در آرامش که این آرامش رو بیشتر از هر چیز وام دار عرفان و خداشناسی توحیدی هست. شاید بشه گفت بزرگترین دغدغه شون گم شدن الهیات و معنویات میان انسان هاست. شاید بزرگترین دردشون درد تعالیست.

3. به اقتضای احساسات شدیدی که نمودی منطقی دارند شاید بشه گفت گاهی با خودشون درگیر هستند اما نهایتا بین جدال احساس و منطق ترجیح میدن منطقی تصمیم بگیرند.

4. مسئولیت پذیری زیاد شاید باعث شده باشه بسیار از خود گذشتگی کنند. میشه حدس زد شخصیت دلسوز و از خود گذشته ای دارند و این دلسوزی بیشتر از همدردی شامل حال خانواده میشه. خانواده بعد از خداوند بزرگترین اصل زندگی ایشون هست.

5. شاید این جمله درمورد ایشون صدق کنه: زندگی دشوار نیست، فقط لازمه به چند قانون ساده مقید باشی... اما با این وجود از خلاقیت فوق العاده ای برای مدیریت بحران برخوردارند.

6. همه چیز خوبه چون به خدا اعتمادکامل دارم... شاید این رمز آرامش این فرشته ی بی حاشیه و شاکر هست.

7. شنیدن جمله ی خسته ام از ایشان یعنی به غار تنهایی احتیاج دارم و چه بهتر که دستی به قلم ببرم، چون در گفتن حرف های دلم به دیگران بسیار محتاطم، همانگونه که امانت داری در راز دیگران برای من بسیار پر اهمیت هست.

8. حساب حسابه، کاکا برادر... فکر میکنم نه بدهکاری و طلب دیگران رو فراموش میکنند، هرچقدر کوچک، نه در گرفتن حق و حقوقشون تو رودرباستی گیر میکنند و همیشه حساب جیبشون رو دارند!

10. ساده پوش ، اما بسیار منظم و اتو کشیده.

11. به نظر میرسه سیاست از نظر فرشته ی دوست داشتنی یه بازی پلیده که سعی میکنه اصلا بهش وارد نشه. فکر نمیکنم اخبار های سیاسی رو دنبال کنند.

12. فکر کنم علاقه ای به سریال و تلویزیون نداشته باشند. از موسیقی فقط به موسیقی غنی و اصیل ایرانی علاقه مند هستند.
و بزرگترین علاقه شون مطالعه هست.

13. از نظر دوستانشون جدای از راهنمایی های بی نظیرشون، شنونده ی فوق العاده ای هستند و با این ویژگی شناخته شده تر هستند.

14. پایه ی غیبت و حاشیه و سرک کشیدن در زندگی دیگران نیستند.هرجا حاشیه هست، فرشته ی مهربان ساکت هستند، وقتی صحبت میکنند که از ایشون مشورت بخوان ، اونوقت بدون توجه به حاشیه ها سخنرانی میکنند و هیچ بهانه ای رو هم نمیپذیرند و مجددا خودشون رو میکشند کنار.

اگر تکراری صحبت کردم معذرت میخوام. پست دوستان رو نخوندم. با آرزوی موفقیت برای این ارزشمند فرشته ی تالار همدردی.

[فرشته مهربان]

1. به نظر میرسه ایشون علاقه ی فراوانی به ادبیات داشته باشند. آن هم ادبیات کهن و عرفانی. از این رو گمان میکنم شخصیتی بسیار احساساتی داشته باشند، در پس چهره ای مهربان اما قاطع و با جذبه.

بله ادبیات عرفانی از علائق من است

2. فردی در آرامش که این آرامش رو بیشتر از هر چیز وام دار عرفان و خداشناسی توحیدی هست. شاید بشه گفت بزرگترین دغدغه شون گم شدن الهیات و معنویات میان انسان هاست. شاید بزرگترین دردشون درد تعالیست.

درسته البته درد و رنجم در رابطه با خودم این هست یعنی بد بندگی هایم ، کوتاهی هایم ، فرصت سوزی هایم و بنده خوبی برای مهربانترین ترین مهربانان نبودن

3. به اقتضای احساسات شدیدی که نمودی منطقی دارند شاید بشه گفت گاهی با خودشون درگیر هستند اما نهایتا بین جدال احساس و منطق ترجیح میدن منطقی تصمیم بگیرند.

احساساتم خوشبختانه رام هست و سرکش نیست و با منطقم رابطه خوبی با هم دارند و به نظر خودم تعامل قشنگی بینشون هست که مرا بهره مند ساخته تا حالا خود ستایی اینجوری دیده بودین ! آهای فرسته مهربان حواست به خودت باشه مبادا در دام منم که رستم بود پهلوان بمانی

خانواده بعد از خداوند بزرگترین اصل زندگی ایشون هست.

بعد از خداوند معنی ندارد بلکه با تکیه به خداوند چنین است که فرمودی

5. شاید این جمله درمورد ایشون صدق کنه: زندگی دشوار نیست، فقط لازمه به چند قانون ساده مقید باشی... اما با این وجود از خلاقیت فوق العاده ای برای مدیریت بحران برخوردارند.

جمله قشنگ و پر محتوایی هست ، لطف خدا در بحران ها شامل حال بوده . از سوی خدا من معجزه ها دیده ام

6. همه چیز خوبه چون به خدا اعتمادکامل دارم...

لازمه توکل همین اعتمادی هست که گفتید . امیدوارم اینطور باشه که می گویی چون خیلی قشنگ ، لذت بخش و مهم هست

7. شنیدن جمله ی خسته ام از ایشان یعنی به غار تنهایی احتیاج دارم و چه بهتر که دستی به قلم ببرم، چون در گفتن حرف های دلم به دیگران بسیار محتاطم، همانگونه که امانت داری در راز دیگران برای من بسیار پر اهمیت هست.

کیه که وقتی خسته باشه بخواد بنویسه وقتی خسته ای یعنی نیاز داری پاهایت را دراز کنی و کمی بخوابی برای من یعنی این

8. حساب حسابه، کاکا برادر... فکر میکنم نه بدهکاری و طلب دیگران رو فراموش میکنند، هرچقدر کوچک، نه در گرفتن حق و حقوقشون تو رودرباستی گیر میکنند و همیشه حساب جیبشون رو دارند!

از بدهکار بودن خوشم نمیاد و سعی می کنم تا آنجا که ممکن است بدهکار مالی و حق الناسی نباشم و دغدغه حق الناس مخاطره من برای سفر به سوی دیار باقی هست . تلاشم این هست حق کسی را پایمال نکنم و از غفلت در این زمینه هم می ترسم اما در خصوص حق خودم اتفاقاً وقتای زیادی گذشته ام و عبور کرده ام البته هرجا بد آموزی و آسیب رسانی نداشته هرجا آسیب به دیگران را در پی داشته باشد و بد آموزی با نیت دفع این مضر پی گیر حق بوده ام

11. به نظر میرسه سیاست از نظر فرشته ی دوست داشتنی یه بازی پلیده که سعی میکنه اصلا بهش وارد نشه. فکر نمیکنم اخبار های سیاسی رو دنبال کنند.

سیاسی کاری و جناح بازی را اصلاً قبول ندارم اما بینش سیاسی دارم و به نظرم کسی که بینش سیاسی نداشته باشد یعنی نسبت به مملکتش و وضعیتش بی تفاوت و غیر مسئول هست بخصوص در جامعه جهانی در خصوص اخبار درسته و خیرهای کشوری و مهم را پی گیر می شوم و رغبتی به اخبار سیاسی کاریها و جناح بازیها ندارم و مضر به حال کشور می دانم

12

. فکر کنم علاقه ای به سریال و تلویزیون نداشته باشند.

انتخابی بعضی از سریالها یا فیلمهای به نظرم مفید را می بینم در صورت داشتن وقت غالباً یک یا دو سریال و فیلم را دنبال می کنم آن هم از چند قسمت اول به بعد

14. پایه ی غیبت و حاشیه و سرک کشیدن در زندگی دیگران نیستند.هرجا حاشیه هست، فرشته ی مهربان ساکت هستند، وقتی صحبت میکنند که از ایشون مشورت بخوان ، اونوقت بدون توجه به حاشیه ها سخنرانی میکنند و هیچ بهانه ای رو هم نمیپذیرند و مجددا خودشون رو میکشند کنار.

جالب بود !!! دقیقاً خودمم ( به استثنای جمله "هیچ بهانه ای را نمی پذیرند و .... " که نگرفتم منظور چی هست )


خدا قوت و التماس دعا در لحظات خلوتت با خدا سلام برسان و بگو شرمندش هستم

[فرشته مهربان]

واما فرشته مهربان.
بیشترتصویرانتقادی ارائه میدم اگه اشتباه بود فبها اگه تقریبادرست بودکه کمکی کرده باشم:

خوشحالم کردید با خیر خواهیتان . سپاسگذارم

فرشته مهربان: شخصیت پیچیده ومحجوبی داره،نه گفتنش ضعیفه

بیشتر بازخورد به ساده و روان بودن گرفته ام . در خصوص نه گفتن ، زمانی چنین بوده اما سالهاست روی خودم و این مهارت کار کردم و در صد بالایی موفق بوده ام الحمدلله

فرشته توی دوره ای که فعلاهست ازقدم چپ کمتر آسیب میبینه فعلا ازقدم راست آسیب پذیرتره یعنی تمرکز ومسئولیت پذیری بالا ممکنه باعث ضعیف شدن توکل دراو بشه

چند سالی این آفت گریبانم را گرفته بود . خوشبختانه سالهای اخیر با تشخیص این ضعف توانستم مهارش کنم البته بیشتر در رابطه با خانواده بوده و مدتی هم در رابطه با همدردی

ذهنش شلوغه

دقیقاً برعکس . از دوران نوجوانی توجه و تمرکز بر کنترل ذهن و خلوت داشتنش رسمم شده و بسیار هم مفید بوده و عمده توصیه من به افراد بخصوص احساس محورها کنترل ذهن است که بنا به تجربه آثار مفیدش را درک کرده ام که سرآمدش رهایی از دغدغه هاست و اسارت قضاوتها

گاهی صورت مطالبش (نه سیرت ومحتوا) بالحن زیاد ی بالغانه ای شکل می نویسه که هم حسیش ممکنه به نظرمراجع تازه وارد ضعیف بنظربرسه تاجایی که راه داره خودمونی تربنویسه

در تمرینم هم برای گزیده نویسی هم این مورد . که فعلاً چندان موفق نبوده ام

بیشتربه مطالب عمیق وکمی اسرارآمیزعلاقه منده

از کجا فهمیدید ؟ شاید برای همین داستانهای ژولورن را خوشم می اومد بخصوص جزیره اسرار آمیز و اون سریالی اولی که ازش پخش شد

دوست داره درمحیط وشرایطی باشه که گفتگو ها کمی باکنایه وادبی تر ردوبدل بشه

شفافیت و سیالی و روان و بی تکلف بودن در عین ادب و احترام را بیشتر ترجیح می دهم واهلش هستم

شأن خودش رو همیشه رعایت میکنه

حفظ شأن و حرمت نفس و شخصیت را از لوازم ثبات و استقامت می دانم .

گاهی بنظر میرسه روی یک قسمت ازخودش زیادکارکرده وازقسمتی دیگه مقداری غافل مونده.

اگر بیشتر باز می کردید و مثال می زدید ممنون می شدم

برنامه ریزی هاش کمی ضعیفه ومعمولاوقت کم میاره

از این بابت از خودم راضی نیستم و همیشه تصورم این است که از فرصتها بهتر از این می شد استفاده کنم که نمی دانم از کمال گرایی است یا واقعیت همینه موفقیت های زیاد و رضایت از زندگی مانع تشخیص درست شده

نیازمندومستعد دریافت معرفتهای عمیق و بالحنی آسون وعامیانه وخودمانی درحوزه مذهب واعتقادات هست بسیاربه آرامش واون چیزی که دنبالش هست نزدیکش میکنه

منظور را درست متوجه نشدم . از طرفی همیشه خود را نیازمند ارتقاء معنوی می بینم از طرفی هم به آرامش داشتن ، در میان خانواده و فامیل و دوست و آشنا مشهورم

سلام فرشته مهربان


خیلی حواسش به حرفهاورفتارش هست ومدام درحال ارزیابی خودشه...ابن کارش ستودنیه

فکر می کنم وظیفه عمده همه ما در رابطه با خودمون همین باشه . سعی و تلاشم همین هست . البته ارزیابی منصفانه ، نه سرکوب خود و نه توجیه و دفاع در برابر ضعف و اشتباه . و باور و یقین عینی بنا به تجربه دارم که کافیه مراقب عملکرد خود باشیم که درست و مورد رضای خدا باشه دیگر نگران هیچ چیز نباشیم چون همه چیز معجزه وار ردیف می شود و حکمتها آشکار می شود به هرکس هم اینار توصیه کرده ام و عمل کرده همین نتیجه را گرفته .... حرف در اینرابطه زیاد دارم اما قراره پرحرفی نکنم

گاهی هم کارهایی میکنه یاتصمیماتی میگیره که یه کم باب میل خودش نیست

یادم نمیاد اینجوری بوده باشه برعکسش بیشتر اتفاق افتاده که حتی مبارزه معقول هم داشته ام تا خودم باشم

مدتیه کم میان همدردی کاش بیشتربیان...وقتی هم میان بیشترتوکارقفل کردن تاپیکها هستن...مثل این مامورهایی که میان پلمپ میکنن!البته همین کارهم کلی اروقتشون رومیگیره...امان ازدست بعضی کاربرها که رعایت حال فرشته جان رونمیکنن..
امیدوارم هرجاهستن شادوسلامت باشن

اخیراً فرصت کمی برای حضور در تالار داشته ام که تصورم اینه که کم توفیق شده ام و از این بابت گاه ناراحت شدم.سپاسگذار دعای خیرتان هستم