چطوری به این ارتباط پایان بدم

[REDAXE]

سلام مجدد خدمت تمامی عزیزان.

در ابتدا اینو بگم که واقعا لذت بردم از اینکه تو فضای مجازی هم انجمنی هست که اعضاش بی دریغ و بدون هیچ چشمداشتی به هم کمک میکنن.

من علاوه بر مشکل قبلیم که تاپیکش رو زدم ( http://www.hamdardi.net/thread-42884.html#post418856 ) مشکل دیگه ای هم دارم که مدتیه باهاش دست و پنجه نرم میکنم.

بعلت شرایط شغلیم زمان زیادی از روز تو بیمارستان میگذرونم طی همین مدت یکی از پرستارای اون بیمارستان که دخترخانمی 23 ساله هستن با من درارتباطن. اینم بگم که شروع ارتباطم با ایشون، استارتش از طرف خود این خانم خورده و بنده نقشی نداشتم چون معتقدم یه محیط حساسی مثه بیمارستان جای این ارتباطات نیست.

ماجرا از اونجایی شروع شد که ایشون بعلت بیماری کلیوی مادرشون عکسها و آزمایشای مادرشون رو نشون من دادن و نظر من رو جویا شدن بنده هم تا جایی اطلاع داشتم راهنماییشون کردم و البته بهشون گوشزد کردم که تو همین بیمارستان دکتر x و دکتر y هستن که کلی سابقه دارن و قطعا نظراتی که میدن جامعتر و دقیق تر از نظره منه که تازه تخصصم رو شروع کردم.

تو پرانتز اینو بگم که مشکل مادر ایشون واقعا چیز حادی نبود و حتی تو ریپورت سونوگرافی هم این مورد نوشته شده بود.

خلاصه از فردای اون روز ارتباط ایشون با من بیشتر و بیشتر شد جون تو یه بخش بودیم و تقریبا هر روز همدیگه رو میدیدم.
کم کم ایشون شماره من رو هم از تو پرونده های موجود پیدا کرده بودن و ارتباط ما حتی وقتی من بیمارستان نبودم بصورت تلفنی و تلگرام و اینا بود.

اینم بگم که من هیچوقت پسوند " خانم " رو از ابتدای فامیل ایشون حذف نکردم ولی ایشون بعد از یه مدتی من رو به اسم کوچیک پشت تلفن یا تو تلگرام خطاب میکردن.

بعد از یه مدت من خیلی محترمانه بصورتی که خودشون ناراحت نشن بهشون گوشزد کردم که ما مناسب ازدواج باهم نیستیم ( آخه ایشون گاها تو حرفاشون حرف از عشق و عاشقی و ازدواج میزدن و کاملا مشخص بود منظورشون چیه ) اما این خانم گوشش خیلی بدهکار این حرفا نبود.

چند وقت بعدش دیگه خیلی رک و واضح بهشون گفتم که ما واقعا مناسب هم نیستیم. اما نمیدونم چرا ایشون احساس میکنه من دارم شوخی میکنم.

حقیقتش ایشون رفتارشون اصلا در شان یه خانم 23 ساله نیست و کارهایی که میکنن عین دخترای دبیرستانی هست.

ببخشید طولانی شد. سعی کردم خیلی خلاصه وار همه چی رو بگم وگرنه موضوع خیلی پیچیده تر از این صحبتاست.

من چطوری به ایشون بفهمونم که ما واقعا مناسب هم نیستیم و بنده هم اگر حرفی میزنم رنگ و بوی شوخی نداره ؟ خیلی راه ها رو رفتم که نتیجه نداده. حتی من بارها همین حرف رو خیلی واضح و بی پرده بهشون گفتم اما...

پیشاپیش متشکرم...

[نیکیا]

شماره شون رو بلاک کنید
و دیگه هییییییچ اسمس و تلفنی از ایشون رو جواب ندید...
توی محیط کار هم جدی باشید اصلا لازم نیست با ایشون حرف بزنید یا چیزی رو براشون توضیح بدید
اگر هم خودشون شروع به صحبت کردن با لحن کاملا جدی بدون حتی یک لبخند خلاصه ترین جواب ممکن رو در حد یک یا دو کلمه بگید و محیط رو ترک کنید...

[اسما@]

جای تاسف دارد رفتار خانم
شما اگر دوست نداشتین چرا جواب میدادین وهمون اول بلاکش نکردین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر برعکس بود اون وقت یک تایپیک باز میکردین من اون خانم را دوست دارم ولی اصلاااااااااااا محل نمی دهد
خودش را بالا میگیرد خیلی سرد برخورد میکند .............
هنوز خانم ارزش والای خودش را درک نکرده که این جوری با شما صحبت میکند

[Blue friend]

ورودتون رو به تالار همدردی خوشامد می‌گم کاربر گرامی.
برای شروع باید بگم که از نظر من این پاراگراف شما کمی جای تفکر داره:
***بعلت شرایط شغلیم زمان زیادی از روز تو بیمارستان میگذرونم طی همین مدت یکی از پرستارای اون بیمارستان که دخترخانمی 23 ساله هستن با من درارتباطن. اینم بگم که شروع ارتباطم با ایشون، استارتش از طرف خود این خانم خورده و بنده نقشی نداشتم چون معتقدم یه محیط حساسی مثه بیمارستان جای این ارتباطات نیست.***
چرا قید کردید که اون پرستار ۲۳ ساله با من در ارتباط هستن، ولی نگفتید من با ایشون در ارتباطم؟ معنای نهان این جمله‌ی شما یعنی که می‌دونید این کار درست نبوده و نیست، و چون با گزینه‌ی خوب بودن شما در تضاد هست پس دورببن رو طرف خانم می‌گیرید تا مبرا باشید.
چرا قید کردید که شروع ارتباط با ایشون بوده و شما نقشی نداشتید؟ همه‌ی ما می‌دونیم به هر حال یک نفر آغاز کننده خواهد بود، ولی اونقدری که ادامه دادن یک رابطه مطرح هست و مهم هست، نقش آغاز کننده رو داشتن اونقدر اهمیت نداره. شما کاملا مستقیم می‌فرمایید نقشی نداشتید، یعنی هیچ اراده‌ای برای پذیرش یا رد این مسئله نداشتید؟ یعنی مجبورتون کردن؟ یعنی چی که هیچ نقشی نداشتید؟ یعنی خانم موفق شدن با دستاویز قرار دادن بیماری غیر حاد مادرشون از فردای اون روز شما رو وارد یک رابطه‌ی ناخواسته کردن؟ یعنی اگر دلایل قوی‌تری برای شروع رابطه داشتن چه اتفاقی می‌افتاد؟ اگر تمایل نداشتید چطور وقتی در محیط مجازی بهتون پیام داده جواب دادید؟ به هرحال یک نفر پاسخ تماس تلفنی و پیام تلگرامیش رو داده، شما نبودید؟ یعنی شما طریقه‌ی رفتار قاطعانه رو بلد نیستید؟ به هر حال اون خانم هم مقصره، ولی خب قطعا رفتار شما مناسب نبوده برای آگاه کردن ایشون.
شما معتقدید محیط بیمارستان جای اینجور روابط نیست، ولی عملا خلاف چیزی عمل کردید که بهش میگید اعتقاد!!! ایشون فکر نمیکنه که شما داری باهاش شوخی می‌کنی، وقتی میبینه اینجور راحت تونسته تا اینجای راه رو بیاد و شما رو یه‌جورایی وادار کرده به پاسخ دادن و برقراری رابطه، حتما امیدواره تلاش کنه تا بقیه‌ی راه رو هم بره. خب الان کلی به خودش امیدواری داده که با چه ترفندهایی شما رو جذب کنه.
اون خانم قطعا رفتارش مناسب یک دخترخانم ۲۳ ساله نیست، آیا شما رفتارتون مناسب یک آقای ۳۱ ساله هست؟
من قصد ندارم بگم تقصیر شماست و مقصرید، ولی با گفتن این‌ها بهتون کمک می‌کنم دوربین رو سمت خودتون بگیرید و نقش خودتون رو در این رابطه متوجه بشید. وقتی دوربین رو سمت خودتون بگیرید، می‌تونید بفهمید که چطور به این رابطه پایان بدید.
مسلما اون خانم رفنارش اشتباهه، ولی چون استارتر این تاپیک شمایید، روی سخن هم با شما خواهد بود. به هزاران طریق می‌تونید که این رابطه رو پایان بدید، اصلا می‌توتید تاپیک‌های مشابه رو بخونید و یک راه رو انتخاب کنید. ولی شما با این کار فقط یک رابطه رو پایان میدی و متوجه مشکل اصلی نمیشی. این خانم خیلی احساسب عمل می‌کنن و تصور می‌کنن که صرفا با بیان احساسات توانایی جذب شما رو خواهند داشت و خدا رو شکر که قصدشون در همین حده و راه خطرناکی رو مد نظر ندارن. در همین تالار خاطرم هست که آقایی بودن و تاپیکی گذاشته بودن. ایشون خودشون رو فردی به شدت مذهبی و مقید معرفی کرده بودن. ولی فقط در عرض چندساعت زندگیشون به بدترین شکل ممکن به خطر افتاده بود. و تماما حرفشون این بوده که من نمی‌خواستم اون زن وارد زندگیم بشه، ولی در نهایت به حریم خصوصی من و همسرم راه پیدا کرد. به هر حال شما از بالا و پایین روزگار خبر ندارید، نمی‌دونید در آینده با چه افرادی ملاقات خواهید کرد، هرچیزی برای انسان یه درس عبرت می‌تونه باشه.
البته قصدم از بیان مثال بالا تنها تشابهی هست که در این دو تاپیک دیدم. بیان اینکه شما نقشی نداشتید و خانم آغازگز بوده. گفتم به هزاران طریق می‌تونید یک رابطه رو پایان بدید، ولی مهم درسی هست که می‌گیرید و تغیری هست که در رفتارتون اعمال می‌کنید.
شما وقتی خودتون رو کناری قرار بدید، کمی خودتون رو سبک سنگین کنید متوجه چیزهایی خواهید شد که شاید هیچ کسی جز خودتون نتونه بهتون گوشزد کنه.
اگر این رابطه این‌جوری باشه که شما گفتید، اونقدر عمیق نیست که پایان دادنش سخت باشه. چون از طرف شما حرفی زده نشده و احساسی بیان نشده با سردی و بی‌تفاوتی به راحتی می‌تونید خودتوم رو کنار بکشید. اون خانم هم ضربه‌ای نخواهد خورد. اگر هم ضربه‌ای بخوره نتیجه‌ی طبیعیِ عملش هست و باید مسئولیت کار و رفتارش رو بپذیره و تلاش کنه تا خودش رو تغیر بده. به هر حال تا آخر عمر نمی‌تونه اینجور بجه‌گانه رفتار کنه و مسئولیت کارش رو نپذیره. کسی که سرش رو زیر برف میکنه، یک دنیای سفید و زیبا می‌بینه و میگه دنیای من اینه، الزاما که دنیای حقیقی تغیر پیدا نمیکنه براش. هر کسی باید با آگاهی رفتار کنه و بدونه داره چه کاری انجام میده و تبعاتش رو بپذیره.
نیازی نیست تلاش کنید تا بهش بفهمونید که مناسب هم نیستید. تا وقتی شما تلاش کنید بهش بفهمونید، اون هم امیدوار میمونه که با تلاشش به شما بفهمونه مناسب هم هستید. خیلی راه‌ها رو رفتید ولی اشتباه اصلی رو انجام دادید، جواب دادن به ساده‌ترین پیام‌های این خانم هم اشتباه بوده چه برسه به رفتن خیلی راه‌ها برای فهموندن عدم تناسبتون با هم.
مووثرترین کار شما، بدون پاسخ گذاشتن ایشونه. و با این کارتون بزرگترین لطف و کمک رو در حقش می‌کنید چون مجبور میشه به خودش بیاد و نسبت به خودش آگاهی پیدا کنه. ولی با پاسخ دادن‌های شما، خانم در امیدواری و خیال خام باقی می‌مونن و احتمالا شما بیشتر در این رابطه غرق میشید و ممکنه اتفاقی بیوفته که تمایلی به وقوعش ندارید. البته این حرف من فقط براساس مشاهداتی هست که در این تالار داشتم، افرادی که تلاش میکنن تا خودشون رو تبرئه کنن، غالبا به چیزی گرفتار میشن که نمی‌خوان.
امیدوارم که منظور اصلی من رو متوجه شده باشید.
ان‌شاالله روزی برسه که هر فردی دوربین رو فقط سمت خودش بگیره.
براتون آرزوی موفقیت دازم.

[the boy]

به نظر من به جای بلاک کردن کم محلی کنید بهتره تا خودش بی خیال بشه فوقش یک هفته بیشتر زمان میبره

یعنی چی ؟ یعنی وقتی پیام میده یک روز یعد و مختصر جواب بده و آروم آروم فاصله رو بیشتر کن