آبروي "حسين" به كهكشان مي ارزد...
يك موي "حسين" بر دو جهان مي ارزد....
گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست؟
گفتا كه "حسين" بيش از آن مي ارزد...
تشکرشده 791 در 202 پست
آبروي "حسين" به كهكشان مي ارزد...
يك موي "حسين" بر دو جهان مي ارزد....
گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست؟
گفتا كه "حسين" بيش از آن مي ارزد...
shirin joon (سه شنبه 23 آذر 89)
تشکرشده 116 در 48 پست
بسم الله الرحمن الرحیم.......
یا ایتها النفس المطمئنه
ای نفس قدسی مطمئن ودل آرام
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه
[size=small]امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خوشنود واو راضی از توست
فادخلی فی عبادی
[/size]باز آی ودر صف بندگان خاص در آی
وادخلی جنتی
وبا خوشنودی در بهشت داخل شو
«« آیات 27-30 سوره فجر »»
زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت
گر نکته دانی عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت ، هر خدمتی که کردم
یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
هرچند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه مارا خون خورد و می پسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت
این راه را هدایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش ست در هدایت
عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
(حافظ )
**leili** (دوشنبه 29 آذر 89)
تشکرشده 9,108 در 2,116 پست
یوسف حسین یا رب افتاده به میدان است
یا رب این علی اکبر باشد که مرا جان است
ای باب حاجات حسین
بهر حرم مشکل گشا
گل تشنه به حرم بود به امیدت یا عباس یا عباس
به سکینه چه بگویم چه رسیدت یا عباس یا عباس
کاروانی امده اینک به دشت کربلا
محمدابراهیمی (دوشنبه 29 آذر 89)
تشکرشده 968 در 217 پست
میان دل ز عشقت لاله باغیست
بحمدالله وجودم مست ساقیست
بساط گریه را اماده سازید
که چند شب تا محرم وقت باقیست
السلام علیک یا اباعبداله الحسین
اشفع لنا عندالله
التماس دعا دارم دوستان
هاله نو (جمعه 04 آذر 90)
تشکرشده 968 در 217 پست
السلام علیک یا اباعبداله الحسین
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان در عجب کار حسین است
دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
دوستان اگه دلتون شکست یاد منم بکنید و برام دعا کنید
هاله نو (یکشنبه 13 آذر 90)
تشکرشده 8,998 در 1,493 پست
امام حسین و مناجات عاشقانه
دعا رمزی بین عاشق و معشوق است، هر زمانی انسان میخواهد، با خدای خویش سخن
بگوید، دعا بخواند، و اگر خواهان شنیدن کلام الهی و دوستدار صحبت کردن معشوق خویش
است، قرآن بخواند. لذا در زندگی انبیاء و ائمهعلیهم السلام تلاوت آیات و دعا خواندن جایگاه
ویژه ایی دارد.
حضرت امام حسین علیه السلام در حساسترین لحظات دست مناجات را بلند کرد و فرمود:
«اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثَقْتَیِ فِی کُلِّ کَربٍ وَ اَنتَ رَجآئی فِی کُلِّ شِدَّةٍ وَ اَنْتَ فِی کُلِّ اَمْرٍ نَزّلَ بِی ثِقَةٌ
وَعِدَةٌ؛ \" 1 \" خدایا، تو اطمینان و تکیه گاه من در همه سختیها هستی، و تو امید من در
همه مشکلات و گرفتاریها هستی و تو در هر پیش آمدی از اموری که به من فرود میآید،
وسیله اعتماد و پناه من هستی».
حضرت امام حسین علیه السلام وقتی که به زمین کربلا رسید، همه فرزندان و برادران و اهل
بیت را جمع نمود. سپس به آنها نظری نمود، ساعتی اشک ریخت، و فرمود: «اَلّلهُمَّ اِنَّا عِتْرَةُ
نَبِیِکَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ اُزْعِجْنَا وَ طُرِدْنا، وَ اُخْرِجْنا عَنْ حَرَمِ جَدِّنا، وَ تَعَدَّتْ بَنُواُمَیَّةِ عَلَیْنا اَللَّهُمَّ فَخُذْ لَنا
بِحَقِّنَا، وَ انْصُرنَا عَلَی القَومِ الکَافِریِن؛ \" 2 \" خدایا! ما عترت پیامبر تو حضرت محمد صلی الله
علیه وآله وسلم هستیم، ما به زحمت افتادیم و از دیارمان طرد شدیم و از حرم جدمان خارج
شدیم، و بنی امیه برما ستم نمودند، خدایا! حق ما را از آنها بگیر، و ما را بر گروه کافر یاری
فرما».
جمله ای از دعای عرفه حضرت، «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویکَ وَ لا
تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَ خِرْلی فِی قَضآئِک وَ بارِکْ لی فی قَدَرِکَ؛ \" 3 \" خدایا! قرار بده مرا که از
تو بترسم، مثل کسی که او را میبینم و مرا با نافرمانی خود به شقاوت و پستی نیانداز و
خوبیها را در حکم خویش برای من قرار بده و برکت را در تقدیرت برایم مقدر فرما».
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسی وَ الیَقینَ فِی قَلْبِی وَ الأِخْلاصَ فِی عَمَلِی وَ النُّورَ فِی بَصَری وَ
البَصیِرَةَ فِی دینی وَ مَتِّعْنی بِجَوارِحِی وَ اجْعَلْ سَمْعی وَ بَصَرِیَ الوارِثَیْنَ مِنّی وَ انْصُرْنی عَلی مَن
ظَلَمْتِی؛ \" 4 \" خدایا! قرار بده بینیازی در وجودم و یقین را در دلم و اخلاص را در کارهایم، و
نور را در چشمم و شناخت و شعور در دینم و با اعضای بدنم مرا بهرهمند فرما و گوش و
چشمم را دو وارث من قرار بده و مرا بر کسانی که به من ستم مینمایند یاری فرما».
داستان
«حاتِم اَصَمّ» از عابدان وارسته و مخلص بود. یکی از مسلمین به نام «عُصام بن یوسف» نزد او
آمد و از روی اعتراض به او گفت: تو چگونه نماز میخوانی؟
حاتم گفت: هنگامی که وقت نماز فرا میرسد، برمیخیزم، وضوی ظاهری و وضوی باطنی میگیرم.
عصام گفت: «وضوی باطنی چگونه است؟»
حاتم گفت: «در وضوی ظاهر، اعضای وضو را با آب میشویم. اما در وضوی باطن، آن اعضاء را با
هفت خصلت میشویم: 1) توبه، 2) پشیمانی از گناهان سابق، 3) ترک دلبستگی به دنیا، 4)
ترک تعریف و ستایش مخلوقات، 5) ترک ریاست مادی 6) ترک کینه، 7) ترک حسادت. سپس
به مسجد میروم و آماده نماز میشوم. در حالی که کعبه را پیش رو میبینم و خود را در برابر
خدای بزرگ یکپارچه محتاج مینگرم. گویی در محضر خدا هستم، بهشت را در طرف راست و
دوزخ را در طرف چپ و عزرائیل را پشت سر خود مشاهده میکنم و گویی پاهایم روی پل صراط
قرار گرفته است و این نماز، آخرین نماز من است؛ سپس نیت میکنم و تکبیر پاک میگویم و حمد
و سوره را با تفکر و تأمل میخوانم؛ آنگاه رکوع را با تواضع و خشوع انجام میدهم و سپس
سجده را با تضرع و زاری بجا میآورم و تشهد را با امید میخوانم و سلام نماز را با اخلاص
میگویم. مدت سی سال است، که نماز من این گونه است».
عصام به حاتم گفت: «این گونه نماز خواندن را شخصی غیر از تو نمیتواند انجام دهد.»
سپس گریه سختی کرد و از خدا خواست، که چنین حالت عبادت را به او عنایت کند. \" 5 \".
پیامهای داستان
1. دعا راه ارتباط مخلوق با خالق است.
2. دعا وسیله آرامش روحی و جسمی و یک نوع امیدواری در میان همه ناامیدیها به رحمت بیکران الهی است.
3. همه انسان در هر مرتبه ایی از کمالات انسانی باشند ، نیاز به مناجات و نجوا گری در محضر الهی دارند.
4. هر چه انسان در معرفت و شناخت بالاتر باشد. مناجات و عشق بازی او در خلوت شب و دل بیشتر میباشد.
5. دعا از سیره مستمره همه انبیاء و ائمه علیهم السلام اولیاء و خاصان درگاه الهی و همه مردم با ایمان میباشد.
«اِلهی اَذِقْنی حَلاوَةَ ذِکْرِک؛ خدایا شیرینی یادت را به ذائقه من بچشان».
اهداف قیام حسینی
حضرت امام حسین علیه السلام اهداف قیام خویش را بوسیله نامهائی به بزرگان بصره نوشت
و آنها را جهت یاری خویش فرا خواند: «مِنَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام الی مالِکِ بْنِ
مِسمَعٍ، وَ الاَحْنَفِ بْنِ قَیْسٍ، وَ المُنْذِرِبْنِ جاروُدٍ، وَ مَسْعُودِ بنِ عَمْرٍو وَ قَیسِ بنِ الهَیتِم. سَلامٌ
عَلَیکُم، اَمَّا بَعدُ فَاِنِّی اَدْعُوکُم اِلی اِحْیآءِ مَعالِمَ الْحَقَّ وَ اِماتَة البِدَعِ، فَاِنْ تُجیبُوا تَهْتَدُوا سُبُلَ
الرَّشادِ». \" 6 \" درود بر شما، اما بعد، به درستی که من شما را به جهت زنده کردن
پایه های دین و مرگ و نابودی بدعت هایی (که گذشتگان پایهگزاری نمودند، دعوت مینمایم).
اگر اجابت نمودید، به راه رشد هدایت شدهاید».
حضرت امام حسین علیه السلام در نامه ائی به برادرش محمد حنیفه بعد از شهادت به توحید
و رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم و شهادت به حقانیت بهشت و جهنم
و خارج شدن از قبرها و آمدن قیامت نوشت:«وَ اِنّی لَم اَخرُجْ اَشَراً و لا بَطَراً وَ لا مُفسِداً وَ لا
ظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلبِ الاِصلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی، وَ شیعَة اَبی عَلیّ بن ابیطالب اَن آمَرَ
بِالمَعرُوف وَ اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ اَسیرُ بَسیرَةِ جَدّی وَ اَبی؛ \" 7\" به درستی که من به عنوان
شرارت و سرکشی و فساد نمودن و ظلم کردن از [مدینة الرسول خارج نشدم. همانا به
درستی که برای طلب اصلاح در امت جدم و شیعیان پدرم علی بن ابیطالبعلیه السلام خارج
شدم، برای این که امر به معروف و نهی از منکر نمایم. و در مسیر و روش جدم و پدرم حرکت
کنم».
در ادامه حضرت فرمود: «فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ اَوْلی بِالْحَقِّ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هذا اَصْبِرُ
حَتّی یَقْضی اللَّهُ بَیْنی وَ بَیْنَ الْقَومِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الحاکِمینَ؛ \" 8 \" پس کسی که از من
پذیرفت با پذیرفتن حق [مطلوب حاصل شده] پس خداوند سزاوارتر به حق است و کسی که
بر علیه من [مطالب را] رد کند. من صبر میکنم تا خداوند بین من و قومم به حق قضاوت نماید.
و او بهترین حکم کنندگان است».
حضرت علی علیه السلام، امیر بیان، اهداف قیام را این گونه بیان مینماید: «اَللهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اَنَّهُ
لَمْ یَکُنِ الّذی کَانَ مِنّا تَنافُسَاً فی سُلطانٍ و لا اِلِتمَاسُ شئٍ مِن فُضُولِ الحُطَامِ؛ \" 9 \" خدایا
به درستی که میدانی، از جانب ما اشتیاقی به سلطنت و حکومت نمیباشد و ما در خواستی
برای چیزی از بهرههای دنیا نداریم». حضرت علی علیه السلام در ادامه بیانات خویش
میفرماید: «وَ لکِن لِبَزِزَ المَعالِمَ مِن دینِکَ وَ نُظهِرَ الاِصلاحَ فِی بِلادِکَ فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن
عِبادِکَ وَ تُقَامَ المُعَطَّلَةُ مِن حُدُودِکَ؛ \" 10\" قیام برای این که پایههای دین تو (ای خدا) آشکار
شود و اصلاح را در شهرهای تو ظاهر نماییم، تا ستمدیدگان از بندگان تو در امان باشند و
حدود و احکام تو تعطیل نگردد».
آری اینها بیان اهداف نهضت علوی و حسینی بود. که در جهت اصلاح جامعه و زدودن مفاسد
اجتماعی و حاکم نمودن اخلاق زیبای انسانی، نجات دادن محرومین و مظلومین از زیر ستم و
چکمه ظالمین و زنده نمودن حدود الهی و دینی و ریشه کن کردن رفتارها و کارهای حرام
شرعی و عقلی و عرفی، همه اینها در جهت تحقق آرمانهای رسالت حسینی و علوی
میباشند.
====================================
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 91، ص 211
2- بحارالانوار، ج 44، ص 382
3- بحارالانوار، ج 95، ص 218
4- بحارالانوار، ج 95، ص 218
5- داستان دوستان، ج 3، ص 210
6- نهج الشهاده، ص 276
7- بحارالانوار، ج 44، ص 328
8- بحار الانوار، ج 44، ص 330
9- بحار، ج 67، ص 79
10- نهج البلاغه، صبحی صالح، خ 131
منبع: سایت راسخون.
bahar.shadi (یکشنبه 13 آذر 90)
تشکرشده 1,065 در 185 پست
محرم ماه عزاست.
آنجا که عزیزترین انسانها، که مایه فخر زمینیان است به فجیعانه صورت به شهادت می رسند
محرم ماه افتخار است.
آنجا که انسان می تواند به آنجا برسد که از همه تعلقات خود به یکباره دل بکند و وجود عزیزش و دلبندانش را در طبق اخلاص بگذارد
محرم ماه انتخاب است.
آنجا که مرز باریک و گرد و غبار گرفته حق و باطل کمرنگ می شود و انسان باید براساس معیارهای وحی آنها را بیابد و انتخاب کند.
محرم ماه الگوست.
ماهی که در آن حسین به ما می گوید که اصل و اساس چیست و چگونه و با چه می توان آنرا احیاء کرد. آنجا که خود امام قبل از هر حرفی عمل می کند و با خونش و با فدایی کردن عزیزانش عملا به ما الگو می دهد.
محرم ماه فهم هست.
وقتی که جهل و علم های آمیخته شده با هوس امور را بر ما مشتبه می کنند. این پاکبازی هست که می تواند فهم ما را به راهمان برجسته سازد.
محرم ماه توکل است.
وقتی که ابزاری نیست، سرمایه ای نیست، امکاناتی نیست و دستمان خالی هست به جز علی اصغری شش ماهه نیست، باز هم می توانیم در برابر انبوه انبوه دشمن مسلح بایستیم و با توکل بر او بدانیم که پیروز حقیقی خواهیم ماند.
محرم ماه تجدید میثاق است.
محرم ماه معیار است.
می آموزیم که با وصل به او ، با وصل به وحی و با وصل به امامت و ولایت می توانیم مسیر را بیابیم و سردرگم نمانیم.
محرم ماه عشق است.
اگر عشق فنا شدن در معشوق باشد به نحوی که اثری از عاشق نباشد. اگر عشق قربان شدن هست. اگر عشق اسماعیل گونه ذبح شدن به پیش معشوق هست. همه را یکجا می توان در حسین و یارانش دید.
محرم ماه شهادت است.
شاهد بودن و گواه بودن و زنده بودن را با محرم معنا می توان بخشید.
شهدی شیرین تر از آن نیست که وجودت را در مسلخ عشق فدا کنی.
محرم ماه هدف های والاست.
محرم گذر از روزمرگی خوردن و خوابیدن است. محرم فراتر از شکم و شهوت هست ، محرم واری حسرت گذشته و لذت امروزه و نگرانی های فرداست. محرم مالامال اهداف متعالی هست. محرم ماه برون رفت از روز مرگی هاست.
محرم ماه پافشاری بر ارزشهاست.
محرم پایان بی تفاوتی آدمی در قبال جامعه است. محرم اوج مسئولیت و جان نثاری برای ارزشهای والای انسانهاست. ارزشهایی که پیامبران برای برپاداشت آنها به رسالت مبعوث شده اند.
محرم ما تشخیص است.
محرم ما محک هست. ماه شناسایی سره از ناسره است. محرم ماه یافتن جاده اصلی و صراط مستقیم انسانیت است. آنجا که هزاران دین و آئین نوظهور سعی در مشوش کردن اذهان می کنند. راه آدمی در محرم تشخیص داده می شود.
محرم ماه امربه معروف و نهی از منکر است.
آری محرم به ما می می گوید رسالتمان در برابر جامعه و دیگران بی تفاوتی نیست. تا ستمگران و دنیا دوستان ارزشها را ذبح کنند و ما به خود مشغول باشیم. گاهی تا فدایی کردن خودمان و علی اصغرهایمان باید مقابله و مباره کنیم.
محرم ماه بقاست.
آری محرم برای همیشه می ماند. حسین همیشه خواهد ماند. حتی اگر صد پاره اش کنند. و یزیدیان نخواهند ماند حتی اگر بر سر کشته حسین قهقه مستانه سر دهند.
محرم ماه یاوران حسین است.
محرم برای یاران حسین در همه زمانها و مکانها ساری و جاری هست. و هزاران جواد پیرو حسین و محرم اویند.
راستی جواد عزیز دلم، میدونی چقدر دلم برایت تنگ شده است.
نوشته اصلی توسط غریب آشنا
غریب آشنا (چهارشنبه 09 آذر 90)
تشکرشده 12,542 در 2,269 پست
گفتگوی حر با امام حسین (ع) در قالب این مثنوی بسیار زیبا (خدا به سراینده اش جزای خیر عطا کند)
...
بعد از اين خشکيده بر لب خنده ام
بسکه از طفلان تو شرمنده ام
مهربان آلوده ام پاکم نما
زير پاي زينبت خاکم نما
ديد حر از پاي تا سر حُر شده
سنگ جسته گوهر خود ، دُر شده
رو به سويش کرد شاه عالمين
گفت با حر اينچنين مولا حسين
با سپاهت راه ، سد کردي به من
نيستي بد گر چه بد کردي به من
تو نبودي قلب پر غم داشتم
در سپاهم حُر تو را کم داشتم
ما پي امداد تو بر خواستيم
گر تو پيوستي به ما ، ما خواستيم
عذر کمتر جو که در اين بارگاه
عفو مي گردد به دنبال گناه
توبه را ما ياد آدم داده ايم
ما برائت را به مريم داده ايم
مُرده را ما خود مسيحا مي کنيم
درد را عين مداوا مي کنيم
نيستي در بين ما ديگر غريب
دوست مي دارم تو را مثل حبيب
سربلندي خصم دون پستت گرفت
خاک پاي مادرم دستت گرفت
گر چه صد جرم عظيم آورده اي
غم مخور رو بر كريم آورده اي
...
baby (چهارشنبه 09 آذر 90)
تشکرشده 1,872 در 398 پست
ای ساقی میخانه
من مستموودیوانه
بااین می جانانه
ماراکه بردخانه
گرمستموومدهوشم
ازعشق تومی جوشم
من جام یداللهی
ازدست تومی نوشم
هرکس به کسی نازد
ماهم به تومینازیم
یایادحسین تو
شوری به دل اندازیم.
تشکرشده 12,542 در 2,269 پست
لا يوم كيومك يا ابا عبد الله«ع»
اى ابا عبد الله!هيچ روزى همچون روز تو(عاشورا)نيست.مضمون سخنى اززين العابدين«ع»است.روزى امام سجاد«ع»به پسر عباس«ع»نگاه كرد و گريست.ياد ازروز احد كرد كه حمزه در آن كشته شد،سپس ياد از موته كرد كه جعفر بن ابى طالب آنجا بهشهادت رسيد.
امام حسن مجتبى و امير المؤمنين«ع» نيز خطاب به سيد الشهدا«ع»فرمودهاند:«لا يوم كيومك يا ابا عبد الله»
گر چه همه شهادتهاو مصيبتهاى اهل بيت پيامبر،سنگين و اندوهبار است،اما آنچه در كربلا گذشت، بالاترينداغ و سوگ بود و هيچ حادثهاى به دلخراشى عاشورا و هيچ امامى و شهيدى به مظلوميتابا عبد الله«ع»و فرزندان او نيست.
اين است كه از جمله فوق،بعنوان تسلاى خاطرداغديدگان هم استفاده مىشود و اين توصيه ائمه است كه هر گاه مصيبتى براى شما پيشآمد،از عاشورا و مصائب اهل بيت«ع»ياد كنيد،تا تحمل داغ بر شما آسان شود.
******
معالى السبطين،ج 2،ص 10،
مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 86
baby (دوشنبه 14 آذر 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)