چطور با پذیرش شوهرم همانطور که هست، رفتارهایم مستقلانه مناسب باشد؟

[she]

خدای من! اون نمی فهمه چه کار می کنه! فقط رفتار منو تکرار می کنه.

البته نه همش رو! چیزهایی رو که می تونه بفهمه! کارهای نمایشی!!!!!!

[ammin]

سلام خانم شی.

اگر رفتارهای شوهرت نمایشی وتقلیدی هست بنظرم داره ازیک تعارض رنج میبره ازیک طرف قبلاشمابارفتارهات وانتقادهات رویه ی اورو زیرسوال بردی یعنی لزوم تغییراتی رودرک کرده اما ازطرف دیگه علم کافی نداره این تغییرات باید چطورباشه ولی میخاد اقتدارش روحفظ کنه وبعدازهرتغییروانمودکنه ازاول خودش این"رفتارخوب"روداشته..

شوهرت ترسیده. خودشماهم علم کافی نداری وسردرگمی تو به او هم منتقل شده..

به نظرم بهش مقداری اعتباربده شفاف تروصادق ترباهاش صحبت کن معنایی که داری به سمتش حرکت میکنی باید مشترکا هر دو نفر روش توافق داشته باشید.کاربردی ومنطقی باشه.

[حسين40]

[خانم شي سلام

اميدوارم حالتون خوب و قوي و محكم باشين.
تلاش شما واقعاً ستودني است . ولي چرا چرا چرا نميتوني مدتي غير از خودت را فراموش كني و نخواهي كه ديگران وظيفه شان را انجام دهند ؟ عزيزم تو توجه و محبت و عنايت را فقط فقط و فقط از خودت كه خليفه خدا و دميده شده از روح خدا هستي بخواه يعني فقط از خدا به واسطه و جلوه خودت كه روح خدايي هستي!!!!!!!، فكر نياز و توجه بهيچ كس و از هيچ چيز را از ذهنت پاك كن خودت را آنقدر عظيم و مقتدر بدان كه هر توجهي هم به هر كسي كردي صرفاً بخاطر خصلتت و خوشايند خودت بوده و هيچ نيازي به جبران آن از كسي نداري؟؟ روحت را به آرامش مطلق بي نيازي از همه چيز و همه كس برسان ( توحيد و عبوديت همينه ) رلكس و شاد و پر شور به خوش داشتهاي خودت برس و با خودت لذت ببر بدون نياز به ديگري كه البته در اين صورت ديگران را بيشتر دور خودت احساس خواهي كرد تعجب نكن ضمناً از همسرت هم هرطور كه مقدور هست ببخشيد مثل ابزار كه مناسب روحيه خودش هست بهره بگير ، رويش حساب خاصي باز نكن حتي در خصوص مسائل زناشويي بعنوان ابزار تفريح ازش استفاده كن و دنبال ارتباط عاطفي نباش -بنظرم نبايد چيزي بگم تا خود نتيجه بيايد.

[کاغذ بی خط]

سلام خانم she
من همیشه تاپیکهای شما رو دنبال می کنم شما برای من نماد صبر و هوش هستید....من اگر جای شما بودم شاید مسیر دیگری غیر از مسیر شما دنبال می کردم به خصوص این که فرزندی هم هنوز ندارید......
واقعا من از تاپیکهای شما کلی درس می گیرم و به نطرم شما ستودنی هستی.....
خانم she من این نطر رو صرفا جهت این گذاشتم تا بگم من هم در کنار شمام و با ناراحتی های شما ناراحت می شم....
امیدوارم شما موفق شوید.....دعای همه ما بدرقه شماست

[she]

سلام خانم شی.

اگر رفتارهای شوهرت نمایشی وتقلیدی هست بنظرم داره ازیک تعارض رنج میبره ازیک طرف قبلاشمابارفتارهات وانتقادهات رویه ی اورو زیرسوال بردی یعنی لزوم تغییراتی رودرک کرده اما ازطرف دیگه علم کافی نداره این تغییرات باید چطورباشه ولی میخاد اقتدارش روحفظ کنه وبعدازهرتغییروانمودکنه ازاول خودش این"رفتارخوب"روداشته..

شوهرت ترسیده. خودشماهم علم کافی نداری وسردرگمی تو به او هم منتقل شده..

به نظرم بهش مقداری اعتباربده شفاف تروصادق ترباهاش صحبت کن معنایی که داری به سمتش حرکت میکنی باید مشترکا هر دو نفر روش توافق داشته باشید.کاربردی ومنطقی باشه.

سلام، از همه ممنونم. حرف های آقای امین فکرم رو مشغول کرده.

ما آشتی کردیم.

شوهرم سختش شده بود. می گفت سه ماهه با من قهری! به نظر من دوهفته بود!

فکر می کنم بیشتر از لحاظ جنسی سختش شده بود. نمی دونم، به هر حال این نکته یک دلیل مهم بود.

به هر حال آشتی کردیم و این هفته هم با حضور خانواده ها اسباب کشی می کنیم.

نتیجه کلی : التماس نکردن و منت کشی نکردن، نتیجه ی مثبتی داشت.قهر نکنین به هیچ وجه! ولی اگر قهر کردین منت کشی نکنین! با توجه به عمق مشکل بذارین یه روند آروم طی بشه و زمینه رو برای آشتی فراهم کنین!

نتیجه برای خودم : هنوز آمادگی و توانایی بحث طولانی مدت با شوهرم رو ندارم. سفسطه می کنه و به جایی نمی رسیم. من به عمل درست احتیاج دارم نه به حرف.

آقای امین ازت ممنونم. به حرفات فکر می کنم.

[khaleghezey]

درود بر بانوshe

خط مقدم جبه بانوان همدردی

از این جمله شما خیلی خوشم اومد واقعا عالی نوشتی:

نتیجه کلی : التماس نکردن و منت کشی نکردن، نتیجه ی مثبتی داشت.قهر نکنین به هیچ وجه! ولی اگر قهر کردین منت کشی نکنین! با توجه به عمق مشکل بذارین یه روند آروم طی بشه و زمینه رو برای آشتی فراهم کنین!

اتفاقا از اطرافیان ما هستند بانوانی که چنین مشکلی دارن.من خودمم دقیقا همین رفتار شما را انجام میدم
اینم بگم اتفاقا اکثرا هم به نتیجه درست رسیدم

[setayesh92]

نتیجه کلی : التماس نکردن و منت کشی نکردن، نتیجه ی مثبتی داشت.قهر نکنین به هیچ وجه! ولی اگر قهر کردین منت کشی نکنین! با توجه به عمق مشکل بذارین یه روند آروم طی بشه و زمینه رو برای آشتی فراهم کنین!


she عزیز ، این خیلی خوبه که سعی میکنی از زندگی خودت درس بگیری و خیلی خوبه که کنار تو ما هم یاد میگیریم
چون این جمله در مورد زندگی من اصلا صدق نمیکنه
اگه حتی یه سال هم قهر باشیم عمرا شوهر من پیش قدم نمیشه واسه اشتی، انگار که قهر اصلا بهش فشار نمیاره

نتیجه کلی من: هیچوقت نباید قهر کنم در مورد زندگی من قهر کردن و پیش قدم نشدن برای اشتی مثل سم و زهر کشنده و از بین برنده زندگی میمونه

[she]

سلام آقای خاله قزی، خوبین؟

سلام ستایش جان، راستش شوهر منم رسمن پیش قدم نشد! یعنی اونجوری که تو توقع داری خیلی رمانتیک بیاد و بگه ببخشید و این حرفا.

فقط کمی مهارت به کار بردم و از علائمی که ارسال می کرد برای تموم شدن قهر استفاده کردم!

منم راستش فکر نمی کردم قهر بهش فشار بیاره. ولی اینجوری نیست ستایش جان. راستش بعد از مدت ها از عملکرد خودم راضیم. از صبر و بی اعتنایی مثبت! از حفظ آرامش خونه و وقتی سعی می کرد تحریکم کنه یا حرصم رو دربیاره اصلاً واکنش نشون ندادم. نقطه ضعف نشون ندادم.

فکر می کنم صحبت های آقای حسین40 و تاپیک های خانم بالهای صداقت و خانم سبکتکین رو تو هم لازم داری!! بلکه کمی بدون دریافت توجه از شوهرت، آرامش و عشق رو در وجود خودت تجربه کنی.

یادته روش درخواست جراتمندانه رو تمرین می کردیم؟ درخواست توجه و عشق رو متوقف کردن هم جرات میخواد. احساس بی نیازی و توکل به خودت و خدا ... اینا حسی به شوهرت میده که بدون اون هم می تونی خوشبخت باشی.... به این هم فکر کن ستایش جان

[maral1392]

سلام خانم شی عزیز

من تاپیک قبلی و تمام پست های تاپیک فعلی شما رو از اواخر هفته قبل شروع به خوندن کردم به پیشنهاد یکی از دوستان. در خیلی از موارد مشکلم شبیه مشکل شماست . دارم ازتون درس میگیرم. خیلی دوست دارم به تاپیکم بیایید و بهم کمک کنید

علی رغم عشق به همسر از دست فحاشی و بددهنی او خسته شدم

منم زندگیمو دوست دارم همسرم هم دوست دارم و به گفته مشاور و روانشناس اصلا کیس مناسبی برای طلاق نیستم باید بجنگم و زندگیمو نجات بدم. امیدوارم با کمک همه دوستان و شما موفق بشم

[she]

سلام دوستان، ممنونم که تاپیک رو پیگیری می کنین.

من قوانینی برای خودم گذاشتم. به نظرم میرسه خیلی چیزها از بین چیزهایی که باید یاد بگیرم یاد گرفتم!! البته در رابطه با زندگی خودم.

اما مساله اصلی اجرا کردن اونهاست.

----------------------------------------------------------------

یه قانون برای خودم گذاشتم: "خوش رو باش، مهربون باش و بذار هر کاری دوست داره انجام بده.... توقع هیچی ازش نداشته باش. به خصوص توقع محبت."

قوانین دیگه ای هم هست : "راجع به خانواده اش هیچ حرفی نزنم، اظهارنظری نکنم. تحت هر شرایطی کوچکترین گلایه ای نکنم. کمتر حرف بزنم، فقط باهاش همراهی کنم."

و بعد هم رفتارهای باوقار که با توجه به اینکه قراره توقع محبت نداشته باشم، با بی نیازی همراهه.

و بعد هم درخواست های جراتمندانه در موارد لازم و رفتار جراتمندانه،

و بعد هم رسیدن به خودم، سلامتی و ظاهرم و روحیه ام.

و بعد هم رسیدن به یک روال ثابت در زندگیم که خودم و شوهرم رو از بلاتکلیفی و رابطه ی زیکزاکی خوب و بد بیرون بیاره و خوب و بدها رو معلوم کنه.

------------------------------

همه این ها یه چیزی رو بیشتر از همه لازم داره : کنترل احساسات

کنترل زبون، کنترل خشم، کنترل همه ی احساسات بد و از بین بردن افکار منفی و تلقین مثبت و انرژی های مثبت ایجاد کردن

که لعنتی خیلی سخته!!!!!!!!!!!!!!!

-----------------------------------

راستش نمی خوام به این وضعیت تاپیک زدن ادامه بدم قبل از اینکه چیزهایی رو که یاد گرفتم، اجرا کنم. انجام بدم. وگرنه چه فایده ای داره؟

من دیگه نمی نویسم، مگر موارد ضروری. من فعلن میرم یه مقدار عمل کنم!

فاصله ی زیادی بین من و شوهرم هست که توی به وجود آوردنش من بیشتر از اون مقصر بودم. معمولاً زن ها بیشتر مقصرند! چون چیزهای بیشتری هست که باید بلد باشن و اغلب نیستند!!

من حتی بلد نیستم درست و حسابی زن باشم! "زن"
--------------------------------

خلاصه اینکه برم یه مدت تمرین کنم، بعد میام نتیجه اش رو میگم خدمتتون!