به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    خوب کاری کردی ، سعی کن تو سایت های حقوقی و با کسانی که از این مساله سر در میارن مشورت کنی تا به هراونچه حقته برسی
    اصلا هم ترس تنهایی و اوارگی بعدش رو نداشته باش هرچی باش از زندگی اینریختی بهتره!!
    .

  2. 2 کاربر از پست مفید Elena1994 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), آخیش (شنبه 20 تیر 94)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 94 [ 21:58]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    523
    سطح
    10
    Points: 523, Level: 10
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام: خیلی جالبه که مشکل خانم من با من برعکس شما کار کردن زیاد منه. عجب دنیاییه؟! خانم محترم حدس میزنم همسرتون دوستتون داره ولی شخصیتش کامل نیست و هنوز مشکل در فهم جایگاه و وظایفش داره. نظر شخصیم اینه که باید برای ساختن زندگی قهرمانانه مبارزه کرد. زن و مرد به هم قول میدن که در کمی و کاستی و دارایی و شادی هم رو تنها نذارن. شاید کمک کردن به این مرد برای اینکه بتونه خودش رو پیدا کنه و زندگی رو بفهمه وظیفه ای هست که خدا ازتون بخواد. شاید. مطمئنم با درایت و بزرگواری که دارید و از لابلای صحبتاتون پیدا بود بهترین تصمیم رو گرفتید و خواهید گرفت.بعد هم این رو بگم تو دادگاه ها زندگی پخش نمیکنن. با تجربه ای که کردم دارم میگم. به پیج بنده هم سر بزنید لطفا.

  4. 3 کاربر از پست مفید saamaan تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), واحد (سه شنبه 30 تیر 94), آخیش (شنبه 20 تیر 94)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام ممنون از بانوی مهر،سوشیانت،وارشی،سوده جان ، النا و آقا سامان که لطف کردید و نظر دادید
    سوده عزیز ، آره همینطوره که برداشت کردید، یه مدتی واقعا اعتماد بنفسم پایین اومده بود اما حدود 1 ساله خوب شدم و دوباره قوی شدم ،ولی یه استرس از تنهایی دارم من الان 7 ماهه ترکش کردم و خودمو مدیریت کردم هم کار می کنم هم پیش خانواده ام هستم ولی دلم می سوزه که نفهمیدم زندگیمو خراب کردم دیگه اون امکان ازدواج مجردی رو ندارم و تو محیط های کاری باید جوری رفتار کنم که مردای هرزه درخواست های نامربوط نکنن یه ذره هم از بابت مسایل مالی می ترسم که بتونم تو پیری خودمو تامین کنم کاش خدا بهم نگاه کنه، و از اینکه بیخیال طلاق بشه بیشتر از همه چیز می ترسم من آدم اجتماعی هستم،همه می دونن که داریم طلاق می گیریم همه می دونن که با بابام کتک کاری کرده روابطی با خانواده ام نداره وخانواده اش طرفدارشن، خودش هم که ..... خدا کنه بره دنبال کارش
    آقا سامان، شوهرم خیلی کاریه و این بد نبود و البته شما درست میگید هنوز فکراش پخته نیست و عجولانه تصمیم میگیره و خیلی دردسر سازه و بدترین قسمتش اینه که جرات زندگی متاهلی رو نداره، همیشه خونه داداش یا مامانش زندگی میکنه و از پول اجاره خونه فراریه، بعد دوسال اگه من قهر نمی کردم تا دو سال دیگه هم همینجوری مثه رابطه دوستی و نامزدی راحته با این اخلاقاش نمی دونم چیکار کنم آی از مرد بی عرضه بدم میاد و اون تو همه چی عرضه داره الا زندگی مستقل


    منو خسته وناامید کرد ودعوایی پیش می اومد منو تهدید به طلاق می کرد،وقتی باهاش قهر کردم فکر می کرد با دادخواست طلاق می تونه منو بترسونه دفعه اولی که می خواست دادخواست بده منو هم برد دادگاه من اونجا زدم زیر گریه و رفتم، دادخواست نداد و پشت سرم اومد و منو ناهار برد بیرون و دیگه اسم طلاق نیاورد تا چند روز بعدش از حیرونی وآوارگی نالیدم گفت برو خونه بابات منم قهر کردم دیگه زنگی نزدم ووقتی می اومد منو ببینه محل نمی گذاشتم عصبانی شد وشماره اش رو عوض کرد که که مثلا من زیاد زنگ میزنم (روباه)و دادخواست طلاق داد از مشاوره دادگاه زنگ زدن منم تلفنی جوابشون دادم و حضوری نرفتم

    بعد 3 ماه اظهارنامه الزام تمکین فرستادمنم جواب دادم هر وقت خونه تهیه کردی آدرس بده تا باهات زندگی کنم بعد4 ماه از قهرمون رفت دادخواست طلاق رو ثبت کرد و 5 ماه بعدش تو یه جلسه رای طلاق گرفتیم الان فقط منتظر محضرم اما جک میفرسته ...............دلم میخواد به یه نظم تو زندگیم برسم الهی آمین الهی همه تون به دعای خیرتون برسید الهی آمین

  6. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 مرداد 94 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1394-2-18
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    859
    سطح
    15
    Points: 859, Level: 15
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 77 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهر خوبم این بخشی از بازی موش و گربه اوست و می خواد بدونه شما تا چه حد در تصمیمتون راسخ هستید و یا ضعف نشون می دید. اگر در تصمیمتون مصمم هستید وارد بازیهای رنج آور نشوید

  8. 2 کاربر از پست مفید raha20014 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), آخیش (یکشنبه 21 تیر 94)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط raha20014 نمایش پست ها
    خواهر خوبم این بخشی از بازی موش و گربه اوست و می خواد بدونه شما تا چه حد در تصمیمتون راسخ هستید و یا ضعف نشون می دید. اگر در تصمیمتون مصمم هستید وارد بازیهای رنج آور نشوید
    سلام ممنون از توجه اتون، چجوری جواب این موش و گربه بازی رو بدم که منو از بلاتکلیفی در بیاره

  10. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 660 در 231 پست

    Rep Power
    75
    Array
    عزیزم امیدوارم خیلی زود تکلیفت مشخص بشه

    من تجربه ای ندارم مثل شما در دوران عقد دارم جدا میشم و ترجیح میدم به دادگاه کشیده نشه

    فقط از شما یه سوال دارم شاید تصمیمم عوض بشه
    شم دنبال گرفتن مهریه هستید که اینقدر تا الان جداییتون طول کشیده؟یا اینکه کلا کار دادگاه معطل کردن ما خانومای بیچاره است و آخرشم آقایون یه راه فراری پیدا میکنن که کل مهریه رو ندن

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dooo نمایش پست ها
    عزیزم امیدوارم خیلی زود تکلیفت مشخص بشه

    من تجربه ای ندارم مثل شما در دوران عقد دارم جدا میشم و ترجیح میدم به دادگاه کشیده نشه

    فقط از شما یه سوال دارم شاید تصمیمم عوض بشه
    شم دنبال گرفتن مهریه هستید که اینقدر تا الان جداییتون طول کشیده؟یا اینکه کلا کار دادگاه معطل کردن ما خانومای بیچاره است و آخرشم آقایون یه راه فراری پیدا میکنن که کل مهریه رو ندن
    اگه طلاق توافقی باشه فقط یک هفته تا یک ماه طول میگشه کار ما بواسطه تصمیمات شوهرم طول کشیده، طلاق زیر نظر دادگاه خانواده انکام میشه و بدون رای دادگاه شدنی نیست

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط dooo نمایش پست ها
    عزیزم امیدوارم خیلی زود تکلیفت مشخص بشه

    من تجربه ای ندارم مثل شما در دوران عقد دارم جدا میشم و ترجیح میدم به دادگاه کشیده نشه

    فقط از شما یه سوال دارم شاید تصمیمم عوض بشه
    شم دنبال گرفتن مهریه هستید که اینقدر تا الان جداییتون طول کشیده؟یا اینکه کلا کار دادگاه معطل کردن ما خانومای بیچاره است و آخرشم آقایون یه راه فراری پیدا میکنن که کل مهریه رو ندن
    اگه طلاق توافقی باشه فقط یک هفته تا یک ماه طول میکشه کار ما بواسطه تصمیمات شوهرم طول کشیده، طلاق زیر نظر دادگاه خانواده انجام میشه و بدون رای دادگاه شدنی نیست

  13. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام من طلاق گرفتممممممممممممممممممممم ممممممممممممممممم

  14. 3 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), she (شنبه 03 مرداد 94), رنگین (جمعه 26 تیر 94)

  15. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 660 در 231 پست

    Rep Power
    75
    Array
    سلام عزیزم
    واقعا نمیدونم باید چی بگم

    اما احساسم اینه که خداروشکر راحت تونستی با این موضوع کنار بیای شاید به خاطر این هستش که زندگی با همسرت زیادی خسته ات کرده امیدوارم روزای خوشت از امروز شروع بشه
    واسه منم دعا کن عزیزم همش تو این فکرم حال و روزم بعد طلاق چه طوریه

  16. 2 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), she (شنبه 03 مرداد 94)

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام آخیش عزیز،

    خوب از فکر میکنم که حالا احساس رضایت دارید،چون از این میترسیدید که اگه همسرت سابقتون بخواد طولش بده و...نگران بودید!

    درسته شما الان نگرانی که جامعه و همونطوری که گفتید محل کار و همکارهای مردتون چطوری میخوان بهتون نگاه کنند...متاسفانه جامعه ایران اینجوریه ولی این شما هستید که باید خیلی مصمم و محکم جلوی همشون بایستید و با نگاهتون بهشون حالی کنید که اصلا طرفتونم نیان و این موضوع رو بطور احسند مدیریت کنید...
    خوشبختانه حمایت خانواده همراهتونه و پشتیبان شما هستند...
    ببین خانومی درسته که زندگیتون با اون آقا به آخر رسید ولی بنظر من حالا تجربه بیشتری دارید و حالا با چشمان بازتری به زندگی نگاه کنید!
    شما تو زندگیتون احساس رضایت نداشتید، و تلاش خودتونو کردید! حالا باید تمام ضعفهتتونو تمام نگرانیهاتونو با مطالعه بیشتر و تمرین تو مراحل مختلف زندگی کمو کمتر کنید و باید رضایت خودتونو تو زندگی به درصد های % بالاتر ببرید...

    بهتون دوستانه توصیه میکنم http://www.hamdardi.net/thread-13846.html رو بخونید و نوت برداری کنید وحسابی تمرین کنید...
    تو این روزها حتما فکر و خیالتون بیشتره،خیالات نگران کننده و... این خیالات رو کنترل کنید! ترسهای ذهنیت رو از خودت دور کن و به همشون یه تابلوی ایست بچسبون!!!
    سعی کن خودتو بیشتر دوست داشته باشی ارزشتو بالا ببر،شما هنوز وقتهای زیادی داری و انشالا زندگی موفقتری در پیش...



    http://www.hamdardi.net/thread16211-4.html
    بخونش حتماً کمکت میکنه!!!

    موفق باشی گلم
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت
    ویرایش توسط سوده 82 : جمعه 26 تیر 94 در ساعت 12:14

  18. 3 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (چهارشنبه 31 تیر 94), واحد (سه شنبه 30 تیر 94), آخیش (جمعه 26 تیر 94)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بالاخره امروز دادگاه رفتیم
    توسط نشاط زندگی در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 فروردین 96, 20:29
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  3. خوشبختیم رفت و دیگه برنمیگرده
    توسط شکوفه کویری در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 مرداد 92, 13:15
  4. ناراحتیم رو کاهش دادم، ولی هنوز تنهام
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 10 دی 90, 22:23
  5. فتیله فتیله جمعه تالار تعطیله
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 10 مرداد 88, 20:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.