سلام خدمت همه دوستان.
یه مدت بود کمتر اینجا سر میزدم، ماشاالله تو این مدت همه عروس شدن خیلی مبارک باشه.زودم از کوره در نرو.
الان این شکلی به خودت بگو که با اولین مشکل بزرگ زندگی مشترک برخورد کردم و باید به خودم ثابت کنم که چقدر مدیرم. چقدر توانمندی دارم که با عقل و تدبیر موضوع رو مدیریت کنم .
البته منظورم این نیست که حتما نتیجه کار بشه ادامه زندگی، منظور اینکه از تصمیمات احساسی پرهیز کنید تا فردا روزی از کاری که کردید پشیمون نشید.
اولین کاری که باید بکنید اینه که یه بستر آرومی رو برای تصمیمگیری فراهم کنید پس فعلا پای پدر و مادر رو برای ورود به این موضوع باز نکنید پدر و مادر برای اینکه نقش حمایتی خودشون رو داشته باشن کار رو خراب میکنن.
من فکر میکنم ریشه این ناملایمتی های شوهرتون موضوع پوشش شماست.
برای همسر شما موضوع حجاب مطابق با موازین شرعی یه خط قرمز محسوب میشه که گویا قبل از ازدواج هم از اون مطلع بودید پس اولین دو راهی که پیش رو دارید که آیا میتونید پوششتون رو مطابق میل ایشون تغییر بدید یا خیر؟
این سوالی که میشه در مدت زمان کوتاهی به اون پاسخ بدید.
اگه با این موضوع کنار اومدید و گام اول رو برای دور شدن از این فضای پر تنش برداشتید و تونستید حس رضایت رو در همسرتون ایجاد و تقویت کنید اون موقع باید منتظر بود که شوهر شما ما به ازای این کار چیکار میکنه. رفتار ایشون در این مرحله به شما کمک میکنه که چه سیاستی رو در پیش بگیرید. و گرنه توی این فضای پر تنشی که دارید نمیتونید در خصوص شخصیت واقعی ایشون به جمع بندی برسید.
موضوع بعدی اینکه اگه شما در مواردی با هم اختلاف دارید چرا خودتون با هم حل نمیکنید.اگه اون سرویسی که خریدید باب میلتون نبوده چرا خودتون بهش نگفتید؟ صحبت مادر بزرگوار شما هر چقدر هم که محترمانه بوده باشه حس اینکه از الان دارن توی زندگی ما دخالت میکنن رو در شوهر شما تقویت میکنه و نسبت به اون موضع گرفته.
موضوع بعدی اینکه شوهر شما الان احتیاج داره که حس غرور و اقتدارش تقویت بشه تا از این لج و لجبازی ها کوتاه بیاد. اون گفته این شکلی حجاب بزار شما هم زیاد جدیش نگرفتی احتمالا موارد دیگه ای هم بوده، بعد پیش خودش میگه این دختر منو به مسخره گرفته ، حالا کافیه یکی هم از راه برسه بگه فلانی خانمت حسابت نمیکنه و نمیدونم مگه غیرت نداری و از این دست حرفا که قشنگ تحریک بشه و منفجر بشه.
پس الان نیاز اساسی داره که احساس اقتدار کنه این حس اقتدار هم توی همه آقایون هست مختص شوهر شما نیست.
البته ما به شوهر شما دسترسی نداریم که بخایم ضعف ایشون رو گوش زد کنیم. منظور اینکه از صحبتای من برداشت نکنید که یه طرفه به قاضی رفتم.
حالا بایستی به خودتون نشون بدید که چقدر برای حل این موضوع توانمندی دارید.اولشم گفتم توی این فضا نمیتونید در خصوص شخصیت واقعی ایشون به جمع بندی برسید.
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)