سلام
من و شوهرم الان 7 ساله داریم با هم زندگی می کنیم و حاصل این سالهای یه دختر 2 ساله است و خیلی زندگی خوبی داریم وشوهرم همه جوره یه مرد ایده ال هستش تنها مشکلی ما توی زندگیمووون داریم اینه که شوهرم به قول خودش یه کرمی توی وجودش هست که اگر کسی به کمکش احتیاج داشته باشه نمیتونه کمکش نکنه و اکثرا کسایی که به کمکش احتیاج دارن خانم هستند و از طریق اس ام اس
من همیشه با این موضوع مشکل داشتم و وقتی که بهش مشکلم رو گفتم و گفتم که ناراحت میشم متوجه شدم که هنوز داره کارش رو انجام می ده ولی پنهانی یعنی اس هاش رو پاک میکنه ولی از اونجایی که من یکم تیز هستم همرو می فهمیدم تا اینکه دیدم توی یکی از این اس ها
به اون دختری که به قول خودش مشکل داشته نوشته بود
دوووووووووست دارم و دووووست دارم جیگر و از این جور اس ها منم وقتی این رو خوندم داغ شدم و دیگه نتونستم خودمو کنترل دستام تمام یخ کرد شب بود رفتم بالای سرش و گفتم ازت انتظار نداشتم در حقم اینجوووری کنی اون شب به این نتیجه رسیدم که باید ازش جدا شم خیلی بهش آوانس داده بودم و دیگه اصلا حوصله و تحمل این کاراش رو نداشتم اما خیلی باهام حرف زدو گفت که به خدا اشتباه میکنی گفتم اخه من برات چی کم گذاشتم که اینطوری میکنی گفت به خدا من همینجووووووری نوشتم نیتی توش نیست اما هر کاری می کنم نمیتونم با این قضیه کنار بیام و از طرفی هم
شوهرم رووووووووووووووووووو خیلی دوسش داااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااارم
اما بهش گفتم اگه می خوای باهات زندگی کنم اول باید این کارات رو بزاری کنار
دوم اینکه قراره بریم محضر و حق طلاق رو بده به خودم
سوم هم اینکه حضانت دخترم رو بده به خودم
تا الان همه رو قبول کرده و قراره بریم فردا محضر حالا اگه شما جای من بودید چیکار میکردید
اگر سوالی هست بپرسید تا جواب بدم خواهش می کنم کمکم کنید
وقتی یادش میوفتم دیوووونه میشم
ولی اینقدر دوسش دارم که هیچووقت نمیتونم ازش متنفر بشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)