سلام.
منم دقیقا مثل دختر بی خیال بودم. یعنی یه زمانی بابای خود من می خواست این حق را برام بگیره! ولی وقتی فکر کردم به همین نتایج دختر بی خیال رسیدم!
اما یک چیز دیگه! به نظر من حرف طلاق تو زندگی کیفیت زندگی را کم می کند! حالا چه برسه که شوهرت بدونه تو حق طلاق هم داری دیگه چه برسه به حرف طلاق!
مگه نمی گی شوهرت را دوست داری؟
میشه بهم بگی دوست داشتن از نظر تو یعنی چی؟
تو معنی دوست داشتن به نظرت اعتماد به هم نیست! وقتی بهش می گی حق طلاق می خوام،یعنی داری بهش می گی بهت اعتماد ندارم! ممکنه بدبختم کنی! یعنی من نمی تونم تو را به عنوان یک شریک مطمئن ببینم.ممکنه نتونی خوشبختم کنی و خیلی معانی دیگه!!!!!
شاید براش تعبیر بشه تکیه گاه مناسبی نیست و...
ببین عزیزم شاید این ها در ذهن خوداگاهش نیاد ها! ولی در ضمیر ناخودآگاه مرد حتما این چنین تعبیر می شود!
ببین ارزشش را دارد که پایه های زندگیت را براساس این احتمالات از همین ابتدا این چنین سست کنی!
شما اول زندگی هستی! اول زندگی را هر جور بگیری تا آخر همون جور پیش می ره!
بر اساس عدم اعتماد بگیری بر اساس عدم اعتماد و شک پیش می ره!
تو اینو دوست داری؟
به نظر من این کار را نکن!
علاقه مندی ها (Bookmarks)