موضوع: تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟

با سلام میبینم نوبت انرژی تالار خانوم بی دل شده................

تصویر ذهنی من از بی دل عزیز کمی ملاحظه گرانه هست چون به هر حال بی دل به انتقام گیری معروفه!!!

این کاربر در خیلی از مواقع با یک انرژی مثبت جو تالار رو عوض میکنه گاهی فکر میکنم متولد آذرماه هست......

در هر حال اهل منطق و واقعیت هست و راهنمایی خوب و رک و راستی بدون کاغذ کادو به صاحب تاپیک ها ارائه میده....جدا خیلی با حوصله و با تجربه مشاوره میده ......

مطابق میل کسی رفتار نمیکنه و گاهی نیشدار و پر کنایه در قالب طنز حرفشو میزنه.....

طنزش گاهی به دل میشینه و گاهی هم .....

مطمئنم در زندگی گاهی شیوه سخن گفتنش باعث بروز سو تفاهم براش میشه و این نقطه ای هست که جای نقد داره!!

نظر شخصی و حسی که از بی دل میگیرم بسیار مثبته فکر میکنم قلبش شبیه قلب یک کودک ساده و صمیمی هست.

اعتماد به نفس داره با حوصله و بادقته و خیلی حساس.....

به هر حال از نظر من بی دل با تمام رفتار و اخلاقاش جز بهترین های تالاره و ما همگی دوستش داریم

بی دل جان برات موفقیت و شادی آرزومندم و امیدوارم با اون روحیه شوخ و شادت همیشه بخندی......

من واقعا خیلی دلم می خواست تصویر ذهنیم رو از بی دل بگم شاید این انگیزه شد تا دوباره شارژ کنم.
من فکر می کنم بی دل
1.تا حد زیادی خود پسنده
2.فکر می کنم خیلی راحت در مورد دیگران قضاوت میکنه
3.بد بینه نسبت به دیگران .بعضی وقتها نتیجه گیری میکنه نشون دهنده بدبینی شدید هست.
4.از اینکه بزنه تو حاله کسی ناراحت نمیشه.بدش نمیاد بقیه رو ضایع کنه
----------------------------------------------------
5.شخصیت جالب و منحصر به فردی داره
6.محکمه و تو رفتارو گفتارش صلابت داره
7.خون گرم به نظر میاد و به نظرم انرژی مثبت داره
8.کدبانو ست
9.جرات منده
10.با اینکه گاهی وقت ها از نوشته هاش ناراحت میشم همیشه برام از افراد دوست داشتنی تالار بوده.
11.فکر میکنم ورزشکار باشه یا استیل ورزشکاری داشته باشه.
12.فکر کنم چشم ابرو مشکی باشه.شبیه به خاتون های دربار باشه.
13.فکر کنم خیلی پاکه و به خدا نزدیکه.
14.اصلاح طلبه.

- - - Updated - - -

در مورد مسافر زمان

1.فکر کنم خوش تیپ باشه قد متوسط رو به بلند .نه لاغر نه چاق.
2. فکر کنم قیافه خوبی داره
3. مغرور هست بیشتر در مورد مسائل دینی خودش رو قبول داره.
4.خیلی مهربونه
5.شاید یکم خشک باشه
6.فکر کنم تمیز و مرتب باشه.
7.خیلی با شخصیت هست.

در مورد ترانه

1. مهربون
2.با نمک
3.عصبی
4.وقتی از کسی بدش بیاد می زنه به سیم آخر
5.مرفه
6.خوش تیب ولی یکمی تابلو !
7.فکر کنم یکم افسرده باشه.خیلی کم
8.یکمی هم حسود شاید
9.خوش ظاهر

سلام

در مورد بی دل جان .اوووممممم... خب دیگه همه میدونن که بی دل آدم رکیه
واسه دل خوش کنک کسی حرفی نمیزنه یا کاری نمیکنه
زیاد رو نمیکنه ولی دل مهربونی داره
زود با کسی صمیمی نمیشه ولی در کل خونگرمه
منطقیه
گاهی زود جوش میاره
دلسوزه

مذهبی
از نظر مالی زیاد مرفه نیست ولی در حد خوبیه
کدبانو
تحصیل کرده
اهل ورزش هم هست فکر کنم
شوخ طبعه و گل مجلس میشه

فکر کنم از اون خواهرشوهرا باشه هاااا

نمیدونم چرا ولی احساس میکنم از منم خوشش نمیاد

در مورد مسافر زمان: فکر می کنم توی خونه ای بزرگ شده که بیشترشون دختر بودند یا کلا تک پسره. توی بچگیش بیشتر هم بازی هاش دختر بودند. روجیه لطیفی داره. فکر می کنم لازمه یکم قاطعیتش رو به عنوان یک مرد بالاتر ببره. در مورد بی دل: دختر مستقلی به نظر میاد (وابسته نیست). حرف مرد ها رو بهتر می فهمه تا حرف زن ها. خوش سر و زبونه. ادم از حرف زدن باهاش خسته نمی شه. خیلی پر شور و حرارته. فکر کنم توی مدرسه هاش سوگولی مدیر مدرسه ها بوده.

- - - Updated - - -

راستی آقای روزنه تا کی می تونیم در مورد قبلیها نظر بدیم. دیدم در مورد ترانه هم میشه هنوز نظر داد. در مورد ترانه: دخر خود ساخته ای به نظر میاد. اون اولها بعضی اوقات دوست داشتم کنارش باشم تا جلوی بعضی کاراش رو بگیرم. اما الان می بینم که چقدر در زمینه خود سازی سریع پیش میره و انعطاف پذیره. دوست داشتنیه. پر انرژی و جراتمنده. در کل من به روحیاتش غبطه می خورم.

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

راستی آقای روزنه تا کی می تونیم در مورد قبلیها نظر بدیم.

سلام.
شما میتونید در مورد سایر کاربران مورد توجه قبلی هم تصویر ذهنی تونو بیان کنید. از مسافر زمان عزیز بابت پاسخ به تصاویر ذهنی مطرح شده و از سایر دوستان و اعضاء عزیز همدردی به خاطر استقبال و بیان تصاویر ذهنی شون تشکر میکنم. امیدوارم بتونیم ضعف هامونو با گفته های دیگران شناسایی کنیم و درصدد رفع اش باشیم.

سلام دوستان
خب تصویر ذهنیم رو فعلا از چند تا دوستان میگم.
فقط قبلش ازشون میخوام اگه تصورم ازشون اشتباست منو ببخشن!

اول آقای روزنه!

مرد خانواده دوستی هستن.مسئولیت پذیره
همه میدونیم که احساساتی هستن.حالا گاهی این احساساتی بودنش براش یه امتیاز + حساب میشه،ولی گاهی هم نه! مثل زمانی که کنترل هیجانات ندارن. افراد احساساتی معمولا زودرنج هم هستن.آقای روزنه هم همینطورن

به نظر من ایشون از اون شخصیت هاهستن که وقتی می بینیش فکر میکنی خیلی خشک و جدی هست!یعنی بیشتر اوقات لبخند به چهره ندارن، ولی از درون مهربونن.
کلا آدم شوخ طبعی نیست،ولی وقتی هم این بخش از شخصیتش فعال میشه!خوب عمل میکنه( من کلی از پست هاش می خندیدم!)
از مردهایی هست که سعی میکنه اگه تو خونه یه وسیله ای خراب میشه خودش تا جایی که امکان داره تعمیر کنه! و اگه خیلی تخصصی بود از متخصصش کمک بخواد( برعکس آقای کامرواحالا به ایشون هم میرسیم!)

آقای روزنه خیلی صبور نیستن، ولی عصبی هم نیستن.

تو جمع های خانوادگی کم حرفن و کمتر با خانما هم کلام میشن

اگر از کسی ناراحت بشن تو ارتباطش کاملا مشخص میشه.یا اگه از کسی خوشش نیاد طرف رو اصلا تحویل نمیگیره دیگه!

کار خونه هم اگه لازم باشه کمک میکنن ولی نه همیشه!
خیلی به پدرومادرش احترام میذاره هرچند ازشون ناراحت باشه
و در کل مرد خوب و قابل اعتمادی هستن

راستی خیلی هم رازدار هستن



آقای کامروا

آقای کامروا صبور و خونسرد.

از اون مردهایی هستش که میگه هر چی برای خونه لازم هست رو با هم بگیریم که تا 1ماه دیگه لازم نباشه از خونه برم بیرون برای خرید.منظورم موادغذایی هست
از اونا که خانمش از خونسردیش خیلی حرص میخوره!

خانواده دوست هست
مسئولیت پذیر هم هست ولی گاهی حوصله انجام وظایف اصلیش هم نداره
هنوزم سفرهای مجردی میره
با اشخاص مختلف با اعتقادات مختلف راحت کنار میاد.

اگه قرار باشه با شخصی ارتباط کاری داشته باشه دیگه او نشخص از هر قشر و حزبی باشه برای ایشون فرقی نمیکنه. براش مهم نیست.و تاثیری هم روی کار ورابطش با اون شخص نمیذاره

گاهی بی توجه به مکان و شرایط حرفشون رو میزنن!
گاهی پیش میاد که خودش رو برتر از دیگران(اطرافیانش) میدونن. البته نگفتم مغرور ،چون واژه مناسبی نبود برای ایشون گمونم!

برای خانم ها به اندازه ای که باید ارزش قائل نیستن!

دوست داره بچه اش دوقلو باشه!یه دختر یه پسر من دعا کردم! دیگه اگه نمی خواستید هم....!

ترانه جان!

تقریبا همه رو دوستان گفتن،من سعی میکنم تکرار نکنم
ولی حس خوبی نسبت به ترانه دارم!

فکر میکنم از اولی که اومده تالار خیلی تغییر کرده باشه!(خب از حرفای دوستان اینو فهمیدم دیگه!!!!)
بیشتر اوقات استرس و اظطراب داره.
کمی هم خجالتیه
دختر رکی هست.از کسی خوشش نیاد همشه براش پشت چشم نازک میکنه!
خیلی خوب مشاوره میده
فرشته مهربان خیلی دوستش داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شخصیت خونگرم وصمیمی داره. زود با اطرافیانش دوست میشه
متواضع هستش
باهوشه. و فعال
کمی لجبازه!




آقای مسافرزمان

شخصیتی که توی تالار می بینیم بیرون از اینجا هم دارن ولی کمی شیطنتشون بیشتره! اینقدر آروم نیستن!
سوگلی پدر مادرش هست!
هیچوقت اعتقاداتش رو به کسی تحمیل نمیکنه.ولی ارشاد میکنه!
فکر میکنم با کسانی که(مخصوصا پسرا) مثل خودش فکر نمی کنن رابطه خیلی خوبی نداشته باشه!البته ایشون بی احترامی به کسی نمی کنن ولی نمیتونه باهاشون صمیمی هم بشه!فاصله اش رو حفظ میکنه
نگاهش به زندگی خیلی روشنه!
صبور هستن

خیـــــــــلی محتاط هستن! اهل ریسک نیست!
همیشه حرف دلش رو راحت نمیزنه!
اهل تعارف هستش!


دوستان امیدوارم از من ناراحت نشده باشن
خیلی از خصوصیات مثبت رو سایر دوستان گفته بودن.

در آخر باید بگم همگی از اعضای خوب ومحترم تالار هستن

سلام به همه دوستان و اعضاء عزیزهمدردی

خانوم بی دل می تونن جمع بندی و نظرشونو نسبت به نظر افرادی که ازشون تصویر بیان کردند اعلام کنند.

میریم سراغ کاربر بعدی ، با توجه به اینکه ایشون توی لیست بودن ولی چون پررنگ نبودن جای اسمشون عوض شده بود ولی حالا که پر رنگ شدن با توجه به هماهنگی با کاربر بعدی، ایشون رو روی صندلی تصویر ذهنی قرار میدهیم .

از باقی دوستانی که داوطلب شدند هم تقاضا دارم در صورتی که قوانین را به خوبی مطالعه کردند و به قول مدیر همدردی عزیز، تاب و توان و تحمل شرایط نقد رو دارند داوطلب بمونن . اگر از دوستان و یاران عزیز همدردی شخصی میدونه که نمی تونه تحمل به بوته نقد گذاشته شدن رو داشته باشه لطفاً قبلش از طریق پیام خصوصی به من اعلام کنه تا از لیست خارجش کنیم .
از همگی اعضاء عزیز ، خصوصاً کاربرای مورد توجه قبلی به خاطر ظرفیت بالاشون در تحمل جو نقد گونه تاپیک و انعطاف پذیری فوق العاده شون تشکر میکنیم.
از مدیر همدردی عزیز هم تقاضا دارم اگر دیدند تاپیکی شرایط و لحن نقدش مناسب نیست نسبت به اعلام و اصلاح جهت آموزش نحوه انتقاد صحیح ، اقدام کنند گرچه میدونم ایشون همیشه به این تاپیک سر می زنند و اگر متوجه چنین چیزی می شدند خودشان اقدام می کردند.

کاربر مورد توجه بعدی : ریحانه (reihane_b)

سلام


من الان اومدم و ناگهان دیدم که بی دل به دام افتاده بوده چه جور شد بی دل اومد از زیر صندلی داغ که در میره همش

میدونم نوبتش تمام شده ولی من بازم می نویسم دیگه از این فرصتا پیدا نمیشه که

من از ادبیات بی دل خیییییییییییلی خوشم میاد خیلی استعداد نویسندگی داره زهره هم که پارسال تو تالار فعالیت میکرد همینجوری بود ولی فکر کنم بی دل از اونم قویتره

به پستای طنزش خیییییییییلی میخندم

راستشو بخواین از اینکه حال بعضیا رو میگیره که زیادی لوس و ننر هستند یا بیش از اندازه غیر منطقی هستند خیلی وقتا دلم خنک میشه و به ندرت هم دلم برای کاربره میسوزه آخه بی دل گاهی بی حاشیه و بدون مقدمه حرفشو میزنه این برای کاربرایی که میشناسنش خوبه ولی برا تازه واردا شاید گاهی نامناسب باشه فکر کنم اگه حواسش باشه در مورد تازه واردها کمی با مقدمه بنویسه بهتر باشه.

من خودم کلا زیاد از حاشیه چینی و این جور چیزا خوشم نمیاد به نظرم باید آدم اصل حرف رو زود بزنه گاهی از دست بعضی افراد که برای تعریف یک ماجرای ساده کلی حاشیه میذارن حسابی عصبانی میشم و ممکنه حوصلم سر بره و اون اصل وطلبی که میخواستن بگن رو کلا گوش نکنم که چی بوده از این نظر من از پستای بی دل خوشم میاد فقط ممکنه بعضی تازه واردها ظرفیت بی حاشیه صحبت کردن رو نداشته باشن و جور دیگه برداشت کنن

اگه با من همکاری میکرد یه انتقام حسابی از آقای ...(اولش ک داره خودش میدونه) میگرفتیم تو اون تاپیک در مورد زن صیغه و اینا خیلی غیر معمول و غیر منطقی داد سخن داده بود

بعضی وقتا که زیاد حوصله پست گذاشتن ندارم بیام ببینم بی دل تو بخش تفریحی پست گذاشته من هم تحریک میشم یه چیزی بنویسم تا طنز موجود ادامه پیدا کنه هر چند زیاد در این زمینه مستعد نیستم ولی در حد توانایی خودم

راستی بی دل اینجا هم مدیرا پارتی بازی کردن همشون در موردت نظر دادن حالا اگه کاربر مورد نظر ما بودیم کسی تره هم خرد نمیکرد

در هر صورت یکی از کاربرای مورد علاقه من بی دل هست

من هم دوست دارم مورد نقد باشم ولی فکر کنم وضعیت جسمی من به زودی به شکلی بشه که یکی دو ماهی زیاد نتونم پای کامپیوتر بشینم تازه اگه زیر جراحی جان سالم به در ببرم اگه زنده موندم بعدا میام اعلام میکنم

در مورد بقیه کاربرا هم بعدا می نویسم

خوب اومدیم سراغ ریحانه خانوم! خوش اومدیم

ریحانه از اون دخترای مهربونیه که نمونش کمه . بیشتر از سنش می فهمه بیشتر از سنش تجربه پیدا کرده و سرد و گرم روزگار رو چشیده.

از اون کاربرای تاثیر گذار و روشن تالاره که مشاوره هایی که میده به دل میشینه و همیشه هم میگرده ببینه به کدوم تاپیک کمتر توجه شده و فکر میکنم همیشه طرفدار مظلوم و حمایت از اونهاست .

همیشه سعی میکنه قبل از مشاوره دادن خودش رو جای مراجع بگذاره و شرایطشو درک کنه بعد مینویسه

از لحاظ شخصیت دختر قرص و محکم و با اراده ایه

چیزی که بیشتر در ریحانه برام بارز بود اراده اش بود اراده قوی و منسجمی داره و براحتی دست از تصمیم و هدفش نمیکشه

از لحاظ مالی توی رفاه بزرگ نشده و سختی هم کم نداشته بلده جیبش رو مدیریت کنه و قدر پول درآوردن رو خوب میدونه

از لحاظ مذهب : به اصول پایبنده و به دین هم همینطور ، اما بیشتر از همه چیز به وجدان اهمیت میده و دوست داره همیشه حرف وجدانش رو گوش بده حتی اگه تک و تنها بمونه

زندگی رو سخت نمیگیره ظرفیتش بالاست

اهل شعر و ادبه مخصوصاً شعرای سهراب قبلنا یه امضای خیلی قشنگ داشت که منو همیشه به فکر وا میداشت :

چه خوب یادم هست... جمله ای که به ییلاق ذهن وارد شد وسیع باش و تنها و سربه زیر و سخت


زیاد از خودش راضی نیست اینو از نمره کمی که به خودش داده (25) و سطح رضایتش از زندگی میشه فهمید با همه اینها ولی امید داره به اینکه بالاخره یه روز شرایط بهتر میشه

اهل مطالعه است اما جزو ورزش دوستاست

بعضی وقتا یکم زود ناراحت میشه و یکم زود فراموش میکنه و به دل نمیگیره

آدم عصبی نیست سازگاریش در حد متوسطه

اعتماد به نفسش خوبه عجولم نیست فرهنگشم بالاست به کامپیوتر تسلط نداره ولی آشنایی کافی داره

هنرمندم هست فکر کنم نقاشیشم خوب باشه

کمالگرا نیست مغرورم نیست من که اثری از غرور کاذب و بی ارزش در ایشون ندیدم

شاید مهمترین ویژگیش مهربان و دلسوز بودنشه .

فعلاً همینا به ذهنم رسید. ریحانه عزیز برات آرزوی خوشبختی و زندگی خوب و سلامتی آرزو میکنم.

سلام سلام سلام

راستش دلیل عمده ای که در صندلی داغ شرکت نمیکنم همین است که باید دقت و حوصله و وقت زیادی بگذاری (که من ندارم ) سوالهایی را که دوستان با صرف وقت و انرژی و با لطفی که داشته اند طرح کرده اند را یک به یک جواب بدهی. حالا چرا این را می نویسم؟ برای اینکه از اون روزی که در این تاپیک نوبت من شده، اونقدر پیام تهدید و ارعاب از سوی یکی از اعضا بسیار بسیار خطرناک سایت (در حد القااااااااعده! ) دریافت کرده ام و تهدید به ارجاع پرونده ام به مدیر همدردی و انتقام گیری خشن و ...شده ام که نگووووو خواااااهر! به من میگه: باشد صندلی داغ بد است؟ من به مدیر همدردی گفتم با شما برخورد کند!
خدایا به خودت پناه می برم! قبلنا هی میگفت بیا از من انتقام بگیر ها! من نمیدونم چرا همون موقع از روی کره زمین محو اش نکردم که الان برام شاخ نشه! ما هر چه میکشیم از این دل لا مروت امون میکشیم

و خلاصه اینکه به دلیل اینکه عده بیشتری از دوستان عزیزم لطف کرده اند و در مورد من نظراتشان را گفته اند، فکر نمیکنم در حوصله این تاپیک باشد که به روال قبل و به صورتی که بقیه اعضا پاسخ دادند، خط به خط جواب بدهم. پس برای آنکه حوصله اعضا سر نرود قدری کلی تر پاسخ خواهم داد.

و اما!

قبل از این، حقیقتا فکر میکردم این تاپیک یک جور تاپیک تفریحی - آموزشی است که در آن اعضا ضمن یک تعامل شاد و سازنده با یکدیگر (آنطور که در بقیه تاپیکهای شاد معمول است) تصاویر ذهنیشان از یکدیگر را بازگو میکنند که البته لزوما نباید مثبت باشد و میتواند در بر دارنده خصلتهای منفی که ما از اعضا برداشت کرده ایم هم باشد اما در این تاپیک آنرا به نوعی عنوان میکنیم که ضمن بیان اون نقطه نظرات که فرد را میتواند در شناخت اش از برداشتهای دیگران نسبت به خودش یاری کند، دوستی هایمان را تقویت میکنیم و جو شادی را در تالار بوجود می آوریم.
و بر همین اساس چون هم کودک فعال و پر جنب و جوش ام را میخواستم یک حالی بهش بدهم و هم از برکات معنوی این تاپیک () استفاده کنم، این شد که به دعوت آقای روزنه (خدایا مرا در تایپ و اسپلینگ و تلفظ و نگارش و نقطه گذاری و... صحیح این نام یاری کن که سرپیچی از آن بد عواقبی در پی دارد ) لبیک گفتم.

اما در هر صورت دوستان لطیف و نازنینی هم پیدا شدند که در بیان تصویر ذهنی شان، شدیدا به رک بودن من اعتراض داشتند و از رک بودن من ناراحت بودند و آنرا مضر به حال جامعه و سایت و بشریت میدانستند، و همین موضوع را چنان رک و بی پرده و بی تعارف کوبیدند وسط پیشانی این کودک نگون بختی که اومده بود اینجا حال کنه، که مرا یاد یک موضوع طنزی انداخت:

میگویند زمان رضا شاه، ارتشیها کلا خیلی عفت کلام نداشته اند و در کلامشان از فحش و علی الخصوص فحشهای ناجور زیاد استفاده میکرده اند. بخشنامه می آید که باید تذکر داده شود و این موضوع اصلاح شود. آنوقت ژنرال مورد نظرهمه نیروهایش را جمع میکند توی حیاط و خودش میره اون بالا و اینطور میگه: از این به بعد هر چطو فلانی (فحش میده!) توی صحبتش از فحش و کلمات نامناسب استفاده کنه پدر پدرسگشو در میارم

دیگه اینکه یک خطایی از ما سرزد و رفتیم طبق اصول و قواعد این تاپیک، در آن یکی تاپیک، از مدیر این تاپیک () خواستیم که قدری در لایکهاش ملاحظه کند، از اون موقع است که به انواع گناه کبیره و صغیره و اعمال منافی اخلاق و حکمت و انسانیت و...متهم شدیم و هی زرت و زورت جوابیه میگیریم. بابا جان! آخه خدا وکیلی کدام مغز منجمدی است که نفهمد این پست آقای روزنه (پیشاپیش اگر نام همایونی را غلط نوشتم معذرت میخوام) به کی داره نیش و زخم زبان و کنایه میزنه (فکر میکنم خود هاتون گفتید که نیش و زخم زبان و کنایه بد است):

نوشته اصلی توسط rozaneh

از باقی دوستانی که داوطلب شدند هم تقاضا دارم در صورتی که قوانین را به خوبی مطالعه کردند و به قول مدیر همدردی عزیز، تاب و توان و تحمل شرایط نقد رو دارند داوطلب بمونن . اگر از دوستان و یاران عزیز همدردی شخصی میدونه که نمی تونه تحمل به بوته نقد گذاشته شدن رو داشته باشه لطفاً قبلش از طریق پیام خصوصی به من اعلام کنه تا از لیست خارجش کنیم .
از همگی اعضاء عزیز ، خصوصاً کاربرای مورد توجه قبلی به خاطر ظرفیت بالاشون در تحمل جو نقد گونه تاپیک و انعطاف پذیری فوق العاده شون تشکر میکنیم.
از مدیر همدردی عزیز هم تقاضا دارم اگر دیدند تاپیکی شرایط و لحن نقدش مناسب نیست نسبت به اعلام و اصلاح جهت آموزش نحوه انتقاد صحیح ، اقدام کنند گرچه میدونم ایشون همیشه به این تاپیک سر می زنند و اگر متوجه چنین چیزی می شدند خودشان اقدام می کردند.

حالا بگذریم از این مدل رنگ رنگی کردن و اون رنگ قرمز که *تاب و توان و تحمل دارند*‌ و...


در هین تاپیک اعضا و آقای مدیر گفتند که بی دل تیز بین و...است. پس اگر اینطور است اونقدر میتونم بفهمم که این نوشتنها از کجا آب میخوره. جناب روزنه! حقیقتا برات نگرانم! آن تذکر من، هیچ تناسبی با اینهمه جوابیه و پرخاش و نیش و کنایه و زخم زبان ندارد. شما حتی هنوز به من فرصت بیان نظراتم را نداده،‌ کاربر بعدی را اعلام کردی و سریعا هم خودت پریدی وسط و نظرات به به و چه چه گونه و رنگی و شکلک دار و ...را برای کاربر بعدی نوشتی.

از قدیم گفته اند: نه به این بالا باد نشستن و نه به اون ... (کلمه جا خالی را خود سانسوری کردم).

اینهاست که برایت نگرانم. البته بیشتر برای اطرافیانی که در زندگی حقیقی ات حتی نام شما را میخواهند به زبان بیاورند باید دست و پایشان بلرزد که نکند اشتباه کنند و آنوقت آتش احساات منفی شما دیگر خاموشی پذیر نیست!
امیدوارم حضور من در این تاپیک به خودشناسی شما هم کمک کرده باشد.

خیلی خوب برویم سر وقت پستهای عزیزان دیگر اما قبل از اون از تک تک دوستانی که مرا مورد لطف و محبت خودشان قرار دادند و با حضورشان به این تاپیک رونق دادند،‌ متشکرم.

پست آقای آرام یکی از همان پستهایی بود که انتظارش را داشتم. بارها با صدای بلند خندیدم هر چند که تذکرات و نکات انتقادی که لابلای طنزشان پیدا بود آنقدر حد اقل برای منی که خودم به طنز علاقه دارم هویدا بود که پیام مطلب ایشان را بخوبی بگیرم. همینطور baby گرامی، دوست وفادار و قدیمی و بسیار مورد احترام بنده که الحق و الانصاف نوع نوشتارشان روحم را تلطیف کرد.
تقریبا همه اعضا از طنز نویسی بی دل تعریف کردند خیلی بیشتر از آنچیزی که خودم را قابل بدانم. اما جز همین تعداد کمتر کسی به ذهنش خطور کرد که اگر برای کسی که به طنز علاقه دارد با همان زبان طنز بنویسند تاثیر گذاریش و پذیرشش شاید بیشتر باشد.

من هیچ گونه تمسخر و تحقیر و یا حس بد دیگری در طنز دوستان ندیدم. و چیزی به من بر نخورد. با اینکه آقای آرام را به درستی نمی شناختم اما طنز انتقادیشان در مورد من، باعث شد به ایشان ارادتی پیدا کنم و دوست داشته باشم ایشان را در حلقه دوستان ویژه ام در این سایت داشته باشم.
آقای کامروا شما هم واقعا دستتون درد نکنه (فکور جان! نگران این تعارف خورد کردنها نباش! بعدا به موقعش با هم انتقامی جانانه از آقای کامروا خواهیم گرفت ) پست شما هم دوست داشتنی بود.

گفته بودی:

مشکلاتشو هیچوقت جرات نکرده بیاد و مطرح کنه! شاید میترسه وجهه کمک کنندگی و مشاور بودنشو از دست بده! و احتمال میدم با ی نام کاربری دیگه ای مشکلاتشو اینجا بیان کرده تا همیشه بی دل بی مشکل مشکل گشا باقی بمونه!
اینطور نیست. در ابتدای ورودم به تالار که چند سال پیش بود، مشاوره خصوصی داشتیم. آقای سنگتراشان گرامی مشاوره خصوصی و غیر علنی به اعضا میدادند (در قبال مبلغ مشاوره ای که حقیقتا بسیار ناچیز بود). از همان موقع خوبخود با کمک ایشان و یکی دو نفر دیگر مسائلم را مطرح میکردم و راهکار میگرفتم. که البته دفعاتش زیاد هم نبود. و بیشتر سعی کردم از مقالات و اطلاعات این سایت و نیز کتب و منابع دیگر استفاده کنم و نیز تفکر و تامل و تمرین و ...که حالا حالا ها هنوز مشغول یادگیری و همینطور تمرین هستم.

گفته بودی: در مورد شغلش باید بگم ستون دوکلمه حرف حساب روزنامه کیهانو مینویسه

منظورت روزنامه اطلاعات بود دیگه نه؟ وگرنه کیهان کی تا حالا شده حرف حساب بزنه!

قرمه سبزی رو خیلی دوست دارم اما بادمجون رو نه!

گفتی:بیدل تداعی گر داروغه ناتینگهامه!... همیشه فکر میکنم من رابین هودم ولی داروغه از من زرنگتره و منو گیر انداخته!!!!

چاخان نکن رابین هود! آینه قدی تو دور و برت نیست؟ اگه هست برو جلوش و بدینوسیله از خودت یک تشکر ویژه به عمل بیار رابین هود!

آقای آرام!
سکانس کودکی بی دل رو درست گفتی خیلی بازیگوش بودم ولی مسئولیتهای زیادی هم به دوشم بود و سختی های زیادی تحمل کردم که کمتر کودکی در اون سن انجام میده. و من به خاطر مسئولیتها خیلی زود از خرد سالی به بزرگسالی رسیدم. شاید هم برای همین است که هنوز دلم میخواهد کودکی کنم. از بازیهای کودکی در کوچه که بگذریم، کودکی سختی داشتم. و حتی همون زمان مادرم با اینکه خودش تا سر حد جنون مرا اذیت میکرد، می شنیدم که به بزرگترهای فامیل و خانواده میگفت بی دل بچم سختی زیاد کشیده اذیتش نکنید.

*- به نظر من اگه بره یک آزمایش کامل بده ، یکی از خطوط نتیجه آزمایش اینه :
Testosterone : Very High
(البته به شریطی که آزمایشگاه نشناستش و جرات بکنه که راستش رو بگه!)

*- اگه هم ساختار ژنتیک بدنش رو بده بررسی بکنند ، ممکنه به نتیجه شگفت انگیز زیر برسه :
XXYXYY… البته باید گفت که وسطهای این سری ریاضی اعداد مختلط هم وجود داره که فرمول مشخصی هنوز توسط دانشمندان براش کشف نشده!! (خیلی مطلب رو تخصصی کردم ها!!)

با این توصیفاتی که کردی یک چیزی توی مایه های مادر فولاد زره باید باشم
اومدم عکس اون تصویری را که شما ها از من کشیدید رو اینجا بگذارم نشد. از مجوع نظرات که هورمونهای تستوسترون و کروموزوم های وای وای وای ... (yyyy) و ابروهای قاجاری یا هخامنشی و... یک عکسی پیدا کردم که یک هیکل آرنولدی با سبیلهایی از بنا گوش در رفته و پوستی زمخت و همون ابروهای مورد نظر حالا فکر کنید این آدم چادری هم بر سر داره و... چه شود!
فقط موندم با این توصیف این شوهر من بنده خدا دل به چی بسته!

چقدر این توصیفات و تصویرهای لطیف ذهنی تون منو به زندگی امیدوار کرد.

آخرین باری که قدم را اندازه زدم چیزی حدود ۱۶۸-۷۰ بودم و جثه بسیار معمولی دارم با وزن (جدیدا وزن کردم) ۱۵۸.۵
به گفته اطرافیان (دوست و خانواده و...) صورت بسیار آرام و مهربان و در عین حال بی بی فیسی دارم. به گفته آنها حتی در زمانهایی که از استرس داشته ام میمرده ام، آنها فکر میکردند که من چه آرامشی دارم!

در بین دوستان و اطرافیانم شهره هستم به اینکه صاف و ساده و صادق یا بعبارتی بی غل و غش هستم طوری که هی به من توصیه میکنند که حواسم جمع باشد کلاه سرم نرود.

در مورد ارتباط کلامی و رفتاری با اطرافیان، با توجه به اینکه از حرکات چهره و بدن استفاده میکنم و...منظورم را بدرستی القا میکنم تا بحال اگر اغراق نکنم و نگویم که نشده لا اقل باید بگویم که بندرت پیش آمده که در دنیای حقیقی کسی را از کلامم ناراحت کنم.

اما چون در این سایت ما چهره افراد را نمی بینیم،‌ جملات نوشته شده را بر اساس ذهنیت های خودمان برداشت میکنیم،‌ و تقریبا منظور نظر نویسنده را در موارد زیادی متوجه نمیشویم. دوست داریم آنطور که عادت کرده ایم با ما صحبت کنند. اگر غیر از این باشد و ابزارهای کمکی (چهره و صدا و حرکات بدن و...) نباشد، دچار سو تفاهم میشویم.

و من فکر میکنم که این دلیل سو تفاهمات برخی اعضا از نوشته های من در این سایت باشد. وگرنه به ندرت پیش آمده که قصدم رنجاندن کسی باشد. شاید اعتراضی داشته ام و خواسته ام از زمختی آن اعتراض کم کنم و آنرا به بیان طنز عنوان کنم، اما بر عکس شنونده برداشت تمسخر و تحقیر کرده.

بعضی افراد هم کلا طنزوفوبیا دارند. یعنی به شیرین ترین بیان هم طنز بنویسی بر انگیخته میشوند.

چون دوستان لطف کردند و از طنز نویسی من تعریف کردند میگویم: اگر شما طنز را تحسین میکنید، طنز اصولا برای بیان نظریات انتقادی و یک سری مسائلی است که اگر با بیان عادی و اعتراضی ساده بکوییم دیگران نمی پذیرند یا واکنشهای هیجانی بدی را بدنبال می آورد. و به همین دلیل همواره طنز را استفاده میکرده اند تا تلخی های جامعه را ضمن خنداندن افراد، مورد توجه قرار دهند. نمیشود که در طنز قربان صدقه هم برویم. طنز آقای آرام را اگر دقت کنید پر از اعتراض است. اما من دوستش دارم. اما عینا همین اعتراض بدون کم و کاست در بیان دوستان دیگر هم تکرار شده ولی خیلی تلخ است هر چند که بعدش هی قربان صدقه من بروند و از خوبیهای من بگویند و بگویند: بی دل ببخشیدها!
شما یا نگران هستی که من ناراحت بشوم! که در اینصورت باید ابزاری را استفاده کنی که من ناراحت نشوم اما پیام را هم بگیرم. یا اینکه نادانسته من را ناراحت میکنید که خوب پس ببخشیدش برای چیست؟

اما اگر میدانی که مطلب ات مرا ناراحت میکند پس برای چه اصلا آن مطلب را به آن شکل مینویسی که بعد در خط آخرش بگویی ببخشید؟!!!

خانواده ام وقتی چشم مرا دور می بینند میگویند آخ جان، حالا که بی دل نیست بشینیم یه خورده غیبت شوهرامون و... رو بکنیم. غیبت و بدگویی دیگران را در پشت سر و پیام خصوصی و... دوست ندارم! و در راست کارم نیست! هر حرفی داشته باشم رو در رو میگویم. منتها مثل اینکه در دنیای مجازی قواعدش فرق میکند که انشالله سعی میکنم تا حد ممکن بکار بگیرم.

و اما این پست:

نوشته اصلی توسط نازنین آریایی

2.فکر می کنم خیلی راحت در مورد دیگران قضاوت میکنه
3.بد بینه نسبت به دیگران .بعضی وقتها نتیجه گیری میکنه نشون دهنده بدبینی شدید هست.
4.از اینکه بزنه تو حاله کسی ناراحت نمیشه.بدش نمیاد بقیه رو ضایع کنه
----------------------------------------------------
5.شخصیت جالب و منحصر به فردی داره

7.خون گرم به نظر میاد و به نظرم انرژی مثبت داره

13.فکر کنم خیلی پاکه و به خدا نزدیکه.

چطور یک آدم بدبین، با داوری و قضاوتهای بدبینانه و شدیدا غلط در مورد دیگران، و کسی که به راحتی دیگران را آزار میده و ضایع میکنه، میتونه شخصیت جالبی داشته باشه، انرژی مثبت بده و اینقدر پاک باشه و به خدا نزدیک؟!!!!!!!

ترانه جان! آن کدام شغلی است که هم خیلی تایید میشن هم معلم نیستن؟
البته راست میگی، اوسامون خیلی ازمون تعریف میکنه. اما چون کار خوب بهش تحویل میدم اینقدر ازمون تعریف میکنه. وگرنه اوسای ما همچین لایکهاش علکی هم نیست!

فرشته جان! حالا چرا وسط اینهمه رشته، خودشم اقتصاد؟!!!!

و اما استاد و سرور گرامی جناب سنگتراشان بزرگ دامت توفیقاته بنده را مورد تفقد ویژه قرار دادند و ما را از رهنمودهای بـــــــی نظیر خودشان بهره مند نمودند، بدینوسیله حضور ایشان را در این ایام پر برکت به فال نیک میگیریم و با ادبیاتی رسمی مراتب خلوط نیت و درجات بالای ارادتمان را به آن حضور انور و شایسته تقدیم میکنیم. ما کوچگتر از آن هستیم که اعتراضی خدایی نکرده بکنیم اما جسارتا
استاااااد! شما به بی دل که رسیدی کلا اصول مشاوره و تاپیک آفات مشاوره و...همه را بوسیدی گذاشتی کنار،‌ کت ات رو در آوردی و آستین ات رو زدی بالا،‌ پاشنه شبروت رو ور کشیدی و اومدی نشستی پشت کامپیوتر و اون والد معظم رو (در اینجا بی دل جسارتا می خنده) انداختی وسط که بی دل چموش رو با ترکه ادب کنه. بدینوسیله توجه شما رو به چند تا *اما* جلب مینمویم:

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

3 – زندگی را همانطور که فهمیده زندگی می کنه. اما ...

4 - واقعیت و مذهب را می فهمه، اما ...

5 – روحیه طنزش عالیه. در حد یک سرمایه منحصر به فرد. اما ...

6 – تیزبین، نکته سنج، و دقیق هست. این خیلی خوبه. اما .... اما ...

7 – سختی هایی که کشیده و رنجهایی که تحمل کرده او را مثل فولاد محکم کرده... اما ...

8 – برای شوهرش ... همسر و معشوقی منحصر به فرد ... که همسرش فدایی او هست. اما...

9 – از سنت و عقل و دین دفاع می کند اما ...

11- فکر نکنم از دانش و آگاهی کم داشته باشه. ....[اما] اگر...

12 – او بسیاری از حرفها، راهنمایی ها و مطالبی که به مراجعان می گوید حاصل تجربه و زندگی کردن عملی اوست. لذا نکاتش غالبا فنی بوده ... اما ....

بیدل گاهی مانند دکتری بر بالین کودک بیماری حاضر می شود ... اما ...

13 – بی دل ، پتانسیل بسیار بسیار بالایی برای کمک به مراجعان تالار دارد که ... متاسفانه ...

14 – کلا ایشون معنای دین را بیشتر از پوسته دین درک می کند. لذا ... اگر ...


===============
پاورقی:
بعضی از اعضاء .... بیشتر نسبت به آنها شناخت دارم ... اما ...

راستشو بخواهید ترجیح میدم یا ازم تعریف نکنند، یا پشت سرش یهو یه اما سبز نشه.

اما در کل از همگی، ممنونم. نه تنها در این تاپیک، که در کل این تالار از روز اول آشنایی تا بحال، در لحظه لحظه حضورم، از همه دوستان در هر رتبه و منزلتی نکته ای یاد گرفته ام و همواره سعی کرده ام در زندگی بکار بگیرم.

مطلبی که در کل پستها مشترک بود این بود که طنز بی دل دوست داشتنی اما برخورنده و غیر قابل تحمل است.
به هر حال از این توصیه خردمندانه و نکته بجا بسیار ممنونم. و میروم که در افق متحول بشوم.